مسیر جاری :
فرهنگ غنی و فرهنگ فقیر
سالهای سال یکی از مباحثی که در علوم اجتماعی پس از انتشار کتاب فرزندان سانچز اسکار لوئیس، مفهوم «فرهنگِ فقر» بود (لوئیس، 1387). آنچه لوئیس در این کتاب با روش خاص خود بیان کرده بود و مورد
فرهنگ و فرایند تصمیمگیری
زمانی که از تصمیمگیری سخن میگوییم، چه در سطح یک واحد کوچک اجتماعی (همچون خانواده) باشد و چه در بزرگترین واحدها، مانند سازمانهای بینالمللی یا سطوح ملی و کشوری، عموماً با یک فرایند مدیریتی
تقلید فرهنگی
این پرسش را به صورتی دیگر در یکی از نوشتههای پیشین در مورد اصالت فرهنگی به بحث گذاشته بودیم و اینجا به آن باز میگردیم. نخست باید بگوییم که نه تنها فرهنگها از یکدیگر تقلید میکنند، بلکه اصولاً نمیتوانند...
فرهنگ و بیماری
پیش از این در همین ستون، در باره جامعهشناسی بدن بحث کردیم و گفتیم که علوم اجتماعی جدید، سنتی را که در اواخر قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم از جمله در شخصیتهای همچون زیمل، دورکیم، موس و هرتز وجود
کاربرد فرهنگ در حوزه تبلیغات
از ابتدای به وجود آمدن رشتههای مختلف علوم اجتماعی و به ویژه جامعهشناسی و انسانشناسی یک بحث اساسی به وجود آمد که خود را به صورت یک پرسش مهم در برابر کنشگران حرفهای این علوم قرار داد: اینکه علوم
آینده نظامهای علمی بین رشتهای در حوزه فرهنگ
یکی از مسائلی که پس از جنگ جهانی دوم در حوزه علوم اجتماعی و انسانی و همگان با حوزههای علوم طبیعی مطرح شد، ظهور رشتههای «بینرشتهای» بود. اساس این فکر در آن بود که موقعیتهای مدرن امکان
سرمایه فرهنگی و کاهش تنشهای اجتماعی
زمانی که در سالهای میان دو جنگ جهانی، یعنی در فاصله 1940- 1920، یکی از بیرحمانهترین و سطحیگرایانهترین ایدئولوژیهای سیاسی در تاریخ انسان یعنی فاشیسم، در حوزه زبان آلمانی ظاهر شد و پس از
اهمیت نوشتار و گفتار در رشد فرهنگی
مطالعات زبانشناسی، باستانشناسی و انسانشناسی در سالهای اخیر پیشرفتهای بسیار زیادی کردهاند و توانستهاند با گروهی دیگر از مطالعات در حوزههای بیرون از حوزه علوم انسانی به ویژه پژوهشهای کردارشناسی...
تجربه بیولوژیک و انباشت سرمایه فرهنگی
تجربه بیولوژیک را باید شکل خاصی از رابطه انسان با جهان تلقی کرد که در آن کنشگر یا گروه اجتماعی از طریق دستگاه حسی خود (حسهای پنجگانه)، از طریق سیستم بیولوژیک (ریتسولانی، زینیگالیا، 1389) و از
فرهنگهای بومی و جهانی شدن
جهانی شدن به روایتی که در مکتب تاریخشناسی آنال و به ویژه به وسیله فرنان برودل (1372)، تشریح شده است، فرایندی طولانی مدت است که از قرن پانزدهم آغاز میشود و نزدیک به چهار قرن به طول میکشد.