یادداشت و اخبار ویژه روزنامه های داخل (شنبه 19 تیر 1400)

در پی انتشار فیلمی از گلایه و گریه یک دختربچه در سیستان و بلوچستان از کم آبی در منطقه محل زندگی خود، خدمات آب‌رسانی توسط نیروی زمینی ارتش در مناطق روستایی استان سیستان و بلوچستان انجام شد. به‌گزارش ایسنا پیش از این نیز امیر سرلشکر سیدعبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش به امیر سرتیپ حیدری فرمانده نیروی زمینی ارتش و فرمانده میدانی مبارزه با کرونا دستورات لازم را برای امداد‌رسانی به مردم این استان بویژه در تأمین آب شرب داده بود.
شنبه، 19 تير 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
یادداشت و اخبار ویژه روزنامه های داخل (شنبه 19 تیر 1400)

یادداشت روزنامه‌های شنبه ۱۹ تیر


روزنامه کیهان
افغانستان امارت اسلامی آمریکا/سعدالله زارعی
سقوط تعداد قابل توجهی از شهر‌های افغانستان به دست «طالبان» مباحث زیادی را در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی و از جمله در ایران پدید آورده است. سؤال اصلی این است که با این تحولات که عمدتاً صبغه نظامی- امنیتی دارد، سرنوشت افغانستان چه می‌شود؟ و آیا در پس این روند، شکل‌گیری یک «حکومت مقتدر مذهبی» است یا آغاز جدیدی بر آنارشی امنیتی و از هم گسیختن هرچه بیشتر پایه‌های نظام اجتماعی افغانستان؟ برای پاسخ بر این سؤال توجه به مطالب زیر اهمیت دارد:
۱- کشور «جمهوری اسلامی افغانستان» ۶۵۲۸۴۰ کیلومترمربع مساحت و حدود ۴۰ میلیون نفر جمعیت دارد. ۷۷ درصد از مردم این کشور به زبان فارسی و بقیه به دو زبان پشتو و ازبکی تکلم می‌نمایند.
۹۹ درصد مردم آن مسلمانند و در بیش از ده گروه قومی شامل پشتون‌ها، تاجیک‌ها، هزاره‌ها، ازبک‌ها، ایماق‌ها، ترکمن‌ها، بلوچ ها، پشه‌ای‌ها و سادات قرار دارند. در این بین پشتون‌ها با حدود ۱۶ میلیون نفر، ۳۹/۵ درصد، بزرگ‌ترین گروه قومی افغانستان به حساب می‌آیند که از پیروان دو مذهب اهل سنت (اکثریت) و تشیع (اقلیت) شکل گرفته است. گروه دوم تاجیک‌ها هستند که ۳۲/۵ درصد یعنی حدود ۱۳ میلیون نفر جمعیت دارند و عمدتاً سنی مذهب می‌باشند و بیشتر در شهر‌های هرات، مزارشریف، کابل و غزنی زندگی می‌نماید. گروه قومی سوم، هزاره‌ها هستند که ۲۰ درصد یعنی حدود ۸ میلیون نفر جمعیت دارند که در ولایات مختلف افغانستان توزیع شده‌اند. گروه قومی چهارم، ترک‌تبارها- ازبک‌ها- هستند که ۱۰ درصد یعنی جمعیت آنان حدود ۴ میلیون نفر می‌باشد.
جمعیت شیعه که حدود ۷ میلیون نفر می‌باشد، در میان تاجیک‌ها، پشتون ها، قزلباش‌ها، سادات، هزاره‌ها و بقیه توزیع شده است. شیعیان عمدتاً در ولایات بامیان، مالستان، بلخاب، سرپل، ناوور، کابل، مزار شریف، هرات، دایکندی، غزنی، شیخ علی، لعل، سرجنگل و جاغوری زندگی می‌کنند و شهر محوری و تاریخی آنان بامیان به حساب می‌آید؛ بنابراین کاملاً واضح است که هیچ قومی در افغانستان وجود ندارد که بتواند ادعا کند اکثریت مطلق جمعیت را داشته و در نتیجه حق دارد حکومت و کشور و سازمان‌های آن را در قبضه خود قرار دهد.
البته از نظر مذهبی، با توجه به اینکه بین ۷۵ تا ۸۰ درصد مردم، تابع مذهب حنفی هستند، طبعاً حکومت از نظر قوانین و حقوق اساسی، از اصول این مذهب پیروی می‌کند. کما اینکه الان هم این‌گونه است، اما در عین حال این نکته را باید در نظر داشت که تقسیم‌بندی‌های داخلی افغانستان مانند عراق، لبنان و... نه بر مبنای مذهب بلکه بر مبنای قومیت قرار دارد و از این منطق تبعیت می‌نماید.
۲- گروه طالبان که از حدود ۱۳۷۰ و در جریان جنگ‌های داخلی افغانستان سربرآورده و در فاصله سال‌های ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۰ حکومت را در این کشور به دست گرفته است و گفته می‌شود مثلث آمریکا، پاکستان و سعودی در شکل‌گیری اولیه و رشد آن نقش اساسی داشته‌اند، حداکثر ۳۰ درصد جامعه متنوع افغانستان را نمایندگی می‌کند. چه اینکه طالبان با توجه به صبغه مذهبی و دستور کاری که- تحت عنوان امارت اسلامی- برای خود تعریف نموده است، نمی‌تواند اقوام غیرپشتون را مخاطب خود داشته باشد. در میان پشتون‌ها هم سه جریان وجود دارد؛ یک جریان مذهبی سنی که از نظر تعلیمی از مدارس حقانی و... پاکستان تغذیه می‌شود، یک جریان مذهبی شیعه پشتون و یک جریان غیرمذهبی سنی پشتون که از ایده‌های غیرمذهبی جانبداری می‌نماید. جریان مذهبی اول یعنی طالبان اگر سه چهارم کل پشتون‌ها را هم جذب نماید، ۳۰ درصد یعنی حدود ۱۲ میلیون نفر از مردم افغانستان را نمایندگی می‌نماید.
آنچه الان از سوی گروه طالبان دنبال می‌شود سیطره مطلق بر افغانستان و کنار زدن عملی سهم و حق بقیه اقوام و طوایف است و این یعنی سیطره یک اقلیت ۳۰ درصدی بر کل افغانستان. این در حالی است که تاجیک‌ها با داشتن حدود ۱۳ میلیون نفر جمعیت، اقلیتی بزرگ‌تر را شکل می‌دهند. در اینجا دو نکته وجود دارد یک نکته این است که میان بیان و قول طالبان، از یک سو باسابقه و از سوی دیگر با عمل فاصله اساسی وجود دارد.
«طالبان امروز» اصرار دارد ما قبول کنیم با طالبان گذشته و حکومت مطلوب فعلی آنان با حکومت امارات گذشته، تفاوت بنیادی دارد. ولی روشی که طالبان برای سیطره بر افغانستان در پیش گرفته است، وادارکردن بقیه طوایف و مذاهب به تمکین در برابر سیطره مطلق خود است و این در واقع نوعی جدید از «تمامیت‌خواهی» این گروه می‌باشد که اگر بر افغانستان مسلط گردد، قطعاً برای ساکت کردن دیگران دست به سلاح می‌برد و به قول و قرار‌های فعلی خود پشت می‌کند.
طالبان الان بر شکل‌گیری امارت اسلامی تأکید دارد و از آن کوتاه نمی‌آید و حال آنکه حدود ۷۰ درصد از مردم و اکثریت قاطع اقوام، مخالف این ایده هستند. طالبان «قانون اساسی» که به تصویب اکثریت مردم رسیده را رد کرده و حتی به اصلاح آن بسنده نمی‌کند. طالبان دقیقاً به دلیل اینکه نمی‌تواند بیش از ۳۰ درصد مردم را نمایندگی کند، با برگزاری انتخابات پارلمانی یا ریاست‌جمهوری موافق نیست و به یک «لویه جرگه» می‌اندیشد که اعضای آن بر مبنای اکثریت پشتون و اقلیت دیگران منصوب شده باشند و این به معنای آن است که تا سال‌های بعد هم مردم حق و سهم واقعی در تشکیلات دولتی نخواهند داشت.
طالبان با حمله به مناطق شمالی در حال جنگ با اقوام تاجیک، هزاره، ازبک و... می‌باشد و هر روز تعدادی از طرفین در این جنگ کشته می‌شوند این به معنای وقوع دوباره یک جنگ قومی در افغانستان است طالبان، اصرار دارد بگوید ما با مسالمت شهر‌های شمالی را تسخیر کرده و بنای جنگ نداریم، ولی این واقعیت ندارد و صد‌ها کشته و هزاران آواره مناطق شمالی، بطلان این ادعا را آشکار می‌کند. طالبان اصرار دارد بگوید ما با شیعیان کار نداریم و مرز‌های جمهوری اسلامی ایران را هم محترم می‌شماریم، ولی روش طالبان که توسل به زور برای سیطره بر افغانستان است، آینده شیعیان و مرز‌های کشور ما را با ابهام مواجه کرده است. البته شیعیان قادر به دفاع جدی از خود هستند و جمهوری اسلامی ایران اجازه کمترین تعرض به مرز‌های خود را نمی‌دهد، اما سخن بر سر این است که این همه با هزینه‌هایی از سوی شیعیان و جمهوری اسلامی مواجه خواهد بود و نمی‌تواند نگران‌کننده نباشد.
۳- نکته دیگر این است که به دلیل آنچه در بخش قبلی گفته شد، استقرار حکومت مطلقه طالب به این سادگی هم که آنان و آمریکا تصور کرده‌اند، میسر نیست. ما شاهد بوده‌ایم که طالبان در فاصله سال‌های ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۰ نتوانست سیطره مطلق پیدا کند و لذا در طول این دوره، جنگ در مناطق شمالی این کشور استمرار پیدا کرد. الان هم طالبان نمی‌تواند ۱۰۰ درصد خاک را به تصرف درآورده و امارات خود را بدون توافق با دیگران و بدون ارائه یک چشم‌انداز روشن از حکومتی فراگیر، مردمی و دربردارنده حقوق همه اقوام مستقر نماید. همین الان که رسانه‌های طالبان تصویر پیروزی مطلق این گروه‌ها را به نمایش گذاشته‌اند، بیش از ۵۰ درصد یعنی ۱۸۳ شهرستان از ۳۶۹ شهرستان افغانستان را در سیطره خود ندارد و جنگ و درگیری سخت
