عید
امام علی علیه السّلام در خطبه روز عید فطر فرمودند:
وَ إِنَّ هذا یَوْمٌ حُرْمَتُهُ عَظِیمَةٌ وَ بَرَکَتُهُ مَأْمُولَةٌ وَالْمَغْفِرَةُ فِیهِ مَرْجُوَّةٌ، فَاَکْثِرُوا ذِکْرَاللّه ِ تَعالى وَاسْتَغْفِرُوهُ وَ تُوبُوا اِلَیْهِ اِنَّهُ هُو التَّوّابُ الرَّحیمُ؛
و حرمت امروز زیاد و آرزوى بهره ورى از برکات آن بجا و امید مغفرت الهى در آن پسندیده است. پس ذکر خداى بزرگ را زیاد گویید و استغفار کنید و توبه نمایید که او توبه پذیر و مهربان است.
[من لایحضره الفقیه، ج 1، 520]
امام علی علیه السّلام فرمودند:
وَ قالَ [أَمِیرُالْمُؤْمنِینَ علیه السلام] فى بَعْضِ الاَْعْیادِ: اِنَّما هُوَ عِیْدٌ لِمَنْ قَبِلَ اللّه ُ صِیامَهُ وَ شَکَرَقِیامَهُ، وَ کُلُّ یَوْمٍ لا یُعْصَى اللّه ُ فِیهِ فَهُوَ عِیْدٌ؛
حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام) در یکى از عیدها فرمودند: امروز، عید کسانى است که خداوند روزه آنان را قبول کرده و پاداش نمازها و شب زنده داریهاى آنان را داده باشد و هر روزى که در آن معصیت خدا نشود آن روز، عید است.
[نهج البلاغه، کلمات قصار، 428]
سویدبن غفله مى گوید:
دَخَلْتُ عَلى أَمِیرالْمُؤْمنِینَ علیه السلام یَوْمَ عِیْدٍ فَاِذا عِنْدَهُ فاثُورٌ عَلَیْهِ خُبْزُ السَّمْراءِ وَ صَفْحَةٌ فِیها خَطِیفَةٌ وَ مِلْبَنَةٌ، فَقُلْتُ: یا أَمِیرَالْمُؤْمنِینَ یَوْمَ عِیْدٍ وَ خَطِیفَةٌ؟! فَقالَ علیه السلام: اِنَّما هذا عِیْدُ مَنْ غُفِرَلَهُ؛
در یکى از روزهاى عید به حضور امیر المؤمنین (علیه السلام) شرفیاب شدم، دیدم در پیش روى او سفره اى گسترده بود و بر آن نانى از گـندم و یک سینى قـرار داشـت که درون آن یک ظرف فرنى و ملاقه اى بود، عرضه داشتم: یا امیرالمؤمنین! روز عید و این سفره؟! حضرت فرمودند: امروز عید کسانى است که مورد بخشش حق واقع شده اند.
[بحارالانوار، ج 40، 326، از مناقب ابن شهرآشوب]
ابن ابى رافع مى گويد:
دَخَلْتُ اِلى أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ عليه السلام يَوْمَ عِيْدٍ، فَقَدَّمَ جِرابا مَخَتُوما فَوَجَدْنا فيهِ خُبْزَ شَعِيرٍ يابِسا مَرْصُوصا فَقَدَّمَ فَاَكَلَ، فَقُلْتُ: يا أَمِيرَالمُؤْمِنِينَ فَكَيْفَ تَخْتِمُهُ؟ قالَ: خِفْتُ هذَيْنِ الْوَلَدَيْنِ أَنْ يَلِتاهُ بِسَمْنٍ أَوْزَيْتٍ …؛
در روز عيدى به حضور اميرالمؤمنين عليه السلام وارد شدم، ديدم كيسه مهر و موم شده اى را به محضرش آوردند، هنـگامى كه آن را گشودند درون آن نان جو خشك و به هم چسبيده اى بود، و حضرت امير (عليه السلام) پيش آمدند و از آن خوردند. ابن ابى رافع مى گويد: من گفتم يا اميرالمؤمنين: ديگر چرا چنين نان خشك ـ غير قابل استفاده را ـ مهر و موم مى كنيد؟ حضرت فرمودند: مى ترسم اين دو فرزندم ـ شايد اشاره به امام حسن و امام حسين عليهماالسلام باشد ـ روغن يا نان خورشى بر آن بيفزايند.
