وبلاگها و ارتباط آنها با خبرنگاران
نويسنده : آنه سیسیل رابرت
آيا وبلاگها ابزاري براي استفاده روزنامهنگاران جهت گزارش اخبار هستند؟ آيا آنها فرياد و صداي يك شخص و عقايد او در ارتباط با يك موضوع و در نتيجه خارج از حيطه خبرنگاري هستند؟ اين سوالات و پاسخ آنها سبب بروز مباحث فراوان بين روزنامهنگاران آنلاين شده زيرا CNN خبرنگاري به نام كوين سايتز را از ارسال اخبار و تصاوير مروبط به جنگ از طريق وبلاگ شخصي خود بازداشته است. او در بخش شمالي كشور عراق مشغول تهيه و گزارش بود.
ايجاد كردن يا نكردن وبلاگ مساله اصلي است. اين مباحث نه تنها سبب انتشار اخبار مشروحه در وبلاگهاي ديگر شد بلكه نشريات موجود را به دو گروه مشخص و كاملا متفاوت تقسيم كرد.
برخي از نشريات بسيار معروف- از جمله MSNBC، فاكس نيوز و ...- از وبلاگ به عنوان روشي نوين براي خبرنگاران ياد ميكنند. آنها از ايجاد وبلاگ به وسيله گزارشگران و مقاله نويسان خود حمايت كرده و آنها را در سايت خبري خود قرار دادهاند.
يكي از مديران MSNBC ميگويد: وبلاگها در زمره وسايل نوين خبرنگاري هستند آنها وسيلهاي بسيار خوب براي گزارش اخبار و داستانهاي فاش نشده و اطلاعرساني به خوانندگان ميباشند.
برخي نشريات ديگر از جمله AOL، مجله تايم، نيويورك تايمز و ...وبلاگ را روش صحيح روزنامهنگاري تلقي نميكنند.
برخي از اين نشريات با اين روش به شدت برخورد كرده و كاملا مخالف آن هستند. مثلا مقامات مسئول CNN.COM هيچ اعتقادي به وبلاگ ندارند و براي دسترسي به اخبار، روشهاي ديگري را كاملا ترجيح ميدهند. آنها هنوز هم ارسال عكس و برشهايي از فيلمهاي ويديويي را بهترين روش براي آگاهي مردم از جنگ عراق و آمريكا ميدانند.
برخي خبرنگاران، بلاگ كردن را روشي سانسور نشده و واقعي براي ارسال اخبار قلمداد ميكنند. برخي ديگر اعتقاد دارند احبار ارسالي بايد مورد ملاحظه قرار گرفته و سپس در شبكههاي خبري پخش شوند. آنها معتقدند وجود يك سردبير براي تدوين اخبار ضروري است و سبب خواهد شد آن شبكه با امنيت بيشتري به كار خود ادامه خواهد داد. اين امر سبب خواهد شد همه از ارسال اخبار صحيح مطمئن باشند و بدانند اخبار ارسالي توسط فردي مسئول بازبيني و تدوين ميشود. در آن صورت، افكار شخصي مستقيما از شبكه جهاني پخش نخواهد شد و پس از موشكافي و اثبات صحت، در شبكه قرار ميگيرد.
بيشتر مطالب ارسالي به وسيله كوين سايتز در ارتباط با تجارت وي از جنگ عراق نبود. اگر به مطالب عنوان شده توسط كوين سايتز و پاسخ CNN توجه كنيم، اختلاف عقيده آنها را به خوبي ملاحظه خواهيم كرد.
در ماه فوريه، سايتز در كويت حضور داشت و اخبار مربوط به آماده شدن نيروهاي آمريكا و انگليس براي حمله به عراق را گزارش ميكرد. او گزارشگر يك ايستگاه تلويزيوني بود و اخبار موجود را به تنهايي و با استفاده از وسايل قابل حمل و نقل ارسال ميكرد.
او با خانواده و دوستانش نيز از طريق ارسال e.mail در ارتباط بود و اين كار را در كوزوو، جنوب مكزيك و افغانستان نيز انجام داده بود. اوهمچنين مقالات خود را به سايت CNN.COM تحت عنوان پشت صحنه ارسال ميكرد. كوين سايتز يكي از مقالات خود را با نام فناوري در معدن زغال سنگ به دوست خود ارسال كرد و موضوع آن مقاله استفاده از طوطيها در جنگ جهت شناسايي گاز سمي بود. دوست وي، اين مقاله را به جان پارس داد كه هم به موسيقي وهم به بلاگ كردن علاقه فراواني داشت .