در ۱۳۶ شهرستان ادامه دارد و این در حالی است که طالب مدعی است بر حدود ۹۰ درصد افغانستان سیطره یافته است. حکومت مورد نظر طالب یک حکومت نیست، صحنه‌ای از آشوب دائمی میان اقوام است و این چیزی نیست که با تغییر ادبیات طالبان- در حالی که بر اصلی‌ترین عناصر فکری سابق خود تأکید می‌کند- دگرگون گردد.
۴- در این میان سهم آمریکا خیلی مهم است. آمریکا براساس وظیفه خود باید در طول ۲۰ سال گذشته که در دو بخش سیاسی و امنیتی- نظامی این کشور تسلط داشته است، ارتش افغانستان را برای به دست گرفتن مسئولیت‌های نظامی- امنیتی آموزش می‌داد و تجهیز می‌کرد. نه اینکه ۲۰ سال پس از آنکه با ادعای مقابله با طالبان این کشور را اشغال کرده، به دلیل ناتوان شدن- طرحی که مشخصات کامل یک توطئه دارد را به اجرا بگذارد که نتیجه آن درگیری نظامی در بیش از ۱۳۶ شهرستان- ۳۷ درصد خاک این کشور- باشد. الان سؤال اساسی این است که درگیری‌های قومی که امروز در نتیجه مذاکرات دوحه بر افغانستان سایه افکنده است، چه لایه‌های پنهانی دارد؟ آیا آمریکا نمی‌دانست که طالب نمی‌تواند به تنهایی بر افغانستان مسلط شود؟ پس چرا برای ایجاد موازنه قدرت بین طالبان و دولت پشتون اشرف غنی کاری نکرده و با عدم تجهیز ارتش و جلوگیری از تجهیز آن توسط دیگران، عملاً افغانستان را به صحنه درگیری تبدیل کرده است؟ آیا از این پس طالبان در نقش گروه نیابتی آمریکا برای مهار مخالفان آمریکا در افغانستان و منطقه عمل خواهد کرد؟
********************
روزنامه وطن امروز**
تحویل ویرانه به دولت سیزدهم/دکتر علیرضا سلیمی*
حسن روحانی با کارنامه‌ای خاص دولت را تحویل آیت‌الله رئیسی می‌دهد؛ این در حالی است که دولت دچار کسری بودجه ۴۰۰ هزار میلیارد تومانی است و بدهی اوراق هم ۳۲۰ هزار میلیارد تومان بوده و بدهی دولت به بانک‌ها هم ۵۲۰ هزار میلیارد تومان است.
حسن روحانی در حالی دولت را تحویل می‌دهد که بدهی ۱۰ میلیارد دلاری خارجی روی دست کشور گذاشته و بدهی دولت به صندوق توسعه ملی هم بیش از ۲۳ میلیارد دلار است و دولت فعلی، عملا این صندوق را خالی کرده است.
روحانی سرانه مصرف برنج را تا ۹ کیلو و سرانه مصرف گوشت گوسفند را هم تا ۵ کیلو کاهش داده است؛ همچنین سرانه مصرف گوشت گاو هم ۴ کیلو کاهش یافته و ما با بالاترین رقم تورم در ۷۰ سال گذشته مواجهیم.
روحانی در حالی دولت را تحویل می‌دهد که برای تأمین برق مردم، ۱۱ هزار مگاوات کمبود داشته و فاصله زیادی بین تولید و مصرف وجود دارد که در ۵۰ سال گذشته این موضوع بی‌سابقه است.
با برجام دست و پای کشور را زنجیر کردند و دولت روحانی نتوانست قانون توسعه برق هسته‌ای را به میزان حداقل ۲۰ هزار مگاوات اجرایی کند؛ در حالی که با پیوستن به معاهده پاریس، نیروگاه‌های فسیلی را در کشور تعطیل کرده و نتوانستند احداث آن‌ها را به بهانه دی‌اکسید کربن دنبال کنند و کاری برای تولید برق انجام نشد.
دولت روحانی ۳۹ الزام در قالب FATF را اجرایی کرد و آدرس صرافی‌ها و بانک‌های خارجی که برای دور زدن تحریم با کشورمان کار می‌کردند را به آمریکایی‌ها داد و آن‌ها هم همه اطلاعات اقتصادی ما را به دست آورده و اجازه ندادند مبادلات بانکی انجام شود و عملا کشور قفل شد. روحانی در حالی دولت را به آیت‌الله رئیسی تحویل می‌دهد که ارتباط ما با کشور‌های منطقه نظیر امارات، عربستان، اردن و... بدتر شده است، در حالی که پیش از این روابط بهتری با آن‌ها داشتیم و عملا این دولت در حوزه دیپلماسی ناکارآمد بوده است.
روحانی رقم بیکاری در کشور را افزایش داده است و ما در این بخش رکورد زدیم، چرا که هم‌اکنون شاهد بیکاری ۱۳ درصدی در کشور هستیم. این در حالی است که رقم بیکاری در بین تحصیلکرده‌ها ۲۸ درصد است. روحانی ضریب جینی (شاخص فلاکت) را در کشور افزایش معناداری داد که نشان می‌دهد خانوار‌ها دچار مشکلات اقتصادی و معیشتی بیشتری شده‌اند و عملا فقرا فقیرتر و ثروت یک طبقه خاص، بیشتر از گذشته شده است.
روحانی در حالی کشور را تحویل می‌دهد که به بهانه خصوصی‌سازی بسیاری از شرکت‌ها به افراد خاص و نورچشمی واگذار شدند و آن‌ها یک طبقه مرفه، بی‌درد و نوکیسه را تشکیل داده‌اند که نه درد فقر و بی‌پولی را کشیده‌اند و نه درد کشور را دارند.
ما قبل از آقای روحانی به فکر فرستادن انسان به فضا بودیم و ماهواره‌های ما موجود زنده با خود به فضا می‌بردند، اما روحانی حتی در توزیع مرغ هم نقیصه‌های فراوانی داشت و در ابتدای دولتش مردم را در صف برنج و روغن و سبد معیشتی و کالای اساسی به کشتن داد و خاطرمان است تعدادی از مردم، زیر دست و پای دیگران له شدند.
عملکرد دولت روحانی بخشی از کارنامه لیبرال‌ها است. ضمن اینکه این کارنامه مربوط به اصلاح‌طلبان پرحرف و بی‌عمل است.
متأسفانه دولت روحانی و اصلاح‌طلبان همراه او سوییسی حرف زدند، اما کشور را آفریقایی اداره کردند و به ریش مردم می‌خندند و همان‌طور که روحانی با خنده در تلویزیون اعلام کرد صبح جمعه از گران شدن بنزین مطلع شده است به نظر می‌رسد با توجه به وضعیت معیشتی به ریش مردم می‌خندد و حتی این خنده تلخ در رفتار برخی دولتمردان هم وجود دارد.
دولت روحانی بیشتر از آنکه به فکر رفع مشکلات مردم باشد، به فکر ادکلن و رنگ مو و ست کردن رنگ مو با لباس‌شان است و کسی که به فکر ست کردن رنگ مو با محاسن و لباسش باشد، مدیریتش بهتر از این نمی‌شود.
نگران آن هستیم که دینامیتی که دولت روحانی زیر اقتصاد کشور گذاشته و لاستیک بخش‌های مختلف را پنچر کرده است، روزگاری منفجر شود و مشخص نیست چگونه می‌خواهیم با رفع این مشکلات، روان‌سازی را به بخش‌های مختلف کشور بازگردانیم لذا بیشتر به نظر می‌رسد باید این لاستیک را باز کرده و پنچر‌گیری کنیم تا بتوانیم مسیر جاده را ادامه دهد.
باید هم‌قسم شویم خرابی‌های عجیب و غریبی که دولت روحانی به وجود آورده را چاره‌اندیشی کرده و برای رفع آن همدل و همپیمان شویم.
*عضو هیأت‌رئیسه مجلس شورای اسلامی
********************
روزنامه خراسان**
قمار بایدن روی تجربه ترامپ!/مصطفی منتظر
مذاکرات وین با رکودی جدی مواجه شده و برخلاف سه ماه گذشته حتی امید به شروع دور جدید مذاکرات نیز کم رنگ شده است. علت اصلی این وضعیت، عدم پذیرش مسئولیت خروج از برجام توسط دولت جدید آمریکا و تضمین حضور در آن است. بایدن و تیم سیاست خارجی وی با تمام ادعا‌های سابق حاضر به برداشته شدن برخی از تحریم‌های مرتبط با برجام نیستند و از طرف دیگر تعهدات لازم در موضوع عدم خروج دوباره را تضمین نمی‌کنند. به بیان دیگر آن‌ها قول نمی‌دهند که حتی در دوره چهارساله بایدن دوباره از برجام خارج نشوند. این وضعیت موجب شده تا با وجود اتمام مذاکرات فنی و سیاسی، بخش اصلی تصمیم گیری متوقف شود و در نتیجه دورنمای بازگشت به تعهدات برجامی توسط دوطرف کاملا تیره شده است. اما سوال این جاست که علت این تعلل در سیاست خارجی بایدن چیست؟‌
می‌توان از یک علت اصلی و چند علت فرعی سخن گفت؛ فشار داخلی و فشار کشور‌های منطقه به ویژه لابی صهیونیست‌ها و سعودی‌ها و همچنین راهبرد میان مدت در حوزه منطقه احتمالا موارد فرعی این تعلل است و علت اصلی از نظر نگارنده نوعی قمار بایدن بر آشوب در داخل ایران است. بایدن در وضعیتی ناپایدار سکان کاخ سفید را در دست گرفته و مشکلات عمیق داخلی در آمریکا شرایط را برای وی دشوارتر نیز ساخته است. در چنین شرایطی توافق با ایران برای وی هزینه سنگین داخلی خواهد داشت. با توجه به مانور‌های سیاسی ضد انقلاب در دو سال گذشته و کم رنگ شدن برخی تلاش‌ها در جهت منافع ایران در داخل آمریکا، شرایط افکار عمومی در بین نخبگان سیاسی ایالات متحده تقریبا علیه ایران است؛ لذا طبیعی است که بایدن برای دادن این هزینه، سبک و سنگین کند.
