گهرهای علوی
امام علی علیه السّلام فرمودند:
الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ، وَحُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ،أَوْسَعُ شَيْءٍ صَدْرا، وَأَذَلُّ شَيْءٍ نَفْسا.يَكْرَهُ الرِّفْعَةَ، وَيَشْنَأُ السُّمْعَةَ.طَوِيلٌ غَمُّهُ، بَعِيدٌ هَمُّهُ،كَثِيرٌ صَمْتُهُ، مَشْغُولٌ وَقْتُهُ.شَكُورٌ صَبُورٌ، مَغْمُورٌ بِفِكْرَتِهِ، ضَنِينٌ بِخَلَّتِهِ،سَهْلُ الْخَلِيقَةِ، لَيِّنُ الْعَرِيكَةِ!نَفْسُهُ أَصْلَبُ مِنَ الصَّلْدِ، وَهُوَ أَذَلُّ مِنَ الْعَبْدِ؛
چهره مؤمن شاد و دل او گريان است،گستره سينه او از هر پهنه اى وسيع تر و خود او از همه متواضع تر است، برترى را خوش ندارد و آوازه و اشتهار را زشت مى شمرد، غمش طولانى و اندوهش ژرف و سكوتش بسيار و وقتش مشغول به كار است.پرسپاس و پرشكيب و فرورفته در انديشه است و نسبت به اظهار گرفتارى هاى خود براى ديگران بخل مى ورزد، نرمخو و انعطاف پذير است و با آنكه جانى با صلابت تر از سنگ خارا دارد در رفتارش از بندگان نيز خاكسارتر است.
[نهج البلاغه، حکمت 333]
امام علی علیه السّلام فرمودند:
عِبادَاللّه ِ، إِنَّ مِنْ أَحَبِّ عِبادِاللّه ِ إِلَيْهِ عَبْدا أَعانَهُ اللّه ُ عَلَى نَفْسِهِ، فَاسْتَشْعَرَ الْحُزْنَ، وَتَجَلْبَبَ الْخَوْفَ... وَصارَ مِنْ مَفاتيحِ أَبْوابِ الْهُدَى، وَمَغالِيقِ أَبْوابِ الرَّدَى... قَدْ أَمْكَنَ الْكِتابَ مِنْ زِمامِهِ، فَهُوَ قائِدُهُ وَإِمامُهُ، يَحُلُّ حَيْثُ حَلَّ ثَقَلُهُ، وَيَنْزِلُ حَيْثُ كانَ مَنْزِلُهُ؛
اى بندگان خدا بى گمان محبوب ترين بندگان در پيشگاه خداوند، كسى است كه خدا او را در نبرد با نفس خويش يارى كرده است.او حزن ـ دورى از خداى خود ـ را جامه زيرين و ترس از ـ عذاب ـ او را جامه زبرين خود نموده و ... خود به تنهايى كليد همه درهاى هدايت و قفل همه درهاى هلاكت و سقوط گرديده است.قرآن را رهبر و پيشواى خود قرار داده و زمام خود را به او سپرده است، هر جا كه قرآن منزل كند او نيز فرود آيد و هر جا كه قرآن، برگزيند او نيز منزل كند.
[نهج البلاغه ، خطبه 86.]
امام علی علیه السّلام فرمودند:
إِنَّ قَوْما عَبَدُوا اللّه َ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبادَةُ التُّجَّارِ،وَإِنَّ قَوْما عَبَدُوا اللّه َ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ،وَإِنَّ قَوْما عَبَدُوا اللّه َ شُكْرا فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأَحْرَارِ؛
گروهى خداوند را به سوداى ثواب و پاداش بندگى مى كنند، كه نيايشى سودا گرانه است و گروهى ديگر از ترس كيفر و عذاب تن به بندگى مى دهند، كه بندگى بردگان است و گروهى ديگر خداى را به انگيزه سپاس و ستايش مى پرستند و اين عبادت آزادگان است.
