ابوالقاسم دانش آشتیانی

آیت الله شیخ ابوالقاسم دانش آشتیانی، در سال ۱۲۹۰ ش، در آشتیان در بیت علم و فضیلت زاده شد. وی نواده آخوند ملااحمد آشتیانی بود. وی پس از آن که سالیانی برای تبلیغ دین تلاش نمود، به زادگاهش بازگشت، ایشان اولین...
يکشنبه، 7 دی 1399
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: محمود عالی نژادیان
موارد بیشتر برای شما
ابوالقاسم دانش آشتیانی
آیت الله شیخ ابوالقاسم دانش آشتیانی، در سال ۱۲۹۰ ش، در آشتیان در بیت علم و فضیلت زاده شد. وی نواده آخوند ملااحمد آشتیانی بود. وی پس از آن که سالیانی برای تبلیغ دین تلاش نمود، به زادگاهش بازگشت، ایشان اولین سرپرست کتابخانه مسجد اعظم قم بودند. آیت ‏الله حاج میرزا ابوالقاسم دانش آشتیانی برای همه بزرگان و علمای حوزه نامی آشنا و یادآور چهره‏ای نجیب و خدوم است.
 
شناسنامه
 1329 ه.ق   تولد
 7 ربیع الثانی 1422 ه.ق برابر با 8 تیرماه 1380ه.ش  درگذشت
 سکته مغزی  علت درگذشت
 حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام اللّه علیها  آرامگاه
 ایرانی  ملیت
 اسلام  دین
 شیعه  مذهب
 -  دیگر نام ها
 اجتهاد  تحصیلات
 حوزه علمیه قم  دانشگاه
 امور دینی و فرهنگی  زمینه فعالیت
 -  سبک
 از سال 1399 ه.ق تا 1422 ه.ق  سال های فعالیت
 تألیف کتب و مقالات مختلف در زمینه‌های اخلاقی و اجتماعی  آثار مهم
 -  جایزه ها
 -  وبگاه رسمی
 -  همسر
 حجت الاسلام محمدتقی دانش آشتیانی  فرزندان
 پدر: آیت الله حاج شیخ ابوالقاسم دانش  والدین

زندگی نامه

تولد
آیت الله شیخ ابوالقاسم دانش آشتیانی، در سال ۱۲۹۰ ش، در آشتیان در بیت علم و فضیلت زاده شد. خاندان احمدی دانش آشتیانی از خانواده های قدیمی و معروف آشتیان هستند که نزدیک به دو قرن، ریاست دینی و معنوی را در این شهر و حومه آن به عهده داشته اند. آیةالله آخوند ملااحمد، جدّ آیةالله دانش عالمی عامل و دانشمندی پرهیزکار و صاحب کرسی تدریس و تبلیغ در آشتیان بوده است. آن مرحوم به خاطر مراتب ورع و تقوا به «سلمان زمان» شهرت یافته بود. اگر چه از تاریخ درگذشت ایشان اطلاع دقیقی نداریم، ولی بر اساس دست نوشته ای در یک نسخه خطّی، وی تا سال 1291 ق. در قید حیات بوده است.
فرزند آیت الله، آقا شیخ محمدتقی دانش - پدر آیةالله حاج شیخ ابوالقاسم دانش - از علمای بنام این خاندان است.
 
درگذشت
سکته خفیف مغزی در صبح روز شانزدهم خرداد سال 1380 ش. در منزل محقرش در آشتیان، موجب بستری شدن آن عزیز در بیمارستان قدس اراک شد. قامت استوار پیری روشن ضمیر پس از عمری خدمت و تلاش، رو به هم آغوشی با مرگ می‌رفت. پس از چند روز به بخش A. C. U منتقل شد. پس از چند هفته او را از اراک، به بیمارستان خاتم الانبیای تهران انتقال دادند؛ ولی تقدیر الهی بر دعای مریدان و تلاش پزشکان پیشی گرفت و لحظه عروج فرارسید. بالاخره، هنگام ظهر روز جمعه هشتم تیر 1380 (7 ربیع الثانی 1422 ق)، آن روح بلند، قالب 93 ساله تن را رها کرد و به معبود پیوست. پیکر پاکش به درخواست مردم وفادار روز شنبه به آشتیان منتقل شد. روزی استثنایی بود؛ مردم تا چهل کیلومتر به استقبال پیکر پاک ایشان آمده بودند و با اشک و آه، امام جمعه فقید و پدر پیر فرزانه خود را تشییع کردند. صبح روز بعد نیز، در قم با حضور هزاران نفر از مردم آشتیان و جمع بسیاری از مراجع، علما و مدرسان حوزه علمیه قم تشییع شد. پس از اقامه نماز به وسیله دوست دیرینه‌اش حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی، در جوار بارگاه ملکوتی حضرت معصومه سلام الله علیها در مسجد طباطبایی به خاک سپرده شد. پس از نماز مغرب و عشاء مجلس ختم باشکوهی از سوی بیت ایشان و جامعه محترم مدرسین و شورای عالی حوزه علمیه قم، در مسجد اعظم با حضور مراجع، علما و مردم و همچنین نمایندگان مقام معظم رهبری و ریاست محترم جمهور برگزار گردید.
 
ابوالقاسم دانش آشتیانی
 

سمت ها و فعالیت ها

فعالیت های علمی
تحصیلات و استادان
ایشان دوران کودکی را در زادگاهش سپری کرد. حدود 14 سال داشت که در تابستانی با مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی، که آن زمان از اساتید و فضلای جوان حوزه علمیه قم بود و برای گذران فصل گرما به آشتیان سفر کرده بود، آشنا شد.
آیت الله گلپایگانی به پدر وی پیشنهاد می‌کند که فرزندش را برای ادامه تحصیلات به حوزه علمیه قم بفرستد. این نظر، مورد استقبال شیخ محمدتقی قرار گرفت و آقا شیخ ابوالقاسم، در حالی که تنها 14 سال داشت، راهی شهر مقدس قم شد. سال 1344 ق. بود و از ورود آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی و تأسیس حوزه علمیه تنها چهار سال می گذشت.

آقا شیخ محمدتقی ابتدا فرزندش را در مدرسه جهانگیرخان سکونت داد؛ ولی آیت الله العظمی فیض قمی، که از دیرباز و شاید از درس میرزای آشتیانی در تهران با آقا شیخ محمدتقی سابقه رفاقت داشت، از او دعوت کرد تا فرزند خود را به وی بسپارد و در بیت ایشان ساکن باشد و تحت اشراف آن بزرگوار به تحصیل و تهذیب مشغول گردد. این دعوت پذیرفته شد؛ وی شیخ ابوالقاسم را به آن مرجع عالی مقام سپرد و به آشتیان بازگشت.

حضور در چنان بیتی رفیع، که محل آمد و شد بسیاری از بزرگان و علما بود و استفاده از مصاحبت و مجالست با آیت الله فیض، که از شخصیت های طراز اول حوزه و ممتاز در علم و عمل بود، فرصتی بس نیک و مغتنم بود تا از آقا شیخ ابوالقاسم، جوانی بافضیلت و دانشمند بسازد، که او نیز از این نعمت به خوبی بهره جست. زمان زیادی از اقامت در قم نگذشته بود که آیت الله فیض به پدر او در آشتیان نامه نوشت که «می‌خواهیم با اجازه شما آقا شیخ ابوالقاسم را به «تیجان الملائکة» (لباس مقدس روحانیت) مفتخر کنیم» و خودشان آقای دانش را مُعَمّم کردند.

حدود سال 1350 ق. آیت الله آقا شیخ محمدتقی دانش دارفانی را وداع نمود و آقا شیخ ابوالقاسم از مهر پدر محروم شد؛ ولی این ضایعه سنگین، در اراده محکم او خللی وارد نکرد و خیلی زود به قم بازگشت و به تحصیل ادامه داد.
 
اساتید
ایشان از بدو ورود به قم، با راهنمایی و ارشاد آیت الله العظمی فیض، در درس اساتید و دانشمندان بنام حوزه حاضر شد و از محضر ایشان کسب کمالات کرد.

