امام سجاد علیه‌السلام
امام باقر علیه ‏السلام فرمودند:
اِنَّ أَبى عَلىَّ بْنَ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام ما ذَکَرَ اللّه‏َ عَزَّوَجَلَّ نِعْمَةً اِلاّ سَجَدَ، وَ لا قَرَأَ آیَةً مِنْ کِتابِ اللّه‏ِ عَزَّوَجَلَّ فیها سُجُودٌ اِلاّ سَجَدَ وَ لا دَفَعَ اللّه‏ُ عَزَّوَجَلَّ عَنْهُ سُوءً یَخْشاهُ أَوْ کَیْدَ کائِدٍ اِلاّ سَجَدَ وَ لا فَرَغَ مِنْ صَلاةٍ مَفْرُوضَةٍ اِلاّ سَجَدَ، وَ لا وُفِّقَ لاِِصْلاحٍ بَیْنَ اثْنَیْنِ اِلاّ سَجَدَ وَ کانَ أَثَرُ السُجُودِ فى جَمیعِ مَواضِعِ سُجُودِهِ، فَسُمِّىَ السَّجّادُ لِذلِکَ.
پدرم على بن الحسین علیهماالسلام هیچ گاه نعمتى را یاد نمى‏کرد جز این که سجده شکر انجام مى‏داد، و آیه‏اى از کتاب خدا را نمى‏خواند که داراى سجده بود مگر اینکه سجده مى‏کرد، و هرگاه خداوند، مکر حیله‏گرى یا خطرى را از او بر طرف مى‏کرد سجده شکر به جا مى‏آورد و هر وقت از نماز فارغ مى‏شد سجده مى‏کرد و زمانى که موفق مى‏شد بین دو نفر اصلاح کند سجده مى‏کرد و طورى بود که اثر سجده در تمام اعضاى هفتگانه سجده او نمایان بود از این جهت او «سجّاد» نامیده شد.
بحارالانوار، ج 46، ح 6
امام صادق علیه ‏السلام فرمودند:
اِنَّ زَیْنَ ‏الْعابِدینَ بَکى عَلى أَبیهِ أَرْبَعینَ سَنَةً، صائِما نَهارَهُ، قائِما لَیْلَهُ، فَاِذا حَضَرَ الاِْفْطارُ جاءَ غُلامُهُ بِطَعامِهِ وَشَرابِهِ فَیَضَعُهُ بَیْنَ یَدَیْهِ فَیَقُولُ: کُلْ یا مَوْلاىَ، فَیَقُولُ علیه ‏السلام: قُتِلَ ابْنُ‏رَسُولِ‏اللّه‏ِ علیه ‏السلام جائِعا، قُتِلَ ابْنُ‏رَسُولِ‏اللّه‏ علیه ‏السلام عَطْشانا، فَلایَزالُ یُکَرِّرُ ذلِکَ وَیَبْکى حَتّى یَبِلَّ طَعامُهُ بِدُمُوعِهِ، وَیَمْزِجُ شَرابُهُ بِدُمُوعِهِ فَلَمْ یَزَلْ کَذلِکَ حَتّى لَحِقَ بِاللّه‏ِ عَزِّوَجَلَّ.
امام زین العابدین علیه ‏السلام چهل سال براى پدر بزرگوارش گریه کرد، در حالى که روزش، روزه‏دار بود و شبش، شب‏زنده دارى مى‏کرد، هنگامى که وقت افطار مى‏شد غلامش غذا و نوشیدنى براى او مى‏آورد و جلویش مى‏گذاشت و عرض می کرد: بخورید، امام علیه ‏السلام مى‏فرمودند: فرزند رسول‏خدا علیه ‏السلام گرسنه و تشنه شهید شد. این جمله را تکرار مى‏کرد و گریه سر مى‏داد تا اینکه آب و غذایش با اشک چشمش مخلوط مى‏شد. او همواره چنین بود تا اینکه به جوار رحمت حق شتافت.
وسائل الشیعة، 2 ، 923
امام باقر علیه ‏السلام فرمودند:
لَمّا ماتَ عَلىُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام کانَتْ ناقَةٌ لَهُ فِى‏الرَّعْىِ جاءَتْ حتَّى ضَرَبَتْ بِجِّرانِها عَلَى الْقَبْرِ وَتَمَرَّغَتْ عَلَیْهِ وَإِنَّ أَبى کانَ یَحِّجُ عَلَیها وَما قَرَعَها قَرْعَةً قَطُّ.
وقتى که امام سجاد علیه ‏السلام به شهادت رسید، شترى داشت که در چراگاه بود. از آنجا آمد و سر و گردنش را به قبر امام زد و به خاک غلطید. پدر بزرگوارم سوار بر آن مى‏شد و حجّ انجام مى‏داد و هرگز به آن حیوان ضربه‏اى نزد.
بحارالانوار 27: 168 ح 16
به امام سجاد علیه ‏السلام گفته شد: شما برترین مردمید ولى با مادرتان در یک کاسه غذا نمى‏‌خورید با این که او چنین مى‏‌خواهد. حضرت فرمودند:
أَکْرَهُ أَنْ تَسْبِقَ یَدى اِلى ما سَبَقَتْ اِلَیْهِ عَیْنُها فَأکَونَ عاقّا لَها فَکانَ بَعْدَ ذلِکَ یُغَطّى الْغَضَارَةَ بِطَبَقٍ وَیُدْخِلُ یَدَهُ مِنْ تَحْتِ الطَّبَقِ وَیَأْکُلُ.
