مسیر جاری :
جهان های فراموش شده ( 2)
دوباره خواهم گفت: پس می بالد تا که یک جای چند را بگیرد: و باز می پراکند تا چندین شود به جای یکی.
دوگانه است زایش فانیان و دوگانه است مرگشان.
جهان های فراموش شده (1)
استراسبورگ، سال 1992: آلن مارتین غرق کار با تکه پاره های پاپیروسی باستانی است که روی آن چیزهایی به یونانی نوشته شده است. او پس از ماه ها ور رفتن بی حاصل بالاخره راهی برای جور کردن قسمتی از این پازل پیدا...
«قدیم ترین سیستم - برنامه ی ایدئالیسم آلمانی» (1796)
فلسفه ی اخلاق. کل متافیزیک در آینده تحت اخلاقیات قرار خواهد گرفت - اخلاقیاتی که کانت با آن دو اصل موضوع عملی اش تنها نمونه ای از آن به دست داد و هیچ چیزی را به انتها نبرد. این فلسفه ی اخلاق چیزی نخواهد...
جرئت دانستن
خوشایند است آینده ای را به تصور در آوریم که این «شکاف تحلیلی - قاره ای» که ملال آور شده است چنان دیده شود که گویی یک گسست موقتی نامیمون در رشته ی ارتباط بوده است آینده ای که در آن سلرز و هابرماس، دیویدسون...
علم زدگی در برابر وهم زدگی
همان طور که در فصل چهارم گفتم، این واقعیت که بخش عمده ی فلسفه در سنت قاره ای واکنشی بوده است به احساس بحران در جهان مدرن، و کوشش برای ایجاد یک آگاهی انتقادی از زمان حاضر با قصد رهایی بخشی، در واقع تا
تأمل در نمونه ای از سوء تفاهم
بهترین راه فهمیدن سوء تفاهم میان دو سنت فلسفی مخالف، فهم آن بر اساس الگوی «دو فرهنگ» است. طبق این الگو، فلسفه ی تحلیلی و فلسفه ی قاره ای را می توان جلوه و بیان دو شیوه ی اندیشیدن مخالف، و در واقع متضاد،...
چگونه به نیهیلیسم پاسخ دهیم؟
کانت مسئله ای را برای میراث داران ایدئالیست، رمانتیک، و حتی مارکسیست اش در سنت قاره ای به ارث گذاشت، مسئله ای که خود کانت در نقد قوه ی حکم با آن در افتاده بود و در ضمن در کانون نقد یا کوبی بر کانت و فیشته...
آیا فلسفه می تواند جهان را تغییر دهد؟
ریچارد رورتی یکی از معدود فیلسوفان انگلیسی زبان است که شجاعانه و بی آن که گرفتار تناقض شود، کوشیده است خط فارق میان فلسفه ی تحلیلی و فلسفه ی قاره ای را محو کند، بدین ترتیب که ...
دو فرهنگ در فلسفه
آدم لازم نیست نابغه باشد تا بفهمد تمیز گذاشتن میان فلسفه تحلیلی و فلسفه ی قاره ای با مشکلات بسیار جدی رو به روست. فلسفه ی قاره ای سلسله بسیار التقاطی و پراکنده ای از جریان های فکری است که بسیار دشوار می...
سرچشمه های فلسفه ی قاره ای
فکر نوشتن تاریخ فلسفه ای به صورت سیستماتیک و استدلال در سنت قاره ای از زمان هگل و نوشتن پدیدار شناسی روح در 1807 شیوه ای رایج بوده است. همین روی کرد را می توان در آثار امروزی هم، مثلاً در شناخت و علایق