با این که در آشتیان مقداری از ادبیات و منطق را خوانده بود، اما مجدداً این علوم را از اساتید آن روز، یعنی آیت الله آقا میرزا محمدعلی ادیب تهرانی و آیت الله آقا سید مهدی کشفی فراگرفت. سطوح متوسط را از آیت الله آخوند ملا علی معصومی همدانی (م 1398 ق) همدانی آموخت.

رسائل، مکاسب و طهارت شیخ را از حضرات آیات: میرزا محمد فیض قمی (م 1370)، سید محمدحجت کوه‌کمره‌ای (م 1372 ق)، سید محمدتقی خوانساری (م 1371 ق) و سید احمد خوانساری (م 1405 ق) استفاده کرد. پس از اتمام دروس سطح، نزدیک به چهار سال در درس مؤسس حوزه علمیه آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی (م 1355 ق) حاضر شد و بعد از درگذشت ایشان، از اولین کسانی بود که به درس آیت الله حجت و آیت الله فیض شتافت و همچنین از بحث آیت الله آقا سید محمدتقی خوانساری، که مخصوص عده‌ای از فضلا بود و در منزل استاد تشکیل می شد، بهره‌ای وافر برد.

آیت الله دانش به استاد اخیر خود، ارادتی ویژه و عمیق داشت و این ارتباط باعث شد تا از استاد برای سفر به آشتیان دعوت کند. از این رو، آیت الله خوانساری دو سال «تابستان‌ها» به آشتیان سفر کرد و هنوز خاطره شیرین آن حضور و صفای وجود آن مرجع بزرگ، در اذهان مردم منطقه باقی است. پس از ورود آیت الله العظمی بروجردی به حوزه علمیه قم و تشکیل محفل درس، آیت الله دانش به جمع شاگردان ایشان درآمد و چنان که آن بزرگوار به نگارنده فرمودند: تا آخر که آقای بروجردی درس می‌گفتند، به درس ایشان حاضر شد و از محضر وی بهره برد.
 
ابوالقاسم دانش آشتیانی

اجازات
آیت الله دانش با جد و جهد در راه فراگیری علوم اهل بیت علیهم السلام به درجه عالیه اجتهاد نایل شد و اجازات متعددی از اساتید و بزرگان عصرش اخذ نمود.

آیت الله العظمی آقا میرزا محمد فیض در اجازه‌نامه‌ای که برای ایشان نگاشته، آورده است: «از مبدأ تمییز الی کنون اشتغال به تحصیل داشته، در حوزه علمیه قم تکمیلات و ترقیات نموده، از درس تحقیق علمای اعاظم و فقهای اکابر استفاده می‌فرمودند. مدت‌هاست که در حوزه بحث احقر حاضر و یکی از فضلای حوزه بشمار می‌روند و با جدیتی کافی و همتی وافی لیلاً و نهاراً تحصیل و تکمیل نموده تا آن که بحمدالله تعالی نایل به مراد و بالغ به مرتبه اجتهاد شدند. فهنیئاً له تلک الدرجة العلیا والرتبة العظمی. . . ».

استاد دیگر ایشان آیت الله العظمی آقا سید محمدتقی خوانساری در حاشیه دستخط آیت الله فیض، مرقوم نموده‌اند: «ما رقم صدر عن اهله و وقع فی محله جداً و حقیق بان یکتب له فوق ذلک فانه دام فضله فاق الاقران و صار مشاراً بالبنان و بلغ مرتبة الاجتهاد و درجة الاستنباط السداد مشفوعاً بالتقوی و السّداد فهنیئاً له هذه المرتبة العلیا التی یتنافس علیها الکثیر و لاینالها الاالقلیل؛ آن چه مکتوب شده، از اهل آن صادر شده و در محل خود گفته شده است و سزاوار است برای ایشان فوق این گفته شود؛ چرا که او از دوستان پیشی گرفته و مشهور است و به مرتبه اجتهاد رسیده است، همراه با تقوا و پرهیزکاری. و گوارا باشد بر او این مقام بلند که بسیاری برای رسیدن به آن تلاش می کنند، ولی افراد کمی به آن می‌رسند».

