0
مسیر جاری :
بربود دلم در چمني سرو رواني سعدی شیرازی

بربود دلم در چمني سرو رواني

بربود دلم در چمني سرو رواني شاعر : سعدي زرين کمري ، سيمبري، موي مياني بربود دلم در چمني سرو رواني ياقوت لبي، سنگ دلي، تنگ دهاني خورشيد وشي، ماه رخي، زهره جبيني جم...
هر کسي در حرم عشق تو محرم نشود سعدی شیرازی

هر کسي در حرم عشق تو محرم نشود

هر کسي در حرم عشق تو محرم نشود شاعر : سعدي هر براهيم به درگاه تو ادهم نشود هر کسي در حرم عشق تو محرم نشود ترک و تجريد مشايخ به تو معلم نشود؟ با يزيدي و جنيدش بيايد تجريد...
روي در مسجد و دل ساکن خمار چه سود؟ سعدی شیرازی

روي در مسجد و دل ساکن خمار چه سود؟

روي در مسجد و دل ساکن خمار چه سود؟ شاعر : سعدي خرقه بر دوش و ميان بسته به زنار چه سود؟ روي در مسجد و دل ساکن خمار چه سود؟ لاف ايمان زدنش بر سر بازار چه سود؟ هر که او...
فلک با بخت من دايم به کينست سعدی شیرازی

فلک با بخت من دايم به کينست

فلک با بخت من دايم به کينست شاعر : سعدي که با من بخت و دوران هم به کينست فلک با بخت من دايم به کينست جهان گاهي چنان گاهي چنينست گهم خواند جهان گاهي براند کدامين سروقد...
منزل عشق از جهاني ديگرست سعدی شیرازی

منزل عشق از جهاني ديگرست

منزل عشق از جهاني ديگرست شاعر : سعدي مرد عاشق را نشاني ديگرست منزل عشق از جهاني ديگرست زير هر داري جواني ديگرست بر سر بازار سربازان عشق کاين جماعت را نشاني ديگرست...
مقصود عاشقان دو عالم لقاي تست سعدی شیرازی

مقصود عاشقان دو عالم لقاي تست

مقصود عاشقان دو عالم لقاي تست شاعر : سعدي مطلوب طالبان به حقيقت رضاي تست مقصود عاشقان دو عالم لقاي تست محکوم حکم و حلقه به گوش گداي تست هر جا که شهرياري و سلطان و سروريست...
مبارک ساعتي باشد که با منظور بنشيني سعدی شیرازی

مبارک ساعتي باشد که با منظور بنشيني

مبارک ساعتي باشد که با منظور بنشيني شاعر : سعدي به نزديکت بسوزاند مگر کز دور بنشيني مبارک ساعتي باشد که با منظور بنشيني تو را بازي همين باشد که چون عصفور بنشيني عقابان...
ياري آنست که زهر از قبلش نوش کني سعدی شیرازی

ياري آنست که زهر از قبلش نوش کني

ياري آنست که زهر از قبلش نوش کني شاعر : سعدي نه چو رنجي رسدت يار فراموش کني ياري آنست که زهر از قبلش نوش کني تو چه ياري که چو ديگ از غم دل جوش کني هاون از يار جفا بيند...
اگر لذت ترک لذت بداني سعدی شیرازی

اگر لذت ترک لذت بداني

اگر لذت ترک لذت بداني شاعر : سعدي دگر شهوت نفس، لذت نخواني اگر لذت ترک لذت بداني گرت باز باشد دري آسماني هزاران در از خلق بر خود ببندي گر از چنبر آز بازش پراني ...
گر شهوت از خيال دماغت به در رود سعدی شیرازی

گر شهوت از خيال دماغت به در رود

گر شهوت از خيال دماغت به در رود شاعر : سعدي شاهد بود هر آنچه نظر بر وي افکني گر شهوت از خيال دماغت به در رود وقتي رسد که گوش طبيعت بيا کني ذوق سماع مجلس انست به گوش دل...