مسیر جاری :
تسلسل
تسلسل، اصطلاحی فلسفی، ترتب غیر متناهی علتها و معلولها را تسلسل گویند. تسلسل بر چند نوع است: الف) تسلسل یقفی، که در امور اعتباری است و برحسب اعتباری که شخص اعتبار کننده در نظر میگیرد، میتواند تداوم یابد....
تساوی
تساوی، در لغت به معنی برابری و همانندی دو چیز با یکدیگر است. در اصطلاح اهل منطق، تساوی، یکی از نسبتهای چهارگانه (= نِسَبِ اربعه) بین دو کلی است (در برابر «تباین») و آن چنان است که هر یک از دو کلی بر تمام...
تزئینات
تزیینات، جمع تزیین، و تزیین، مصدر باب تفعیل است و در لغت معنی آراستن و زینت کردن میدهد. در اصطلاح اهل منطق، مراد از تزیینات، توابع خطابه، یا توابع باب خطابه است و آن عبارت از اموری است که از ذات سخن
ترکیب مفصّل
ترکیب مفصَّل، یا مغالطه به اشتراک قسمت: گونهای از گونههای مغالطه، یا قسمتی از شگردهای سفسطه در حوزهی الفاظ. و آن چنان است که دو حکم مختلف - که علیالقاعده باید در دو قضیه و ضمن دو جمله بیان گردد - به...
تداخل
تداخل، مصدر باب تفاعل و در لغت در یکدیگر داخل شدن و درهم شدن و یکی شدن معنی میدهد. تداخل هم اصطلاحی است منطقی و هم اصطلاحی است فلسفی. بنابراین هم معنایی منطقی دارد، هم معنایی فلسفی.
تحليل
تحليل، در لغت به معناي تجزيه کردن به اجزاء و از هم گشادن چيزي است. در اصطلاح دانش منطق، تحليل، در برابر تقسيم قرار دارد و همانند تقسيم يکي از انحاء تعليميه (= تقسيم، تحليل، تحديد، اقامهي برهان) به شمار...
تجدد امثال
تَجَدُّد اَمثال، یعنی نو شدن مثلها و مانندها. بدین معنی که چیزی از میان برود و همانند آن در وجود آید. در اصطلاح کلام، عرفان و فلسفه، مراد از تجدّد امثال، یا تبدل امثال عبارت از این معناست که اعراض یا...
تبکیت
تبکیت، در لغت به معنی درشتی کردن، سرزنش کردن، خاموش کردن و زبان بند کردن است و در اصطلاح به معنی غلبه کردن بر کسی است به حجت و دلیل. اهل منطق تبکیت را استدلالی میدانند که به قصد رد و ابطال عقیدهای یا...
رجبعلی تبریزی
تبریزی، رجبعلی (م 1080 ق) متخلص به واحد، فیلسوف، عارف و شاعر ایرانی. از زادگاهش به اصفهان کوچید و در آنجا به تربیت شاگردان پرداخت. وی در حکمت و منطق از استادان روزگار خویش بود و نزد شاه عباس دوم صفوی
تباین
تباین، در لغت به معنی جدایی و اختلاف است. در دانش منطق تباین هم اصطلاحی است در حوزهی تصورات، و هم اصطلاحی است در حوزهی تصدیقات (= قضایا).