همچنین مرجع بزرگ شیعه آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی (م 1365 ق) نیز برای آیت الله دانش اجازه اجتهادی صادر کرده‌اند که استاد حوزه علمیه نجف اشرف آیت الله العظمی آقا ضیاءالدین عراقی در حاشیه، آن را تصدیق و گواهی کرده است. علاوه بر این، ایشان از همه اساتید مذکور و نیز از علامه حاج آقا بزرگ تهرانی (م 1389 ق) اجازه نقل حدیث هم داشت.

آیت الله دانش آشتیانی، پس از حضور در درس آیت الله العظمی بروجردی، مورد توجه ایشان قرار گرفت و عهده دار امور مختلفی شد؛ از جمله، به نمایندگی از سوی آن زعیم عالیقدر، برای رسیدگی به مشکلات به نقاط مختلف کشور اعزام گردید. و همچنین مأمور تهیه فهرست کاملی از کتب کتابخانه مدرسه فیضیه شد؛که این دو وظیفه با آیت الله حاج آقا مجتبی عراقی که با یکدیگر عقد اخوت و دوستی دیرینه داشتند و در دوران طلبگی در فیضیه هم حجره نیز بودند، انجام گرفت.

پس از تأسیس کتابخانه مسجد اعظم به وسیله آیت الله العظمی بروجردی، اداره این مرکز از سوی ایشان به آیت الله دانش واگذار شد. مرحوم دانش در این باره فرموده‌اند:

«مرحوم آقا محمدحسن، فرزند آیت الله العظمی بروجردی، روزی مرا خواست و گفت: آقا می‌خواهند شما متولی کتابخانه باشید. بعد از آن، آقا مرا خواستند و تولیت کتابخانه را به من محول کردند.

خاطره فاضل محترم جناب حجةالاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدتقی دانش، فرزند آن مرحوم، در این باره چنین است: «درست به یاد دارم روز نیمه شعبان سال 1379 ق. در معیت معظم له برای تشرف به لباس روحانیت، به محضر آیت الله العظمی بروجردی شرفیاب شدیم. در آن جلسه کلیدهای ساختمان کتابخانه به ایشان تحویل گردید و سرپرستی آن به معظم له واگذار شد و ضمناً دستور سرعت در فراهم آوردن مقدمات افتتاح آن را هم صادر کردند و مقدار متنابهی کتاب به کتابخانه اهدا فرمودند. پس از بازدید مرحوم والد از محل و مشورت‌هایی که با افراد صاحب نظر به عمل آوردند، به این نتیجه رسیدند که محل به تنهایی پاسخگوی نیاز کتابخانه نیست. لذا لازم است بر روی راهرویِ مجاور و قسمتی از رودخانه، ساختمان جدیدی اضافه شود. در نخستین فرصت، نتیجه این بررسی‌ها به محضر آن زعیم عالی قدر ارائه شد و امر به احداث ساختمان جدید دادند. هر چند کار ساختمان با سرعت خوبی پیش رفت، ولی متأسفانه افتتاح کتابخانه در زمان حیات آیت الله بروجردی میسر نشد و دو هفته پس از ضایعه ارتحال ملکوتی ایشان، روز جمعه 27 شوال 1380 ق (25 فروردین 1340 ش) پس از جلسه ختمی که به مناسبت ارتحال آن مرجع بزرگ از سوی آیت الله دانش منعقد شده بود، با حضور عده‌ای از بزرگان حوزه، کتابخانه افتتاح شد. مرحوم والد تا این اواخر، امور کتابخانه را با وجود کمبود امکانات سرپرستی می‌کرد. . . ».

آیت الله دانش حدود 40 سال مسئولیت کتابخانه، این مرکز علمی و فرهنگی را به خوبی اداره کرد و تعداد کتب چاپی و خطی آن را به سطح یکی از بزرگترین کتابخانه‌های قم ارتقا داد. این کتابخانه دارای یک مخزن و دو سالن مطالعه است و عمده کتب آن را آیت الله العظمی بروجردی، آیت الله حاج آقا حسن فرید محسنی و مرحوم آقای رمضانی(کلاله خاور) اهدا کرده‌اند.
 