از طرف دیگر راهبرد خروج آمریکا از منطقه با برخورد هیستریک و ترسان کشور‌ها و دول وابسته همراه بوده است. شرایطی که آن‌ها را به راه انداختن کارزار‌های مختلفی در مخالفت با آن رهنمون ساخته است. این موضوع نیز شرایط منطقه‌ای لازم برای بازگشت بایدن به برجام را دشوار ساخته است. اما مهم‌تر از این‌ها نگرشی است که در دولت بایدن درحال گسترش است. نگرشی که به افزایش مشکلات داخلی ایران و احتمال بروز و ظهور اعتراضات امید بسته تا شاید بتواند از این اهرم در اخذ امتیازاتی از ایران در میز مذاکره بهر ببرد. در واقع بایدن همچنان به آن چه ترامپ کاشته است چشم امید دارد و به عبارتی بر روی آن قمار کرده است؛ لذا در زمان کنونی، هرگونه اتفاقی که مشروعیت حاکمیت را زیرسوال ببرد ونشانه‌ای از بلبشو وناکار آمدی امور را منعکس کند به معنای از بین رفتن دستاورد‌های ملی در مقاومت در مقابل جنگ اقتصادی سه سال اخیر است و می‌تواند این توهم را در ساکنان کاخ سفید تقویت و آن‌ها را در ادامه راه شکست خورده فشار حداکثری ترامپ دوباره مصمم کند. متاسفانه اعتماد به مسئولان و قوه مجریه نیز در وضعیت مناسبی قرار ندارد. خلاصه این که شرایط حاکمیتی، مردمی، طبیعی و بین‌المللی، ایران را در یک لحظه خاص قرار داده است. شرایطی که اندکی بی عملی، اهمال و بی تدبیری مسئولان همان طور که گفتیم می‌تواند دشمنان را به تکرار یک مسیر شکست خورده امیدوار کند و طبیعی است راه مقابله با آن هم دوری از اهمال و انجام مدبرانه امور و عملکرد معقولانه است.
********************
روزنامه ایران**
آنچه در فضای مجازی رخ می‌دهد اعتراض و نقد نیست
خشم کاربران یا خشونت‌های سازمان یافته؟/ترانه بنی یعقوب
نمی‌دانم شما هم از آن‌هایی هستید که این روز‌ها دست و دلتان می‌لرزد تا اظهار نظری در فضای آنلاین بویژه شبکه‌های اجتماعی کنید یا نه؟ بعضی‌ها می‌گویند این روز‌ها در این فضا همه چیز یا سیاه است یا سفید و نمی‌توان در میانش رنگی دیگر یافت. انگارهرکس انتظار دارد دیگران با نظرش موافق باشند و خودش را در موضع درست اخلاقی می‌بیند و کوچکترین مخالفتی را برنمی‌تابد. آیا نفرت پراکنی، فحش دادن و آرزوی مرگ برای کسی که مخالف نظر ماست، مشکلی را حل می‌کند؟ آیا همه این‌ها به شکاف عمیق‌تر بین ما دامن نخواهد زد؟
مگر نه آنکه شبکه‌های اجتماعی آمدند تا ما بتوانیم باهم بیشتر گفتگو کنیم و پای حرف‌های یکدیگر بنشینیم و به اجماع برسیم؟ شاید بگویید خیلی وقت است که شبکه‌های اجتماعی دیگر چنین کارکردی ندارند. شاید هم اصلاً بگویید این حرف‌ها برای جامعه ما نیست؛ جامعه‌ای که اختلاف نظر‌ها مدت‌هاست در آن حسابی بالا گرفته.
از اظهارنظر می‌ترسم
«مدت‌هاست که در شبکه‌های اجتماعی صرفاً یک نظاره‌گر هستم، چراکه اگر نظری را بدون سانسور بگویی همه به تو حمله می‌کنند. یک عده می‌گویند لشکرند، عده‌ای دیگر می‌گویند مردمی هستند که خشم دارند. هرچه هست فضای این شبکه‌ها مرا می‌ترساند اینکه از مرده و زنده آدم‌ها نمی‌گذرند و فقط فحاشی می‌کنند. قرار نبود شبکه‌های اجتماعی این طوری باشد. مگر فحش دادن مشکلی هم حل می‌کند؟» این‌ها حرف‌های علی است که دانشجو است و مدت هاست از شبکه‌های اجتماعی بریده. اما کدام بخش از این حرف‌ها را می‌توان نفرت پراکنی دانست؟ دلیل این همه خشم چیست؟
هلیا عسگری، پژوهشگر علوم ارتباطات و رسانه در این باره می‌گوید: «نفرت پراکنی یا نفرت سایبری یا نفرت پراکنی سایبری هرگونه اظهار نظری در فضای آنلاین است که شکل نفرت داشته باشد. چون ناقض قانون و حقوق بشر است. این خشونت‌ها در فضای آنلاین چه به‌شکل کامنت، توئیت و چه در وبلاگ‌ها می‌تواند منتشر شود؛ گفتاری که شخص یا گروهی را به خاطر ویژگی‌هایی که دارد هدف قرار می‌دهد. ویژگی‌هایی مثل نژاد، هویت جنسیتی یا تفکرات اجتماعی و سیاسی. به طور کلی نفرت پراکنی آنلاین، تهدید و آزار و اذیت به‌هر شکلی است و به نحوه درک افراد از متن و توئیت و کامنت برمی‌گردد، یعنی اگر من حس کنم توئیتی آزارم می‌دهد یا تهدیدم می‌کند باید آن را در طبقه‌بندی آزار قرار دهم.»،
اما چرا خشونت مجازی یا نفرت پراکنی آنلاین رخ می‌دهد مگر نه آنکه تفکر اولیه شکل‌گیری شبکه‌های اجتماعی نزدیک کردن آدم‌ها به یکدیگر بود؟
عسگری می‌گوید: «این اجماع از نظریه حوزه عمومی هابرماس می‌آید که البته به این نظریه هم نقد‌هایی وارد است و اینکه در نهایت اجماع شکل نمی‌گیرد. قبلاً می‌گفتند شبکه‌های اجتماعی راهی برای گفتگو هستند و می‌خواهند دموکراسی بیاورند، اما عملاً همه نکات مثبتی که درباره شبکه‌های اجتماعی می‌گفتند نقض شده و هیچکدام از این اتفاقات رخ نداده، اما چرا شاهد این مسأله هستیم و آدم‌ها از پتانسیل شبکه‌های اجتماعی استفاده نمی‌کنند. دو عامل وجود دارد؛ یکی خود ویژگی‌های شبکه‌های اجتماعی و بستری که برای کاربران ایجاد می‌کند و دوم اینکه ما شبکه‌های اجتماعی را نمی‌توانیم فارغ از بستر سیاسی و اجتماعی جوامع بررسی کنیم، اینکه در ایران چرا شاهد این نفرت پراکنی‌ها به‌صورت گسترده هستیم دلیلش مشکلات سیاسی -اجتماعی و فرهنگی است. مسأله زن و مرد را داریم و معمولاً نسبت به زنان نفرت پراکنی می‌شود. گرایش‌های سیاسی مختلف داریم که این روز‌ها با هم سر جنگ دارند و... همه این‌ها یک جامعه چند پاره می‌سازد. برای سال‌های زیاد آدم‌ها با تفکرات مختلف نتوانسته‌اند حرف‌هایشان را بزنند و همه این‌ها خشم زیاد ایجاد کرده و الان یک امکانی در فضای مجازی وجود دارد که می‌توانند حرف بزنند و بستری دارند که خشم‌شان را خالی کنند.»
حمیده، فعال شبکه اجتماعی توئیتر می‌گوید: «اصلاً مهم نیست چه می‌گویی و حرفت چیست؛ تا اظهار نظری می‌کنی انگ‌های مختلفی به تو می‌دهند. روزنامه نگار باشی می‌شوی روزماله نگار و... اگر اظهار نظر سیاسی کنی نام دیگری می‌گیری، همه دائم در حال زد و خورد هستند.»
به حاشیه راندن و منزوی کردن
به‌گفته هلیا عسگری، آدم‌ها خشم‌شان را از راه‌های مختلف نشان می‌دهند و شبکه‌های اجتماعی هم با امکاناتی که دارند به این مسأله کمک می‌کنند. معمولاً آدم‌ها در شبکه‌های اجتماعی همفکرانشان را پیدا و مدام یکدیگر را تقویت می‌کنند و این موضوع تفکر کاذبی ایجاد می‌کند. چون در واقع دائم توسط همان همفکران با لایک، ریتوئیت و اشتراک‌گذاری تقویت می‌شود. اگر کسی مخالف‌شان باشد، بلاک‌شان می‌کنند یا فحاشی می‌کنند، اما در فضای آفلاین این اتفاق نمی‌افتد. در فضای آفلاین یکسری مسائل رعایت می‌شود حتی اگر افراد خشم هم دارند آن را کنترل می‌کنند، اما برای افرادی که مورد حمله قرار می‌گیرند داستان متفاوت است؛ آن‌ها احساس ترس و وحشت می‌کنند و به انزوا می‌روند و نه تنها در فضای مجازی منزوی می‌شوند که حتی در فضای واقعی هم کمتر حضور پیدا کنند.
او می‌گوید: «ازنظر جرم انگاری، کشور‌هایی برای این مسأله قانون گذاشته‌اند و تفاوتی بین نفرت پراکنی در فضای آنلاین و آفلاین ندیده‌اند. چه درباره مسائل نژادی و ملیت و چه مسائل سیاسی و اجتماعی و... برای هر چیزی که احساس آزادی انسان‌ها را سلب کند، مجازات تعیین کرده‌اند، اما در ایران درباره نفرت پراکنی آنلاین هیچ قانونی در نظر گرفته نشده.»
خشونت‌های سازمان یافته
تعدادی از کاربران شبکه‌های اجتماعی، اما معتقدند این حمله‌ها سازمان یافته است و مردم عادی چنین خشونتی ندارند، اما امکان تفکیک این خشونت‌ها از یکدیگر چندان آسان نیست.
سونیا غفاری، جامعه شناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی در این باره می‌گوید: «کسانی که در فضای مجازی دست به چنین خشونت‌هایی می‌زنند فارغ از این که در کدام موضع هستند، در یک تقسیم‌بندی کلی دو بخشند؛ یک دسته افرادی که به‌طور سازمان یافته درحال ترویج ایده‌هایی هستند. آن‌ها معمولاً نظراتشان حامل نگاه‌های افراطی است و اصلاً جزئی از اهداف تعیین شده‌شان تحریک و تهییج کردن افراد به نفع اهدافی است که دارند. آن‌ها معمولاً یکسری کلیشه‌های تکرار شونده دارند که حتی بعد از مدتی کاملاً قابل پیش‌بینی است. این دسته نظرات و اهداف همان طورکه ذکر شد لزوماً متعلق به یک موضع سیاسی- اجتماعی خاص هم نیست و دارای سازوکار‌های تحلیلی خاص خود است چراکه خودجوش نیست و سازمان یافته است، اما عده دیگر خشونت ورزانی هستند که ابراز نظر شخصی می‌کنند و درحال منتشر کردن چیزی هستند که واقعاً به آن اعتقاد دارند. این دسته افراد معمولاً وجوه مشترکی دارند که ما را به یک مفهوم به‌نام ذهنیت قربانی می‌رساند.»