[نهج البلاغه ، حکمت 239.]
امام علی علیه السّلام فرمودند:
مَنِ اْستَحْكَمَتْ لى فيهِ خَصْلَةٌ مِنْ خِصالِ الْخَيْرِ،إحْتَمَلْتُهُ عَلَيْها وَ اغْتَفَرْتُ فَقْدَ ما سِواها،وَ لا أَغْتَفِرُ فَقْدَ عَقْلٍ وَلا دِينٍ،لاَِنَّ مُفارَقَةَ الدّينِ مُفارَقَةِ الْأَمْنِ،فَلا يَتَهَنَّأُ بَحَياةٍ مَعَ مَخافَةٍ،وَ فَقْدُ الْعَقْلِ فَقْدُ الْحَياةِ وَ لا يُقاسُ إِلاّ بِالْأَمْواتِ؛
هر كه خصلتى از خصال نيك را به كار بندد و آن را در خود ملكه نمايد او را با همان عادت پسنديده مى پذيرم و از اتصاف به خصلت هاى نيك ديگر چشم مى پوشم،اما هيچگاه نداشتن عقل و دين را نمى بخشم،زيرا نداشتن دين يعنى نداشتن امنيت و آسايش،و زندگى در سايه ترس و نگرانى گوارا نيست.چه اينكه نداشتن عقل بمعناى نداشتن خود زندگى است و حيات بدون عقل تنها به زندگى مردگان مى ماند.
[الكافى 1: 31 ح 30.]
امام علی علیه السّلام فرمودند:
فَإِنَّ الدُّنْيا أَدْبَرَتْ، وَآذَنَتْ بِوَدَاعٍ،وَإِنَّ الاْخِرَةَ قَدْ أَقْبَلَتْ وَأَشْرَفَتْ بِاطِّلاَعٍ،أَلاَ وَإِنَّ الْيَوْمَ المِضْمَارَ، وَغَدا السِّبَاقَ،وَالسَّبَقَةُ الْجَنَّةُ، وَالْغايَةُ النّارُ؛
اينك دنيا روى گردانده است و وداع مى كند و آخرت روى آورده است و طلايه هاى آن نمايان شده است. هشدار! كه امروز زمان تمرين و آزمايش است و فردا هنگام مسابقه، مسابقه اى كه بردش بهشت است و باخت آن، آتش.
[نهج البلاغه ، خطبه 28 .]
امام علی علیه السّلام فرمودند:
إِنَّ الدُّنْيا دارُ صِدْقٍ لِمَنْ صَدَقَها،وَدارُ عافِيَةٍ لِمَنْ فَهِمَ عَنْها،وَدارُ غِنًى لِمَنْ تَزَوَّدَ مِنْها،وَدارُ مَوْعِظَةٍ لِمَنِ اتَّعَظَ بِها.مَسْجِدُ أَحِبَّاءِ اللّه ِ،وَمُصَلَّى مَلاَئِكَةِ اللّه ِ،وَمَهْبِطُ وَحْيِ اللّه ِ،وَمَتْجَرُ أَوْلِياءِ اللّه؛
بى گمان دنيا براى راستان سراى راستى و براى دنياشناسان سراى عافيتو براى توشه گيران سراى بى نيازى و براى پند پذيران سراى پند و اندرز است.دنيا مسجد دوستان خدا و نمازخانه فرشتگان او و جايگاه فرود وحى و بازار اولياء خداوند است.
[نهج البلاغه ، حکمت 132 .]
امام علی علیه السّلام فرمودند:
إِنَّ أَمْـرَنا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ،لاَ يَحْتَمِلُهُ إِلاَّ عَبْدٌ امْتَحَنَ اللّه ُ قَلْبَهُ لِلاْءِيمانِ،وَلاَ يَعْي حَدِيثَنا إِلاَّ صُدُورٌ أَمِينَةٌ، وَأَحْلاَمٌ رَزِينَةٌ؛
ـ تبعيت و همراهى با ما و ـ پيام و امر ما دشوار و پيچيده است، بر دوش كشيدن اين بار سنگين را كسى نتواند مگر آن بنده اى كه خداوند قلب او را براى ايمان آزموده باشد. چه اينكه جز سينه هاى امانتدار و انديشه هاى استوار، ژرفاى گفتار و حديث ما را در نيابند.
