امام جواد علیه‌السلام
امام جواد علیه السلام در دعا این گونه به درگاه الهی عرضه می داشتند:
أللّهُمَّ رَبَّ الْأرْواحِ الْفانِیَةِ، وَ الْأجْسادِ الْبالِیَةِ، أسْألُکَ بِطاعَةِ الْأرْواحِ الرّاجِعَةِ اِلى أحِبـّائِـها ... صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلِ النُّورَ فى بَصَرى، وَالْیقینَ فى قَلْبى، وَ ذِکْرَکَ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ عَلى لِسانى وَ عَمَلاً صالِحا فَارْزُقْنى.
اى خدایى که پروردگار روح‌هاى فناپذیر و جسم‌هاى پوسیده‌‏اى از تو مى‏‌خواهم به خاطر اطاعت روح‌هاى پاکى که به دوستان‌شان بر مى‏‌گردند... بر پیامبر و خاندان او درود فرستى و نور را در دیده‏‌گانم قرار دهى[تا حقایق را ببینم] و یقین را در قلبم جایگزین کنى و یاد خود را شبانه روز بر زبانم جارى سازى و توفیق انجام کارهاى نیک را روزیم گردانى.
بحارالانوار 91 : 189 .
وقتى اوّل ماه مى‌‏شد، امام جواد علیه ‏السلام این گونه دو رکعت نماز مى‏‌خواندند:
یَقْرَأُ فى أَوَّلِ رَکْعَةٍ أَلْحَمدَ مَرِّةً وَ قُلْ هُوَ اللّه‏ُ أحَدٌ لِکُلِّ یَوْمٍ اِلى آخِرِهِ (یَعنى ثَلاثینَ مَرَّةٍ) وَ فى أوَّلِ الرَّکْعَةِ الاُخرى الْحَمُدُ وَ إنّا أنْزَلْناهُ مِثْلَ ذلِکَ وَ یَتَصَدَّقُ بِما یَتَسَهَّلُ، یَشْتَرى بِهِ سَلامَةَ ذلِکَ الشَّهْرِ کُلَّهُ؛
در رکعت اوّل یک بار سوره حمد و سى بار سوره توحید و در رکعت دوم سوره حمد و سى بار سوره اناانزلناه و بعد در حد توان صدقه مى‏‌دادند و بدین وسیله سلامتى در همه آن ماه را مى‌‏خریدند.
بحارالانوار 91 : 381 ح 1 .
نقل شده است بارى قماش که ارزش زیادى داشت براى امام جواد علیه‏السلام برده مى‏شد. در بین راه دزدیده شد. حامل بار جریان را به امام نوشت و خبر داد. امام علیه ‏السلام با خط مبارکش چنین نوشتند:
إنَّ أنـْفُسَنا وَ أمـْوالَنا مِنْ مَواهِبِ اللّه‏ِ الهَنیئَةِ وَ عَواریهِ المُسْتَودَعَةِ یُمَتـِّعُ مِنها فىسُرورٍ وَ غِبـْطَةٍ یَأْخُذُ ما اُخِذَ مِنْها فى أجرٍ وَ حِسْبَةٍ فَمَنْ غـَلَبَ جـَزَعُهُ عَلى صَبْرِهِ حـَبِطَ أجـْرُهُ و نَعـُوذُ باللّه‏ِ مِنْ ذلِکَ.
جان و مال ما از موهبتهاى گوارا و امانتهاى سپرده خداوند است. هر چه را خواهد با مسرت و خشنودى از آن بهره‏مندمان مى‏کند و هر چه را بخواهد با اجر و پاداش مى‏گیرد، کسى که بى‏تابى او بر صبرش غالب شود اجرش پایمال شده است و ما از این به خدا پناه مى‏بریم.
تحف العقول : 726 .
پیامبر اکرم صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏آله در ضمن حدیثى طولانى فرمودند:
... وَ أنَ‏اللّه‏َ عَزَّوَجَلَّ رَکَّبَ فىصُلْبِهِ [الْحُسَین علیه‏السلام] نُطـْفَةً مُبارَکَةً طَیـِّبَةً زَکِیـَّةً مَرْضِیـَّةً وَ سَمـّاها مُحَمـَّدَ بْنَ عـَلىٍّ علیهماالسلام فَهُو شَفیعُ شیعَتِهِ، وَ وارِثُ عِلْمِ جَدِّهِ، لَهُ عَلامَةٌ بَیـِّنَةٌ وَ حُجـَّةٌ ظاهِرَةٌ.