به‌گفته غفاری، ذهنیت قربانی وضعیتی است که در سطوح فردی و اجتماعی رخ می‌دهد. به نظر می‌رسد کم کم با ذهنیت قربانی در سطح جمعی در فضای مجازی طرف می‌شویم، یعنی اول تضییع حقوق افراد که عملاً و واقعاً رخ می‌دهد یعنی افراد حس می‌کنند حقوقشان نادیده گرفته شده، اما به قدری تمرکز و تکرار روی این وضعیت که ما قربانی هستیم صورت می‌گیرد و این حس به همه جا و همه چیز تعمیم داده می‌شود که واکنش به آن کم کم شکل بیمارگونه می‌گیرد و تبدیل به هویت فرد می‌شود.
در این وضعیت مقصرهمواره دیگری است و ما همیشه محق هستیم. در چنین شرایطی ما دیگر مسئولیتی بابت رفتار‌های نادرست و اشتباه خودمان نمی‌پذیریم. قضاوت‌ها بشدت مطلق و به اصطلاح ساده و سیاه و سفید می‌شود. همیشه باید با ما موافقت شود، چون قربانی هستیم و در موضع درست اخلاقی قرار داریم و هر کس با ما مخالفت کند همدست کسانی است که به ما آسیب زده و هر تصویری که بخواهد نقد را متوجه قربانی کند، نفی می‌شود.
غفاری تأکید می‌کند: «این مجموعه از افراد برای این که نیاز دارند محق بودن و برتری اخلاقی‌شان ثابت شود یک هویت جمعی در کنار هم می‌سازند. تحقیقاتی درباره رابطه خشونت با این نگاه قربانی صورت گرفته. مثلاً در جامعه درحال جنگ اگر افراد بیشتر حس قربانی بودن داشته باشند با اعمال خشونت بیشترعلیه دشمن موافقت و همدلی بیشتری نشان می‌دهند. حالا در سطح فضای مجازی هم نوعی سرکوب درحال رخ دادن است. این رفتار را از مبارزه و اعتراض و نقد باید جدا کنیم، چون ساز و کار متفاوتی دارد.»‌
نمی‌دانم شما این روز‌ها با شبکه‌های اجتماعی که عضوش هستید، چه می‌کنید، اما بعضی‌ها می‌گویند برای آرامش خودشان هم که شده عطای آن‌ها را به لقایش بخشیده‌اند، چون معتقدند آنچه در این فضا در جریان است اسمش هرچه هست نقد و اعتراض و بحث نیست.
********************
روزنامه شرق**
تقی شهرام، بازنده تاریخ/احمد غلامی
اگر بگوییم سیاست داخلی در تعلیق است، چندان بیراه نگفته‌ایم. دولت روحانی در انتهای خط است و دولت رئیسی هنوز پا به خط آغاز نگذاشته است. در این خلأ به‌وجود‌آمده و در جابه‌جایی دولت‌ها، کار‌های اساسی چندانی صورت نخواهد گرفت. دولت مستقر بیش از هر زمان دیگری درصدد وقت‌گذرانی است و تلاشش رفع و رجوع کار‌های روزمره است، اما دولت رئیسی از هم‌اکنون آستین بالا زده و برعکسِ دولت روحانی در آغاز، کار احیای سیاست داخلی را در دستور کار دارد. دیدار‌های او با برخی وزرا و مقامات دولت روحانی و تماس‌های مکرر و وسیع دفترش با منتقدان وضع موجود که بیش از همه اصلاح‌طلبان را دربر می‌گیرد، اقداماتی است که در دولت‌های پیشین سابقه نداشته است. این دعوت‌ها برخی اصلاح‌طلبان را با تضاد جدی روبه‌رو خواهد کرد، البته نه آن دسته از اصلاح‌طلبانی که همواره مترصد نفوذ و مشارکت در قدرت‌اند. برای همین آنان برای حضور در این دیدار‌ها و ارائه پیشنهاد‌های خود -اگر چیزی در چنته داشته باشند- سر از پا نمی‌شناسند و از یکدیگر سبقت می‌گیرند. این گروه از اصلاح‌طلبان، چه آن‌ها که در دولت روحانی هستند و چه آن‌ها که در خارج از دولت‌اند، برایشان اصلْ ماندگاری در قدرت است؛ اما اصلاح‌طلبانی که تضاد جدی با دولت سیزدهم دارند، در برابر این دعوت‌ها چه خواهد کرد؟ رئیسی این دسته از اصلاح‌طلبان را با معضل جدی روبه‌رو کرده است؛ معضلی که تضاد‌های درونی آنان را بیش از پیش آشکار می‌کند. بسیاری از اصلاح‌طلبان به‌گفته عباس عبدی، تکنسین‌های قدرت‌اند. آنان همواره درصددند برای ماندن در قدرت راه و سازوکاری پیدا کنند. منظور، همین دسته از اصلاح‌طلبانی است که معلوم نشد بر چه اساسی نامزد‌هایی را برگزیدند که هیچ‌یک از آن‌ها به‌لحاظ رویکرد‌های سیاسی چندان قرابتی با یکدیگر نداشتند؛ مثلا کنار هم قراردادن پزشکیان و ظریف، جهانگیری و تاجزاده از هیچ اصلی تبعیت نمی‌کند مگر یک چیز، آن‌هم چیدمانی برای رسیدن به هدفی خارج از موفقیت این نامزد‌های موجود در لیست. شاید هدف نهایی آنان حمایت از علی لاریجانی در دقایق آخر بوده است، اما دست بر قضا این طرح نیز با ردصلاحیت علی لاریجانی به شکست انجامید، بگذریم. هدف چوب‌زدن به تابوت مرده نیست. می‌خواهم بگویم دولت رئیسی برعکس دولت روحانی، با سیاست داخلی آغاز کرده است؛ اما اینکه دولت او چقدر توان آن را دارد تا در غیاب مردم سیاست را احیا کند، پرسشی اساسی است که بیش از همه حامیان رئیسی و اصلاح‌طلبان باید به آن پاسخ بگویند. یقینا حامیان دولت سیزدهم به خلق و احیای سیاست توسط رئیسی خوش‌بین اند، چراکه آن‌ها بار‌ها و بار‌ها گفته‌اند با اندکی ترمیمِ اقتصادی قهرِ مردم به مهر تبدیل خواهد شد و موجی از همراهی راه خواهد افتاد. بخشی از این خوش‌بینی مقرون به واقعیت است و بخشی نشئت‌گرفته از تصور قدرتی است که هر کاری را در ظاهر سهل جلوه می‌دهد. البته اینکه دولت رئیسی چقدر در احیای سیاست و خلقِ مردم موفق خواهد شد، دغدغه کنونی ما نیست، مسئله مهم شاید وضعیت اصلاح‌طلبان باشد، خاصه آنان که حتی با مهندسی نامزد‌ها هم نتوانستند به نتیجه مطلوب دست یابند. به‌راستی اگر دولت سیزدهم از این گروه از اصلاح‌طلبان به‌صورت جدی دعوت به عمل آورد، چه خواهند کرد؟ اگر این دعوت را بپذیرند و جذب دولت رئیسی شوند -گیرم جذب حداقلی- به مردمی که به رئیسی رأی ندادند چه خواهند گفت؟ این‌ها مردمی‌اند که هنوز به اصلاحات و اصلا‌ح‌طلبان باور دارند. در این میان مردمی که نه به اصلاح‌طلبان باور دارند و نه اصولگرایان، تکلیفشان روشن است. آنان همواره برای رسیدن به مقاصد و منافع خود به‌طرز تاکتیکی از اصلاح‌طلبان استفاده کرده‌اند، با وجود این آنان نیز به همین میزان از اصلاح‌طلبان قطع امید خواهند کرد. بگذریم از اینکه عملکرد اصلاح‌طلبان در سال‌های گذشته چیزی جز سرخوردگی برای مردم در پی نداشته است.
اگر رئیسی بتواند سیاست داخلی را با حامیان خود و طیف‌های دیگری از مردم که بیش از سیاست دغدغه زندگی روزمره و معیشت را دارند احیا کند، کار اصلاح‌طلبان بسیار دشوار خواهد شد. شاید از همین‌رو است که منفعت‌طلبان از هم‌اکنون اسب‌ها را زین کرده‌اند تا در پس غبار اسب‌های دولت سیزدهم بتازند.
در گفتگو‌های تاریخی تقی شهرام و حمید اشرف نکات تکان‌دهنده‌ای وجود دارد که به کار اصلاح‌طلبان مردد می‌آید. تقی شهرام در سخنان خود از تغییر موضع خودش و سازمان می‌گوید و پافشاری می‌کند این باور را به حمید اشرف القا کند که با چرخش او و بخشی از سازمان، مردم نیز تغییر موضع خواهند داد؛ اما حمید اشرف زیر بار نمی‌رود و بر اصول خود تأکید می‌کند و می‌گوید اگر دیدگاه‌های شما عوض شده است، با صدای بلند آن را اعلام کنید و گذشته‌تان را نقد کنید و از سازمان مجاهدین جدا شوید، چراکه ۵۰ درصد کادر سازمان هنوز به مرام آن وفادارند و مردم بسیاری به درست یا نادرست دلبسته آن هستند. تقی شهرام یک بازنده تاریخی است. او بعد از تصفیه‌حساب‌های خونین در سازمان، دنبال شریک جرم می‌گشت، اما آنکه به خود وفا نکند، یقینا به دیگران وفا نخواهد کرد و حمید اشرف این را به‌خوبی می‌داند که دست رَد به سینه شهرام می‌زند. حمید اشرف باور داشت نباید به مردمی که به میدان آورده‌اید پشت کنید. البته در جریان‌های سیاسی موجود، این‌گونه پشت‌کردن به مردم بی‌سابقه نبوده است، خاصه از طرف اصلاح‌طلبان که در مقاطع حساسی به مردمی که خود به میدان آورده بودند، پشت کرده‌اند. اینک دولت رئیسی، اصلاح‌طلبان را با آزمونی دشوارتر روبه‌رو کرده است؛ آزمونی که دولت سیزدهم در آن موقعیتی دو سَر بُرد دارد.