ابوالقاسم دانش آشتیانی

فعالیت های اجتماعی
چند سال بعد از درگذشت پدر آقای دانش، مردم آشتیان با اصرار از ایشان خواستند که به موطن خود مراجعت و جای خالی پدر را پر کند. ایشان با موافقت اساتید خود در سال 1358 ق. راهی آشتیان شد و عهده‌دار امور دینی و تبلیغی شهر شد و در ضمن، ارتباط خود را با حوزه علمیه قم حفظ کرد و رفت و آمد دائم داشت.

در آشتیان با اقامه جماعت و تشکیل مجالس اهل بیت علیهم السلام و احیای موقوفات، تمام سعی و اهتمام خویش را صرف تبلیغ و ترویج دین در میان مردم کرد. و بدون شک روحیه دینی و وجهه مذهبی دارالمؤمنینِ آشتیان، مرهون زحمات و خدمات آن عالم جلیل و پدران ارجمندش می‌باشد. از ثمرات همت عالی آن بزرگوار که به مدد مردان خیراندیش و علاقه‌مندان وی به انجام رسید، می‌توان به این موارد اشاره کرد:

1. کمک و دستگیری از مستمندان و نیازمندان
2. احیای موقوفات جهت اقامه مجالس دینی
3. تأسیس و بازسازی مساجد و حسینیه‌های متعدد
4. تأسیس مصلای آشتیان که پس از درگذشت ایشان، از سوی مردم به «مصلای بزرگ آیت الله دانش» نام گرفته است
5. تشکیل صندوق قرض الحسنه
6. تشکیل کتابخانه‌های حضرت سیدالشهدا و حضرت صاحب الامر علیهم السلام در آشتیان
7. احیا و نوسازی مدرسه علمیه آشتیان
8. تهیه فهرست کاملی از کتب کتابخانه مدرسه فیضیه قم
 
موقوفات
ایشان یک باب مغازه تجاری و یک واحد مسکونی جهت هزینه ی جاری و تعمیرات حوزه علمیه حضرت صاحب الامر (عج) را وقف نمودند.
 
فعالیت های سیاسی
آیت الله دانش با حضرت امام نیز رابطه‌ای نزدیک و صمیمی داشت و غیر از این که وکیل و پرداخت شهریه ایشان بود، ارتباط زیادی با امام داشت. حضرت امام نیز اعتماد و وثوق بالایی به حضرت آیت الله دانش داشتند، که این مطلب از نامه‌هایی که از نجف اشرف برای مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی فرستاده‌اند و اموری که به آقای دانش ارجاع داده‌اند، مشخص می‌شود.
آن فقید مجاهد در مبارزات علما و ملت ایران علیه نظام ستمشاهی با نشر اعلامیه‌های حضرت امام و کمک و مساعدت به کسانی که در صف مقدم مبارزه بودند، همراهی می‌کرد. در محرم سال 1357 ش. بر سر مزار یکی از شهدای انقلاب در آشتیان، در جمع هزاران تن از مردم منطقه، سخنرانیِ پرشوری ایراد کرد که هنوز طنین آن که وعده برچیده شدن حکومت شاه را می داد، در اذهان باقی مانده است.
در اوان پیروزی انقلاب اسلامی، آیت الله دانش برای احیای سنت دیرپای نماز جمعه، از سوی حضرت امام قدس سره به امامت جمعه آشتیان منصوب شد که در این سنگر نیز منشأ خدمات بسیاری بود. در جنگ تحمیلی نیز با وجود کهولت و بیماری، برای تقویت روحیه رزمندگان در مناطق جنگی حضور یافت.
 
