زینت پدر

يکشنبه، 6 ارديبهشت 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
زینت پدر
و چه عجب روزی بود آن روز که در قصر پر از جلال و شکوه ظاهری امّا در حقیقت پوشالی و خیالی یزید بن معاویه (علیهما الهاویه)، با آن اقتدار علوی ات ایستادی، و همچون درّی گران در میان مشتی بوزینه و سنگریزه گانی بی مقدار، بی‏هیچ اعتنایی به آن همه زر و زیور، بی‏توجه به یزید که آن گونه پرنخوت و مغرور بر بارگاه قدرت تکیه زده بود، با آن دم حسینیت، از عشق به ولایت دم زدی و گفتی از آن همه زیبایی که دیده بودی و تمام جلال و جبروت یزید را درهم پاشیدی، آسمان هم از تو درس ایستادگی گرفت؛ زمین هم صلابت را آموخت و چشم‏های گل مریم برای همیشه سرشار از حیا و عفّت شد.
عجب نیست اگر پرده عفّت زنان زینبی عالم، حتی در سخت‏ترین شرایط، حتی به پنهانی‏ترین حیله ی دشمن، ذرّه‏ای کنار نرود که این‏گونه بودن را از تو آموخته‏اند.
سلام بر تو که عاطفه ی جاری در معرفت و ایمانی.
میلادت بر همه ی رهروان راهت مبارک.
سید احمد سجادی


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.