اخبار ویژه شنبه ۱۹ تیر


روزنامه کیهان

پوست خربزه برق و گاز زیر پای دولت جدید

یک روزنامه اصلاح‌طلب حامی دولت تصریح کرد: دولت روحانی بحران‌های آب، برق و گاز را به مثابه پوست خربزه زیر پای دولت جدید به ارث گذاشته است. آفتاب یزد با اشاره به وضعیت نابسامان برق می‌نویسد: اعتقاد داریم دولت و وزارت نیرو این روز‌ها را به خوبی می‌دانست و، اما انتظار نداشت یکی - دوماه مانده به اتمام دوران پاستور نشینی این فاجعه رونمایی شود! حسن روحانی در محاسبات خود چنین می‌اندیشد که پرداختنِ هزینه گرانی بنزین کافی است حال نوبت رئیس جمهور بعدی است که تاوان اهمال کاری‌ها و دست روی دست گذاشتن‌ها را بدهد پس به خوبی مشخص است سازِ ناکوکی که دولت روحانی در حال نواختن است تازه از تابستان ۱۴۰۱ است که اصلی‌ترین فجایع را نشان خواهد داد.

هم دولتی‌ها گفته‌اند - مثلا جهانگیری معاون اول - و نیز متخصصان می‌دانند که در کوتاه و میان مدت هیچ کاری برای این صنعت زمینگیر شده نمی‌توان انجام داد پس صحنه‌ای که چیده شده تا تابستان ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ این گونه است که بخش خصوصی بعد سال‌ها تنبلی و هیچ کاری نکردن، زیر فشاری که جامعه بر دولت سیزدهم خواهد آورد تقاضای گران کردن برق را مطرح خواهد کرد و این همان پوست خربزه‌ای است که از روز نخست زیر پای رئیسی قرار خواهد گرفت.

دولتی که حدود سه هفته دیگر راهی تاریخ و آرشیو‌ها خواهد شد قطعا حرف‌ها برای گفتن خواهد داشت، اما رئیس جمهور باید بداند گران کردن برق، آب و گاز به منزله رو در روی مردم قرار گرفتن است پس تلاش کند با ورود موثر به بحث نیروگاه‌ها، حداقل بخش‌هایی از این سناریو را به نفع مردم و خود بازنویسی کند وگرنه تابستان ۱۴۰۱ قطعی برق نه تنها شدیدتر خواهد بود که موج گرما و بارش‌هایی که گفته می‌شود پاییز و زمستان فقیرانه‌ای در پیش دارد این فاجعه را تراژیک‌تر نیز خواهد کرد.

به قول آن مجری تلویزیون، اگر بنا باشد باد بیاید آلودگی ببرد، هوا خنگ شود وضع برق بهبود پذیرد و باران ببارد آب به میزان کافی در دسترس باشد همان بهتر که برخی وزارتخانه‌هایمان را بسپاریم دست مسائل اقلیمی و این اندازه هزینه برای وزیر و معاون و تشریفات نیز نکنیم. این سرزمین دوباره سرِ پا خواهد ایستاد، برق و آب و گازش نیز تامین خواهد شد، فقط مانده‌ایم با قضاوت‌های تاریخی، حسن روحانی و وزرای او در کجای دنیا می‌توانند آسوده و به دور از نگاه پر از سوال مردم، به سر برند، ولنجک؛ تورنتو، کالیفرنیا یا همین بغل یعنی قاره اروپا؟!

آفتاب یزد همچنین می‌نویسد: مدیرعامل شرکت توسعه مولد نیروگاهی جهرم می‌گوید: «در سال ۹۸ به دوستان صنعت برق هشدار دادم که اگر زیرساخت‌های صنعت برق توسعه پیدا نکند، در سال ۱۴۰۰ وارد بحران خاموشی و قطعی‌های مکرر برق خواهیم داشت، اما توجهی نکردند!» ما می‌گوییم اصل فاجعه و کمبود‌ها در تابستان ۱۴۰۱ تازه خودش را نشان خواهد داد، زیرا دولت روحانی عملاً در دوران هشت ساله رو به انتها، در زمینه نیروگاه‌سازی و تامین و تجهیز زیر ساخت ها، هیچ کاری نکرده است!

این روز‌ها که مصرف از تولید پیشی گرفته، قطعاً نمی‌توان برای این صنعت کاری کرد، اما همه ماجرا درعدم حمایت از بخش خصوصی نیست، زیرا خبر‌ها و بررسی‌ها نشان می‌دهد بخش خصوصی نیز چندان مسئولانه در صنعت برق و نیرگاه‌های کشور ورود پیدا نکرده است به گونه‌ای که احساس می‌شود پای قرارداد‌های واگذاری نیروگاه‌ها - شما بخوانید فروش! - دو شخص بی‌تعهد انگشت و امضاء به یادگار گذاشته‌اند وگرنه این وضعیت نمی‌تواند برای یک کشور ۸۵ میلیون نفری که امروز باید حداقل برق ۴ کشور را تامین کند؛ نبود.
 

فهرستی از مشکلات مدیریتی تلنبار شده برای دولت جدید

کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی ضمن ارائه بسته پیشنهادی دولت جدید، خواستار حمایت در تولید و جبران کاستی‌های مدیریت فعلی شده و فهرستی از مشکلات مدیریتی را که برای دولت جدید به ارث گذاشته شده، مطرح کرد. به گزارش روزنامه دنیای اقتصاد، در بخشی از این بسته پیشنهادی به قوانین و مقررات اشاره شده است. در این زمینه به مواردی مثل «تنقیح قوانین و حذف قوانین مزاحم و پرهیز از وضع قوانین جدید و غیر ضرور در حوزه تولید»، «تنظیم و تدوین آیین‌نامه‌های مفاد قانون بهبود مستمر فضای کسب‌وکار»، «تنظیم و تدوین شیوه‌نامه‌های اجرای آیین‌نامه‌های مفاد قانون بهبود مستمر فضای کسب‌وکار»، «اجرای کامل مواد ۲ و ۳ قانون بهبود مستمر فضای کسب‌وکار در فرآیند‌های سیاستگذاری‌های مربوط به تولید»، «تنظیم و تدوین طرح جامع حمایت و تقویت بنگاه‌های کوچک و متوسط» و «بهبود شاخص کسب‌وکار جهانی کشور از ۱۲۷ فعلی به رتبه دو رقمی زیر ۵۰» مورد تأکید بوده است.

تدوین آیین‌نامه نظام تأمین اجتماعی با رویکرد حمایت از تولید و اشتغال‌زایی و پرهیز از ایفای تعهدات سنگین کارفرمایی به‌جای تعهدات دولت نیز مورد تأکید صنعتگران در این بسته است. بخش دیگری که مورد توجه بخش خصوصی است، پیشنهاد‌هایی درخصوص دولت و دستگاه‌های اجرایی است که از جمله این‌ها می‌توان به «رفع چالش زیرساخت‌های مستهلک کشور برای تولید از جمله زیرساخت‌های آب، برق، گاز، شبکه حمل و نقل و شبکه ارتباطات»، «پرهیز دستگاه‌های اجرایی از موازی‌کاری، صدور بخشنامه‌های متناقض یکدیگر، انتصاب مدیران ناکارآمد، ایجاد سامانه‌های موازی، ایجاد کار گروه‌ها، کمیته‌ها و شورا‌های موازی و بوروکراسی کاذب»، «پرهیز دولت از قیمت‌گذاری‌های دستوری و ایجاد بحران قیمت تمام‌شده» و «پرهیز دولت از صدور مجوز‌های کاذب و اشباع، ایجاد امضای طلایی، رانت و لابی‌گری» اشاره کرد.

بخش دیگری از پیشنهاد‌های مطرح شده در بسته پیشنهادی به تأمین مواد اولیه برمی‌گردد. در این راستا «ایجاد شفافیت در بورس کالا»، «اتخاذ سازوکار مناسب برای توزیع برابر و متناسب مواد اولیه بنگاه‌های کوچک و متوسط توسط صنایع بالادستی با رویکرد پیشنهادی بخش خصوصی»، «حذف قوانین ناکارآمد و دست و پا گیر گمرک به منظور ترخیص به موقع کالاها»، «کاهش هزینه‌های واردات مواد اولیه» و پرهیز از خام‌فروشی و اهتمام به تأمین مواد اولیه صنایع پایین‌دستی» از جمله مواردی است که در این خصوص مطرح شده است.

