السلطان
مامون پیام فرستاد که حضرت نماز عید بخوانند. حضرت عذر آوردند اما مامون اصرار ورزید. حضرت فرمودند من برای اقامه نماز عید مانند رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم و علیعلیهالسلام بیرون خواهم آمد. مامون پذیرفت.
بامداد عید پیش از طلوع آفتاب تمام معابر و کوچهها از مردم مشتاق پر شده بود و حضرت به شیوه ی رسول الله از منزل بیرون آمدند: بدون هیچگونه تشریفات ، با پای برهنه و پیاده و عصایی در دست و عمامه سفیدی در سر ، تکبیر گویان . همراهان نیز تکبیر میگفتند. عظمتی بر پا بود چنانکه گویا آسمان و زمین با آن حضرت تکبیر میگفتند. شهر مرو را سراسر گریه و فریاد گرفت. به مامون خبر دادند که اگر امام رضا علیهالسلام اینگونه به مصلی بروند فتنه و آشوب بر پا خواهد شد و ما بر جان خود بیمناکیم. مامون پیام فرستاد که: « آقا ، شما را به زحمت انداختیم !! شما باز گردید . همان فرد قبلی نماز گذارد ». امام از یاران خود خواستند تا کفش ایشان را بیاورند ؛ امام کفش خود را پوشید ، سوار شد و به خانه بازگشت.
آری : این عظمتی است که تمام ظالمین را تاب آن نبوده است
و امروز نیز تاب حضور ولایت برای همانان نیست
سید احمد سجادی
مامون پیام فرستاد که حضرت نماز عید بخوانند. حضرت عذر آوردند اما مامون اصرار ورزید. حضرت فرمودند من برای اقامه نماز عید مانند رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم و علیعلیهالسلام بیرون خواهم آمد. مامون پذیرفت.
بامداد عید پیش از طلوع آفتاب تمام معابر و کوچهها از مردم مشتاق پر شده بود و حضرت به شیوه ی رسول الله از منزل بیرون آمدند: بدون هیچگونه تشریفات ، با پای برهنه و پیاده و عصایی در دست و عمامه سفیدی در سر ، تکبیر گویان . همراهان نیز تکبیر میگفتند. عظمتی بر پا بود چنانکه گویا آسمان و زمین با آن حضرت تکبیر میگفتند. شهر مرو را سراسر گریه و فریاد گرفت. به مامون خبر دادند که اگر امام رضا علیهالسلام اینگونه به مصلی بروند فتنه و آشوب بر پا خواهد شد و ما بر جان خود بیمناکیم. مامون پیام فرستاد که: « آقا ، شما را به زحمت انداختیم !! شما باز گردید . همان فرد قبلی نماز گذارد ». امام از یاران خود خواستند تا کفش ایشان را بیاورند ؛ امام کفش خود را پوشید ، سوار شد و به خانه بازگشت.
آری : این عظمتی است که تمام ظالمین را تاب آن نبوده است
و امروز نیز تاب حضور ولایت برای همانان نیست
سید احمد سجادی