مسیر جاری :
چشمههای حکمت صادقی: رهیافتی قرآنی به آموزههای امام جعفر صادق (ع)
تاریخچه استفاده از عطر و عطرسازی در ایران
رسانه اخلاقی و حفظ حریم خصوصی افراد براساس آموزههای اسلامی
ماهیت، رویکردها و چالش های اخلاق رسانه
رمز و راز عدم قیام مسلحانه امام صادق (ع)
بلیط تهران ازمیر؛ چطور ارزان ترین پرواز را رزرو کنیم؟
معماری روابط عادلانه کارگر و کارفرما در اسلام
هوش مصنوعی، همیار کشاورزان در دوران کمآبی
راه های خلاصی از شر لکه روغن روی دیوار و سرامیک
مذاکره یا تحمیل؟ بررسی عوامل ناکامی مذاکرات ایران و آمریکا از دیدگاه رهبر انقلاب
پیش شماره شهر های استان تهران
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
نحوه خواندن نماز والدین
آیا استحمام در زمان آبله مرغان خطرناک است؟
پیش شماره شهر های استان گیلان
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
لیست ویژگیهای شخصیتی
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان

سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد
روزگاری بود که دل پاک و رازجوی من، جام جهان نما را از من طلب می کرد تا به مدد آن اسرار آفرینش را بگشاید، غافل از آن که این جستجو بی فایده است و آنچه از دیگری می طلبد، در خود اوست. این دل پاک، همان دلی...

دوستان دختر رز توبه ز مستوری کرد
ای دوستان! دختر رَز، پوشیدگی و پاکدامنی را ترک کرد و از این راه بازگشت، آن گاه به نزد محتسب رفت و از او برای انجام کارهای مخالف نجابت، به طور آشکارا اجازه گرفت. شراب از پنهان بودن و از دسترس رندان دور...

دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد
فریاد از آن چشم افسونگر که چه غوغا و بلوایی برپا کرد و چگونه هوش از سر مردم هوشیار که عاشق شده بودند، ربود و آنها را مست نمود؟! چشم معشوق، دلربا و فریبنده و گرفتار کننده است.

دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد
معشوقی که دل از همه ربوده بود، رفت و عاشقان خود را خبر نکرد و از یار یکدل و رفیق سفر خود نیز یاری نکرد. معشوق بی وفا است و به عاشقان، لطف و عنایتی ندارد.

بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی
این سخن لطیف را بشنو تا خود را از غم و غصّه رها کنی؛ اگر به دنبال روزی مقدر نشده بروی، رنج خواهی کشید.

ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی
ای معشوقی که در کشتن ما ملاحظه نمی کنی و مهربانی از خود نشان نمی دهی! سود و سرمایه را از بین می بری و هیچ پروایی نداری؛ عاشقان خود را با این نامهربانی ها از دست می دهی.

صبح است ژاله می چکد از ابر بهمنی
صبح است و نم نم باران از ابر بهمن ماه فرو می چکد؛ پس ای ساقی! زاد و توشه ی شراب صبحگاهی را فراهم ساز و جام شراب بزرگ را بده. ای ساقی! وسایل عشق و مستی عاشقان را فراهم کن.

نوش کن جام شراب یک منی
جام بزرگ شراب را بنوش تا به وسیله آن ریشه غم را بکنی که بهترین داروی عاشقان غمدیده باده نوشی است. عاشقان به وسیله شراب نوشیدن از غم های هجران و فراق رها می شوند.

دو یار زیرک و از باده ی کهن دومنی
دو یار صاحبدل که راهی به عالم معنا داشته باشند، دو من شراب کهنه، آسودگی خاطر، کتاب شعر و نشستن در گوشه چمنی [بهترین آرزوی من است. ]

نسیم صبح سعادت بدان نشان که تو دانی
ای باد صبا! ای نسیم سحرگاهی که قاصد سعادت و نیکبختی هستی! به نام آن اسم و نشانی که می دانی، در فرصت مناسب به کوی فلانی که می شناسی، گذر کن و پیام مرا برسان.