مسیر جاری :
بررسی هدف زندگی و شادی از دیدگاه اشو (1)
شادمانی، جایگاه مهمی در اندیشههای باگوان اشو دارد. هدف زندگی از نظر اشو شادمانه زیستن، خندان بودن، قهقهه زدن و جشن و پایکوبی است. او معتقد است انسان غمگین موجودی مطلوب نیست و قداست همیشه از آنِ مردانِ...
عشق زمینی اشو یا عشق آسمانی؟
عشق از نظر اشو، شوق وافر درونی است برای یکی بودن با کل. او میپندارد اگر درختی را از خاک بیرون بیاوریم و آن را از ریشه بکنیم، درخت، شوق عظیمی برای بازگشت به خاک و ریشهی خود دارد و اگر باز نگردد میمیرد....
اشو و مبارزه با نفس
دیدگاه اشو دربارهی نفس آدمی و مبارزه با آن بیشتر تحت تأثیر عرفان و تصوف اسلامی است. او میگوید که در انسانها چیزی وجود دارد که از سوی صوفیان به «نفس» تعبیر شده است.
مراقبه از دیدگاه اشو
آنچه که به عنوان مراقبه در آموزههای یوگا مطرح است با مراقبهی صوفیان تفاوت دارد. در آموزههای یوگا، مراقبه یکی از هشت اصل و قاعدهی سلوک شمرده میشود و آن در حقیقت یک حالت محو و بیحسی و مقدمهای وصول...
اشو و صوفیگری
یکی از منابعی که اشو از آن بهره برده است، تصوف اسلامی است. او در برخی از سخنان خود که اکنون به صورت کتاب منتشر شده است، محور بحث را براساس اندیشههای صوفیانه قرار داده است.
عشق و سکس در نگاه اشو
یکی از مهمترین آموزههای اشو، عشق است. او در بسیاری از سخنانش دربارهی عشق سخن گفته و بسیاری از نامههایی را که در عالم خیال یا بیداری و هوشیاری برای انسانها نوشته به نام عشق بوده است.
نفی ذهن در تعالیم اشو
اشو تلاش میکند تا با استفاده از تعالیم یوگا و تانترا به افکار و آموزههای خود، قوت و معنای عمیقتری ببخشد. طبق این تعالیم بزرگترین مانعی که یک یوگی را در نفسکشی و دروننگری و انهدام امواج ذهنی تهدید...
اشو و ادعای مخالفت ادیان با لذت و شادی
در آیین خانوادگی اشو، یعنی آیین جین، پرهیز از تمایلات نفسانی و جسمانی و تجرد از دلبستگیهای دنیوی و بینیاز بودن از مال دنیا دو اصل از اصول پرهیزکاری و رفتار درست شمرده میشود. بر همین اساس، اشو
ادیان و نفی آزادی از دیدگاه اشو
یکی از انتقادهای اشو از ادیان آن است که ادیان، مردم را سرکوب کرده و آزادی آنها را گرفتهاند و علت این کار ادیان آن است که میخواهند مردم را کنترل کرده و در جهت منافع خود از آنها استفاده کنند. اشو میگوید:
اشو و نفی ادیان
دینِ خانوادگی اشو، مذهب «جین» بود. پدربزرگ مادری به طور کامل به این آیین وابسته بود اما مادربزرگ چندان اعتنایی بدان نداشت و میتوان گفت که او به هیچ دینی اعتقاد نداشت. اشو تا هفت سالگی با پدربزرگ و