پارس با مطالعه مقاله فوق مطمئن شد كه داستانهاي سايتز و توضيحات او درباره وضعيت نظامي سربازان بسيار جالب هستند و با دقت فراواني نگاشته شدهاند. به همين دليل با سايتز تماس گرفت و به او پيشنهاد كرد داستاني درباره خط مقدم جنگ عراق تهيه و وبلاگ شخصي خود را راه اندازي كند.
پارس ميگويد: كوين شخصيتي بسيار جدي دارد. او رشادتهاي مردم را در جنگ بيان كرده و اين داستانها مرا تحت تاثير قرار دادهاند. من به يكي از دوستانم به نام جاردين گفتم كه كمك كردن به كوين و تهيه يك وبلاگ براي او ميتواند در زمره مهمترين كارهاي ما در طول زندگي باشد.
جاردين كه نويسندهاي ماهر بود به سرعت مشغول تهيه يك سايت براي كوين شد. از آنجايي كه او ميدانست كوين دسترسي كافي به اينترنت ندارد، از وجود وسائل و امكانات لازم براي انتشار وبلاگها مطمئن شد. اين وسائل به او اجازه ميداد اين فايلهاي صوتي را از طريق تلفن و نوشتهها را از طريق email ارسال نمايد. آنها موفق شدند پس از گذشت 36 ساعت، وبلاگ مورد نظر را راه اندازي كنند.
كوين در نهم مارس- حدود 2 هفته يش از آغاز جنگ آمريكا و انگليس بر عليه عراق- نخستين كار خود را از طريق اين سايت ارسال كرد. او در طي 2 روز، 5 نوشته ارسال كرد كه مقاله اصلي « قناري در معدن سنگ » و مقاله ديگري درباره «تاثير فناوريهاي نوين در جنگ» در زمره آنها بود.
جاردين و پارس دوستان خود رانيز از وجود اين وبلاگ جديد باخبر كردند و خوانندگان اين سايت روز به روز افزايش يافت. فاصله چهاردهم تا هفدهم ماه مارس، خوانندگان مقالات سايت فوق به 2 برابر افزايش يافت. در هجدهم ماه مارس، تعداد خوانندگان اين سايت، در زمره 100 وبلاگ برتر بزرگ متصل به شبكه قرار گرفت. اين امر سبب شد گزارشگران نيويورك تايمز، وال استريت ژورنال و واشنگتن پست به كسب اطلاعات از جاردين اقدام نمايند. با افزايش e-maiها و عكسالعملهاي ناشي از اين مقالات، كوين سايتز با بخش خبري CNN درباره اخبار ارسالي به وبلاگ شخصي خود اختلاف پيدا كرد. آنها معتقد بودند كه مشخص نيست كوين ساتيز اين فعاليتها را با هزينه CNN انجام ميدهد يا خير.
يكي از متخصان امور رايانه ميگويد: « ما احساس ميكرديم CNN، اين خبرها را در زمره خبرهاي خود قلمداد ميكند و در نظر دارد وبلاگ فوق را به شبكه اصلي خود متصل كند.»
جاردين در ادامه ميگويد: « ما موضوع را به كوين اطلاع داديم. او ميخواست اخبار رابه بخش خبري CNN ارسال كند و در نتيجه حمايت و پشتيباني آنها را به دست آورد. فكر ميكنم او تمايل داشت به شبكه CNN.com متصل شود.
در هجدهم ماه مارس، سايتز به دوساتان خود گفت كه مدير وي در CNN ادامه كار او را مورد تاييد قرار داده است و بايد يك تعهدنامه به CNN ميداد و تاكيد ميكرد سايت او به CNN وابستگي ندارد. در آن صورت وبلاگ او، شبكه شخصي و نه وابسته به CNN قلمداد ميشد.