[غرر الحكم 1: 235]
امام علی علیه السّلام فرمودند:
وَاعْلَمُوا أَنَّ هذاالْقُرْآنَ هُوَ النَّاصِحُ الَّذِي لاَيَغُشُّ، وَالْهادِيالَّذِيلاَيُضِلُّ، وَالُْمحَدِّثُ الَّذِيلاَيَكْذِبُ. وَمـا جالَسَ هذَا الْقُرْآنَ أَحَدٌ إِلاَّ قامَ عَنْهُ بِزِيادَةٍ أَوْ نُقْصانٍ: زِيادَةٍ فِيهُدًى، أَوْ نُقْصانٍ مِنْ عَمًى؛
و نيز بدانيد اين قرآن تنها ناصحى است كه نصيحت خود را به خيانت نمى آلايد، و تنها هدايتگرى است كه هرگز بگمراهى نمى كشاند و تنها سخنگويى است كه هيچگاه دروغ نمى گويد. كسى با قرآن هم نشين نشد مگر اينكه با فزونى و كاستى برخاست، فزونى هدايت و كاستى در كور دلى و ناآگاهى.
[نهج البلاغه، خطبه 174 .]
امام علی علیه السّلام فرمودند:
انْظُرُوا أَهْلَ بَيْتِ نَبِيِّكُمْفَالْزَمُوا سَمْتَهُمْ، وَاتَّبِعُوا أَثَرَهُمْ،فَلَنْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ هُدًى، وَلَنْ يُعيدُوكُمْ فِيرَدًى،فَإِنْ لَبَدُوا فَالْبُدُوا، وَإِنْ نَهَضُوا فَانْهَضُوا.وَلاَ تَسْبِقُوهُمْ فَتَضِلُّوا، وَلاَ تَتَأَخَّرُوا عَنْهُمْ فَتَهْلِكُوا؛
خاندان پيامبرتان را به دقت بنگريد و خود را به همسويى با آنان ملزم كنيد و گام به گام از آنان پيروى كنيد، زيرا كه آنان هرگز از راه هدايت بيرونتان نمى كنند و ديگر بار به پرتگاه جاهليت شما را نمى افكنند. پس اگر نشستند، همراه آنان بنشينيد و اگر برخاستند با نهضتشان هماهنگ شويد، نه بر آنان پيشى گيريد كه به گمراهى درافتيد و نه از آنان واپس مانيد كه هلاك شـويد.
[نهج البلاغه ، خطبه 96.]
امام علی علیه السّلام فرمودند:
وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، أَرْسَلَهُ بِالدِّينِ الْمَشْهُورِ، وَالْعَلَمِ الْمَأْثُورِ، وَالْكِتابِ الْمَسْطُورِ، وَالنُّورِالسَّاطِعِ، وَالضِّياءِ اللاَّمِعِ، وَالأَمْرِ الصَّادِعِ، إزاحَةً لِلشُّبُهاتِ، وَاحْتِجاجا بِالبَيِّناتِ، وَتَحْذِيرا بِالاْياتِ ، وَتَخْوِيفا بِالْمَثُلاَتِ؛
گواهى مى دهم كه محمد (صلى الله عليه و آله) بنده و فرستاده خداوند اسـت كه او را با آئينى پر آوازه و پرچمى برافراشته و كتابى نگاشته و فروغى درخشان و شعاعى تابان و فرمانى قاطع و برّان، گسيل داشت. تا شبهه ها را بزدايد و با حقايق روشنگر برهان آورد و با آيات الهى هشدار دهد و با ياد آورى سنّت هاى تاريخ مردم را بيم دهد.
