گهرهای فاطمی
سلمان مى گويد:
كانَت فاطِمَةُ عليهاالسلام جالِسَةً قُدّامَها رَحىً تَطحَنُ... وَ عَلى عَمُودِ الرَّحى دَمٌ سائِلٌ وَالحُسَينُ فى ناحِيَةِ الدّارِ يَبكى، فَقُلتُ يا بِنتَ رَسُولِ اللّه ِ، دَبرَتْ كَفّاكِ وَ هذِهِ فِضَّةٌ، فَقالَت عليهاالسلام: اَوْصانى حَبيبى رَسُولُ اللّه ِ اَنْ تَكُونَ الْخِدْمَةُ لَها يَوْما وَلى يَوْما فَكانَ اَمْسِ يَوْمَ خِدْمَتِها وَالْيَوْمُ يَوْمُ خِدْمَتى؛
وارد منزل (امام علی علیه السّلام) شدم و ديدم حضرت فاطمه زهرا (عليهاالسلام) نشسته و دستاس مى كردند و بر دسته دستاس خون دست مباركشان جارى بود، از سوى ديگر حسين (عليه السلام) در كنار خانه از گرسنگى گريه مى كرد، گفتم: اى دختر رسول خدا دستان شما پينه بسته است در صورتى كه فضه حاضر است!» حضرت زهرا (عليهاالسلام) فرمودند: پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله) مرا توصيه نموده است كه يك روز فضه كارهاى خانه را انجام دهد و يك روز من، ديروز نوبت او بوده و امروز نوبت من است.
[دلائل الامامة: 140.]
امام على و حضرت فاطمه علیهماالسلام از پیامبر خواستند تا در تقسیم امور خانواده بین آن دو قضاوت کند، پیامبراکرم (صلى الله علیه و آله) نیز کارهاى مربوط به درون خانه را براى فاطمه (علیهاالسلام) و کارهاى بیرون خانه را براى على (علیه السلام) تعیین کرد. حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) فرمودند:
فَلایَعْلَمُ ما دَخَلَنى مِنَ السُّرُورِ اِلاَّ اللّه ُ بِاِکْفائى رَسُولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله تَحَمُّلَ اَرْقابِ الرِّجالِ؛
جز خدا کسى نمى داند که من چقدر از این تقسیم خوشحال شدم زیرا از شانه به شانه شدن با مردان بیگانه نجات یافتم و مشکل برخورد با مردان نامحرم از دوشم برداشته شد.
[وسائل الشیعه ج 14 ص 123 ح 25341]
امام على عليه السلام در شب ازدواج، همسرشان را نگران ديدند و علت آن را پرسيدند.حضرت فاطمه عليهاالسلام گفتند:
تَفَكَّرتُ فى حالى وَاَمْرى عِنْدَ ذِهابِ عُمْرى وَنُزُولى فى قَبْرى، فَشَبَّهتُ دُخُولى فى فِراشى بِمَنْزِلى كَدُخُولى اِلى لَحَدى وَقَبْرى، فَأنْشِدُكَ اللّه َ اِنْ قُمْتَ اِلَى الصَّلاةِ فَنَعْبُدَ اللّه َ تَعالى هذِهِ اللَّيْلَةَ؛
در پيرامون حال و وضع خود انديشيدم و پايان عمر و منزلگاه قبر را به ياد آوردم و انتقال ـ از خانه پدر ـ به منزل خودم، مرا به ياد ورود به قبرم انداخت! تو را به خدا بيا تا در آغاز زندگى مشترك به نماز برخيزيم و امشب را به عبادت خدا بپردازيم.
[احقاق الحق 6 و 23: 481 و 489.]
حضرت فاطمه (علیهاالسلام) در بخش پایانی سخنانشان با زنان مدینه فرمودند:

... به جان خودم سوگند! نطفه فساد و تباهى بسته شد، اندکى منتظر باشید تابه نتیجه رسد آنگاه به جاى شیر، کاسه هاى پر از خون تازه و زهر کشنده بدوشید و در آن هنگام گمراهان، زیان کجروى خود را خواهند دید و آیندگان پیامد کار پیشینیان را خواهند دانست. آنگاه دل از دنیا برکنید و با فتنه ها آرامش خاطر یابید! و مژده باد بر شما به شمشیر آخته و سلطه متجاوز ستمگر و نیز هرج و مرج فراگیر و استبداد زورگویان! همانان که بخش ناچیزى از حق را به شما برگردانند و اجتماع شما را درو کنند! چه حسرت بزرگى! و چه مى توان کرد؟ در صورتى که امروز کورکورانه برده شده اید.