آثار
از مرحوم آیت الله دانش آشتیانی آثار مکتوب ذیل به یادگار مانده است:

1. تقریرات فقه و اصول بعضی از اساتیدشان
2. دو سرمایه نفیس: این رساله شرحی بر حدیث ثقلین است.
3. سقیفه: که پیرامون مسئله جانشینی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است. این کتاب ترجمه و تعلیق بر کتاب السقیفه از مرحوم آیت الله آقا سید احمد روحانی قدس سره است.
4. رمز نیکبختی: که درباره آثار و برکات ذکر شریف صلوات نگاشته شده و ترجمه و تعلیق بر رساله سرّالسّعاده آیت الله آقا سید احمد روحانی قدس سره است.
5. دو مجلد نشریه کتابخانه مسجد اعظم قم: که شامل 24 ماهنامه است، به سردبیری و همت ایشان از اردیبهشت 1344 تا اسفند 1345 منتشر شد و در آن زمان و با امکانات محدود آن وقت، اثر بسیار مهمی بشمار می‌آید. به جهت چهره موجه آیت الله خوانساری، آثار خوبی از علما و بزرگان در این مجموعه به چشم می‌خورد. بعضی از نویسندگان نشریه کتابخانه مسجد اعظم، عبارتند از حضرات آیات: صافی گلپایگانی، حاج شیخ مرتضی حائری یزدی، نوری همدانی، حسین شب زنده‌دار، سید جلال طاهرشمس گلپایگانی و. . .
6. مقالات مختلف در زمینه‌های اخلاقی و اجتماعی که در نشریات مختلف به چاپ رسیده است. شانزده مورد از این مقالات به همت فاضل محترم حجةالاسلام والمسلمین سید مهدی شمس الدین (داماد آن مرحوم) تحت عنوان «چشمه‌سار معرفت» به چاپ رسیده است. عناوین بعضی از این مقالات چنین است: نظری به صدر اسلام، مردان فضیلت، استفاده از حوادث، مشکل ازدواج، جهان زنده، مکتب پارسایی و پرهیزکاری، اهمیت تبلیغات و. . .
 
ابوالقاسم دانش آشتیانی

اندیشه / نظرات

ایشان در یکی از سخنرانی های خود در 28 صفر یکی از سال‏ها در جمع مردم آشتیان چنین گفته‏ اند:

«من از بیست‏سالگی تا امسال در راه شما و همراه شما بودم، اما پیش خدا اعتراف می‏کنم شاید قصور داشتم، شاید تقصیر داشتم. خدا را گواه می‏گیرم عمدا حق کسی را پایمال نکردم. اما خود را تبرئه نمی‏کنم. یقینا همه شما بر من حق دارید، مالی است‏یا آبرویی است‏یا عرضی است، هرگونه حق بر من دارید شما را به جان این پیغمبرصلی الله علیه وآله عزیز و به جان حسن مجتبی‏علیه السلام خواهش از شما می‏کنم، اگر می‏توانستم کف پای شما را می‏بوسیدم و التماس می‏کردم به این‏که از من بگذرید. . . از من عاجز ناتوان از کار افتاده بگذرید و از من راضی بشوید و فردای قیامت دیگر گریبان مرا نگیرید و مرا در پیشگاه پروردگار متعال محاکمه نکنید. . . »

سال ها در درس خارج آیةالله العظمی حائری یزدی(ره) شرکت کرده بود؛ ولی هرگاه از ایشان در این مورد سؤال می شد، با کمال تواضع و فروتنی می فرمود: «چند سالی در درس آن جناب شرکت کردم؛ ولی جزء تلامذه ایشان به حساب نمی آیم و این لیاقت و شایستگی را در خود نمی یافتم».
 
ارادت به ساحت اهل بیت علیهم السلام
او، در آستان مقدس اهل البیت خادمی با خلوص بود و در تعظیم نام و یادشان سعی وافری داشت. در تشکیل مجالس اعیاد و وفیات اهتمام می‌ورزید و در تمام مناسبت‌ها، حسب الامر ایشان، در آشتیان مراسم برگزار می‌شد و خودشان با وجود کهولت و مشقت، در این مجالس شرکت می‌کردند. در آخرین سال عمرشان در ماه صفر چند هفته قبل از رحلت، با زحمت در جلسات حاضر می‌شد و این نبود، جز به خاطر عشق و ارادت به اولیای دین. شب 23 ماه مبارک رمضان خودشان منبر می‌رفتند و ضمن پند و موعظه مراسمِ احیای مفصلی برگزار می‌کردند که ناله‌های «یا صاحب الزمان» آن بزرگوار و سوز و گداز وی، تأثیر شگرفی در مجلس داشت. روزهای عید فطر نیز دعای ندبه باشکوه و استثنایی برقرار می‌کرد. چون سخنش از دل برمی‌خاست، لاجرم در اعماق قلب نفوذ می‌کرد. سفارش به تقوا، کلام همیشگی‌اش بود و خود بحق از متقین روزگار بود.
 
