مسیر جاری :
نماز کن فیکون روز جمعه چگونه خوانده می شود؟
کالری نان چند غله چقدر است؟
چگونه به خداى نادیده ایمان بیاوریم ؟
خطای آدم تقاص بشر
آشنایی با آداب و رسوم جالب شب یلدا در قزوین
قد و وزن و دور سر نوزاد 9 ماهه
قد و وزن و دور سر نوزاد 12 ماهه
قد و وزن و دور سر نوزاد 11 ماهه
چالش هایی که خانوادهها در تربیت فرزندان نسل زد با آن مواجه هستند
آداب و رسوم جالب شب یلدا در مشهد
نحوه خواندن نماز والدین
داستان امالبنین
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
اختراعات آلبرت انیشتین
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
پیش شماره شهر های استان تهران
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
مهم ترین خواص هویج سیاه
لیست کاملی از خدایان و الهههای یونانی
فقه نبود قال و قيل از بهر کسب جاه و مال
فقه نبود قال و قيل از بهر کسب جاه و مال شاعر : سنايي غزنوي فقه چه بود؟ عقل و جان و دين به سامان داشتن فقه نبود قال و قيل از بهر کسب جاه و مال صد زبان خاموش و گويا همچو ميزان...
خجسته باد بهاري بهار ارسنجان
خجسته باد بهاري بهار ارسنجان شاعر : سنايي غزنوي بر آن ظريف سخي و جواد و راد و جوان خجسته باد بهاري بهار ارسنجان مسخر وي گشتند جمله سرهنگان سپهر قدري کز بخت و دولت فلکي...
چرخ نارد به حکم صدر دوران
چرخ نارد به حکم صدر دوران شاعر : سنايي غزنوي جان نزايد به سعي چار ارکان چرخ نارد به حکم صدر دوران چون محمد تکين بغراخان در زمين از سخا و فضل و هنر بخل در دامن فنا...
جاي نوري تو و ما از تو چو تاريک دلان
جاي نوري تو و ما از تو چو تاريک دلان شاعر : سنايي غزنوي آب گويي تو و ما از تو پر آتش جگران جاي نوري تو و ما از تو چو تاريک دلان مشک ار بوي دهد خشکي نارست در آن ماهت ار...
بنه چوگان ز دست اي دل که گمشد گوي در ميدان
بنه چوگان ز دست اي دل که گمشد گوي در ميدان شاعر : سنايي غزنوي چه خيزد گوي تنهايي زدن در پيش نامردان بنه چوگان ز دست اي دل که گمشد گوي در ميدان که چوگانيست از تقدير و ميدانيست...
اي ز راه لطف و رحمت متصل با عقل و جان
اي ز راه لطف و رحمت متصل با عقل و جان شاعر : سنايي غزنوي وي به عمل و قدر و قدرت برتر از کون و مکان اي ز راه لطف و رحمت متصل با عقل و جان هر کجا قهر تو آيد کيسه بگشايد روان...
گاه آن آمد که با مردان سوي ميدان شويم
گاه آن آمد که با مردان سوي ميدان شويم شاعر : سنايي غزنوي يک ره از ايوان برون آييم و بر کيوان شويم گاه آن آمد که با مردان سوي ميدان شويم خانهپردازيم و سوي خانهي يزدان شويم...
اي خدايي که بجز تو ملکالعرش ندانم
اي خدايي که بجز تو ملکالعرش ندانم شاعر : سنايي غزنوي بجز از نام تو نامي نه برآيد به زبانم اي خدايي که بجز تو ملکالعرش ندانم بجز از گفتن حمدت نبود ورد زبانم بجز از دين...
کجايي اي همه هوشت به سوي طبل و علم
کجايي اي همه هوشت به سوي طبل و علم شاعر : سنايي غزنوي چرا نباري بر رخ ز ديده آب ندم کجايي اي همه هوشت به سوي طبل و علم چرا فروشي دين را به ساز و اسب و درم چرا غرور دهي...
اي به بخشش هزار چون حاتم
اي به بخشش هزار چون حاتم شاعر : سنايي غزنوي اي به کوشش هزار چون رستم اي به بخشش هزار چون حاتم بجهاند کميت چون ادهم مپسند اينکه آن لعين خبيث زو شو چون فسانهي شولم...