مسیر جاری :
رابطه نظام ارزشی و فرهنگ
نظام ارزشی در هر جامعهای به مجموعهای از فرایندهای رفتاری و ذهنی، الگوها و روشها، شیوههای گفتاری و فنون بدنی اطلاق میشود که در چهار چوبها و موقعیتهایی از پیش تعریف شده، پذیرفته میشوند. این
چرا انسانها بیرحم هستند؟
یکی از پرسشهای اساسی که از سالها پیش مورد تأکید و پژوهش کردارشناسان جانوری و گروهی از انسانشناسان است، به دست آوردن مرزهایی است که بتوان بر اساس آنها میان انسانها و جانوران تفکیک قائل شد. تا
انفعال اجتماعی چیست؟
نظریهپردازان اجتماعی عموماً در دو شاخه مختلف از وضعیت «متعارف» اجتماعی دفاع کردهاند: گروهی که عمدتاً شامل کارکردگرایان میشدهاند، وضعیت متعارف را در وجود «تعادل» اجتماعی و کارکرد جوامع
آیا سلسله مراتب اجتماعی ضروری است؟
لویی دومون (1911- 1998)، انسانشناس فرانسوی در سال 1966 کتاب معروف خود انسان سلسله مراتبی (دومون، 1966) را منتشر کرد و در آن به تشریح و تحلیل نظام سلسله مراتبی هندوستان پرداخت. تا پیش از
آینده نظامهای شناختی چیست؟
تا قرن نوزدهم و در دورانی طولانی، کلیسای کاتولیک در اروپا و دیگر نظامهای دینی در اغلب پهنههای تمدنی، نظام هنجارمند شناخت را تقریباً به صورت انحصاری در دست خود داشتند. بدین معنا که اگر شناخت را
آیا حافظه فرهنگی جمعی وجود دارد؟
رابطه میان فردیت بیولوژیک و جماعت فرهنگی، همواره از مهمترین مباحث مطرح در حوزه فرهنگشناسی بوده است. همانگونه که پیشتر نیز در همین ستون عنوان کردهایم، آنچه بدون شک و تردید باید پذیرفت، وجود
جوایز فرهنگی به چه کاری میآیند؟
اهدای جوایز فرهنگی، درمعنای عام واژه فرهنگ، در همه زمینهها از حوزه علمی گرفته تا حوزههای هنری، در همه کشورها و نظامهای سایسی رایج است. بررسی هر یک از این جوایز و نظام فکری و دلایلی که به ایجاد
پیشرفت فرهنگی و آموزش زبانهای محلی
رابطه چالشبرانگیز میان زبانهای محلی یا قومی از یک سو و زبان ملی از سوی دیگر، تا پیش از وقوع انقلابهای ملی در اواخر قرن هجدهم و در قرن نوزدهم چندان مطرح نبود، هر چند حتی پیش از این نیز دولتهای
فرهنگ وارداتی
شاید مفید باشد پاسخ به این پرسش را با یک دوگانه در زبان فارسی آغاز کنیم که رابطهی نامتقارن و حتی مبهم را نشان میدهد: دوگانه «صادراتی / وارداتی» در فارسی کنونی و رایج، عمدتاً در حوزه زبان و مفاهیم
هویت فرهنگی و مؤلفههای آن
چنین پرسشی را نمیتوان بدون در نظر گرفتن چهار چوبهای نظری متفاوتی که یک جامعهشناس یا یک انسانشناس خود را درون آنها تعریف و نگاهش را بر پدیدهها بیرونی تبیین میکند، پاسخ داد. با این مقدمه آنچه در