در این بسته پیشنهادی «ایجاد زمینه‌های مناسب برای صادرات با رویکرد بسته‌های پیشنهادی بخش خصوصی»، «ساماندهی واردات و صادرات و جلوگیری جدی و عملی از واردات کالا‌های غیرضروری دارای تولید مشابه داخلی با استفاده از سایر روش‌های ترغیبی و تشویقی برای ایجاد رقابت سازنده در بخش تولید»، «حمایت از کسب‌وکار‌های مجازی، نوآوری‌ها و استارت‌آپ‌ها» و «حمایت کافی و منسجم و مطابق با استاندارد‌های جهانی از صنعت بازیافت و تأمین مواد اولیه صنایع تغذیه شونده از بازیافت و پسماندها» در حوزه کسب‌وکار مطرح شده است. علاوه بر این، «تمکین کلیه بانک‌ها، اداره امور مالیات و دارایی، سازمان تأمین اجتماعی، محیط زیست و سایر دستگاه‌های اجرایی به مصوبات ستاد تسهیل و رفع موانع تولید»، «تغییر ماهیت صدور مجوز‌های تولید و تفکیک دستگاه‌های صادر کننده مجوز از دستگاه‌های نظارتی»، «تشکیل نهادی برای نظارت بر نظام بانکی، بیمه‌ها، صندوق‌های بازنشستگی و بازار سرمایه» و «کوچک‌سازی، چابک‌سازی، حذف بوروکراسی‌ها و مستندسازی‌های سنتی دستگاه‌های دولتی و ایجاد ساز و کار صحیح صرف بودجه‌های سازمانی نیز در همین حوزه پیشنهاد شده است.
 

برق را قطع می‌کنی به آمار چه کار داری؟!

آقای روحانی از مردم به خاطر قطع برق عذرخواهی می‌کند، اما ضمنا می‌گوید: عملکرد دولت او در افزایش ظرفیت تولید، بهتر از دولت‌های پیشین است! به گزارش وطن امروز، این ادعا در حالی مطرح می‌شود که دولت روحانی رکورددار کمترین تولید برق در میان چند دولت اخیر است. میزان ظرفیت رسمی نیروگاه‌های کشور در سال ۸۴، ۴۱ هزار مگاوات بوده که در پایان دولت دهم در سال، ۹۱ به ۶۸ هزار و ۹۴۱ مگاوات طبق گزارش توانیر رسیده است؛ این یعنی سالانه ۳/۵ هزار مگاوات افزایش ظرفیت تولید.

یکی از مراکزی که آمار تولید برق در کشور را در سال‌های پس از انقلاب منتشر کرده است، بانک مرکزی است. طبق آخرین آمار بانک مرکزی، میزان تولید برق در کشور در سال ۹۸، ۳۲۶ هزار میلیون کیلووات ساعت بوده است. این عدد در ابتدای دولت تدبیر و امید ۲۶۲ هزار میلیون کیلووات ساعت بوده است که نشان از رشد ۲۴ درصدی میزان تولید برق در طول عمر دولت حسن روحانی دارد. حال اگر این آمار را برای دولت‌های نهم و دهم بررسی کنیم، مشاهده می‌شود میزان تولید برق از ۱۷۸ هزار میلیون کیلووات ساعت در سال ۸۴ به عدد ۲۵۴ هزار میلیون کیلووات ساعت در سال پایانی عمر دولت قبل رسیده است که نشان از رشد ۴۲ درصدی میزان تولید برق در این دوره دارد.

عقب‌ماندگی دولت روحانی به غیر از گزارش بانک مرکزی مستند به گزارش دیگر نهاد‌های دولتی است به‌طوری که شرکت مادر تخصصی توانیر در گزارشی تحت عنوان «۵۳ سال صنعت برق ایران در آیینه آمار» که بهمن ۹۹ منتشر شد، ظرفیت نامی نیروگاه‌های کشور را در سال‌های مختلف و بر حسب مگاوات نشان داد. طبق این آمار در آغاز دولت مرحوم رفسنجانی ظرفیت نامی ۱۴۴۴۲ و در پایان این دولت ۲۲۴۲۰ مگاوات بوده است. در آغاز دولت اصلاحات (سال ۷۶) ظرفیت نامی نیروگاه‌های کشور برابر با ۲۳۲۵۷ و در پایان این دولت برابر با ۳۷۳۰۰ مگاوات بوده است. همین مقدار برای دولت بعد برابر با ۴۱۰۳۲ و ۶۸۹۴۱ مگاوات در پایان آن دولت بوده است. در نهایت این آمار برای دولت روحانی عدد ۷۰۲۷۹ را در آغاز کار و ۸۵۱۱۵ مگاوات را تا سال ۹۹ نشان می‌دهد.

اگر بخواهیم مهم‌ترین و اصلی‌ترین دلیل قطعی برق در نقاط مختلف کشور را بیان کنیم، می‌توانیم به عدم رشد ظرفیت تولید نیروگاه‌های برق کشور اشاره کنیم؛ موضوعی که اگر در طول این سال‌ها توسط دولت تدبیر و امید اهتمام ویژه‌ای به آن می‌شد، این روز‌ها شاهد قطع برق گسترده در کشور نبودیم. طبق آمارها، نرخ رشد ظرفیت نیروگاهی کشور در یک دهه اخیر نزولی بوده است.
 

آرمان: بوروکراسی دولت مانع رشد اقتصادی شد

استاندار گلستان می‌گوید بوروکراسی دولت، مانع رشد اقتصادی شده است. هادی حق‌شناس در روزنامه آرمان نوشت: نظام اداری ناکارآمد بزرگ‌ترین و مهم‌ترین مانع تولید است. وقتی بحث اقتصادی مطرح می‌شود باید به سراغ عوامل تولید برویم که مهم‌ترین آن نیروی انسانی و سرمایه است. بسیاری از کشور‌ها منابع غنی‌ای دارند، مانند ایران که مجموعه ذخایر نفت و گاز آن رتبه نخست در جهان را دارد یا از نظر مجموع مواد معدنی ایران جزو ۵۱ کشور برتر جهان است، یا به لحاظ جذابیت‌های گردشگری جزو کشور‌های تک رقمی در جهان محسوب می‌شویم. سؤال ساده این است که چرا نمی‌توانیم از این ظرفیت‌ها استفاده کنیم؟ قطعا عوامل زیادی وجود دارد، ولی یک عامل عدم‌وجود نظام اداری کارآمد است.

اصطلاحی در چند سال گذشته تحت‌عنوان «تک پنجره» مرتبا به کار گرفته می‌شود که ابتدا البته در مرز‌های ورودی کشور مطرح شد تا صاحبان کالایی که قصد ترخیص کالا‌های خود را دارند به سالنی مراجعه کنند که همه عوامل درگیر تشریفات ترخیص یا صادرات کالا‌ها در این محل جمع شده باشند تا پاسخ ارباب رجوع داده شود. موضوع «تک پنجره» علاوه بر گمرک در نظام‌های اداری هم مطرح است، اما به‌نظر می‌رسد یکی از دستاورد‌های عصر کرونا این بوده که بتوانیم از فضای مجازی دولت الکترونیک را مستقر کنیم. پیش از این استعلام از یک بانک، سازمان دولتی یا حتی استعلامات خصوصی‌اشخاص از ثبت اسناد و احوال و حتی دانشگاه به دلیل عدم‌استقرار دولت الکترونیک با چالش‌های جدی مواجه بوده است. برخلاف اینکه ما فکر می‌کنیم باید از هر کسب‌وکاری چند ده درصد سود ببریم در دنیا مرز سود در حد چند واحد درصد قرار دارد. علت این است که هزینه‌ها را به پایین‌ترین سطح ممکن رسانده‌اند.

یکی از مواردی که هزینه‌های تولید کالا و خدمات را افزایش داده نظام اداری است. اگر قرار است یک بنگاه اقتصادی ظرف شش ماه اجرا شود و به تولید برسد، ولی به دلیل بوروکراسی این ۶ ماه به یک‌سال یا بیشتر افزایش پیدا می‌کند، مفهوم آن، این است که هزینه خواب سرمایه و تولید افزایش پیدا کرده است. امروز استقرار دولت الکترونیک دیگر یک انتخاب نیست؛ یک ضرورت است. اگر قرار است اقتصاد کشور درون‌گرا و برون‌گرا و رقابتی به معنای کاهش هزینه‌ها و افزایش کیفیت تولید باشد باید نظام اداری ناکارآمد، که باعث افزایش هزینه‌ها است، اصلاح شود.
 

اذعان تلویحی روزنامه ایران به سوءمدیریت اقتصادی دولت

روزنامه دولتی ایران از قول معاون پیشین وزیر جهاد کشاورزی نوشت: رئیس‌جمهور جدید، تثبیت وضعیت اقتصادی را در اولویت قرار داد. علی قنبری (معاون اسبق وزیر جهاد کشاورزی در دولت روحانی و عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم) در یادداشتی که روزنامه ایران منتشر کرده، نوشت: با توجه به شرایط کنونی و اوضاع و احوالی که ملت و دولت دارند، تصمیم‌گیری اقتصادی برای رئیس‌جمهوری بسیار مهم است. به نظر می‌رسد نخستین اقدامی که رئیس جمهوری باید انجام دهد، تثبیت وضعیت اقتصادی است. در واقع می‌بایست برنامه‌ریزی کوتاه مدت، میان‌مدت و بلندمدت داشته باشد و در وهله نخست باید تلاش کند که وضعیت نامناسب قیمت‌ها را که بسیار نوسان دارند به ثبات برساند و برای کاهش تورم برنامه‌ریزی داشته باشد.

بحث دیگر در این راستا که باید انجام شود، توجه به موضوع بیکاری است که باید رئیس جمهوری سعی کند سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی را در کشور جاری کند. یعنی با ایجاد ارتباط و تعامل مناسب با کشور‌های منطقه و جهان مردم و سرمایه‌گذاران را تشویق به سرمایه‌گذاری کند. همچنین در حوزه عدالت اجتماعی که وضعیت آن کمی نامساعد شده، باید بین اقشار و گروه‌های درآمدی عدالت اجتماعی را بیشتر کند. البته موفقیت در این بخش مستلزم آن است که در مرحله نخست رشد اقتصادی کشور را بالا ببرد که این کار با سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی امکانپذیر است و این رشد اقتصادی باید تا سال ۱۴۰۴ سامان بگیرد و درآمد سرانه مردم افزایش یابد و وضعیت رفاهی مردم تغییر کند.

