سینما به روایت هیچکاک
نویسنده: فرانسوا تروفو
ترجمه ی پرویز دوایی
انتشارات سروش
سینما به روایت هیچکاک، ترجمهی مصاحبهای است که فرانسوا تروفو، منتقد و سینماگر فرانسوی، با آلفرد هیچکاک، فیلمساز و کارگردان برجستهی صاحب سبک سینما انجام داده است. این مصاحبهی 50 ساعته ، با نزدیک به 500 سئوال به مسائلی از قبیل:
شرایطی که پیرامون ایجاد هر فیلم وجود داشته است.
تکوین و ساختمان سناریوی هر فیلم.
مسائل خاص کارگردانی هر فیلم.
بر آورد نتایج تجاری و هنری فیلم از نظر هیچکاک، با توجه به انتظارات اولیهای که در مورد آن فیلم به خصوص، داشته است؛ صورت گرفته و در 15 فصل تدوین شده است.
تروفو در این گفتگوی طولانی به ویژگیهای منحصر به فرد سینمای هیچکاک میپردازد. وی هیچکاک را یگانه فیلمسازی میخواند که بدون توسل به گفتگوهای اضافی، احساسات نهفتهای چون شک، حسد، هوس و غبطه را میرساند. و این مهارتی است که وی از فیلمسازی در سینمای صامت به دست آورده است. هیچکاک خود در این زمینه میگوید:" فیلم صامت نابترین شکل سینما بود، نقصش فقدان صدای آدم و سر و صدای صحنه بود. اما این ایراد مختصر، تغییرات عمدهای را که با ظهور صدا در سینما رخ داد؛ توجیه نمیکرد. در بسیاری از فیلمهایی که امروزه ساخته میشود؛ نشانهی بسیار ناچیزی از سینما دیده میشود. خیلی از فیلمها آن چیزی هستند که من، اسمشان را تصویر آدمهای متکلم گذاشتهام".
تروفو خود در این زمینه معتقد است: " اگر سینما به تقدیر و تصادف! ناگهان از صدا محروم شود و بار دیگر به دورهی صامت باز گردد، بسیاری از کارگردانان امروزی باید برای خود مشاغل دیگری پیدا کنند."
از نظر او هیچکاک کاملترین فیلمساز محسوب میشود. به اعتقاد او اگر برای هیچکاک صفت کامل را به کار ببریم، از آن روست که کار او را هم واجد تجسس میدانیم و هم واجد بدعت گذاری، هم دارای خاصیت مادی و ذاتی و هم دارای جنبههای معنوی و تجریدی و هم درام حاد و آمیخته با لحن نهفتهی طنز. فیلمهای او در عین حال تجاری و تجربی است و به اندازهی "بن هور" ویلیام وایلر، جهانی و عمومی و به اندازهی "آتش بازیها" کنت انگر، محرمانه و خصوصی.
آنچه به عنوان وجه اشتراک آثار هیچکاک در این گفت و شنود مورد بررسی قرار گرفته است؛ ماجرای "مرد بیگناهی" است که مورد اتهام قرار میگیرد. هیچکاک در این باره میگوید: " به نظر من تماشاگر در برابر مرد بیگناه مورد اتهام، بیشتر احساس خطر میکند. برای تماشاگر شناخت و ایجاد ارتباط با آدم بیگناه آسانتر است تا مرد گناه کاری که در حال فرار است. من همیشه تماشاگر را به حساب میآورم".
مسئلهی دیگری که در این مصاحبه مطرح شده تفکیک فیلمهای وی به دو دورهی انگلیسی و امریکایی است. به اعتقاد تروفو، هیچکاک بعد از ورود به امریکا به اوج قدرت خلاقهی خود میرسد. اما هیچکاک این مسئله را به گونهای دیگر تعبیر میکند: " کار در انگلیس این مصرف را داشت که غریزهی طبیعی مرا تکوین بخشید و بعدها به من قدرت داد که از مضامین تازه و مهجور استفاده کنم."
اگر چه وی تجربهی را که در دورهی فیلمسازی انگلیسی کسب کرده است در به بار نشستن کارهای بعدی خود موثر میداند، با این همه نباید از جنس انتخابهایی که در موضوع داستان فیلم داشته است؛ غافل ماند. با این که اکثر این مضامین از آثار ادبی اقتباس شدهاند، ولی این آثار بیشتر رمانهای عامهپسند و یا کتابهای سبک و سرگرمکننده بوده است که به شیوهای خاص چنان آزادانه تغییر یافته و شکل مجدد گرفتهاند که در غایت به یک آفریدهی هیچکاکی تبدیل شدهاند. از نظر او شاهکارهای ادبی، خود آثاری هستند که به انجام رسیدهاند و دیگر جایی برای برگرداندن به سینما ندارند.
در پایان این کتاب، شرح مختصری از فیلمهای هیچکاک نیز آمده است.
آلفرد هیچکاک در سیزدهم اوت 1899 در لندن در یک خانوادهی کاتولیک به دنیا آمد. بعدها او تحصیلات خود را در زمینهی مهندسی ادامه داد. در همین زمان در دانشگاه لندن از کلاسهای نقاشی هم بهره میبرد. وی در سال1920طی فراخوانی که در یک نشریهی تجاری دیده بود، به یک استودیوی تازه تاسیس امریکایی پیوست و دو سال در این استودیو نوشتههای وسط فیلمهای هنری را نوشت و طراحی کرد. بعد از آن موفق به ساخت اولین فیلم خود با نام "شماره سیزده" شد.
