مسیر جاری :
چرا کنشگران اجتماعی، خودنمایی میکنند؟
واژه «خودنمایی» در زبان فارسی، به سرعت ما را به سوی یک بار و پیش داوری ارزشی منفی میکشاند که با تعداد زیادی از واژگان، مفاهیم و کنشهای اجتماعی در جامعه کنونیمان و همچنین با پیشینهای طولانی در
سلسله مراتبی شدن جامعه با فرهنگ
انسانها، ذاتاً و خارج از اراده خود از لحاظ بیولوژیک با یکدیگر نابرابرند، ولی فرهنگ میتواند با سازوکارهای بیشمار خود، از جمله با دخالتهای بیولوژیک و ابزاری خود، این نابرابریها را تشدید یا کاهش دهد؛...
فرهنگ و جنون
فهرست هنرمندان بزرگی که در مرزهای «جنون» قرار داده شدهاند و یا در طبقهبندیهای متعارف عمومی و یا تخصصی به شکلی روشن درون آن قرار گرفتهاند، فهرستی طولانی و درخشان است: از وان گوگ تا آنتون
درمان واپسماندگی فرهنگی
آنچه واپسماندگی فرهنگی نامیده میشود و گاه در اصطلاحی رایجتر ولی غیر علمیتر «عقبماندگی» فرهنگی نامیده میشود، امروزه در هیچ یک از این دو واژه مورد تأیید فرهنگشناسان نیست. نخست تلاش کنیم این دو
آیا تکثر فرهنگی ممکن و مثبت است؟
در واقع مسئله مهاجرت، سوای پیشینه باستانی آن (از جمله در یونان و رم باستان)، به مثابه فرایندی دائم در تاریخ جوامع انسانی وجود داشته و دارد. انسانها دائما برای به دست آوردن موقعیتهای بهتر معیشتی و رسیدن...
نظام دانشگاهی و فرهنگ
دانشگاهها در مفهوم کنونی خود، نهادهایی نسبتاً جدید به حساب میآیند که عمر آنها همچون نظام آموزش عمومی، چندان از تأسیس دولتهای ملی فراتر نمیرود، هر چند پیشینه تاریخی آنها به گذشتههای بسیار دور میرسد...
تاریخ چه تأثیری بر آینده فرهنگ دارد؟
گذار دولتهای موسوم به «سلطنتهای مطلقه» به دولتهای ملی در اروپا، عمدتاً از اواخر قرن هجدهم تا اواخر قرن نوزدهم انجام گرفت (آندرسون، 1978)؛ در حالی که این روند در امریکای شمالی در همین دوره،
زبان چه نقشی در نوسازی فرهنگی دارد؟
زبان انسانی، شگفتانگیزترین و شاید بدون اغراق بتوان گفت ارزشنمدترین ابداع فرهنگی انسان در طول حیات 4 میلیون ساله این گونه بوده است (فکوهی، 1390: 88- 80). زمانی که در نیمه قرن بیستم کلود لوی
انسجام فرهنگی چیست؟
تعریف فرهنگ، همواره یکی از مشکلات اساسی در حوزه انسانشناسی به شمار میآمده است. در اواخر قرن نوزدهم ادوارد برنت تایلر، (1) تعریفی از فرهنگ ارائه داد که همه باورها و رفتارها و به عبارتی همه اشکال
آیا فرهنگ ایرانی «استبدادپرور است؟
بیش از دو هزار سال پیش، ارسطو، فیلسوف برجسته یونانی، «استبداد» را بر اساس یک پارادیم سیاسی، «هنری ایرانی» میدانست و بردگی را بر اساسی پارادیمی بیولوژیک، «امری طبیعی»؛ چنان که میگفت: «پس