[ الاحتجاج ، ج 1: 148.]
حضرت فاطمه علیها السّلام در بخشى از سخنانشان با زنان مدینه در مورد امام علی علیه السلام فرمودند:
... وَتَاللّه ِ لَوْمالُوا عَنِ الْمَحَجَّةِ اللاّئحَةِ وَزالُوا عَنْ قَبُولِ الْحُجَّةِ الْواضِحَةِ لَرَدَّهُمْ اِلَیْها وَحَمَلَهُمْ عَلَیها وَلَسْارَبِهِمْ سَیْرا سُجُحا لایَکْلِمُ خِشاشُهُ وَلایَکِلُّ سائِرُهُ وَلایَمُلُّ راکِبُهُ وَلَأَوْرَدَهُمْ مَنْهَلاً نَمیرا صافِیا رَوِیّا... ؛ صافِیا رَوِیّا...؛
به خدا سوگند اگر از راه روشن منحرف مى شدند و از پذیرش دلیل واضح مى لغزیدند، آنان را به راه مستقمیم برگردانده و بر التزام به آن وامى داشت و با نرمى و ملایمت راهشان مى برد، به گونه اى که خشونت و ناهموارى راه آنان را آزار نمى داد و رهروان را خسته نمى ساخت و سواران را ملول نمى کرد. و آنان را به آبشخورى پر برکت و زلال و گوارا رهنمون مى شد.
[ الاحتجاج ، ج 2: 148.]
حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) در بخشى از خطبه خود مى فرمایند:

... و شما بر لبه پرتگاهى از آتش قرار داشتید جرعه آبى براى تشنگان و شکار بى رنجى براى آزمندان بودید، آنگاه خداى بزرگ به وسیله حضرت محمد (صلى الله علیه و آله) و پس از چه فراز و نشیب ها ـ و گرفتار شدن به دست مردان حیوان صفت و گرگان آدمخوار عرب و گردنکشان اهل کتاب ـ نجاتتان بخشید. هرگاه که آتش جنگى بر مى افروختند خدا خاموش مى کرد و اگر شاخ شیطانى سرک مى کشید و یا مرزى از سوى مشرکان گشوده مى شد پیامبر، برادرش ـ حضرت على (علیه السلام) ـ را در کام آن مى افکند و او نیز تا هنگامى که یال و بال آنان با کف پاى خود پایمال نمى کرد و آتش آنان را با شمشیر خاموش نمى ساخت بر نمى گشت.
[الاحتجاج، ج 1: 135.]
حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) در بخشى از سخنانشان با زنان مدینه فرمودند:
... وَمَا الَّذى نَقَمُوا مِنْ اَبِى الْحَسَنِ علیه السلام؟ نَقَمُوا وَاللّه ِ مِنْهُ نَکیرَ سَیْفِهِ وَقِلَّةَ مُبالاتِهِ لِحَتْفِهِ وَشِدَّةَ وَطْأَتِهِ وَنَکالَ وَقْعَتِهِ وَتَنَمُّرُهُ فى ذاتِ اللّه ِ... ؛ :
- به راستى آنان که دیگران را ترجیح دادند ـ چه عیبى از ابوالحسن امیرالمؤمنین (علیه السلام) گرفتند؟ به خدا قسم تنها عیب على شمشیر بران او و بى اعتنایى به مرگ و برخورد سخت و ضربه هاى مرگبار و خشم سرکش او در رابطه با ـ دفاع از دین ـ خداست.
[بلاغات النساء: 32.]
حضرت فاطمه علیهاالسلام در پاسخ زنانى که براى عیادتشان آمده و از سلامتى شان سؤال کردند، فرمودند:
اَصْبَحْتُ وَاللّه ِ عائِفَةً لِدُنْیاکُنَّ، قالِیَةً لِرِجالِکُنَّ، لَفَظْتُهُمْ بَعْدَ اَنْ عَجَمْتُهُمْ وَشَنِأْتُهُمْ بَعْدَ اَنْ سَبَرْتُهُمْ، فَقُبْحا لِفُلُولِ الحَدِّ وَ خَوَرِ الْقناةِ وَ خَطَلِ الرَّأْىِ ... ؛
به خدا سوگند صبح کردم در حالى که نسبت به دنیاى شما بى رغبت و از مردان شما خشمگینم. پس از چشیدن، آنان را از دهان بیرون افکندم و پس از پیگیرى، از آنان خسته شدم. چه زشت است کند شدن تلاش ها و سستى نیروها و اضطراب اندیشه ها ! .
[معانى الاخبار، 354.]
روزى ام سلمه براى عیادت حضرت فاطمه علیها السلام آمد و پرسید:
کَیفَ أَصبَحتِ عَن لَیلَتَکِ یا بِنتَ رَسُولِ اللّه ِ صلى الله علیه و آله؟ قالَتْ: اَصْبَحْتُ بَیْنَ کَمَدٍ وَکَرْبٍ، فُقِدَ النَّبِىُّ وَظُلِمَ الْوَصِىُّ، هُتِکَ وَاللّه ِ حِجابُهُ... ؛
اى دختر پیامبر شب را چگونه به صبح آوردید؟ (شب و روزت چگونه مى گذرد؟) حضرت فاطمه علیها السلام فرمودند: به صبح آوردم در حالى که تاریکى غم و انده مرا فراگرفته است، پیامبر از دست رفت و وصى او مظلوم واقع شد، حَریم و حرمت پیامبر شکسته شد.
[مناقب آل ابى طالب، ج 2: 205.]
شخصى به زنش گفت: پيش حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام برو و بپرس: آيا من از شيعيان اهل بيت هستم؟ ـ زن آمد و پرسيد، حضرت فاطمه ذزهرا عليهاالسلام در پاسخ فرمودند:
قُولى لهُ: اِنْ كُنْتَ تَعْمَلُ بِما اَمَرْناكَ وَتَنْتَهى عَمّا زَجَرْناكَ عَنْهُ فَأَنْتَ مِنْ شيعَتِنا وَاِلاّ فَلا...؛
به همسرت بگو: اگر به آنچه تو را فرمان داده ايم عمل مى كنى و از آنچه نهى كرده ايم پرهيز نموده اى از شيعيان خواهى بود و در غير اين صورت از شيعيان نيستى.
[تفسير منسوب به امام حسن عسكرى عليه السلام]
امام على علیه السّلام و حضرت فاطمه علیها السلام، هر یک خود را نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله محبوبتر مى شمردند، پیامبراکرم صلی الله علیه و آله به حضرت فاطمه علیها السلام فرمودند:
لَکِ حَلاوَةُ الْوَلَدِ وَلَهُ عِزُّ الرِّجالِ وَهُوَ اَحَبُّ إلَىَّ مِنْکِ. فَقالَت فاطِمَةُ: وَالَّذِى اصْطَفاکَ واجْتَباکَ وَهَداکَ وَهَدى بِکَ الْأُمَّةَ لازِلْتُ مُقِرَّةً لَهُ ما عِشْتُ؛
تو را حلاوت فرزندى و على را عزّت مردان است و او نزد من محبوتر است. حضرت فاطمه علیها السلام گفتند: به خدایى که تو را برگزید و هدایت کرد و امّت را به سبب تو راه نمود، همواره تا زنده ام به ـ مقام ـ او مقّر خواهم بود.
