حکمت‌های نهج البلاغه
امام علی علیه السّلام، آن گاه که «زیاد بن ابیه» را به جانشینی «عبداللّه بن عبّاس» به فرمانروایی فارس گسیل می داشت در سخنی طولانی او را از پیشدستی در گرفتن مالیات برحذر داشت و چنین فرمودند:
اسْتَعْمِلِ الْعَدْلَ وَ احْذَرِ الْعَسْفَ وَ الْحَیْفَ فَإِنَّ الْعَسْفَ یَعُودُ بِالْجَلَاءِ وَ الْحَیْفَ یَدْعُو إِلَى السَّیْفِ ؛
عدالت را اجرا کن و از ستمگری و حیف و میل برحذر باش، که ستمگری مردم را در به در کند و حیف و میل سرانجام به جنگ و درگیری کشد.
نهج البلاغه، حکمت 468
امام علی علیه السّلام در طلب باران چنین دعا فرمودند:
اللَّهُمَّ اسْقِنَا ذُلَلَ السَّحَائبِ دُونَ صِعَابِهَا و هذا من الکلام العجیب الفصاحة و ذلک أنه علیه السلام شبه السحائب ذوات الرعود و البوارق و الریاح و الصواعق بالإبل الصعاب التی تقمص برحالها و تتوقص برکبانها و شبه السحائب الخالیة من تلک الروائع بالإبل الذلل التی تحتلب طیعة و تقتعد مسمحة ؛
بار خدایا، ابرهای پربارِ گوش به فرمانت را بر ما ببار، و از رعد و برق ابرهای نافرمان برکنارمان دار. و این از سخنان فصیح شگفت آور است که امام ابرهای رعدآور و برق خیز و بادها و صاعقه ها را به «شتر رموک» که بار خود را اندازد و سوار خود را بر زمین زند تشبیه نموده، و ابرهایی را که از اینها تهی باشد به «شتر رام» که به راحتی دوشیده شود و به آسانی سواری دهد، مانند فرموده است.
نهج البلاغه، حکمت 464
امام علی علیه السّلام فرمودند:
يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ عَضُوضٌ يَعَضُّ الْمُوسِرُ فِيهِ عَلَى مَا فِي يَدَيْهِ وَ لَمْ يُؤْمَرْ بِذَلِكَ قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ تَنْهَدُ فِيهِ الْأَشْرَارُ وَ تُسْتَذَلُّ فِيهِ الْأَخْيَارُ وَ يُبَايِعُ الْمُضْطَرُّونَ وَ قَدْ نَهَى رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه واله عَنْ بَيْعِ الْمُضْطَرِّينَ ؛
زماني سخت در انتظار مردم است كه توانگران از بخل، آنچه را در دست دارند به دندان گيرند در حالي كه چنين دستوري ندارند.
نهج البلاغه، حکمت 460
امام علی علیه السّلام فرمودند:
الْعَيْنُ وِكَاءُ السَّهِ و هذه من الاستعارات العجيبة كأنه شبه السه بالوعاء و العين بالوكاء فإذا أطلق الوكاء لم ينضبط الوعاء و هذا القول في الأشهر الأظهر من كلام النبي صلى الله عليه واله و قد رواه قوم لأمير المؤمنين عليه السلام و ذكر ذلك المبرد في كتاب المقتضب في باب اللفظ بالحروف و قد تكلمنا على هذه الاستعارة في كتابنا الموسوم بمجازات الآثار النبوية؛
چشم به منزله «بند» نشستنگاه است، هر كه را خواب درربايد كنترل از دست دهد. و اين كلام از استعاره هاي شگفت است. گويي نشستنگاه را به مشكي مانند كرده است و چشم را به بند مشك، كه اگر آن بند رها شود كنترل از دست رود و آنچه در آن است پراكنده گردد. مشهور آن است كه اين سخن از پيامبر - درود خدا بر او و خاندانش - است ولي گروهي آن را از امير مؤمنان - سلام خدا بر او - روايت كرده اند. «مبرّد» آن را در كتاب خود المقتضب آورده است، و ما در كتابمان مجازات الَّاثار النّبويّه از آن ياد كرده ايم.
نهج البلاغه، حکمت 458
امام علی علیه السّلام فرمودند:
إِنَّ لِبَنِي أُمَيَّةَ مِرْوَداً يَجْرُونَ فِيهِ وَ لَوْ قَدِ اخْتَلَفُوا فِيمَا بَيْنَهُمْ ثُمَّ كَادَتْهُمُ الضِّبَاعُ لَغَلَبَتْهُمْ و المرود هاهنا مفعل من الإرواد و هو الإمهال و الإنظار و هذا من أفصح الكلام و أغربه فكأنه عليه السلام شبه المهلة التي هم فيها بالمضمار الذي يجرون فيه إلى الغاية فإذا بلغوا منقطعها انتقض نظامهم بعدها ؛
بني اميّه را مهلتي است كه در آن مي تازند گرچه ميانشان اختلاف افتد، آنگاه كفتارها (فرومايگان) به جنگشان روند و به زمينشان افكنند. كلمه «مِروَد» به معناي مهلت دادن است، و اين از فصيح ترين و شگفت ترين كلمات است. گويي امام علی (علیه السّلام) مهلتي را كه بني اميّه دارند تشبيه به ميدان مسابقه اسب دواني فرموده كه تا پايان خط مي تازند و آنگاه كه به پايان رسيدند تشكيلاتشان درهم خواهد ريخت.
نهج البلاغه، حکمت 456