مسیر جاری :
از محبت تا معرفت: سفری در دنیای معنویت
نگاهی به بهترین هتل شیراز از دید کاربران
نقش ادبیات دینی در خوشنویسی
اولین قرآن به خط نستعلیق
معرفی کوتاه بانوان خوشنویس
ولایت اهلبیت علیهم السلام نقشه راه سعادت
آموزشگاه زبان پردیسان ارائه دهنده دوره های متنوع و مدرن
ترسناک ترین مسیرهای ریلی جهان
معرفی کوتاه بانوان قرآن نویس
تحلیل شبهه هدر رفتن خون شهدا و پاسخ به آن
چهار زن برگزیده عالم
نحوه خواندن نماز والدین
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
پیش شماره شهر های استان تهران
آیا استحمام در زمان آبله مرغان خطرناک است؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
پیش شماره شهر های استان گیلان
بود در روم پيش ازين سر و کار
بود در روم پيش ازين سر و کار شاعر : اوحدي مراغه اي صاحبي نان ده و فتوت يار بود در روم پيش ازين سر و کار پر ز سنگ و ز آلت کشتي لنگري باز کرده چون کشتي کرده ريش دراز...
پيش ازين مردمي چنين بودست
پيش ازين مردمي چنين بودست شاعر : اوحدي مراغه اي رسم اهل فتوت اين بودست پيش ازين مردمي چنين بودست نامشان بر سر زباني نيست وين دم از هر دو خود نشاني نيست بند مکري بگستراند...
چيست مردي؟ ز مردمان بررس
چيست مردي؟ ز مردمان بررس شاعر : اوحدي مراغه اي مردمي چيست؟ گر بداني بس چيست مردي؟ ز مردمان بررس اوست مردم که مردوار بود مرد را مردمي شعار بود چارهي خويشتن نداني کرد...
من شنيدم که صاحب ديذي
من شنيدم که صاحب ديذي شاعر : اوحدي مراغه اي داشت ناپاکزاده تلميذي من شنيدم که صاحب ديذي پر هنر بر سرش مصيبت و رنج سالها ديده در سراي سپنج هم سخن گوي و هم توانا شد...
دوستي را يگانه شو با دوست
دوستي را يگانه شو با دوست شاعر : اوحدي مراغه اي از صفا چون دو مغز در يک پوست دوستي را يگانه شو با دوست دل بر آن دوستي امين نبود دوستي کز براي دين نبود همچنان در ميانه...
شاعري چيست؟ بر در دونان
شاعري چيست؟ بر در دونان شاعر : اوحدي مراغه اي خانهي کرد و حکمت يونان شاعري چيست؟ بر در دونان طبع را دادن عذاب و شکنج به ثناشان دريغ باشد رنج تو به مدحش ز ديده ريزان...
خوان اينان که خون دل پالود
خوان اينان که خون دل پالود شاعر : اوحدي مراغه اي ندهد لقمه جز که زهر آلود خوان اينان که خون دل پالود چون نگيرد خوردنده را تا سه؟ زهر بر روي و زهر در کاسه کز چنان لقمه...
داشت عيسي خري کبود به رنگ
داشت عيسي خري کبود به رنگ شاعر : اوحدي مراغه اي که نرفتي دو روز يک فرسنگ داشت عيسي خري کبود به رنگ با وجود چنان حضور و نماز من شنيدم که در شبان دراز خر خود را دويست...
مکن، اي خواجه، بر غلامان جور
مکن، اي خواجه، بر غلامان جور شاعر : اوحدي مراغه اي که بدين شکل و سان نماند دور مکن، اي خواجه، بر غلامان جور دل او را ز غصه ريش مکن زور بر زير دست خويش مکن بر سر اين...
هر که از پرورنده رنج نديد
هر که از پرورنده رنج نديد شاعر : اوحدي مراغه اي در جهان جز غم و شکنج نديد هر که از پرورنده رنج نديد دل داننده را نه در خوردست ميوهي بيشه چون نپروردست يا در آن بيشه...