مسیر جاری :
صحنه تاریخ
آن چیزی که در مارکس وجود داشت و مرا بسیار شگفت زده کرد، شرکت پُرشور و اشتیاق او در مسائل سیاسی بود، و این کار با روش عینیِ آرامی که به پیروانش توصیه می کرد در تضاد بود.
در جستجوی انسان تاریخی
فلسفه، این حقیقت را به هیچ رو کتمان نمی کند که آیین آن، همانا آیین پرومته است: «در یک کلام، من از تمامی خدایان نفرت دارم.» این است ابزار و وسیله ی فلسفه در برابر همه ی خدایان آسمانی و خاکی که خودآگاهی...
فلسفه تاریخ ازدیدگاه ابن خلدون
تاریخ قبل از ابن خلدون؛ نوعی از ادبیات بود، چیزی از قبیل حکایت و داستان و سرگذشت پادشاهان و عجایب و غرایب و بیشتر و غرایب و بیشتر اوهام و خرافات و هرگز به عنوان علمی که اصول و روش داشته باشد، نبوده است.
کارنامه تاریخ
نمی دانم آناتول فرانس این حکایت را از کجا آورده است که وقتی یک تن از پادشاهان پارس از خردمندان دربار خویش درخواست تا برای وی یک دوره تاریخ جهانی بنویسند که در آن هیچ چیز از قلم نیفتد. بیست سال بعد که اینان
ترقی انسان در تاریخ
در دوران روشنگری قرن هجدهم فکر ترقی در حقیقت یگانه ایمان و امید اکثر حکماء اروپا بود. با اینهمه این اندیشه هیچ جا روشن تر و جالب تر از یک رساله کندورسه(2) (94-1743) مجال بیان نیافت. رساله کندورسه در واقع...
مورخ و ارزیابی
در تاریخ چون تکیه همه بر اسناد و شهادت هاست، مورخ ناچار می بایست به انواع مدارک که در «پرونده» دارد -اسناد کتبی، برگه ها و مآخذ اطلاعات غیر مستقیم- استناد کند و استشهاد. این کار البته در صورتی حاصل درست...
چگونگی نقد متون
نقد متن قدم دیگری است که بی آن نمی توان دانست اصل عبارت و کلام راوی یا شاهدی که گفته او به عنوان گواهی و سند ممکن است مورد استفاده مورخ واقع شود چیست؟ مشکل البته منحصر به موردی که سروکار مورخ با نسخه های
مورخ و مدارک پیش رو
در کار تاریخ، شناخت روش و هدف اهمیت خاص دارد. در حقیقت علم فقط از وقتی توانسته است پیشرفت واقعی حاصل کند که دریافته است در سیر خویش چگونه و از کجا باید قدم بردارد و آن هدف که در پیش دارد چیست؟ تاریخ بی
تاریخ و شناخت
این نکته که آیا تاریخ علم هست یا نه اکنون دیگر مسأله ی کهنه است. با اینهمه، حتی کسانی که تاریخ را علم می دانند - و حیثیت آن را بعنوان علم در خور تردید نمی شمارند - باز بهیچوجه قطعیت موضوع آن را با آنچه...
تصادف در تاریخ
در هر حال سکه یی که بر یک روی آن نقش اتفاق و تصادف هست بر روی دیگرش نقش معجزه است و خرق عادت. این هر دو در واقع توجیه گونه یی است برای آنگونه موارد که در آنها رشته علت و معلولی مفقودست یا نامرئی. البته