من دوست ندارم دستانم به طرف چیزى دراز شود که قبلش چشم مادرم به آن افتاده است و من عاقّ او شوم. پس از این امام با طبقى روى کاسه سفالى را مى‌‏پوشاند و دستش را زیر طبق مى‌‏برد و غذا مى‏‌خورد.
بحارالانوار، ج 46، ص 93 و بلاغة الامام على بن‏الحسین علیهماالسلام ص214 باب سوم کلمات قصار
عبداللّه‏ بن ‏مسکان مى ‏گوید: از امام باقر علیه ‏السلام شنیدم که مى‏ فرمودند:
اِنَّ أَبى کَرَّمَ اللّه‏ُ وَجْهَهُ نَظَرَ اِلى رَجُلٍ وَ مَعَهُ اِبْنُهُ، وِالاِْبْنُ مُتَّکٍ عَلى ذِراعِ الْعَبْدِ. قالَ علیه ‏السلام: فَما کَلَّمَهُ عَلىُّ بْنُ الْحُسَـیْنِ علیهماالسلام مَقْتا لَهُ حَتّى فارَقَ الدُّنْیا.
پدرم نگاهش افتاد به مردى که پسرش همراهش بود و بر بازوى پدر تکیه کرده بود. تا وقتى که پدرم زنده بود بخاطر بى‏‌ادبى پسر، با او صحبت نکردند.
مشکاة الانوار، ص 165
امام سجاد علیه السلام هنگامى که طالب علمی خدمتشان مى‏‌رسید، مى‏‌فرمودند:
مَرْحَبا بِوَصیَّةِ رَسُولِ‏ اللّه‏ِ صَلَّى‌‏اللّه‏ُ عَلَیْهِ وَآلِهِ. ثُمَّ یَقُولُ: اِنَّ طالِبَ الْعِلْمِ اِذا خَرَجَ مِنْ مَنْزِلِهِ لَمْ یَضَعْ رِجْلَهُ عَلى رَطْبٍ وَلا یابِسٍ مِنَ الاَْرْضِ اِلاّ سَبَّحَتْ لَهُ اِلَى الاَْرَضینَ السّابِعَةِ.
آفرین بر وصیّت رسول‏ خدا صلّى‏ اللّه‏ علیه ‏و ‏آله. سپس مى‏‌فرمودند: هنگامى که طالب علم از منزلش خارج مى‏ شود پایش را روى هیچ تر و خشکى از زمین نمى‏ گذارد مگر این که زمین تا طبقه هفتم بر او تسبیح مى ‏گوید.
بحارالانوار، ج 1، ص 168، ح 16
علامه مجلسى نقل کرده است:
اِنَّهُ کانَ [الامام السجاد علیه ‏السلام] لا یُحِبُّ اَنْ یُعینَهُ عَلى طَهُورِهِ أَحَدٌ وَ کانَ یَسْتَقى الْماءَ لِطَهُورِهِ وَ یُخَمِّرُهُ قَبْلَ أَنْ یَنامَ، فَاِذا قامَ مِنَ اللَّیْلِ بَدَأَ بِالسِّواکِ، ثُمَّ تَوَضَّأ ثُمَّ یَأْخُذُ فى صَلاتِهِ، وَ کانَ یَقْضى ما فاتَهُ مِنْ صَلاةِ نافِلَةِ النَّهارِ فِى‏اللَّیْلِ، وَ یَقُولُ: یا بُنَىَّ لَیْسَ هذا عَلَیْکُمْ بِواجِبٍ، وَلکِنْ اُحِبُّ لِمَنْ عَوَّدَ مِنْکُمْ نَفْسَهُ عادَةً مِنَ الْخَیْرِ أَنْ یَدُومَ عَلَیْها وَکانَ لایَدَعُ صَلاهَ‏اللَّیْلِ فِى‏السَّفَرِ وَالْحَضَرِ.
(امام سجاد علیه ‏السلام) دوست نداشت در وضو گرفتن کسى او را کمک کند، خودش براى وضویش آب تهیه مى‏کرد و قبل از این که بخوابد رویش را مى‏پوشاند. شب هنگام که براى نماز شب از خواب برمى‏خاست نخست مسواک مى‏زد و بعد وضو مى‏گرفت و شروع به نماز مى‏کرد. امام علیه ‏السلام نافله‏هاى روزانه را که نخوانده بود شب قضا مى‏کرد و مى‏فرمودند: فرزندان من! این قضا کردن بر شما واجب نیست، ولى دوست دارم کسى که بر کار خیرى عادت کرده به آن ادامه دهد و خودش نماز شب را در خانه و سفر ترک نمى‏کرد.
بحارالانوار، ج 46، ص 98
ابو حمزه ثمالى مى‏گوید: امام سجاد علیه ‏السلام هنگامى که غذا مى‏خوردند، مى‏فرمودند:
اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى أَطْعَمَنا وَسَقانا وَ کَفانا وَاَیَّدَنا وَ آوانا وَ أَنْعَمَ عَلَینا وَاَفضَلَ، اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى یُطْعِمُ وَ لایُطْعَمْ؛
حمد و ستایش براى خدایى است که ما را اطعام کرد و سیراب نمود و به قدر کفاف به ما نعمت داد و تأیید کرد و پناه داد و بر ما نعمت و برترى داد. ستایش مخصوص آن خدایى است که اطعام مى‏کند ولى خود نمى‏خورد.
من لایحضره الفقیه، ص 233، ح 4266