[بحارالانوار، ج 41، 147، از شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد مقدمه 7 - 14]
نگاه امام حسن مجتبى عليه السلام در روز عيد فطر به كسانى افتاد كه مشغول خنده وتفريح بودند، با اشاره به آنان رو به اصحابش كردند و فرمودند:
اَنَّ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ خَلَقَ شَهْرَ رَمَضانَ مِضْمارا لَخَلْقِهِ يَسْتَبِقُونَ فِيهِ بِطاعَتِهِ اِلى رِضْوانِهِ فَسَبَقَ فِيهِ قَوْمٌ فَفازُوا وَتَخَلَّفَ آخَرُونَ فَخابُوا، فَالْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ مِنَ الضَّاحِكِ الّلاعِبِ فِى الْيَوْمِ الَّذِى يُثابُ فِيهِ الْمُحْسِنُونَ وَيَخِيبُ فِيهِ الْمُقَصِّرونَ…؛
خداى بزرگ ماه مبارك رمضان را ميدان مسابقه قرارداد تا بندگانش دراين ميدان از طريق فرمانبردارى و اطاعت حق، رضوان الهى را به دست آورند و البته در هر مسابقه عده اى برنده مى شوند و پيروز، و عده اى مى بازند و زيان مى برند، و شگفت تر از هر شگفتى آن است كه در روز اعلام نتايج مسابقه، شخصى سرگرم خنده و بازى باشد.
[من لايحضره الفقيه، ج 2، 174]
امام باقر علیه السّلام فرمودند:
مامِنْ عِیْدٍ لِلْمُسْلِمِینَ ـ أَضْحى وَ لا فِطْرٍ ـ اِلاَّ وَ هُوَ یُجَدِّدُ لاِلِ مُحَمَّدٍ صَلَواتُ اللّه عَلَیهِم فیهِ حُزْنا، قُلْتُ: وَ لِمَ ذلِکَ؟ قالَ علیه السلام: لِأَنَّهُمْ یَرَوْنَ حَقَّهُمْ فِى یَدِ غَیْرِهِمْ؛
هیچ عیدى ـ چه عید قربان و چه عید فطر ـ براى مسلمانان پیش نمى آید مگر این که غم و اندوه آل محمد (صلى الله علیه و آله) تازه مى گردد. راوى پرسید: چرا چنین مى شود؟ امام باقر علیه السلام فرمودند: چون حق خود را در دست دیگران مى بینند[چون روز عید روز حضور مردم در صحنه و تحکیم حکومت در خطبه هاى عید و... است و اینها همه در حکومت ظلم به نفع ظالم تمام مى شود.].
[فروع کافى، ج 4، 170]
امام رضا علیه السّلام فرمودند:
... وَ اِنّ يَوْمَ الْغَديرِ بَيْنَ الأَضْحى وَالْفِطْر وَالْجُمُعَةِ كَالْقَمَرِ بَيْنَ الكَواكِبِ... وَ هُوَ يَوْمَ التَهْنِئَةِ يُهَنِّىُ بَعْضُكُمْ بَعْضا... يَقُولُ: «اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى جَعَلَنا مَنَ الْمُتَمَسِكينَ بِـوِلايَةِ أَميرِالْمُؤْمنِينَ وَ الأَئِمَةَ عليهم السلام» وَ هُوَ يَوْمُ التَّبَسُّمِ فِى وُجُوهِ النّاسِ مِنْ أَهْلِ الأيمانِ ... وَ هُوَ يَوْمُ الزّينَةِ…؛
... والبته روز عيد غدير در ميان عيد فطر و اضحى و جمعه همانند ماه در ميان ستارگان است. روز تبريك و تهنيت به يكديگر، و زمان گفتن اين سخن است كه: حمد و ستايش خدائى را كه به ماتوفيق تمسّك به ولايت اميرالمؤمنين و فرزندان معصومش را عنايت فرمود. آنگاه فرمودند: روز عيد غدير، روز شگفتن لبخند بر چهره مؤمنان و روز آرايش و زينت است.