خداوند بزرگ در صلب امام حسین علیه‏ السلام نطفه بابرکت و پاک و پاکیزه و پسندیده ‏اى قرار داده و او را محمد بن على علیهماالسلام نامیده است که او شفیع شیعیان، و وارث دانش جدّش مى ‏باشد، او داراى نشانه‏اى آشکار و برهانى روشن است.
عوالم العلوم 23 : 218 .
ابن شهر آشوب درباره امام جواد علیه‏السلام گوید:
وَکانَ علیه‏السلام شَدیدَ الاَدْمَةِ فَشَکَّ فیهِ المُرتابُونَ، وَ هُوَ بِمَکَّةَ فَعَرَضُوهُ عَلى القافَّهِ فَلَمّا نَظَرُوا اِلَیهِ خَرُّوا لِوُجُوهِهِمْ سُجَّدا ثُمَّ قامُوا فَقالُوا: یا وَیحَکُمْ أَمِثْلَ هذا الکَوکَبِ الدُّرّىِّ وَ النُّورِ الزّاهِرِ، تَعرِضُونَ عَلى مِثلِنا؟
(امام جواد علیه‏السلام) شدیدا گندمگون بود. شکّاکان در مورد او زمانى که در مکه بود تردید کردند و او را به قیافه‏شناسان عرضه کردند. هنگامى که قیافه شناسان به او نگاه کردند به سجده افتادند سپس برخاستند و گفتند: واى بر شما! آیا این ستاره درّى و نور درخشنده را بر همانند ما عرضه مى‏کنید؟
مناقب آل ابى طالب 4 : 387 .
شیخ مفید گوید:
وَ کانَ الْمـَأْمـُونَ قَدْ شَغـَفَ بأبىجـَعْفَرٍ علیه‏السلام لِما رَأى مِنْ فَضْلِهِ مَعَ صِغـَرِ سِنِّهِ وَ بـُلُوغِهِ فِى‏الْعِلْمِ وَ الْحِکْمَةِ وَ الْأدَبِ وَ کمالِ الْعَقْلِ مالَمْ یُساوِهِ فیهِ أَحدٌ مِنْ مَشایِخِ أهْلِ الزَّمانِ فَزَوَّجـَهُ ابنَتَهُ اُمَ‏الْفـَضْلِ وَ حَمَلَها مَعَهُ اِلىَ الْمَدینَةِ، وَ کانَ مُتَوَفِّرا عَلى اِکْرامِهِ وَ تَعـْظیمِهِ وَ إجْلالِ قَدْرِهِ.
مأمون نسبت به امام جواد علیه‏السلام بى‏نهایت علاقه پیدا کرده بود، به خاطر برترى او در علم و حکمت وادب و عقل که هیچ یک از بزرگان زمانش با او هم طراز نبود، به همین جهت دخترش ام الفضل را به عقد او در آورد و او را همراه امام علیه‏السلام به مدینه فرستاد. مأمون در احترام و اکرام و حفظ موقعیت امام بسیار کوشا بود.
ارشاد : 619 .
طبرى شیعى درباره ازدواج امام جواد علیه السلام گوید:
وَ عَزَمَ [الْمَأمُونُ] عَلى تَزْویجِهِ ابْنَتَهُ وَاجْتَمَعَتْ بَنُوالْعَبّاسِ وَ سَأَلُوهُ أَنْ لایَفْعَلَ ذلِکَ، فَقالَ لَهُمْ: هُوَ. وَاللّه‏ِ. لَأعْلَمُ بِاللّه‏ِ وَ رَسُولِهِ وَسُنَّتِهِ وَ أَحْکامِهِ مِنْ جَمیعِکُمْ.
مأمون تصمیم گرفت دخترش را براى او (امام جواد علیه‏السلام) تزویج کند، بنى‏عباس جمع شدند و از او خواستند تا این کار را نکند. مأمون در جواب آنان گفت: به خدا قسم او از همه شما نسبت به خدا و رسول خدا و سنت پیامبر و احکام الهى آگاهتر است.
