مسیر جاری :
پنج گوهر درخشان میراث فاطمی
لیفت سینه: جراحی جوانسازی و رفع افتادگی سینهها برای ظاهری جذاب
ترفند افزایش سرعت اینترنت تا 100 برابر
رزرو هتل پارس شیراز برای سفر خانوادگی
هتل بینالمللی کیش یا پارمیدا مشهد: مقایسه اقامت در دونقطه متفاوت
قیمت ایمپلنت کامل فک بالا و پایین
چطور بلیط های چارتر لحظه آخری را با بهترین قیمت پیدا کنیم؟
گیتار بیس یا گیتار الکتریک؛ یادگیری کدامیک آسانتر است؟
آشنایی با مشکلات و تعمیر سایبان برقی
تأثیر استفاده از کفش مناسب بر پیشگیری از آسیبهای اسکلتی
چهار زن برگزیده عالم
نحوه خواندن نماز والدین
داستان انار خواستن حضرت زهرا(س) از امام علی(ع)
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
لیست کاملی از خدایان و الهههای یونانی
پیش شماره شهر های استان تهران
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
خرمای شیرین...
رسول با چوب روی دیوار خط کشید و دوباره زیر لب خط ها را شمرد:
- «شد 15روز. پس چرا نیامد؟ نکنه چاخان کردی؟»
دیلو، دستش را روی سینه اش گذاشت و برافروخته گفت: « آقام خودش گفت همین روزها می آید. تازه...
تخممرغ ها پشت در بود
مامان در مرغ دانی را که باز کرد، همه چیز را فهمید. فکر نمی کردم به این زودی ها از ماجرا سر دربیاورد. خودم را دلداری می دادم که آخرش می فهمید. حالا امروز نه، فردا. اصلا تقصیر من نبود، تقصیر مرادی بود...
دو خط آب...
صدای میرزا بریده بریده می آمد بالا. عباس سرش را توی چاه کرد و طناب را بالا کشید. بعد دلو را خالی کرد روی زمین و گفت: «میرزا پیر شده، دیگه آدم چاه نیست. اگه اون پایین خفه بشه، تو جرات داری بری پایین یا...
روزی که حال زمین بد شد
آن روز صبح وقتی زمین چشم هایش را باز کرد، دید نمی تواند خوب نفس بکشد و نمی تواند با چشم هایش اطرافش را خوب ببیند. هرچه چشم هایش را مالید، هرچه نفس عمیق کشید، دید نه که نه؛ هیچچیز تغییر نکرد.
می خواهم معلم باشم
روز معلم که می رسد هدیه ی کوچکی آماده می کنی، با وسواس خاصی آن را تزیین می کنی و دلت می خواهد هرچه زودتر آن را به معلمت هدیه کنی و آن زمان که هدیه را از دستت می گیرد چشمانش را با دقت برانداز کنی.
با خواندن، سفر آغاز میشود
تا به حال فکر کرده بودید که حل کردن مسایل ریاضی میتواند درمان کننده باشد؟ درمان کنندهی چه؟ درمان کنندهی افسردگی.
وای... باز هم خانه تکانی!
با نزدیک شدن سال نو، رسم باستانی و پدردربیارِ خانه تکانی نیز انجام می شود. عدم همکاری همه جانبه ی فرزندان در اجرای این رسم باعث شده است تا اَنگ هایی مثل: تنبل بودن، از زیر کار دررو بودن و نسبت به...
من به یاد تو بهار می شوم
تو قلبهای مُرده را
همیشه زنده می کنی
و خانه ی دلِ مرا
پُر از پرنده می کنی
مهمان پذیر
اخم تو مثل آلوچه ترش است
خندههایت ولی هندوانه
صبح سُر میخوری در خیابان
عصر قِل میخوری سمت خانه
من تو را ندیدهام ولی
من اگرچه هیچوقت
چهرهی تو را ندیدهام
لحظههای من
پر است از صدای تو