او پس از به جای گذاشتن حدود 60 اثر ماندگار از خود، در 29 آوریل 1980 در لوس آنجلس در گذشت.
ترجمه ی پرویز دوایی
انتشارات سروش
سینما به روایت هیچکاک، ترجمهی مصاحبهای است که فرانسوا تروفو، منتقد و سینماگر فرانسوی، با آلفرد هیچکاک، فیلمساز و کارگردان برجستهی صاحب سبک سینما انجام داده است. این مصاحبهی 50 ساعته ، با نزدیک به 500 سئوال به مسائلی از قبیل:
تروفو در این گفتگوی طولانی به ویژگیهای منحصر به فرد سینمای هیچکاک میپردازد. وی هیچکاک را یگانه فیلمسازی میخواند که بدون توسل به گفتگوهای اضافی، احساسات نهفتهای چون شک، حسد، هوس و غبطه را میرساند. و این مهارتی است که وی از فیلمسازی در سینمای صامت به دست آورده است. هیچکاک خود در این زمینه میگوید:" فیلم صامت نابترین شکل سینما بود، نقصش فقدان صدای آدم و سر و صدای صحنه بود. اما این ایراد مختصر، تغییرات عمدهای را که با ظهور صدا در سینما رخ داد؛ توجیه نمیکرد. در بسیاری از فیلمهایی که امروزه ساخته میشود؛ نشانهی بسیار ناچیزی از سینما دیده میشود. خیلی از فیلمها آن چیزی هستند که من، اسمشان را تصویر آدمهای متکلم گذاشتهام".
تروفو خود در این زمینه معتقد است: " اگر سینما به تقدیر و تصادف! ناگهان از صدا محروم شود و بار دیگر به دورهی صامت باز گردد، بسیاری از کارگردانان امروزی باید برای خود مشاغل دیگری پیدا کنند."
از نظر او هیچکاک کاملترین فیلمساز محسوب میشود. به اعتقاد او اگر برای هیچکاک صفت کامل را به کار ببریم، از آن روست که کار او را هم واجد تجسس میدانیم و هم واجد بدعت گذاری، هم دارای خاصیت مادی و ذاتی و هم دارای جنبههای معنوی و تجریدی و هم درام حاد و آمیخته با لحن نهفتهی طنز. فیلمهای او در عین حال تجاری و تجربی است و به اندازهی "بن هور" ویلیام وایلر، جهانی و عمومی و به اندازهی "آتش بازیها" کنت انگر، محرمانه و خصوصی.
آنچه به عنوان وجه اشتراک آثار هیچکاک در این گفت و شنود مورد بررسی قرار گرفته است؛ ماجرای "مرد بیگناهی" است که مورد اتهام قرار میگیرد. هیچکاک در این باره میگوید: " به نظر من تماشاگر در برابر مرد بیگناه مورد اتهام، بیشتر احساس خطر میکند. برای تماشاگر شناخت و ایجاد ارتباط با آدم بیگناه آسانتر است تا مرد گناه کاری که در حال فرار است. من همیشه تماشاگر را به حساب میآورم".
مسئلهی دیگری که در این مصاحبه مطرح شده تفکیک فیلمهای وی به دو دورهی انگلیسی و امریکایی است. به اعتقاد تروفو، هیچکاک بعد از ورود به امریکا به اوج قدرت خلاقهی خود میرسد. اما هیچکاک این مسئله را به گونهای دیگر تعبیر میکند: " کار در انگلیس این مصرف را داشت که غریزهی طبیعی مرا تکوین بخشید و بعدها به من قدرت داد که از مضامین تازه و مهجور استفاده کنم."
اگر چه وی تجربهی را که در دورهی فیلمسازی انگلیسی کسب کرده است در به بار نشستن کارهای بعدی خود موثر میداند، با این همه نباید از جنس انتخابهایی که در موضوع داستان فیلم داشته است؛ غافل ماند. با این که اکثر این مضامین از آثار ادبی اقتباس شدهاند، ولی این آثار بیشتر رمانهای عامهپسند و یا کتابهای سبک و سرگرمکننده بوده است که به شیوهای خاص چنان آزادانه تغییر یافته و شکل مجدد گرفتهاند که در غایت به یک آفریدهی هیچکاکی تبدیل شدهاند. از نظر او شاهکارهای ادبی، خود آثاری هستند که به انجام رسیدهاند و دیگر جایی برای برگرداندن به سینما ندارند.
در پایان این کتاب، شرح مختصری از فیلمهای هیچکاک نیز آمده است.
آلفرد هیچکاک در سیزدهم اوت 1899 در لندن در یک خانوادهی کاتولیک به دنیا آمد. بعدها او تحصیلات خود را در زمینهی مهندسی ادامه داد. در همین زمان در دانشگاه لندن از کلاسهای نقاشی هم بهره میبرد. وی در سال1920طی فراخوانی که در یک نشریهی تجاری دیده بود، به یک استودیوی تازه تاسیس امریکایی پیوست و دو سال در این استودیو نوشتههای وسط فیلمهای هنری را نوشت و طراحی کرد. بعد از آن موفق به ساخت اولین فیلم خود با نام "شماره سیزده" شد.
او پس از به جای گذاشتن حدود 60 اثر ماندگار از خود، در 29 آوریل 1980 در لوس آنجلس در گذشت.