ساده زیستی
طی ده‌ها سال، سطح زندگی او تغییر نکرد و به گواه همه کسانی که ایشان را از نزدیک می‌شناختند، همواره رویه‌ای قناعت منشانه و زاهدانه داشت؛ در حالی که می‌توانست زندگی مرفهی فراهم کند. حضرت امام بعد از پیروزی انقلاب و سفر به قم، شبی سرزده به دیدار آیت الله دانش می‌روند و زندگی ساده ایشان را، که پس از سال‌ها وکالت و مسئولیت در امور مالیِ حوزه، سطح زندگی‌شان تغییر نکرده بود، می‌ستایند. با این که در آشتیان یا قم اشتغالات زیادی داشتند و خدمات مختلفی را انجام می‌دادند، اما هیچ دفتر، منشی و یا راننده‌ای نداشت و شخصاً امور خود را اداره می‌کرد. هنگامی که مردم برای رفع مشکلات و اختلافات خود به منزل آن بزرگوار می‌رفتند، ایشان خود، در را به رویشان می‌گشود و به مسائل‌شان رسیدگی می‌کرد. نگارنده بارها برای این که در معیتشان به مقصدی برویم، برایشان تاکسی گرفته‌ام.
 
تواضع و فروتنی
آیت الله دانش آشتیانی از مصادیق کسانی بود که علم را با حلم و تقوا و تواضع عجین کرده‌اند. با این که مقام علمی بالایی داشت و از روزگار جوانی به مرتبه اجتهاد و استنباط رسیده بود، هیچگاه اظهار نمی‌کرد و اگر ساعت‌ها در محضرش می‌نشستی، کلامی که نشانه اظهار شخصیت و خودستایی باشد، از ایشان شنیده نمی‌شد و معمولاً نظر دیگران را نقل می‌کرد.

از نگاه دیگران

اشخاص
حضرت آیت الله آقاموسی شبیری زنجانی درباره تواضع آن مرحوم می فرمودند:
«زکاة لمعه را پیش مرحوم آقای دانش می خواندم. روزی بحث به جایی رسید که مقداری دقیق بود. ایشان خیلی راحت فرمود: اینجا را من نمی دانم، شما از آقای والدتان [مرحوم آیةالله آسید احمد زنجانی ] بپرسید. این برخورد برای من خیلی جالب بود».
 
پیام تسلیت حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب در پی رحلت آیت الله ابوالقاسم آشتیانی
«رحلت عالم بزرگوار مرحوم آیت اللّه آقای حاج شیخ ابوالقاسم دانش آشتیانی، امام جمعه فقید آشتیان رحمت اللّه علیه را به عموم مردم عزیز و مؤمن استان مرکزی، مخصوصاً اهالی شریف و علم دوست آشتیان، تسلیت عرض می کنم. این روحانی خدوم، عمری طولانی را در خدمت به علم و دین سپری کرد و پس از ده ها سال اقامت در حوزه علمیه قم که با تلاش علمی و خدمات فرهنگی همراه بود به آشتیان مراجعت کرد و سعی و توان خود را مصروف خدمت گزاری مردم نمود. خداوند متعال رحمت خود را شامل روح آن عالم ربانی بفرماید و به بازماندگان محترم و همه دوستان و ارادتمندان ایشان صبر و اجر جزیل عنایت فرماید. »

منابع:
1. دانشنامه اسلامی
2. پایگاه اطلاع رسانی حوزه
3. خبرگزاری فارس
4. مؤسسه تبیان
5. پایگاه اطلاع رسانی جماران
6. رسانه مجازی نگاه


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مجله راسخون مرتبط
موارد بیشتر برای شما