گرچه شهریار یک عمر به با قلم و بیان خود به فرهنگ اسلامی و ادبیات فارسی خدمت کرد و شعرش نه تنها سرتاسر ایران اسلامی، بلکه بسیاری از کشورهای منطقه را فرا گرفته با این همه باز این تعبیر در حق ایشان تعبیر درستی است که او ناشناختهترین شاعر معاصر ایران است1.
شهریار آخرین پاسدار روح توحید در شعر فارسی بود و بر همه اهل توحید که شعر فارسی را میفهمند، تعظیم شهریار فرض است. شعر شهریار به ایمان تاریخی مردم بر میگردد و به عشق که مهمترین سنت ما ایرانیان است. شهریار با آن که در سرودن انواع شعر سنتی فارسی از قصیده و مثنوی گرفته تا غزل و قطعه و زباعی مهارتی بیبدیل داشت، اما شناسنامه شناخت وی غزلهای شورانگیزی است که طبع مواج و احساسات ظریف را در آنها نمایانده است. او در غزل، هر چند زله خوان احسان حافظ است ولی طرحی نو و راهی جدید را به وجود آورده که همان در خور توجه باشد2.
شهریار همواره به ایران عشق میورزید، و این عشق شهریار به ایران، در بسیاری از اشعارش تجلی یافته است، و باعث شده شعر شهریار در جان و خاطره قومی ایرانیان مسلمان ریشه داشته باشد3.
شهریار در طول عمر خود همیشه با مردم بود، با غم و رنج آنان غمگین و با شادی و نشاط آنان شاد میشد. با هوش و زکاوت خاصی که داشت، در تمام پیش آمدها با تودههای مردم بود. با سرودن اشعار زیبا و نغز، ضمن ابراز علاقه به مردم، باد و نبایدها و خطرهای موجود بر سر راه را به آنان گوشزد میکند و با دشمنان مردم و فرهنگ و عقاد آنان به مبارزه برمیخیزد4. استاد شهریار در طول حیات پر برکتش تحولات روحی و معنوی فراوانی داشته و با حوادث گوناگونی روبرو شده است، که وجوه برجسته شخصیت آن استاد را تشکیل میدهد.
این شاعر گرانمایه در روز شنبه 26 شهریور 1367، پس از حدود هشتاد سال عمر پر برکت، ادب دوستان عرصه فرهنگ را با اشعار بیمانندش تنها گذاشت و به سرای جاودان شتافت.
سید احمد سجادی
پینوشتها:
1) کیهان فرهنگی، شماره 2، ص 12 .
2) بررسی و تحلیل آفاق غزل شهریار، محمدجلیل بهادری، پایان نامه کارشناسی ارشد، 1379.
3) شعر و اندیشه، داریوش آشوری.
4) شهریار از نگاه حضرت آیت الله خامنهای، ص 21 .