مسیر جاری :
متن کامل دعای قدح با خط درشت + صوت و ترجمه
متن کامل دعای آیت الکرسی با خط درشت + صوت و ترجمه
دلیل تغییر بوی بدن در سنین مختلف چیست؟
متن کامل سوره واقعه با خط درشت + صوت و ترجمه
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
رمزگشایی از حرکت نمادین انگشت در دعای (یا مَنْ اَرْجُوهُ)
خط مُعَلّیٰ خطی برگرفته از نام امام علی(ع)
حس معنوی و آرامش در کتابت قرآن
خط رقاع و توقیع مورد علاقه گرافیستها
تدریس خصوصی شیمی؛ راهی برای یادگیری بهتر و عمیقتر
نحوه خواندن نماز والدین
آیا استحمام در زمان آبله مرغان خطرناک است؟
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
مهم ترین خواص هویج سیاه
پیش شماره شهر های استان گیلان
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟
دفاع مقدس و صحنه های ایثار (2)
با توجه به مسئولیت خطیر و حساسی که به عهده داشت، مأموریت های او اغلب برون مرزی بود. روزی او را در پمپ بنزین تدارکات سپاه شوش دیدم و آن موقعی بود که از مأموریت برمی گشت. وقتی از ماشین پیاده شد و با من احوال
تا آخرین نفس (3)
«در یک زمستان سرد، با شهید دقایقی، در چادری بودم. او متوجّه شد که یکی از مجاهدان، در خواب از سرما بر خود می لرزد. با این که هوا سرد بود و خود او به پتو نیاز داشت، رفت و پتوی خود را آورد و روی آن مجاهد...
تا آخرین نفس (2)
منطقه ای اورامان به دلیل وضعیت جغرافیایی و دارا بودن ارتفاعات مختلف، برای ما اهمیت ویژه ای داشت. یک سلسله از کوه های منطقه که در خطوط مرزی بود، در اختیار عناصر رزگاری بود و به همین امر موجب شده بود تا...
تا آخرین نفس (1)
به منطقه مائوت عراق می روند. فرمانده قول داده بود که آقارضا را به خط نبرد. دیگران می رفتند و بر می گشتند. شوخی های آقارضا خستگی را از تنشان در می کرد.
از خود گذشتگان (3)
در عملیّات والفجر مقدماتی، من مسئول تسلیحات گردان بودم. زمانی که فرمان دادند گردان ها مسلح شوند، ایرج آمد و تیربار را گرفت و بر دوش گذاشت.
از خود گذشتگان (2)
عملیّات کربلای 5 بود و علی از چند ناحیه بدن به شدت زخمی شده بود و خون زیادی از او می رفت. بچّه ها با اصرار می خواستند او را به عقب ببرند و به اورژانس برسانند، اما او با حالتی عصبانی و قاطعانه به بچّه ها...
از خود گذشتگان (1)
در عملیّات والفجر 3، حاج قاسم فرمانده تیپ بود. آن شب به همراه گروهان احتیاط، وارد منطقه شدیم. اما چند ساعت بعد از شکستن خط، مجبور به عقب نشینی شدیم. من و تعدادی از نیروها تا شب بعد در منطقه ماندیم و پس...
جلوه های ایثار (3)
آقای فرومندی در جبهه مجروح شده بود و در منزل استراحت می کرد. من با چند نفر از برادران پاسدار به عیادت او رفتیم. منزل پر از دوستان و آشنایانی بود که به دیدنش آمده بودند. همه از او می خواستند که راحت باشد...
جلوه های ایثار (2)
شهید مهدی ابوطالبی نصرآبادی ژاندارمری تفت می خواست او را دستگیر کند. یک شب دیروقت به در خانه ی ما آمدند و پس از بیرون کشیدن من، گفتند: « یا خودت بیا برویم یا پسرت را نشان بده... »
جلوه های ایثار (1)
در منطقه عملیّاتی والفجر 8، محور کارخانه نمک، به وسیله ی دو دستگاه بولدوزر و با فاصله ی زیاد از هم در حال خاکریز زدن بودیم. خبر آوردند یکی از دستگاه ها در نمک زار گیر کرده است. به همراه عباس آن جا رفتیم....