[قوت القلوب ج 3: 111]
حضرت فاطمه علیها السّلام فرمودند:
وَاحْمِدُوا اللّه َ الَّذى لِعَظَمَتِهِ وَنُورِهِ يَبْتَغى مَنْ فِى السَّماواتِ وَالْأرَضِ اِلَيْهِ الْوَسيلَةَ وَنَحْنُ وَسيلَتُهُ فى خَلْقِهِ وَنَحْنُ خاصَّتُهُ وَمَحَلُّ قُدْسِهِ وَنَحْنُ حُجَّتُهُ فى غَيْبِهِ وَنَحْنُ وَرَثَةُ اَنْبِيائِهِ... ؛
سپاسِ خدايى را به جاى آريد كه به خاطر عظمت وجود و جلوه نورش هر آنچه در آسمانها و زمين است خواهان ره يافتن به سوى او هستند و ـ در اين ميان تنها ـ ما وسيله تقرب به او و بندگانِ برگزيده و پايگاه تقديس و تنزيه او و حجت او در غيبت و نهان و وارث پيامبران اوييم.
[شرح ابن ابى الحديد ج 16:211.]
حضرت فاطمه علیها السّلام فرمودند:
كِتابُ اللّه ِ النّاطِقُ وَالْقُرْانُ الصّادِقُ وَالنُّورُ السّاطِعُ وَالضِّياءُ الّلامِعُ، بَيِنَّةً بَصائِرُهُ، مُنْكَشِفَةً سَرائِرُهُ، مُنْجَلِيَةً ظَواهِرُهُ، مُغْتَبِطَةً بِهِ اَشْياعُهُ، قائدا اِلَى الرِّضْوانِ اِتِّباعُهُ، مُؤَدٍّ اِلَى النَّجاةِ اِسْتِماعُهُ؛
كتاب گوياى خداوند و قرآن راستگو و نور فروغ بخش و روشنايى درخشان ـ عهد الهى و يادگار پيامبر است ـ كه ديدگاههايش روشن و اسرار درونى او بر ملا و ظاهر آن جلوه گر و پيروان او مورد غبطه همگان است. تبعيت از آن راهگشاى دستيابى به رضاى الهى و گوش سپردن به او موجب نجات است
[الاحتجاج، ج 1: 134.]
حضرت فاطمه علیها السّلام فرمودند:
اَيُّهَا النّاسُ اِعْلَمُوا اَنّى فاطِمَةُ وَاَبى مُحَمَّدٌ اَقُولُ عَوْدا وَبَدْءا وَلا اَقُولُ ما اَقُولُ غَلَطا وَلا اَفْعَلُ ما اَفْعَلُ شَطَطا. « لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ اَنْفُسِكُمْ عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤمِنينَ رَؤُوفٌ رَحيمٌ؛
اى مردم! بدانيد كه من فاطمه ام و پدرم محمد (صلى الله عليه و آله) است. پايان و آغاز سخنم يكى است، نابجا سخن نمى گويم و به كار يـاوه و بيهوده نمى پردازم. به حقيقت پيامبرى از ميان خودتان برخاست كه رنجهاى شما بر او دشوار بود و به ـ هدايت و اصلاح ـ شما حريص و بر مؤمنان دلسوز و مهربان بود.
[الاحتجاج، ج 1: 134.]
يكى از دعاهاى حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام این بود:
بِسْمِ اللّه ِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ. بِسْمِ اللّه ِ النُّورِ بِسْمِ اللّه ِ نُورِ النٌّورِ بِسْمِ اللّه ِ نُورٌ عَلى نُورٍ بِسْمِ اللّه ِ الَّذى هُوَ مُدَبِّرُ الأُمُورِ بِسْمِ اللّه ِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ وَاَنْزَلَ النُّورَ عَلَى الطُّورِ فى كِتابٍ مَسْطُورٍ في رَقٍّ مَنْشُورٍ بِقَدَرٍ مَقْدُورٍ عَلى نَبِىٍّ مَحْبُورٍ... ؛
به نام خداوند بخشنده مهربان، به نام خدايى كه نور است، به نام خدايى كه نور نور است، به نام خدايى كه نورى بالاى نور است، به نام خدايى كه تدبير امور به دست اوست، به نام خدايى كه نور را از نور آفريد. ستايش و سپاس خدايى را كه نور را از نور آفريد و نور را بر كوه طور فرود آورد، در ـ درون ـ كتابى نوشته شده، در طومارى گسترده بر پيامبرى برخوردار از نعمتها.
[مهج الدعوات: 7]