[نهج البلاغه، خطبه 2 .]
امام علی علیه السّلام فرمودند:
... فَبَعَثَ فِیهِمْ رُسُلَهُ، وَواتَرَ إِلَیْهِمْ أَنْبِیاءَهُ،لِیَسْتَأْدُوهُمْ مِیثاقَ فِطْرَتِهِ،وَیُذَکِّرُوهُمْ مَنْسِىَّ نِعْمَتِهِ،وَیَحْتَجُّوا عَلَیْهِمْ بِالتَّبْلِیغِ،وَیُثِیرُوا لَهُمْ دَفائِنَ الْعُقُولِ،وَیُرُوهُمْ آیاتِ الْمَقْدِرَةِ؛
خداوند فرستادگانش را در میان آنان ـ مردم برانگیخت و پیامبران خود را پى در پى به سوى آنها گسیل داشت تا پایبندى به میثاق فطرت الهى را از آنان مطالبه کنند، و نعمتهاى از یاد رفته خداوندى را به یادشان آوردند، و با ابلاغ رسالت الهى حجت را بر آنان تمام کنند، و گنجینه هاى پنهانِ خِردها را بر آشوبند و شکوفا کنند، و آیات قدرت و حکمت الهى را بر آنان بنمایانند.
[ نهج البلاغه ، خطبه 1 .]
امام علی علیه السّلام فرمودند:
فَانْظُرْ إِلَى الشَّمْسِ وَالْقَمَرِ، وَالنَّبَاتِ وَالشَّجَرِ، وَالْمَاءِ وَالْحَجَرِ، وَاخْتِلاَفِ هذَا اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ، وَتَفَجُّرِ هذِهِ الْبِحَارِ، وَكَثْرَةِ هذِهِ الْجِبَالِ، وَطُولِ هذِهِ الْقِلاَلِ. وَتَفَرُّقِ هذِهِ اللُّغَاتِ، وَالْأَلْسُنِ الُْمخْتَلِفَاتِ.فَالْوَيْلُ لِمَنْ أَنْكَرَ الْمُقَدِّرَ، وَجَحَدَ الْمُدَبِّرَ! زَعَمُوا ...؛
خورشيد و ماه وگياه و درخت و آب و سنگ را بادقت بنگر، و نيز آمد و شد شب و روز را و درهم خروشيدن درياها و انبوهى كوهها و بلنداى قله ها را و نيز كثـرث واژگان و گوناگونى زبانها را در نظر آر.با اين همه، واى بر آنان كه تقدير گر آفرينش را انكار مى كنند و مدبر نظام هستى را ناديده مى گيرند. اينان مى پندارند چون علفهاى هرز، كشاورزى ندارند و چهره هاى گونه گون آنان را نگارگرى نيست، بى آنكه براى پندار خود به دليل و برهانى تكيه كنند و براى جنجال بيهوده شان پشتوانه تحقيق و پژوهشى داشته باشند.
[نهج البلاغه، خطبه 185]
امام علی علیه السّلام فرمودند:
أَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لا تَدْرِكُهُ الشَّواهِدُ وَ لاَ تَحْويهِ الْمَشاهِدُ وَ لا تَراهُ النَّواظِرُ وَ لا تَحْجُبُهُ السَّواتِرُ. الدّالُ عَلىَ قِدَمِهِ بِحُدُوثِ خَلْقِهِ وَ بِحُدُوثِ خَلْقِهِ عَلى وُجُودِهِ وَ بِاشْتِباهِهِمْ عَلى أَنْ لاشَبَهَ لَهُ؛
سپاس خداوندى را كه تجربه ها او را دريافت نمى كند و در هيچ عرصه اى نمى گنجد، چشمها او را نمى بينند و پرده ها او را نمى پوشند. با آفرينش پديدارها برقديم بودن خود دليل آورد و پديده ها را دليل هستى خود ساخت و همانندى آنها را گواه بى همانندى خود آورد.
[نهج البلاغه، خطبه 185]