تحلي

تحلّي، (اصطلاح عرفاني) اين کلمه از ماده‌ي حُلِيّ است و در لغت به معناي آراسته شدن و تزيين کردن به زيورآلات است (لسان العرب، 195/14) اما در اصطلاح اهل عرفان عبارت است از اينکه کسي خود را متلبّس به لباس صديقين و
پنجشنبه، 26 اسفند 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
تحلي

تحلي

نويسنده: علي رفيعي


تحلّي، (اصطلاح عرفاني) اين کلمه از ماده‌ي حُلِيّ است و در لغت به معناي آراسته شدن و تزيين کردن به زيورآلات است (لسان العرب، 195/14) اما در اصطلاح اهل عرفان عبارت است از اينکه کسي خود را متلبّس به لباس صديقين و صالحين کند و با اقوال و اعمال و افعال، خويشتن را مانند آنان جلوه‌گر سازد ولي از آنان نباشد و متصف به صفات آنان نشده باشد و به حقيقتِ آنان نرسيده باشد. مشايخ عرفان را در تعريف تحلّي اقوالي است به اين شرح: سراج گويد: تحلّي، تلبّس، تشبّه به راستگويان است به گفتار و نمودن اعمال و کردار (اللّمع، 362) و هجويري گفته است که تحلي عبارت است از: نسبت خويشتن به قومي ستوده در قول و عمل (کشف المحجوب، 504) و برخي گفته‌اند که تحلي عبارت از متلبس شدن به افعال صادقان است و اين خود في نفسه کار شايسته‌اي است اگر مقرون به صدق باشد، که اگر چنين باشد، حقيقت آن لزوم شواهد عبوديت است به حلاوت ارادت در طلب مشاهده (شرح شطحيات، 616) و ابن عربي معتقد است که تحلي: اتصاف پيدا کردن به اخلاق الهي است و نزد ما متصف شدن به اخلاق بندگي است (اصطلاحات الصوفيه، 9). و شاه نعمت‌الله ولي معتقد است که تحلي تزيّن است به اسماء الهيه بر حد مشروع و متحلي به حُلّي اسماء الهي از شهود عبوديت حق محجوب نگردد و اين حالت را تزين گويند نه تشبيه (رسائل؛ مجموع اللطائف، 221/4) بنابر تعريف شاه نعمت‌الله تحلي تشبيه نيست بلکه تزيين است چنانکه ابن عربي نيز آن را از مقوله‌ي تشبّه و خود را مانند ديگري کردن نمي‌داند بلکه تحلي را نوعي تزيين و آراسته ساختن موضوعي در چشم يا فکر و يا خيال مي‌داند چنانکه در داستان تخت بلقيس براي بلقيس حاصل شد و او به علت بعد مسافتي که در ميان بود ابتدا گفت: چنان ماند که همان تخت من است (نمل، 42). پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) فرموده است «لَيسَ الايمانُ بِالتّحَلّي و التَمَنّي وَ لکِن ما وَفَرَ بِالقلُوبِ وَ صَدَقَتْهُ العَمَلَ» (ايمان به تحلي و تمني حاصل نمي‌گردد وليکن ايمان چيزي است که در قلب وارد مي‌شود و در عمل تأييد و تصديق مي‌گردد) بنابراين آنانکه خود را چنان مي‌نمايند که نيستند به زودي رسوا مي‌گردند و رازشان آشکار مي‌گردد، اگر چه در نزد اهل تحقيق اينان از همان آغاز رسوا هستند (کشف المحجوب، 504؛ حاشيه‌ي رسالة قشيريه، 39) و از همين جاست که برخي به مصداق سخن پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) گفته‌اند که:

مَن تَحلّي بِغَيرِ ما فيه *** فَضَّحَتهُ شَواهِدُ الاِمتحانِ

(آنکه خود را به غير چيزي که در اوست نمايش دهد در موقع بروز امتحان رسوا مي‌گردد) (اللمع، 362) ولي بندگان در مراتب سلوک و سير الي الله و پاکسازي درون بايد که قلب خويش را از شوائب پست و حيواني و شهواني پاک سازند و به صفات حميده‌ي اخلاقي متحلي گردند که اين کاري است ستودني و پسنديده نزد اهل معرفت، و آنچه بر او آشکار مي‌گردد، تشبه نيست بلکه تزيّن است و کساني اين حالت را تشبه مي‌دانند که به حقايق دسترسي ندارند (الفتوحات المکيه، 483/2).
منابع:
لسان العرب، 195/14؛ اللّمع، سراج، 362؛ کشف المحجوب، 504؛ شرح شطحيات، 616؛ اصطلاحات الصوفيه، ابن عربي، 9؛ الفتوحات المکيه، ابن عربي، 483/2؛ رسائل شاه نعمت‌الله ولي؛ مجموع اللطائف، 221/4؛ حاشية رسالة قشيريه، 39.
منبع: تهيه و تنظيم: دائرةالمعارف تشيع، جلد 4، (1391) تهران: مؤسسه‌ي انتشارات حکمت، چاپ اول.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.