در بيستم ماه مارس، كوين سايتز دستور منع ارسال پيامها به CNN را دريافت كرد. آنها گفته بودند كه پوشش دادن خبرهاي مربوط به جنگ براي CNN و 35 شبكه بينالمللي آنها، حرفهاي تمام وقت محسوب ميشود. آنها از كوين خواسته بودند فقط به اخبار جنگ اكتفا كند و وبلاگ خود را تعطيل نمايد. روز بعد كوين از طريق وبلاگ شخصي خود پيامي فرستادو تاييد نمود كه زا ارسال خبر از طريق وبلاگ خود خودداري خواهد كرد و از همه كساني كه او را در اين امر ياري كرده بودند تشكر و قدرداني كرد. بر اساس گزارشهاي نيويورك تايمز، واشنگتن پست و وال استريت، در فاصله روزهاي 22 الي 24 ماه مارس، ترافيك فراواني براي مشاهده وبلاگ كوين به وجود آمد. خوانندگان جديد اين سايت با مشاهده سخنان كوين و درخواست CNN از وي درباره عدم فعاليت، به بحث و گفتوگو با يكديگر پرداختند و بسياري از آنها CNN را نشريهاي عقب مانده و كهنه قلمداد كردند.
برخي ديگر از منتقدان به طرفداري از CNN پرداختند و اعلام كردند عمل CNN در كنترل اخبار شبكههاي رايانهاي خود، كاملا صحيح و منطقي بوده است. آنها معتقد بودند كوين مامور و فرستاده CNN در عراق است و قراراداد وي با CNN به معناي اين است كه تمام كارها و اخبار او در زمره اموال CNN ميباشد.
به همين دليل، آنها سايت خبري كوين را مخالف قرارداد و غيرقانوني ميدانستند.
كوين تا چند روز پيش از ارسال اخبار از طريق وبلاگ خود اجتناب كرد اما بحث و گفتوگو درباره اين اقدام فروكش نكرد. امروزه خبرنگاران به دنبال يافتن راههاي جديد براي ارسال اخبار مربوط به جنگ هستند و بسياري از آنها روش كوين سايتز را در پيش گرفتهاند.
پس از مدتي كوين دوباره به ارسال اخبار مربوط به جنگ پرداخت. او در شمال عراق و در منطقه جنگي كركوك مستقر شده بود. او اميدوار است با ارسال e-mail به دوستانش، بتواند تجربيات خود را به شكل يك كتاب منتشر كند.
او در نامهاي به يكي از دوستان و شاگردان پيشين خود گفتهاست: « جنگ شوخي بردار نيست. شما در جنگ بايد طوري رفتار كنيد كه مورد هدف قرار نگيريد.»
اين سخان دوپهلو، نه تنها به جنگ عراق و آمريكا اشاره ميكند بلكه درگيري كوين سايتز با مسئولان CNN را نيز در بر ميگيرد..
منبع: http://www.bashgah.net /س
ايجاد كردن يا نكردن وبلاگ مساله اصلي است. اين مباحث نه تنها سبب انتشار اخبار مشروحه در وبلاگهاي ديگر شد بلكه نشريات موجود را به دو گروه مشخص و كاملا متفاوت تقسيم كرد.
برخي از نشريات بسيار معروف- از جمله MSNBC، فاكس نيوز و ...- از وبلاگ به عنوان روشي نوين براي خبرنگاران ياد ميكنند. آنها از ايجاد وبلاگ به وسيله گزارشگران و مقاله نويسان خود حمايت كرده و آنها را در سايت خبري خود قرار دادهاند.
يكي از مديران MSNBC ميگويد: وبلاگها در زمره وسايل نوين خبرنگاري هستند آنها وسيلهاي بسيار خوب براي گزارش اخبار و داستانهاي فاش نشده و اطلاعرساني به خوانندگان ميباشند.
برخي نشريات ديگر از جمله AOL، مجله تايم، نيويورك تايمز و ...وبلاگ را روش صحيح روزنامهنگاري تلقي نميكنند.
برخي از اين نشريات با اين روش به شدت برخورد كرده و كاملا مخالف آن هستند. مثلا مقامات مسئول CNN.COM هيچ اعتقادي به وبلاگ ندارند و براي دسترسي به اخبار، روشهاي ديگري را كاملا ترجيح ميدهند. آنها هنوز هم ارسال عكس و برشهايي از فيلمهاي ويديويي را بهترين روش براي آگاهي مردم از جنگ عراق و آمريكا ميدانند.
