0
مسیر جاری :
درد ديوانه و درد مريخي فلسفه ذهن

درد ديوانه و درد مريخي

ممکن است انسان عجيبي وجود داشته باشد که گاهي دقيقاً مثل ما احساس درد مي‌کند، اما درد او علت‌ها و معلول‌هايي کاملاً متفاوت با علت‌ها و معلول‌هاي درد ما دارد. اغلب بريدگي، سوختگي، فشار و مانند آن درد ما...
انواع کارکردگرایی (2) فلسفه ذهن

انواع کارکردگرایی (2)

ادبیات کارکردگرایی (یا آنچه به طور کلی و از نظر من به درستی، ادبیات کارکردگرایی دانسته می‌شود) اختلافات عجیبی را به نمایش می‌گذارد که شگفت‌انگیزترین آنها بر سر رابطه میان کارکردگرایی و فیزیکالیسم
چرا کارکردگرایی و فیزیکالیسم ناسازگارند؟ فلسفه ذهن

چرا کارکردگرایی و فیزیکالیسم ناسازگارند؟

کارکردگرایی و فیزیکالیسم، اگر به صورت ادعاهای این همانی تفسیر شوند، با یکدیگر ناسازگارند. یک ویژگی فیزیکی مثل درد بودن، نمی‌تواند هم با یک ویژگی مرتبه اول و هم با یک ویژگی مرتبه دوم این همان باشد،
کارکردگرايي و هوش مصنوعي فلسفه ذهن

کارکردگرايي و هوش مصنوعي

تقريرهاي اوليه‌ي کارکردگرايي (يعني کارکردگرايي ماشيني) متأثر از نظريه‌ي محاسباتي ذهن و ماشين تورينگ بودند. در اينجا ريشه‌هاي کارکردگرايي ماشيني را بيان مي‌کنيم.
کارکردگرايي و عليت ذهني فلسفه ذهن

کارکردگرايي و عليت ذهني

عليت ذهني از اموري است که هر نظريه‌اي درباره‌ي ذهن بايد آن را تبيين کند. سه سطح از عليت ذهني وجود دارد: عليت فيزيک به ذهن، عليت ذهن به ذهن، عليت ذهن به فيزيک. انکار اولي به ايدئاليسم مي‌انجامد، انکار
اعتراضاتي به کارکردگرايي فلسفه ذهن

اعتراضاتي به کارکردگرايي

يک نظريه‌ي مربوط به ذهن بايد همه‌ي ويژگي‌هاي ذهني را کاملاً تبيين کند. از مهم‌ترين ويژگي‌هاي ذهني، کيفيات ذهني و حيث التفاتي است (نظريه‌هاي مربوط به ذهن بايد عليت ذهني را هم تبيين کنند؛ براي بحث
انواع کارکردگرایی (1) فلسفه ذهن

انواع کارکردگرایی (1)

از لحاظ تاریخی، سه جریان عمده از کارکردگرایی وجود دارد که ممکن است از برخی جهات با هم تداخل داشته باشند.
کارکردگرايي چيست؟ فلسفه ذهن

کارکردگرايي چيست؟

رفتارگرايي، ذهن بودن ذهن را (براي مثال، درد بودن درد را) با «رفتار» يکي مي‌گيرد؛ درد بودن درد با رفتار درد يکي است و در واقع، درد چيزي جز رفتار «فرياد کشيدن»، «آخ گفتن» و ... نيست. طرفداران
معرفي و تاريخچه‌ي کارکردگرايي فلسفه ذهن

معرفي و تاريخچه‌ي کارکردگرايي

بسياري از واژگاني که در زندگي روزمره از آنها استفاده مي‌کنيم، به شيء ثابتي در جهان اشاره نمي‌کنند، بلکه به امور کاملا مختلفي دلالت مي‌کنند که جهت اشتراکشان «نقش علّي» آنهاست. کلمه‌ي «چراغ» را در نظر
مروري بر کتاب «رفتارِ گفتاري» نوشته‌ي بي. اف. اسکينر (2) فلسفه ذهن

مروري بر کتاب «رفتارِ گفتاري» نوشته‌ي بي. اف. اسکينر (2)

مفهوم بنيادي ديگري که از توصيف آزمايش‌هاي فشار دادن ميله گرفته شده است، [مفهوم] تقويت است. اين مفهوم مسائلي را ايجاد مي‌کند که مشابه و حتي جدي‌ترند. در رفتار اندام واره‌ها، «عمليات تقويت به صورت