مسیر جاری :
نحوه خواندن نماز والدین
محل ولادت امام علی علیه السلام کجاست؟
داستان های کوتاه از پیامبر اکرم (ص)
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
مهم ترین خواص هویج سیاه
چهار زن برگزیده عالم
پیش شماره شهر های استان تهران
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
پیش شماره شهر های استان گیلان
توی آغوش تو
من رو تو آغوشت بگیر خدا می خوام بخوابم آخه تو تنها کسی بودی که دادی جوابم
من رو تو آغوشت بگیر ، می خوام برات بخونم روی زمین چه قدر بده ، می خوام پیشت بمونم
کی گفته باید بشکنم تا دستم رو بگیری...
به تو مدیونم
واسه این که از تو دورم ، به تو مدیونم واسه کشتن غرورم ، به تو مدیونم تو که حرمتو شکستی ، پای عهدت ننشستی
گرچه بازم تو نیازم ، لحظه هامو بد می بازم ، به تو مدیونم واسه این چشای خیسم ، به تو مدیونم این...
بشکن
بازم من تک و تنها ، میون غم ها روی این صندلی رفتم تو فکر فردا تو رو به رومی ، یه قصه ی تازه نگاه می کنی و به خودت می گی می بازه می خندی زوری اما تو خیلی دوری
تو خیالت یه نقشه که چطور ، چه جوری بری تو...
عطر شقایق
دلم گرفته امشب در خلوت شبانه هوای گریه دارم در سوگ این ترانه
از درد خسته باشم تا كی صبور یاشم در آرزوی وصلت جان است و دل روانه
بر عاشقان نظركن ای منتهای خوبی از روی نازنینت دل را تو كن نشانه
ای دل اگر عاشقی
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش بر در دل روز و شب منتظر یار باش دلبر تو جاودان بر در دل حاضر است روزن دل برگشا حاضر و هشيار باش
نيست کس آگه که يار کی بنمايد جمال ليک تو باری به نقد ساخته ی کار باش...
بوی گل ريحانه
وقتى دل سودائى مى رفت به بستانها بى خويشتنم كردى بوى گل و ريحانها بوى گل و ريحانها
وقتى دل سودائى مى رفت به بستانها بى خويشتنم كردى بوى گل و ريحانها بوى گل و ريحانها
گه نهره زدى بلبل گه جامه دريدى...
هوای تو
مي روم و نمي رود از سر من هواي تو هواي تو.... داده فلك سزاي من تا چه بود سزاي تو
سزاي تو..... مي روم و نمي رود نام تو از زبان من ده كه نمي پرسي از كسي نام من و نشان من
مبتلا
هم زباني نه هم نوايي تا بگويم من زعشقت حكايتي نه مهرباني نه چاره سازي تا كنم از سوز پنهان شكايتي
شكايتي.... نواي مني بي نواي تو ام بلاي مني مبتلا ي تو ام سرود مني چنگ عود مني وجود مني تار و پود مني
شَاهد افلاکی
چون زلف تو ام جانا در عین پریشانی چون باد سحرگاهی در بی سرو سامانی من خاکم و من گردم
من اشکم و من دردم تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی تو عشقی و تو جاااانی
داغ تنهایی
آنقدر با آتش دل ، ساختم تا سوختم بي تو اي آرام جان ، يا ساختم يا سوختم سرد مهري بين ، كه كس بر آتشم آبي نزد
گرچه همچون برق از گرمي سرا پا سوختم آنقدر با آتش دل ، ساختم تا سوختم بي تو اي آرام...