مدیریت در اسلام ویژگی‌های خاصی دارد. ویژگی‌های مدیریت در اسلام با ویژگی‌های سایر مکاتب مدیریتی متفاوت است.

در مدیریت اسلامی برای آنکه نیروهای زیر مجموعه را به اطاعت بکشانیم باید بصیرت دهی مناسب، با توجه به نوع مسئولیت آنها، داشته باشیم.

منشأ اختیار و قدرت، از دید قرآن، به خداوند منتهی می شود و مشروعیت هر قدرتی از این ناحیه تأمین می شود. او حق طاعت و مولویت دارد؛ زیرا خالق، مالک و مدیر است.

برخورد با کودکی نابالغ است، که حضرت خضراو را به قتل می رساند و موسی شدیدا اعتراض می کند، با تذکر سخت حضرت خضرموسی شرط می کند سکوت کند و اگر دوباره اعتراض کرد حضرت خضر او را ترک کند.

اصل وحدت و هماهنگی تا حدی اهمیت دارد که بتوان حقوق حکومتی و اجتماعی را فدای این اصل کرد و در چارچوب نظام با حکومت هماهنگی نشان داد.

اعتراض ابوذر به زمامداران زمان خود، به خاطر آن بوده که آنها بیت المال را حیف و میل می کردند و در راه‌های غیر شرعی به مصرف می رساندند و تمام آن را به خود اختصاص می دادند

اعتقاد به معاد باعث می شود که تحمل مشکلات و دشواریهای زندگی برای مؤمن آسان و تلخیها به شوق ثواب الهی قابل تحمل گردد.

مدیریت الهی در دل بحرانها، نیازمند آن است که از حیث روحی محکم و مستقر باشد تا بتواند تصمیمات صحیح را در حوزه مدیریت اتخاذ کند و بر اساس مبانی و ضوابط عمل کند.

یکی از اصول مهم در قرآن اصل عدم تقدم بر خداوند و پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم است. این اصل به عنوان شاخص فراگیر و اولین اصل، برعدم تقدم بر خداوند و پیامبر تاکید می کند.

کرامت، به معنای خارق العادگی و اصطلاحا بعد کاریزماتیک امام در وظایف و اصول مدیریت سخن به میان می آید. کرامت در اینجا به معنای ویژگیهای عالی، نافذ و منحصر به فرد است