0
مسیر جاری :
عرفان و تصوف از دیدگاه علامه شعرانی سایر مباحث

عرفان و تصوف از دیدگاه علامه شعرانی

علامه شعرانی از حکیمان متأله، مفسران و قرآن پژوهان برجسته، فقیهان متضلع و ذوفنونی بودند که عرفان اسلامی را در دو بُعد علمی و عملی شناخته و از جمله تصوف‌شناسانی به شمار رفته‌اند که توانست در انبوه آرا...
تَرک سایر مباحث

تَرک

تَرک، (اصطلاحی عرفانی) که در لغت به معنای واگذاردن، رها کردن و انجام ندادن است (لسان العرب، 405/1). اما در اصطلاح اهل عرفان عبارت است از رها کردن و واگذاشتن علائق مادی و هر نوع تعلق خاطر به غیر خدا و معبود...
تذکر سایر مباحث

تذکر

تذکّر، در لغت به معنی به یاد آمدن و نیز به یاد آوردن است و آن اصطلاحی است فلسفی، اخلاقی و عرفانی.
تدانی و تدلی سایر مباحث

تدانی و تدلی

تدانی و تدلّی، دو اصطلاح در علم عرفان و تصوف که به معنای معراج و نزول مقربین هستند. تدانی در لغت به معنای نزدیک شدن و تدلّی به معنای فرود آمدن از مقام بالا و عالی و فروتنی کردن است (لسان العرب، ابن منظور،...
تَخَلّی سایر مباحث

تَخَلّی

تَخَلّی، (اصطلاح عرفانی) و عبارت است از خلوت گزینی و دوری نمودن از هر چیزی که مانع سیر الی الله و انس با حق باشد و پرهیز از هرگونه اشتغالی که مانع رسیدن به حق بوده و آدمی را به خود مشغول سازد. این کلمه...
تحلي سایر مباحث

تحلي

تحلّي، (اصطلاح عرفاني) اين کلمه از ماده‌ي حُلِيّ است و در لغت به معناي آراسته شدن و تزيين کردن به زيورآلات است (لسان العرب، 195/14) اما در اصطلاح اهل عرفان عبارت است از اينکه کسي خود را متلبّس به لباس...
 تحقيق سایر مباحث

تحقيق

تحقيق، اصطلاحي عرفاني، عبارت است از ظهور حضرت حق در صور اسماء الهيه تا بندگان حقايق را دريابند، و به حقيقت حق واصل گردند. در نزد عارفان، تحقيق عبارت از تکليف بنده است در جهت دريافت و کشف حقيقت و
 تجلي سایر مباحث

تجلي

تجلي، اصطلاحي عرفاني، که در لغت به معناي آشکار شدن، از پرده برون افتادن، از شهر و ديار خويش هجرت کردن، جلوه نمودن، صيقل خوردن و زدوده شدن زنگار است (لسان العرب، 150/14-152) و در اصطلاح اهل عرفان
تجرید و تفرید سایر مباحث

تجرید و تفرید

تجرید و تفرید، اصطلاحات عرفانی، به معنی قطع تعلقات و ترک اعراض دنیوی در ظاهر و نفی هرگونه عوض خواهی دنیوی و اخروی در باطن. کلمات تجرید و تفرید از باب تفعیل هستند و از ماده‌ی جرد و فرد. تجرید در لغت به...
تبتل سایر مباحث

تبتل

تَبَتُّل، اصطلاح عرفانی از باب تفعل و از ریشه‌ی بتل که در لغت به معنای جدا و قطع شدن از اصل خویش است از این رو فسیله‌ای (= نهال خرما) که از نخل مادر جدا می‌شود و از مادر خود بی‌نیاز می‌گردد بتول می‌نامند...