اقدام مهم دیگری که باید رئیس‌جمهور بدان توجه کند، این است که به وضعیت کرونایی بیشتر اهمیت دهد چرا که کشور در وضعیت نامناسبی در این زمینه قرار گرفته است. وزیر فعلی در این زمینه حرف‌های غیر واقعی زده است که به اعتقاد من صحبت‌های غیرکارشناسی بوده است باید جایگاه ما خیلی بهتر از این‌ها می‌بود. مردم ما مستحق خدمات بهتر و بیشتری هستند. ما در کشور ظرفیت‌های بسیار بالایی داریم که باید با برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری از آن‌ها استفاده بهینه داشته باشیم. علاوه بر این منابع، پتروشیمی، طبیعی، نیروی انسانی و نیرو‌های جوان تحصیلکرده و تاریخ و تمدن بسیار غنی داریم که می‌بایست وضع‌مان خیلی بهتر از این‌ها می‌بود و امیدوارم که رئیس جمهوری آینده بتواند پیشنهاداتی را که مطرح شد انجام دهد.

روزنامه وطن امروز

پیام تسلیت رهبر انقلاب

در پی درگذشت احمد جبرئیل
حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در پیامی درگذشت مبارز خستگی‌ناپذیر آقای احمد جبرئیل (دبیرکل جبهه مردمی برای آزادی فلسطین) را تسلیت گفتند. به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن پیام رهبر حکیم انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
درگذشت مبارز خستگی‌ناپذیر آقای احمد جبرئیل را به ملت فلسطین و همه مجاهدان و فعالان عرصه پرشور مبارزات فلسطین و همه عناصر مقاومت در منطقه غرب آسیا و به بازماندگان او تسلیت عرض می‌کنم.
این مرد شجاع و پرتلاش عمر خود را به مبارزه برای میهن مغصوب و مظلوم خود گذراند. از خداوند برای او پاداشی جزیل می‌طلبم و رحمت و مغفرت الهی را برای او مسألت می‌کنم.
سیدعلی خامنه‌ای
۲۷ ذی‌القعده ۱۴۴۲ - ۱۷ تیر ۱۴۰۰


طالبان: اطمینان می‌دهیم تهدیدی علیه مرز‌های ایران ایجاد نخواهد شد

سخنگوی طالبان با اشاره به تصرف گذرگاه مرزی «اسلام قلعه» اظهار داشت: اطمینان می‌دهیم از خاک افغانستان تهدیدی علیه مرز‌های ایران ایجاد نخواهد شد. «ذبیح‌الله مجاهد» سخنگوی طالبان با اشاره به تصرف گذرگاه مرزی «اسلام قلعه» به تسنیم گفت: از خاک افغانستان هیچ تهدیدی علیه کشور ایران شکل نخواهد گرفت. وی افزود: به مقامات ایران اطمینان می‌دهیم نسبت به خاک کشور همجوار ما ایران هیچ مشکلی ایجاد نخواهد شد. سخنگوی طالبان اظهار داشت: گمرک مرزی بهتر از گذشته و با نظم بیشتر به فعالیت خود در اسلام‌قلعه ادامه خواهد داد. مجاهد تاکید کرد: به مردم ایران اطمینان می‌دهیم حسن همجواری را رعایت خواهیم کرد و به اصول هر ۲ کشور با احترام برخورد خواهد شد و از ایران هم چنین توقعی داریم.
 

پارلمان اروپا با تصویب قطعنامه‌ای خواستار تحریم مقام‌های ایران شد

پارلمان اروپا قطعنامه‌ای را به تصویب رساند که خواستار اعمال برخی تحریم‌های هدفمند علیه مقام‌های ایرانی به بهانه بازداشت اتباع اتحادیه اروپایی شد. به گزارش فارس، در بخشی از این قطعنامه، پارلمان اروپا از شورای اروپا خواستار اعمال تحریم‌های هدفمند اعم از انسداد دارایی‌ها برای آن دسته از مقام‌ها و نهاد‌های ایران شد که «در بازداشت خودسرانه و صدور حکم اعدام برای اتباع اتحادیه اروپایی نقش داشته‌اند». چارلی ویمرز، نماینده سوئدی پارلمان اروپا پنجشنبه گذشته در توئیتر نوشت: «از اینکه پارلمان اروپا از درخواست اعمال تحریم علیه مقام‌های ایران حمایت کرد خرسندم».
 

هلاکت عضو ارشد منافقین

امیرمسعود میرفرشچی از مسؤولان و برنامه‌سازان تلویزیون سیمای به اصطلاح آزادی سازمان منافقین به هلاکت رسید. امیرمسعود میرفرشچی از مسؤولان و برنامه‌سازان تلویزیون سیمای آزادی منافقین سه‌شنبه‌شب ۱۵تیرماه در بیمارستانی در آلبانی به درک واصل شد. میرفرشچی از سال ۵۷ حین تحصیل در آمریکا به منافقین پیوست. او در شمار محصلانی بود که متعاقبا تحصیلاتش را در رشته‌های ریاضیات و جامعه‌شناسی در دانشگاه یو. سی. ال.‌ای ادامه داد. میرفرشچی از خلبانان برجسته منافقین بود. مریم رجوی سرکرده گروهک منافقین با صدور پیامی مرگ وی را تایید و تسلیت گفت. مسعود رجوی از سال‌ها پیش مسعود فرشچی را به‌عنوان گوهر بی‌بدیل (!) و الگوی تمام‌عیار و همه‌جانبه یک مجاهد خلق توصیف کرده بود!
 

تحریم ۸ نهاد مرتبط با صادرات به ایران

وزارت بازرگانی آمریکا از اضافه شدن نام ۳۴ شرکت و نهاد به فهرست سیاه این وزارتخانه در ارتباط با ایران، روسیه و چین خبر داد. به گزارش تسنیم، وزارت بازرگانی آمریکا روز جمعه طی بیانیه‌ای اعلام کرد نام ۳۴ شرکت و نهاد را در ارتباط با ایران، روسیه و چین به فهرست سیاه همکاری‌های اقتصادی این وزارتخانه اضافه کرده است. بر اساس این بیانیه، وزارت بازرگانی آمریکا نام ۱۴ شرکت چینی را به بهانه آنچه «نقض حقوق بشر در استان سین‌کیانگ» خواند، در فهرست سیاه خود گنجاند. علاوه بر این، نام ۶ شرکت چینی نیز به اتهام تلاش برای انتقال فناوری‌های آمریکایی به چین برای استفاده در صنایع نظامی در فهرست سیاه وزارت بازرگانی آمریکا قرار گرفته است.

در این میان، ۸ شرکت و نهاد نیز به اتهام «تسهیل صادرات اقلام آمریکایی به ایران برخلاف دستورالعمل اداره صادرات آمریکا یا فروش این اقلام به شرکت‌هایی که در فهرست تحریم‌های دفتر کنترل دارایی‌های خارجی [اوفک]وابسته به وزارت خزانه‌داری آمریکا قرار دارند» در فهرست سیاه وزارت بازرگانی آمریکا جا گرفته‌اند و نام ۶ شرکت نیز به اتهام فروش قطعات الکترونیکی که می‌تواند در «پیشبرد برنامه‌های نظامی روسیه» به کار رود، به این فهرست اضافه شده است. وزارت بازرگانی آمریکا اعلام کرده است این ۳۴ شرکت و نهاد در فعالیت‌های تهدیدکننده سیاست خارجی، امنیت ملی و ارزش‌های آمریکا نقش داشته یا احتمال ایفای نقش آن‌ها در چنین فعالیت‌هایی در آینده وجود دارد.

روزنامه خراسان

تغییر زمان کاری بانک‌ها از امروز

ایسنا- زمان و ساعت فعالیت کارکنان بانک‌ها و مراجعه مشتریان از امروز (١٩ تیر) تغییر می‌کند. بر این اساس بانک‌ها در روز‌های پنج شنبه تا پایان مرداد تعطیل هستند و اگر تاریخ وصول چکی برای پنج شنبه باشد، وصول آن‌ها به اولین روز کاری بعد منتقل می‌شود. همچنین، از شنبه تا اطلاع ثانوی ساعات حضور کارکنان بانک‌های خصوصی در استان تهران ٦:٣٠ و ساعت پذیرش مشتریان ۷ تا ١٣:٣٠ است. (این زمان برای دیگر استان‌ها با هماهنگی مقامات ذی صلاح خواهد بود.) در بانک‌های دولتی نیز ساعت فعالیت تا اطلاع ثانوی برای کارکنان ۶:۳۰ تا ۱۳:۳۰ و برای مراجعان ۷ تا ۱۳ تعیین شده است.
 

کاهش سهم مونتاژی‌ها از سبد تولید ۲ خودروساز

ایرنا- بررسی آمار عملکرد خودروسازان بزرگ کشور در سه ماه نخست امسال حاکی از تمرکز آن‌ها بر خودرو‌های ساخت داخل و کاهش سهم خودرو‌های مونتاژی در سبد تولیدشان است. بر این اساس و در بهار امسال، در مجموع هزار و ۳۳۴ دستگاه از این خودرو‌ها تولید شده که نسبت به سال گذشته افت ۲/۷۶ درصدی را نشان می‌دهد. در این مدت، ایران خودرو هزار و ۱۱۹ دستگاه هایما و پارس خودرو تنها ۲۱۵ دستگاه برلیانس تولید کرده اند. آمار خودرو‌های مونتاژی سایپا نیز به صفر رسیده است.
 

بازدهی سهام عدالت در هفته گذشته چقدر بود؟

تجارت نیوز- هفته گذشته سبد ۵۳۲ هزار تومانی سهام عدالت با بازدهی ۲٫۵ درصدی معادل با ۲۲۵ هزارتومان افزایش قیمت، در محدوده ۱۱ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان به کار خود پایان داد.
 

بنز بقیه را لو داد و از جریمه گریخت!

