مسیر جاری :
چگونه میتوان کالاهای فرهنگی تولید کرد؟
بحثی که درباره «کالایی کردنِ» تعمیم یافته زندگی انسان در دوران معاصر مطرح شده است، یکی از مهمترین انتقادهای پسامدرنها را نسبت به مدرنیته و پیامدهای آن تشکیل میدهد. در این بحث، تبدیل کنشگران
اشرافیت فرهنگی چیست؟
در قرن نوزدهم زمانی که اندیشمند بریتانیایی، ادوارد برنت تایلر کتاب معروف خود را با عنوان فرهنگ ابتدایی (آشوری، 1380: 75؛ تایلر، 1871) منتشر میکرد، در حقیقت در حال انجام کاری جسورانه بود، زیرا با
تعلق فرهنگی چیست؟
هر بار از مؤلفههای فرهنگی سخن میگوییم، از سادهترین تا پیچیدهترین آنها، همچون نظامهای نامگذاری، دایرههای همسرگزینی، سلایق هنری، شیوههای سازمان یافتگی و مدیریت زندگی روزمره، جهانبینیهای افراد و...
پیامدهای فرهنگیِ واکنشهای اجتماعی
واکنش را میتوان، کنشی تعریف کرد که نه لزوماً ناشی از چهارچوبی عقلانی و فکر شده، بلکه حاصل، پاسخی عاطفی، احساسی و اغلب «خودکار» و دست کم «خودانگیخته» به کنشی دیگر باشد. واکنشها در زنجیرههایی
چرا باید فرهنگ دیگران را شناخت؟
بسیار اتفاق افتاده است که افرادی، حتی با سرمایه فرهنگی بالا و تحصیل کرده، صریحاً یا تلویحاً از خود یا از فرهنگشناسان بپرسند: چه لزومی دارد که «ما» فرهنگ «دیگران» را بشناسیم؟ به ویژه اگر این فرهنگ خاص...
انحطاط فرهنگی چیست؟
مفهوم و واژه «انحطاط فرهنگی»، همچون بسیار دیگری از واژگان مفهومی در زبان فارسی جدید به کار میروند، بدون آنکه نه چندان نیازی به تبارشناسی و شناخت ریشههای آنها احساس شود و نه حتی لزومی به روشن کردن ابعاد...
بیفرهنگی چیست؟
واژه «بیفرهنگ» یا اصطلاح «فرهنگ کاری را نداشتن» در زبان فارسی امروز، به ویژه در شهرها و در میان اقشار تحصیل کرده، به شکل گستردهای به کار میرود. بدین ترتیب دائماً از «فرهنگ» و از «داشتن» یا «نداشتن»...
فرهنگ مبتذل چیست؟
گروهی از واژگان برای تحقیر پدیدههای فرهنگی گوناگونی به کار میروند: از جمله این واژگان میتوان به واژگانی چون «مبتذل»، «عامیانه»، «عامهپسند»، «سطحی»، «بیمحتوا»، «بیارزش»، «زرد» اشاره کرد که گاه در...
کارکرد فرهنگی دروغ
در بررسی پدیدههایی که گاه به صورتی مترادف «ارزش»، «عرف» یا «اخلاق» نامیده میشوند، دغدغه اندیشمندان اجتماعی همواره آن بوده است که بُعدی کارکردی نیز در آنها بیایند. هر چند کارکردگرایی به مثابه یک رویکرد...
آیا صدا پدیدهای فرهنگی است؟
برخی از پدیدههایی که در پیرامون ما وجود دارند، به حدی طبیعی و «بدیهی» به نظر میرسند که کمتر به اهمیت اساسی آنها نه تنها در حیات زیستی بلکه در موقعیت فرهنگی خود آگاهیم و درباره آن تأمل میکنیم.