برخي خبرنگاران، بلاگ كردن را روشي سانسور نشده و واقعي براي ارسال اخبار قلمداد ميكنند. برخي ديگر اعتقاد دارند احبار ارسالي بايد مورد ملاحظه قرار گرفته و سپس در شبكههاي خبري پخش شوند. آنها معتقدند وجود يك سردبير براي تدوين اخبار ضروري است و سبب خواهد شد آن شبكه با امنيت بيشتري به كار خود ادامه خواهد داد. اين امر سبب خواهد شد همه از ارسال اخبار صحيح مطمئن باشند و بدانند اخبار ارسالي توسط فردي مسئول بازبيني و تدوين ميشود. در آن صورت، افكار شخصي مستقيما از شبكه جهاني پخش نخواهد شد و پس از موشكافي و اثبات صحت، در شبكه قرار ميگيرد.
بيشتر مطالب ارسالي به وسيله كوين سايتز در ارتباط با تجارت وي از جنگ عراق نبود. اگر به مطالب عنوان شده توسط كوين سايتز و پاسخ CNN توجه كنيم، اختلاف عقيده آنها را به خوبي ملاحظه خواهيم كرد.
در ماه فوريه، سايتز در كويت حضور داشت و اخبار مربوط به آماده شدن نيروهاي آمريكا و انگليس براي حمله به عراق را گزارش ميكرد. او گزارشگر يك ايستگاه تلويزيوني بود و اخبار موجود را به تنهايي و با استفاده از وسايل قابل حمل و نقل ارسال ميكرد.
او با خانواده و دوستانش نيز از طريق ارسال e.mail در ارتباط بود و اين كار را در كوزوو، جنوب مكزيك و افغانستان نيز انجام داده بود. اوهمچنين مقالات خود را به سايت CNN.COM تحت عنوان پشت صحنه ارسال ميكرد. كوين سايتز يكي از مقالات خود را با نام فناوري در معدن زغال سنگ به دوست خود ارسال كرد و موضوع آن مقاله استفاده از طوطيها در جنگ جهت شناسايي گاز سمي بود. دوست وي، اين مقاله را به جان پارس داد كه هم به موسيقي وهم به بلاگ كردن علاقه فراواني داشت .
پارس با مطالعه مقاله فوق مطمئن شد كه داستانهاي سايتز و توضيحات او درباره وضعيت نظامي سربازان بسيار جالب هستند و با دقت فراواني نگاشته شدهاند. به همين دليل با سايتز تماس گرفت و به او پيشنهاد كرد داستاني درباره خط مقدم جنگ عراق تهيه و وبلاگ شخصي خود را راه اندازي كند.
پارس ميگويد: كوين شخصيتي بسيار جدي دارد. او رشادتهاي مردم را در جنگ بيان كرده و اين داستانها مرا تحت تاثير قرار دادهاند. من به يكي از دوستانم به نام جاردين گفتم كه كمك كردن به كوين و تهيه يك وبلاگ براي او ميتواند در زمره مهمترين كارهاي ما در طول زندگي باشد.
جاردين كه نويسندهاي ماهر بود به سرعت مشغول تهيه يك سايت براي كوين شد. از آنجايي كه او ميدانست كوين دسترسي كافي به اينترنت ندارد، از وجود وسائل و امكانات لازم براي انتشار وبلاگها مطمئن شد. اين وسائل به او اجازه ميداد اين فايلهاي صوتي را از طريق تلفن و نوشتهها را از طريق email ارسال نمايد. آنها موفق شدند پس از گذشت 36 ساعت، وبلاگ مورد نظر را راه اندازي كنند.
كوين در نهم مارس- حدود 2 هفته يش از آغاز جنگ آمريكا و انگليس بر عليه عراق- نخستين كار خود را از طريق اين سايت ارسال كرد. او در طي 2 روز، 5 نوشته ارسال كرد كه مقاله اصلي « قناري در معدن سنگ » و مقاله ديگري درباره «تاثير فناوريهاي نوين در جنگ» در زمره آنها بود.
جاردين و پارس دوستان خود رانيز از وجود اين وبلاگ جديد باخبر كردند و خوانندگان اين سايت روز به روز افزايش يافت. فاصله چهاردهم تا هفدهم ماه مارس، خوانندگان مقالات سايت فوق به 2 برابر افزايش يافت. در هجدهم ماه مارس، تعداد خوانندگان اين سايت، در زمره 100 وبلاگ برتر بزرگ متصل به شبكه قرار گرفت. اين امر سبب شد گزارشگران نيويورك تايمز، وال استريت ژورنال و واشنگتن پست به كسب اطلاعات از جاردين اقدام نمايند. با افزايش e-maiها و عكسالعملهاي ناشي از اين مقالات، كوين سايتز با بخش خبري CNN درباره اخبار ارسالي به وبلاگ شخصي خود اختلاف پيدا كرد. آنها معتقد بودند كه مشخص نيست كوين ساتيز اين فعاليتها را با هزينه CNN انجام ميدهد يا خير.