[اقبال الاعمال، ص 464]
فضل بن شاذان مى گويد: شنيدم كه حضرت رضا عليه السلام مى فرمودند:
عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شاذانَ اِنَّهُ سَمِعَها مِنَ الرِّضا علیه السّلام اِنَّهُ: اِنَّما جُعِلَ يَوْمُ الْفِطْرِالْعِيْدَ لِيَكُونَ لِلْمُسْلِمِينَ مُجْتَمَعا يَجْتَمِعُونَ فِيهِ وَيَبْرُزُونَ لِلّهِ عَزَّوَجَلَّ فَيُمَجِّدُونَهُ عَلى ما مَنَّ عَلَيْهِمْ فَيَكُونُ يَوْمَ عِيدٍ وَاجْتِماعٍ وَيَوْمَ فِطْرٍ وَ يَوْمَ زَكاةٍ وَ يَوْمَ رَغْبَةٍ وَ يَوْمَ تَضَرُّعٍ،…؛
بدان جهت روز فطر، عـيد قرار داده شده است تا در آن روز مسلمانان جمع شوند و به خاطر خداى بزرگ به صحنه آيند، و خدا را در برابر نعمتهايش به شكوه و بزرگى ياد كنند (بستايند) تا هم روز عيد باشد و هم روز اجتماع، هم روز بالندگى باشد و هم روز زكات دادن، هم روز رغبت و توجه به نعم الهى باشد و هم روز تضرع و دعا به درگاه خدا
[من لايحضره الفقيه، ج 1، 522]
امام رضا علیه السّلام فرمودند:
اِنَّما جُعِلَتِ الْخُطْبَةُ فِى يَوْمِ الْجُمُعَةِ فى أَوَّلِ الصَّلاةِ وَجُعِلَتْ فِى الْعِيْدَيْنِ بَعْدَ الصَّلاةِ لاَِنَّ الْجُمُعَةَ اَمْرٌ دائِمٌ وَيَكُونُ فِى الشُّهُورِ وَالسَّنَةِ كَثِيرا وَاِذا كَثُرَ عَلَى النَّاسِ مَلوُّا وَتَرَكوا وَلَمْ يُقِيمُوا عَلَيْها وَتَفَرَّقُوا عَنْهُ وَالْعِيْدُ اِنَّما هُوَ فِى السَّنَةِ مَرَّتَيْنِ وَهُوَ أَعْظَمُ مِنَ الْجُمُعَةِ وَالزَّحامُ فِيهِ أَكْثَرُ وَالنَّاسُ فِيهِ أَرْغَبُ فَاِنْ تَفَرَّقَ بَعْضُ النَّاسِ بَقِىَ عامَّتُهُمْ؛
به اين دليل خطبه هاى نماز جمعه قبل از نماز است و خطبه هاى عيد پس از نماز كه: روز جمعه در طول ماه و سال زياد تكرار مى شود و به همين دليل مردم از حضور در تمام مراسم و همه بخشهاى آن خسته مى شوند، و براى شنيدن خطبه ها نمى نشينند، اما روزهاى عيد در طول سال فقط دوبار اتفاق مى افتد و ازدحام و حضور و رغبت مردم نيز در آن بيشتر است، بنابراين اگر تعدادى هم بعد از نماز متفرق شوند، اكثريت آنان خواهند ماند.
[وسائل الشيعه، ج 5، 112]
امام باقر علیه السّلام فرمودند:
قالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: اِذا كانَ أَوَّلَ يَوْمٍ مِنْ شَوّالَ نادى مُنادٍ: أَيُّهَّا الْمُؤْمِنُونَ اُغْدُوا اِلى جَوائِزِكُمْ، ثُمَّ قالَ عليه السلام: ياجابرُ جَوائِزُاللّه ِ لَيْسَتْ بَجَوائِزِ [كَجَوائِزِ] هؤُلاءِ الْمُلُوكِ، ثُمَّ قالَ صلى الله عليه و آله: هُوَ يَوْمُ الْجَوائِزِ؛
پيامبراسلام (صلى الله عليه و آله) مى فرمودند: اولين روز شوال ـ روز عيد فطر ـ منادى ندا مى دهد: اى مـؤمنان! صبحگاهان براى گرفتن عيدى و جـائزه خـود برويـد. سپس امام باقر عليه السلام رو به جابربن عبداللّه كرد وفرمودند: عيدى خداوند مثل عيدى پادشاهان نيست ـ قابل قياس نيستند ـ آنگاه فرمودند: روز عيد، روز جائزه گرفتن است.
[فروع كافى، ج 4، 168]