فارس- اتحادیه اروپا خودروسازان آلمانی از جمله بی ام و، فولکس واگن، آئودی و پورشه را به دلیل تبانی در محدود کردن توسعه فناوری کاهش آلایندگی خودرو‌ها به پرداخت یک میلیارد دلار جریمه محکوم کرد. در این مسیر بنز به دلیل لو دادن همکاری این خودروسازان از جریمه گریخت.

روزنامه ایران

پاسخ نماینده ایران به نماینده عربستان در وین

خبر اول اینکه، سفیر و نماینده دائم کشورمان نزد سازمان‌های بین‌المللی در وین، با انتشار توئیتی به اظهارات نماینده عربستان سعودی در وین درخصوص پیشرفت اخیر هسته‌ای ایران واکنش نشان داد. دفتر نمایندگی عربستان سعودی در آژانس بین‌المللی انرژی پنجشنبه در واکنش به تصمیم ایران برای تولید اورانیوم فلزی با غنای ۲۰ درصد، گفته بود که تلاش ایران برای غنی‌سازی ۲۰ درصدی اورانیوم (فلزی) نگران کننده است. نیت‌ها و مقاصد ایران، تلاش برای دستیابی به سلاح اتمی را تأیید می‌کند.

به گزارش ایرنا، کاظم غریب آبادی نماینده ایران، اما نوشت: در مورد پادشاهی عربستان سعودی، باید گفت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از حداقل اختیارات لازم برای راستی آزمایی نیز برخوردار نیست. وی تأکید کرد: هرگونه قصور در اجرای پادمان‌ها، به این پادشاهی اجازه می‌دهد تا برخی فعالیت‌های خاص هسته‌ای خود را با دور نگاه داشتن آن‌ها از بازرسی‌های آژانس، پنهان کند.
 

پاسخ ارتش به درخواست دختر سیستان و بلوچستانی

خبر دیگر اینکه، در پی انتشار فیلمی از گلایه و گریه یک دختربچه در سیستان و بلوچستان از کم آبی در منطقه محل زندگی خود، خدمات آب‌رسانی توسط نیروی زمینی ارتش در مناطق روستایی استان سیستان و بلوچستان انجام شد. به‌گزارش ایسنا پیش از این نیز امیر سرلشکر سیدعبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش به امیر سرتیپ حیدری فرمانده نیروی زمینی ارتش و فرمانده میدانی مبارزه با کرونا دستورات لازم را برای امداد‌رسانی به مردم این استان بویژه در تأمین آب شرب داده بود.

در این راستا تیپ ۱۸۸ و ۱۵۸ نیروی زمینی ارتش روزانه پنج تانکر پنج هزار لیتری به مناطق روستایی ملا دادی بخش هیرمند شهرستان زابل خدمات آب‌رسانی انجام می‌دهند. همچنین نیروی زمینی ارتش تانکر‌های ۲۰۰ لیتری آب به روستاییان این مناطق اهدا کرده است. تیپ‌های ۱۸۸ و ۱۵۸ نیروی زمینی ارتش همچنین، خدمات پزشکی و درمانی به مردم مناطق روستایی شهرستان زاهدان، زابل و خاش ارائه می‌دهند.
 

تکذیب فوت ۴ زندانی بر اثر کرونا

دست آخر اینکه، رئیس سازمان زندان‌ها ضمن تکذیب برخی اخبار مبنی بر فوت ۴ زندانی در زندان تهران بزرگ در اثر کرونا گفت: الحمدلله زندان‌ها و سلامت زندانیان تحت کنترل است. محمدمهدی حاج محمدی در توئیتر نوشت: «مردم و خانواده‌های زندانیان از خبر دروغ رسانه‌های اپوزیسیون مبنی بر فوت ۴ زندانی در زندان تهران بزرگ در اثر کرونا نگران نشوند. نگرانی شما هدف این‌ها است. دیروز هم مثل روز‌های دیگر، ۱۲۶۵ تست از زندانیان گرفته شد. الحمدلله زندان‌ها و سلامت زندانیان تحت کنترل است.»

روزنامه شرق

توضیح وزارت نیرو درباره «شایعات اخیر در فضای مجازی»؛ وزیر نیرو کجا زندگی می‌کند؟

شرق: روابط عمومی وزارت نیرو به‌دنبال انتشار شایعاتی در روز‌های اخیر توضیحی را برای تنویر افکار عمومی ارائه داد. طبق اعلام وزارت نیرو در چند روز گذشته و به‌دنبال بروز مشکلاتی در تأمین برق برخی نقاط کشور و در شرایطی که همدلی و اعتماد مردم به مسئولین بیش از هر زمان دیگری ضروری است، شاهد گسترش شایعات کذب و بی‌اساس در فضای مجازی و برخی رسانه‌ها مبنی بر اقامت وزیر نیرو در هتل، اقامت خانواده ایشان در خارج از کشور یا سها‌م‌دار‌بودن ایشان در شرکت‌های خصوصی بوده‌ایم.

تردیدی نیست که انتشار این شایعات بی‌پایه و اساس نه‌تن‌ها کمکی به بهبود وضعیت پیش‌آمده نمی‌نماید، بلکه ممکن است موجب دلسردی مردم کشور از خدمت‌گذارانشان در نظام جمهوری اسلامی گردد. روابط عمومی وزارت نیرو تأکید می‌کند دکتر رضا اردکانیان هرگز حتی برای یک شب در هیچ‌یک از دو شعبه هتل اسپیناس اقامت نداشته و همراه خانواده در منزل شخصی در تهران سکونت دارند. همچنین هرگونه مالکیت یا سهام‌داری ایشان در شرکت‌های خصوصی صحیح نبوده و از اساس تکذیب می‌گردد.

وزارت نیرو از تمامی شخصیت‌ها و فعالان رسانه‌ای درخواست می‌کند در زمانی که می‌بایست تمام توجه مردم به خواسته مسئولان و دلسوزان کشور در راستای مدیریت مصرف برق معطوف باشد، به این‌گونه شایعات دامن نزده و وزارت نیرو را در مدیریت و عبور از شرایط پیش‌آمده یاری کنند، ضمن اینکه حق پیگیری موضوع و تعقیب قانونی کسانی که این‌گونه مسائل را مطرح می‌کنند، برای خود محفوظ می‌داند. روابط عمومی وزارت نیرو همچنین آمادگی خود را برای پاسخ‌گویی به هرگونه سؤال و رفع شبهه در این خصوص اعلام می‌کند.
 

رئیس اتاق ایران در نامه‌ای به رئیس‌جمهور درخواست کرد مهلت ارائه اظهارنامه مالیاتی تا پایان شهریور تمدید شود

شرق: غلامحسین شافعی، رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران، درباره تمدید مهلت قانونی اظهارنامه مالیاتی اشخاص حقوقی به رئیس‌جمهور نامه نوشت. در بخشی از نامه شافعی به حسن روحانی آمده است: فعالان اقتصادی بخش خصوصی کشور که با مشکلات بزرگی همچون تحریم‌های ظالمانه بین‌المللی مواجه بوده‌اند، از سال ۱۳۹۹ با چالش شیوع بیماری همه‌گیر کرونا نیز روبه‌رو شده‌اند. واحد‌های تولیدی و خدماتی کشور بر اثر شیوع بیماری مزبور به دفعات در راستای اجراشدن مصوبات ستاد ملی مقاله با کرونا، حفظ سلامتی نیروی انسانی خود و قطع زنجیره شیوع بیماری اقدام به تعطیلی بنگاه‌های اقتصادی یا کاهش نیروی انسانی حاضر در محل کار و به تبع آن کاهش ظرفیت تولید کردند. رئیس اتاق ایران در این نامه تصریح کرده که تعطیلی‌ها و کاهش ظرفیت تولید منجر به کاهش شدید درآمد فعالان اقتصادی، افزایش هزینه‌ها و همچنین عدم امکان ایفای به‌موقع تعهدات اداری و مالی بنگاه‌های اقتصادی شده است. شافعی در این نامه از رئیس‌جمهور درخواست کرده مهلت قانونی ارائه اظهارنامه اشخاص حقوقی تا پایان شهریورماه امسال تمدید شود.
 

سرگردانی۷۰ مسافر پرواز تهران - تاشکند

مهر: مسافران پرواز ساعت هفت صبح دیروز تهران-تاشکند به‌دلیل ممانعت ترکمنستان از عبور این پرواز از آسمان کشورش، مجبور به فرود در فرودگاه مشهد شده و تا ظهر دیروز مشکل آن‌ها حل‌نشده باقی مانده است. پرواز بامداد دیروز تهران-تاشکند هواپیمایی زاگرس با شماره پرواز ۳۰۵۵ که ساعت ۷:۰۱ از فرودگاه امام خمینی (ره) به مقصد تاشکند برخاسته بود، هنگام ورود به آسمان ترکمنستان با ممانعت طرف ترکمنستانی مواجه شده و مجبور به فرود در فرودگاه شهید هاشمی‌نژاد مشهد شد.

گفته شده عدم پرداخت هزینه پرواز‌های عبوری قبلی زاگرس‌ایر به هواپیمایی کشوری ترکمنستان، علت جلوگیری آن‌ها از عبور از آسمان این کشور است؛ درحالی‌که ایرلاین ایرانی می‌گوید ۱۰ روز قبل هزینه پرواز‌های عبوری را پرداخت کرده و رسید الکترونیکی واریز را به طرف ترکمن ارائه کرده است. کاپیتان منوچهر حاجی‌بنده، مدیرعامل هواپیمایی زاگرس، درباره پرواز امروز تهران-تاشکند اظهار کرد: ما از هواپیمایی کشوری ترکمنستان مجوز پرواز عبوری امروز فرودگاه امام خمینی (ره) به تاشکند (پایتخت ازبکستان) را اخذ کرده بودیم. وی افزود: ترکمن‌ها به ما گفته بودند آسمان کشور ما برای پرواز عبوری شما باز است؛ رقمی هم بابت پرواز‌های عبوری قبلی از آسمان این کشور به ازبکستان به حساب هواپیمایی ترکمنستان واریز کردیم.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
اخبار مرتبط