امام سجاد علیه‌السلام
امام سجاد علیه ‏السلام هنگامى که این آیه را که مى‏گوید: «اگر نعمتهاى الهى را بخواهید شمارش کنید قابل شمارش نیستند»[النحل،آیه 18] مى‏ خواندند، مى ‏فرمودند:
سُبْحانَ مَنْ لَمْ یَجْعَلْ فى أَحَدٍ مِنْ مَعْرِفَةِ نِعْمَةٍ اِلاَّالْمَعرِفَةَ بِالتَّقْصِیرِ عَنْ مَعْرِفَتِها، کَما لَمْ یَجْعَلْ فى أَحَـدٍ مِنْ مَعْـرِفَةِ اِدْراکِهِ أَکْثَـرَ مِنَ الْعِلْمِ بِانَّهُ لایُدْرِکُهُ.
منزّه است خدایى که شناخت (و شکر) نعمت را براى هیچ‏کس جز شناخت این که قادر به شناخت آن نعمتها نیست قرار نداده همان طور که شناخت خودش را براى هیچ کس بیش از این قرار نداده که باور کند که [ذات] او را نمى‏تواند بشناسد (یعنى: همین که باور کند نعمتهاى الهى را نمى‏تواند بشناسد و سپاسگزارى کند و بفهمد حقیقت او را قادر نیست درک کند همین براى شناخت و شکرگزارى کافیست).
روضة الکافى، ج 8، ص 394، بلاغة الامام على بن الحسین علیهماالسلام ص 57
کسى به امام سجاد علیه السلام عرض کرد: حال که ولید بن عبدالملک در مکّه است، نزد او بروید و از او بخواهید در مورد تولیّت اوقاف و صدقات على بن ابى طالب علیهما السلام از شما حمایت کند. حضرت فرمودند:
وَیْحَکَ اَفى حَرَمِ اللّه ِ اَسْأَلُ غَیْرَاللّه ِ عَزَّوَجَلَّ؟! اِنّى آنِفُ اَنْ اَسْأَلَ الدُّنْیا خالِقَها، فَکَیْفَ اَسْأَلُها مَخْلُوقا مِثْلى؟!
در حرم خداوند بلند مرتبه از غیرخدا چیزى درخواست کنم؟! به راستى من خوش ندارم که از آفریننده جهان، دنیا را درخواست کُنم، چگونه آن را از مخلوقى همچون خود درخواست نمایم؟
بحارالانوار، ج 46، ص 64.
فرزدق شاعر که آن اشعار مشهور را در مورد امام سجاد علیه السلام سروده و بعد زندانى شد وقتى که آزاد شد امام ده هزار درهم براى او فرستاد و او آن را به امام برگرداند و عرض کرد: من اشعار را جز براى خدا نگفتم. امام سجاد علیه السلام به او فرمودند:
قَدْ رأى[اللّه ُ] مَکانَکَ فَشَکَرَکَ ... وَلکِنّا أهْلُ بَیْتٍ إذا أنَفَذْنا شَیْئا لَمْ نَرْجِعْ فیهِ وَ أقْسَمَ عَلَیْهِ فَقَبَّلَها؛
خداوند منزلت تو را مى داند و تقدیر مى کند... ولى ما خاندانى هستیم، هنگامى که چیزى را هدیه دادیم پس نمى گیریم و او را قسم داد، فرزدق هم قبول کرد.
[کشف الغمه 2: 80]
امام باقر علیه السّلام فرمودند:
ان اءبى على بن الحسين عليه السلام ما ذكر الله عزوجل نعمة الا سجد، و لا قراء آية من كتاب الله عزوجل فيها سجود الا سجد و لا دفع الله عزوجل عنه سوء يخشاه اءوكيد كائد الا سجد و لا فرغ من صلاة مفروضة الا سجد، و لا وفق لاصلاح بين اثنين الا سجد و كان اءثر السجود فى جميع مواضع سجوده، فسمى السجاد لذلك.
