نگاهي به بعضي از كارهاي زشت قوم لوط ـ عليه السلام ـ از كارهاي زشت قوم لوط گلوله پراني با كمان، و هسته انداختن به يكديگر (و حتي در بعضي موارد شرط بندي مي‎كردند كه هسته به هر كسي خورد با او عمل زشت انجام...

پايان عمر اسماعيل ـ عليه السلام ـ در مكه حضرت اسماعيل با خانواده و فرزندانش در مكه زندگي مي‎كرد، و به عنوان پيامبر و راهنماي مردم مي‎زيست و براي شكوهمند نمودن مراسم حج در هر سال نقش مهم داشت، و در حقيقت...

حس هووگري گاهي به صورتهاي رنج آور در ساره بروز مي‎كرد، او وقتي كه مي‎ديد ابراهيم فرزند نوگلش اسماعيل را در كنار مادرش در آغوش مي‎گيرد و او را مي‎بوسد و نوازش مي‎نمايد، در درون ناراحت مي‎شد و در غم و اندوه...

بزرگترين ايثار ابراهيم و اسماعيل ـ عليه السلام ـ در راه خدا ابراهيم فراز و نشيبهاي سختي را پشت سر گذاشت، و در همه جا و همه وقت، تسليم فرمان خدا بود و در راه او حركت مي‎كرد، همه رنجها را در راه خدا تحمل...

روزي عزرائيل نزد ابراهيم آمد تا جان او را قبض كند، ابراهيم مرگ را دوست نداشت، عزرائيل متوجه خدا شد و عرض كرد: «ابراهيم، مرگ را ناخوش دارد.» خداوند به عزرائيل وحي كرد: «ابراهيم را آزاد بگذار چرا كه دوست...

اهميت پوشش زن در سيرة ابراهيم ـ عليه السلام ـ ابراهيم در مسير هجرت همراه ساره و لوط ـ عليه السلام ـ عبور مي‎كردند، ابراهيم ـ عليه السلام ـ براي حفظ ناموس خود ساره از نگاه چشم‎هاي گنهكار، صندوقي ساخته...

در مدّتي كه ابراهيم در سرزمين بابل بود، جمعي،‌ از جمله حضرت لوط ـ عليه السلام ـ و ساره به او ايمان آوردند، او با «ساره» ازدواج كرد، از طرف پدر ساره، زمين‎هاي مزروعي و گوسفندهاي بسيار، به ساره رسيده بود،...

نمرود هم چنان با مركب سلطنت و غرور، تاخت و تاز مي‎كرد، و به شيوه‎هاي طاغوتي خود ادامه مي‎داد، خداوند براي آخرين بار حجّت را بر او تمام كرد، تا اگر باز بر خيره سري خود ادامه دهد، با ناتوانترين موجوداتش...

به فرمان نمرود، ابراهيم را زنداني نمودند، از هر سو اعلام شد كه مردم هيزم جمع كنند، و يك گودال و فضاي وسيعي را در نظر گرفتند، بت پرستان گروه گروه هيزم مي‎آوردند و در آن جا مي‎ريختند. گر چه يك بار هيزم...

تولّد ابراهيم در درون غار، و سيزده سال زندگي مخفي او شب و روز هم چنان مي‎گذشت، هفته‎ها و ماهها به دنبال هم گذر مي‎كرد،‌و به همين ترتيب ولادت ابراهيم ـ عليه السلام ـ نزديك مي‎شد، مادر قوي دل و شجاع ابراهيم...