0
مسیر جاری :
دوباره حاجی را کشتید یاد یاران

دوباره حاجی را کشتید

محسن صالحی حاجی آبادی داستان زیر را با موضوع دفاع مقدس نگاشته است.
خیالت راحت یاد یاران

خیالت راحت

یکی از خاطرات جالب رزمندگان عزیز در جبهه را محسن صالحی حاجی آبادی در قالب داستان «خیالت راحت» و با زبان طنز به رشته تحریر درآورده است.
چرا اکبر کاراته را بردی؟ یاد یاران

چرا اکبر کاراته را بردی؟

محسن صالحی حاجی آّبادی داستان «چرا اکبر کاراته را بردی؟» با موضوع دفاع مقدس و خاطرات رزمندگان نوشته است.
به یه انگشت یاد یاران

به یه انگشت

«به یه انگشت» داستانی است از رزمندگان و سربازان ایران در طول هشت سال دفاع مقدس که محسن صالحی حاجی آبادی به رشته تحریر درآورده است.
خب درد داره امّا! یاد یاران

خب درد داره امّا!

«خب درد داره امّا!» داستانی است از محسن صالحی حاجی‌آبادی که یکی از خاطرات رزمندگان دوران جنگ تحمیلی را بازگو می کند.
حاجی! من موجی‌ام؟ یاد یاران

حاجی! من موجی‌ام؟

- «یاحسین! یاعلی! یاابوالفضل! حاجی را کشتند! حاجی کجایی؟» - «حاجی! چرا کشته شدی؟ ای خدا حاجی را کشتند!» این کلمات را پشت سر هم، صادقی می‌گفت.
عجب قصه‌ای شد یاد یاران

عجب قصه‌ای شد

-«آهای جغله‌ها! بیایید براتون یه قصه بگم. یکی دیگه از اون قصه‌های شنیدنی، پاشید بیاید این‌جا... بیاید پای یه قصه­ ی دروغ دیگه. می‌خوام یه قصه‌ای براتون بگم که تو تاریخ ماندگار بشه!»