عوالم العلوم 23 : 525 ح 2 .
مأمون عباسى (ضمن پاسخ به ایرادهایى که از او مى‏گرفتند) گوید:
وَ أَمّا أَبُوجَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلىٍّ علیهماالسلام قَدِ اختَرْتُهُ لِتَبْریزِهِ عَلى کافَّةِ أهْلِ الْفَضْلِ فِى‏الْعِلْمِ وَالْفَضْلِ مَعَ صِغَرِ سِنّـِهِ، وَ الاُْعْجُوبَةِ فیهِ بِذلِکَ، وَ أَنَا أَرْجُو أَنْ یَظَهَرَ لِلنّاس ما قَدْ عَرَفْتُهُ مِنْهُ، فَیَعْلَمُوا أَنَّ الرَّأْىَ ما رَأیْتُ فیهِ.
امام جواد را که من [براى دامادى خودم] برگزیدم براى برترى اوست بر تمام اهل علم و فضیلت با اینکه کم سنّ و سال است و شگفتیهایى در او وجود دارد، امیدوارم آنچه را من از او شناخته‏ام براى مردم آشکار شود و بدانند حق، همان چیزى است که من درباره او اعتقاد دارم.
ارشاد مفید : 621 .
محمد بن عیسى گوید:
سَمِعْتُ الْمُوفَّقَ یَقُولُ: قَدِمَ أَبى‏جَعْفَرِالثّانى علیه‏السلام وَأرانى خاتَما فى‏إصْبَعِهِ . . . وَ کانَ عَلَیْهِ مَکْتُوبا «حَسْبِىَ اللّه‏ُ» وَ فَوْقَهُ هِلالٌ وَ أسْفَلَهُ وَرْدَةٌ، فَقُلْتُ لَهُ: خاتَمُ مَنْ هذا؟ فَقالَ: خاتَمُ أبِى‏الحْسَنِ علیه‏السلام فَقُلْتُ‏لَهُ: وَکَیْفَ صارَ فى‏یَدِکَ ؟ قالَ لَمّا حَضَرَتْهُ الْوَفاةُ دَفَعَهُ اِلَىَّ ثَمَّ قالَ لى: لاتُخْرِجْ مِنْ یَدِکَ اِلاّ اِلى عَلّىٍ ابنى.
از موفقّ - که از اصحاب خاص امام رضا و امام جواد علیه‏السلام بود - شنیدم که مى‏گفت: انگشترى در انگشت امام جواد علیه‏السلام بود که به من نشان داد، بر آن نوشته بود «حسبى اللّه‏» یعنى خداوند مرا کافى است، بالاى آن هِلالى بود و پایین آن گلُ بود. به امام عرض کردم انگشتر کیست؟ فرمودند: انگشتر پدرم است. عرض کردم: چطور دست شماست؟ فرمودند: هنگامى که وفات او فرا رسید آن را به من داد و بعد فرمودند: به کسى جز فرزندم على آن را ندهم.
مکارم الاخلاق : 92 .
یحیى صنعانى گوید:
دَخَلْتُ عَلى أَبِى‏الْحَسنِ‏الرِّضا علیه‏السلام وَ هُوَ بِمَکَّةَ وَ هُوَ یُقَشِّرُ مَوْزا وَ یُطْعِمُهُ أباجَعْفَرَ علیه‏السلام. فَقُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِداکَ هذاَ الْمَولُودُ الْمُبارَکُ؟ قالَ: نَعمْ یا یَحْیى هذا الْمَولُودُ الَّذى لَمْ یُولَدْ فىِ‏الإسْلامِ مِثْلُهُ مَوْلُودٌ أعَـظَمُ بَرَکَةً عَلى شیعَتِـنا مِنْهُ.
امام رضا در مکه بود. من بر او وارد شدم، در حالى که او موزى را پوست مى‏‌کند و به امام‏ جواد علیه ‏السلام مى‌‏خورانید. عرض کردم فدایت گردم این است همان مولود مبارک؟ حضرت رضا علیه السلام فرمودند: آرى اى یحیى! این نوزادى است که پر برکت‌‏تر از او در اسلام براى شیعیان ما متولد نشده است.
کافى 6: 360 ح 3 .