پدرم على بن الحسين عليه السلام هيچ گاه نعمتى را ياد نمى كرد جز اينكه سجده شكر انجام مى داد، و آيه اى از كتاب خدا را نمى خواند كه داراى سجده بود مگر اينكه سجده مى كرد، و هر گاه خداوند، مكر حيله گرى يا خطرى را از او بر طرف مى كرد سجده شكر بجا مى آورد و هر وقت از نماز فارغ مى شد سجده مى كرد و زمانى كه موفق مى شد بين دو نفر اصلاح كند سجده مى كرد و طورى بود كه اثر سجده در تمام اعضاء هفتگانه سجده او نمايان بود از اين جهت او سجاد ناميده شد.
بحار الانوار، ج 46، ح 6.
امام صادق علیه السّلام فرمودند:
کان علی بن الحسین اذا اتاهُ ختنُهُ علی ابنتهِ او علی اختِهِ، بَسَطَ له ردائُه ثم اجلسَهُ ثم یقول: مرحباً بمن کفی المؤنةَ و سَتَرَ العورة.
سیره (امام) علی بن الحسین علیهما السلام این بود که هنگامی که یکی از دامادهای او (شوهر دختر یا شوهر خواهر او)، بر او وارد می شد، امام علیه السّلام عبای خود را بر زمین، پهن می نمود و وی را بر آن می نشاند، سپس می فرمودند: آفرین بر کسی که مخارج ناموس مرا می پردازد و او را حفظ می کند.
وسائل الشیعه، ج 14، ص 24
امام صادق علیه السّلام فرمودند:
إنَّ عَلِیَّ بنَ الحُسَینِ علیه السلام استَقبَلَهُ مَولىً لَهُ فی لَیلَةٍ بارِدَةٍ ، وعَلَیهِ جُبَّةُ خَزٍّ ومِطرَفُ خَزٍّ وعِمامَةُ خَزٍّ وهُوَ مُتَغَلِّفٌ بِالغالِیَةِ ، فَقالَ لَهُ: جُعِلتُ فِداکَ ، فی مِثلِ هذِهِ السّاعَةِ عَلى هذِهِ الهَیئَةِ إلى أینَ ؟ قالَ: فَقالَ: إلى مَسجِدِ جَدّی رَسولِ اللّه ِ صلى الله علیه و آله ، أخطُبُ الحورَ العینَ إلَى اللّه ِ عَزَّوجَلَّ .
خدمتکار على بن الحسین (زین العابدین) علیه السلام ، ایشان را در شبى سرد ، ملاقات کرد ، در حالى که جامه و ردا و عمامه اى از خَز پوشیده و خود را با عطرى ، خوش بو کرده بود . گفت: فدایت شوم! در چنین ساعتى و با این وضع ، ره سپار کجایى؟ امام علیه السلام فرمود: « به مسجد جدّم پیامبر خدا مى روم تا از خداى عز و جلحوریان را خواستگارى کنم » .
الکافى: ج 6 ص 517 ح 5 ، بحار الأنوار: ج 46 ص 59 ح 13 .
امام باقر علیه السّلام فرمودند:
کانَ اَبى زَیْنُ الْعابِدینَ علیه السلام اِذا نَظَرَ اِلَى الشَّبابِ الَّذینَ یَطْـلُبونَ الْعِلْمَ اَدْناهُمْ اِلَیْهِ وَ قالَ : مَرحَبا بِکُمْ اَ نْتُمْ وَدائِعُ الْعِلْمِ وَ یوشِکُ اِذْ اَ نْتُمْ صِغارُ قَوْمٍ اَنْ تَـکونوا کِبارَ آخَرینَ ؛
پدرم [امام] زین العابدین علیه السلام ، هر گاه به جوانانى که دانش مى اندوختند ، مى نگریست ، آنان را به خود نزدیک مى کرد و مى فرمود : آفرین بر شما که امانت هاى [مردم براى آموختن]دانشید و به زودى شما کم سالان جامعه ، بزرگان جامعه اى دیگر مى شوید .
الدر النظیم فى مناقب الائمة، ص 587 .