0
مسیر جاری :
ماه مجنون از چشم من حمید باکری

ماه مجنون از چشم من

از آن روز تا آخرهای عملیات طریق المقدس هیچ کدامشان را ندیدم. در گلف اهواز بود که مهدی را دیدم و بهش پیشنهاد کردم بیاید در راه اندازی تیپ نجف کمکم کند و تنهایم نگذارد. قبول کرد. ما با هم بعد از طریق المقدس،...
حمید باکری به روایت همسرش - 2 حمید باکری

حمید باکری به روایت همسرش - 2

تا سال شصت و یک حمید كه می رفت ، اكثر اوقات من ارومیه می ماندم ، اما بعد از آن دیگر نماندم . هرجا می رفت ، می رفتم . دیگر فهمیده بودم كه هر چه هست همین سالهاست . بعدی وجود ندارد كه فكر كنم :« خب حالا جنگ...
حمید باکری به روایت همسرش - 1 حمید باکری

حمید باکری به روایت همسرش - 1

آن موقع ها ، مُد بود كه هر كس مذهبی است لباسش نامرتب و چروك باشد ؛ موهایش یكی به شرق یكی به غرب … یعنی كه به ظواهر دنیا بی اعتنا هستند ، اما حمید نه . خیلی خوش لباس بود ؛ خیلی تمیز . پوتین هایش واكس زده...
شهید حمید باکری از اول تا آخر حمید باکری

شهید حمید باکری از اول تا آخر

در آذر سال 1334 در شهرستان اروميه چشم به جهان گشود . در سنين كودكي مادرش را از دست داد و دوران دبستان و سيكل و اول دبيرستان را در كارخانه قند اروميه و بقيه تحصيلاتش را در دبيرستان فردوسي اروميه به پايان...