مسیر جاری :
تسکین کمیک
تسکین کمیک به صحنههای کمیکی گفته میشود که قبل یا بعد از لحظههای اوج تراژدی گنجانده میشود. این صحنهها با ایجاد تقابل، ضمن این که عناصر تراژیک را برجسته میکند، از فشارهای سنگین عاطفی خواننده یا تماشاگر...
تزریق
تزریق از ریشهی عربی زرق به معنی ریا، دروغ و نفاق، دروغ بستن بر کسی و یا آمیختن شیر با آب ساخته شده است. در اصطلاح ادبی تزریق به نوعی شعر مهمل گفته میشود که در دوره صفویه در ایران رواج داشت. برخی از...
تراژدی کمدی
تراژدی کمدی نوعی درام مربوط به دورهی الیزابت و عصر شاه جیمز است. در اروپا از اوایل قرن هجدهم رواج تراژدی کمدی کاهش یافت و از آن به بعد فقط برخی از ویژگیهای آن را در ملودرامهای قرن 18 و 19 میتوان یافت.
مواردی از بذلهگوییهای عبّاس فرات
یک شب در جلسهی انجمن فکاهی توفیق، بروبچهها خیلی سربه سر فرات میگذاشتند. تا این که بحث کشیده شد به رودخانهی فرات. نوری، نویسندهی قدیمی توفیق گفت: «اطراف فرات همیشه پر از کثافت است». فرات بلافاصله (در...
پارادوکس در رمان مرحوم ماتیا پاسکال
رمان مرحوم ماتیا پاسکال اثر لوییچی پیرآندللو، اثر طنز معروفی است که اساس آن بر حالتها و ذهنیت پارادوکسیکال شخصیت اصلی داستان شکل گرفته است. در پارادوکس های حاکم بر این رمان، انسان به یاد تعبیر سارتر از...
بقالبازی
بقالبازی نوعی کمدی سنتی ایرانی بود که برای اجرا، متن از پیش تعیین شدهای نداشت و بداههپردازی از مهمترین مشخصههای آن بود. دو شخصیت اصلی این نوع نمایش، بقالی خسیس و پولدار و نوکری تنبل و زیرک به نام...
بازشناخت
بازشناخت، اصطلاحی ادبی است که اولینبار در ارسطو در کتاب بوطیقای شعر در تبیین طرح داستان تراژدی یا کمدی بیان کرد. معادل یونانی بازشناخت، anagnorisis و معادل انگلیسی آن recognition است.
ادبیات جحوری
به آن دسته از تألیفاتی گفته میشود که از جنبههایی متفاوت به بررسی شخصیت جُحا پرداختهاند. جوحا شخصیتی افسانهای و مشهور فرهنگ غربی است که در سدههای بعدی با شخصیت دیگری یعنی ملانصرالدین ادغام شده است....
احمدا
در اصطلاح ادبی، احمدا شعرهای طنزآمیز قافیهدار متوسطی است که زبانی ساده، شیرین و مردمپسند دارد. در دوران صفویه و قاجاریه هدف از سرودن شعرهای احمدا بیشتر تفریح و وقتگذرانی بود. در دوران مشروطیت این نوع...
طنزپردازی در آستانه ی مشروطیت
در ایران شیخ عطار (627-540)، سنایی غزنوی (535-473) و عبید زاکانی (772 وفات) از پیشکسوتان طنز محسوب می شوند. در ادب فارسی گاهی هجو و طنز و هزل مترادف هستند. سنایی در بیت زیر «هجا» را معادل طنز می گیرد: