مسیر جاری :
خوشنویسی در عصر پهلوی
نماز کن فیکون روز جمعه چگونه خوانده می شود؟
کالری نان چند غله چقدر است؟
چگونه به خداى نادیده ایمان بیاوریم ؟
خطای آدم تقاص بشر
آشنایی با آداب و رسوم جالب شب یلدا در قزوین
قد و وزن و دور سر نوزاد 9 ماهه
قد و وزن و دور سر نوزاد 12 ماهه
قد و وزن و دور سر نوزاد 11 ماهه
چالش هایی که خانوادهها در تربیت فرزندان نسل زد با آن مواجه هستند
نحوه خواندن نماز والدین
مهم ترین خواص هویج سیاه
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
اختراعات آلبرت انیشتین
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
داستان امالبنین
لیست کاملی از خدایان و الهههای یونانی
پیش شماره شهر های استان تهران
فن شعر یونان باستان
در دوره یونانیگرایی نثر ادبی جایگاهی برابر با شعر پیدا کرده بود.
عقل در برابر شوق
قبلا در یونان شعر در زمره هنرها به شمار نمیآمد، زیرا تصور بر این بود که بیش از اینکه موضوعی متعلق به قوانین و اصول باشد، موضوعی متعلق به الهام است.
طبیعت در برابر هنر
از میان تمام تقابلها و ثنویتهای زیباشناختی در دوره یونانیگرا، شاید عمیقترین تقابل، تقابلی بود که به شرایط ارزیابی و نقد شعر مربوط میشد.
شعر و زیبایی در تاریخ یونان
مسائل موجود در فن شعر معمولا بر اساس الگویی مورد بحث قرار میگرفت که نئوپتلموس آن را ایجاد کرده بود.
شعر و خطابه در یونان باستان چگونه بود؟
می توان مسائل فن شعر دوران قدیم را در سه عنوان جمع کرد: ارتباط شعر با حقیقت، با خیر و با زیبایی.
شعر و تاریخ یونان باستان
یونانیان رابطه میان فلسفه و شعر را از رابطه میان شعر و تاریخ پیچیدهتر میدیدند، زیرا آنها فلسفه را هم ارز با تمام علم و دانش میدانستند.
زیباشناسی خطابه (Rhetoric) در تاریخ یونان باستان
در یونان دموکراتیک، جایی که هر شهروندی در امور همگانی دارای حق تصمیمگیری بود، همه میخواستند مخاطبانشان را اقناع کرده و اندیشه و فکر خود را به کرسی بنشانند.
رویکرد افلاطون در رابطه با فن خطابه
بر خلاف افلاطون، ارسطو فن خطابه را تقبیح نمیکرد و علیه آن استدلال نمینمود.
انواع خطابه در یونان باستان
آسیاگرایی در روم هر چند محدود و ناقص، ولی از طرف سیسرو تبلیغ میشد، کسی که در اوج قله خطابه رومی و نظریه خطابه قرار داشت.
تحسین اجزای بدن انسان توسط یونانیها
بسگانگی، ویژگی خاص نظریه هنر سیسرو است: او میدانست که در هنر تقریبا اشکال بیشماری وجود دارند که هر کدام در نوع خود قابل تحسیناند.