يكي از متخصان امور رايانه ميگويد: « ما احساس ميكرديم CNN، اين خبرها را در زمره خبرهاي خود قلمداد ميكند و در نظر دارد وبلاگ فوق را به شبكه اصلي خود متصل كند.»
جاردين در ادامه ميگويد: « ما موضوع را به كوين اطلاع داديم. او ميخواست اخبار رابه بخش خبري CNN ارسال كند و در نتيجه حمايت و پشتيباني آنها را به دست آورد. فكر ميكنم او تمايل داشت به شبكه CNN.com متصل شود.
در هجدهم ماه مارس، سايتز به دوساتان خود گفت كه مدير وي در CNN ادامه كار او را مورد تاييد قرار داده است و بايد يك تعهدنامه به CNN ميداد و تاكيد ميكرد سايت او به CNN وابستگي ندارد. در آن صورت وبلاگ او، شبكه شخصي و نه وابسته به CNN قلمداد ميشد.
در بيستم ماه مارس، كوين سايتز دستور منع ارسال پيامها به CNN را دريافت كرد. آنها گفته بودند كه پوشش دادن خبرهاي مربوط به جنگ براي CNN و 35 شبكه بينالمللي آنها، حرفهاي تمام وقت محسوب ميشود. آنها از كوين خواسته بودند فقط به اخبار جنگ اكتفا كند و وبلاگ خود را تعطيل نمايد. روز بعد كوين از طريق وبلاگ شخصي خود پيامي فرستادو تاييد نمود كه زا ارسال خبر از طريق وبلاگ خود خودداري خواهد كرد و از همه كساني كه او را در اين امر ياري كرده بودند تشكر و قدرداني كرد. بر اساس گزارشهاي نيويورك تايمز، واشنگتن پست و وال استريت، در فاصله روزهاي 22 الي 24 ماه مارس، ترافيك فراواني براي مشاهده وبلاگ كوين به وجود آمد. خوانندگان جديد اين سايت با مشاهده سخنان كوين و درخواست CNN از وي درباره عدم فعاليت، به بحث و گفتوگو با يكديگر پرداختند و بسياري از آنها CNN را نشريهاي عقب مانده و كهنه قلمداد كردند.
برخي ديگر از منتقدان به طرفداري از CNN پرداختند و اعلام كردند عمل CNN در كنترل اخبار شبكههاي رايانهاي خود، كاملا صحيح و منطقي بوده است. آنها معتقد بودند كوين مامور و فرستاده CNN در عراق است و قراراداد وي با CNN به معناي اين است كه تمام كارها و اخبار او در زمره اموال CNN ميباشد.
به همين دليل، آنها سايت خبري كوين را مخالف قرارداد و غيرقانوني ميدانستند.
كوين تا چند روز پيش از ارسال اخبار از طريق وبلاگ خود اجتناب كرد اما بحث و گفتوگو درباره اين اقدام فروكش نكرد. امروزه خبرنگاران به دنبال يافتن راههاي جديد براي ارسال اخبار مربوط به جنگ هستند و بسياري از آنها روش كوين سايتز را در پيش گرفتهاند.
پس از مدتي كوين دوباره به ارسال اخبار مربوط به جنگ پرداخت. او در شمال عراق و در منطقه جنگي كركوك مستقر شده بود. او اميدوار است با ارسال e-mail به دوستانش، بتواند تجربيات خود را به شكل يك كتاب منتشر كند.
او در نامهاي به يكي از دوستان و شاگردان پيشين خود گفتهاست: « جنگ شوخي بردار نيست. شما در جنگ بايد طوري رفتار كنيد كه مورد هدف قرار نگيريد.»
اين سخان دوپهلو، نه تنها به جنگ عراق و آمريكا اشاره ميكند بلكه درگيري كوين سايتز با مسئولان CNN را نيز در بر ميگيرد..
منبع: http://www.bashgah.net /س