میان همکلاسی هایتان به دنبال همسر نگردید

راسخون : حجت الاسلام شهاب مرادی از لزوم یادگیری مهارت های زندگی برای جوانان می گوید.

به گزارش راسخون، به نقل از خبرگزاری مهر، حجت الاسلام شهاب مرادی معتقد است: مسائل زیادی بر گرمی کانون خانوادگی تاثیر می گذارد مثل مسائل سیاسی، بد اخلاقی های سیاسی و اجتماعی نقش زیادی بر روابط خانوادگی دارد؛ باید برای این موضوعات فکری کرد.

بیشترین فشار در طلاق به زنان و کودکان وارد می شود

طلاق مسئله ای است که فشار روانی، استرس و تبعات سختی به دنبال خود دارد، خصوصا مسئله زنان و کودکان در موضوع طلاق امری جدی است، هرچند این بدان معنی نیست که مردان بعد از طلاق مسئله ندارند.

اما مسائل خانمها و بچه ها در قصه طلاق پپیچیده تر است، خانواده ای که دخترشان در 19 سالگی به خانه بخت رفته و 6 ماه بعد طلاق گرفته است تحت فشار روانی قابل توجهی است، حتی خواهر و برادرهای این افراد هم تحت فشار هستند.

برخی خانم ها بعد از طلاق راهی برای برگشت به خانه پدری ندارند

تا جایی که برخی از خانمهای طلاق گرفته راهی برای برگشت به خانه پدری ندارند، چرا که به فکر مثال بعضی از این خانواده ها بعد از ازدواج دخترشان خانه شان را عوض کرده اند و حالا اتاقی برای او ندارند.

جوانان راه های انتخاب همسر را یاد بگیرند

باید به این نکته توجه کرد که بسیاری از طلاق ها قبل از انتخاب همسر قابل پیش بینی است یعنی ما می توانیم تشخیص دهیم این دختر و پسر اگر ازدواج کنند ازدواج موفقی ندارند، بنابراین یکی از خردمندانه ترین راه ها این است که بچه های ما انتخاب همسر را یاد بگیرند، که البته انتخاب درست همسر هم ملزوماتی دارد.

یکی از این ملزومات این است که جوانان باید هیجاناتشان را بشناسند که نمی شناسند، باید روش مدیریت هیجاناتشان را بلد باشند که بلد نیستند، بزرگ ترهایشان نیز بلد نیستند. جوانهای ما قبل و بعد از ازدواج باید مهارتهای یک زندگی سالم را یاد بگیرند.

در حقیقت یکی از مسائلی که به ناآگاهی جوانان نسبت به این مسائل دامن می زند مشکلات نظام آموزشی کشور است، در حال حاضر بسیاری از دخترها و پسرها به ما می گویند "با اینکه معتاد است و بی ریخت، نمی دونم چطوری عاشقش شدم. چون اساسا عشق منطق ندارد و...من عاشق این شدم و چون دیگران هم از درک عشق و عاشقی عاجزند و حال مرا نمی فهمند باید با این آدم ازدواج کنم. "

هر چقدر می گوییم این جای انتخابت غلط است زیر بار نمی رود و می گوید: "نه من عاشق هستم و کسی هم عشق را نمی فهمد."

اشتباه گرفتن عشق با تند زدن ضربان قلب

 در صورتی که اصل ماجرا این است که بسیار پیش آمده دختری با پسری حرف می زند، احساس می کند رفتار پسر با او آمیخته با عفاف و حیا نیست، ناراحت می شود، می ترسد کسی آنها را ببیند. همین حس و استرس سبب می شود ضربان قلبش تند بزند و یا خجالت بکشد که نکند دیگران از این نگاه و حرف من دچار برداشت اشتباه شوند، این تند زدن ضربان قلب به عشق تعبیر می شود و...

خانواده ها اغلب دارای سواد کافی در خصوص تربیت مسائل دینی نیستند

یکی دیگر از مسائل مؤثر دیگر در عدم آگاهی جوانان نسبت به مهارت های لازم برای یک زندگی، خانواده ها هستند، اما متأسفانه در این قسمت نیز دچار خلأ بسیاری هستیم چرا که اغلب خانواده ها سواد کافی در خصوص مسائل دینی وتربیتی ندارند، اگر هم بلد باشند یا مرعوب نسل بعد هستند و یا با منطق کنار رفتن پرده حیا و به عبارت مصطلح تر "پرروشدن بچه ها" از آموزش منصرف می شوند.

قبل از انتخاب همسر باید بدبین باشید

انتخاب و ازدواج موفق نیازمند مجهز شدن به یکسری مهارت ها دارد به طور مثال به طور مثال فرد قبل از انتخاب همسر باید بدبین باشد. وقتی انتخاب همسر انجام شد. تعامل و تفاهم، بعداز عروسی باید کاملا خوش بینی حاکم باشد. خودخواهی برود، فداکاری جایگزین آن شود؛ زیرا توجه به مسائل "خودم" جایش قبل از ازدواج است، بچه ها قبل از انتخاب همسر کاملا ایثارگر هستند اما بعد از انتخاب همسر می پرسند پس خودم چی؟ برخی از ازدواج برداشت اشتباهی دارند مثلا پسرشان فردی شرور است می گویند زن می گیرد خوب می شود. ازدواج که برای خوب شدن پسر تو نیست. می رود ازدواج می کند اوضاع بدتر هم می شود. اصلا دختر مردم چه گناهی کرده است که باید تربیت بچه تو را تغییر دهد. او را باید برد پیش مشاور، روحانی مسجد و ...

بهترین سن برای ازدواج سن 24 سالگی است

به عقیده بنده بهترین سن برای ازدواج سن 24 سالگی می باشد و نکته دیگر اینکه خیلی با ازدواج دانشجویی موافق نیستم و در دانشگاه ها نیز به دانشجویان پسر می گویم خانم شما الان در دبیرستان است، در میان همکلاسی هایتان دنبال همسر نگردید!

نکته ی دیگری که در زندگی جوانان امروزی بسیار دیده می شود این است که فکر می کنند هر چقدر دیرتر بچه دار شوند بهتر است، البته این موضوع تحت تاثیر باورهای گوناگونی است که در خانواده ها شکل گرفته است. مثلاً باور اینکه فرزند مزاحم خوشی و تفریح زوج است و یا اینکه فرزند ما را به ادامه زندگی مجبور می کند و ما شاید بخواهیم از هم جدا شویم و یا ...

به جای دادن تقویم به افراد باورهایشان را اصلاح کنیم

شاید به جای اینکه ما به افراد تقویم بدهیم، بهتر است باورهایشان را اصلاح کنیم که بچه موجب برکت در زندگی شماست. رسول خدا به بچه های شما مباهات می کنند و اینکه فرزند، مزه زندگی را شیرین تر و مفهوم خانواده را بهترمی کند. مفاهیمی از این دست باید به باور تبدیل شود و وقتی به باور تبدیل شد در کنار برخی مهارتها و آموزه ها قرار بگیرد. مثلاً علوم پزشکی می گوید که بارداری بالای 35 سال ریسک بالایی دارد. این یک آموزه است که اگراین مطلب را لحاظ کنند بعد خودشان می توانند برنامه ریزی و زمان بندی کنند.
 

شما مي توانيد آخرين اخبارايران و جهان رادر"واحداخبارواطلاع رساني راسخون"مشاهده نماييد.

900