وقت سحر
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند وندران ظلمت شب آب حیاتم دادند چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند من اگر کامروا...
چهارشنبه، 11 شهريور 1388
نوگل نی نوا
بخواب ای نو گل پژمان و پرپر بخواب ای غنچه اقسرده اصغر بخواب آسوده اندر دامن خاک ندیده دامن پرمهر مادر بخواب آسوده اندر دامن خاک ندیده دامن پرمهر...
چهارشنبه، 11 شهريور 1388
منو ببخش
منو ببخش كه نديده مي گرفتم التماس اون نگاه نگرونو منو ببخش كه گرفتم جای دست عاشقتو دست عشق ديگرونو لايق عشق بزرگ تو نبودم خورشيد بانو غافل...
سه‌شنبه، 10 شهريور 1388
بوی خون
بوی خون در كوچه ها آيد همی ياد يار مهربان آيد همی سفره هاي خالی از نان و نمک کو ندای خالص کنا معك امتی از نسل سفيانی به پا پس چرا بر نی شدی...
يکشنبه، 8 شهريور 1388
خاک خونین
چون قدم بر خاک خونين داشتی بذر غيرت در زمين می‌کاشتی زهر عشق حق به حمد آميختی در رکوعت می به ساغر ريختی قبلهء تو عشق و مستی، قتلگاه اين مشايخ...
يکشنبه، 8 شهريور 1388
وطن
اي وطن اي مادر تاريخ ساز اي مرا بر خاک تو روي نياز اي کوير تو بهشت جان من عشق جاويدان من ايران من اي ز تو هستي گرفته ريشه ام نيست جز انديشه...
يکشنبه، 8 شهريور 1388
خیابان خوابها
باز بوی باورم خاکستریست صفحه های دفترم خاکستریست پیش از اینها حال دیگر داشتم هر چه می گفتند باور داشتم پیرها زهر هلاهل خورده اند عشق ورزان...
شنبه، 7 شهريور 1388
نهان مکن
دوش چه خورده ای دلا راست بگو نهان مکن چون خموشان بی گنه روی بر آسمان نکن باده خاص خورده ای جام خلاص خورده ای بوی شراب می زند خربزه در دهان نکن...
شنبه، 7 شهريور 1388
مرغ ســحر
مرغ ســحر ناله سر كن ، داغ مرا تازه تر كن ، زآه شرر بار، اين قفس را برشكن و زير و زبر كن بلبل پر بسته ز كنج قفس درآ ، نغمه ی آزادی نوع بشــر...
پنجشنبه، 5 شهريور 1388
دل بردی از من به یغما
( دل بـردی از مـن به يغـما)۲ ، ( ای ترك غارتگر من ) ۲ ( ديدی چه آوردی ای دوسـت )۲ ، (از دسـت دل بر سـر من )۲ عشـق تو در دل نـهان شد ، ( دل...
پنجشنبه، 5 شهريور 1388
هرچه كنی بكن
هرچه كني بكن ، مكن ترك من اي نگار من هرچه بري ، ببر ، مبر سنگدلي به كار من هرچه بري ، ببر، مبر رشته الفت مرا هرچه كني ، بكن ، مكن خانه اختيار...
پنجشنبه، 5 شهريور 1388
خورشيد مجلس
اگرسروی به بالای تو باشد، نه چون قد دل آرای تو باشد واگر خورشید در مجلس نشیند، نپندارم که همتای تو باشد دوعالم را به یکبار از دل تنگ، برون...
سه‌شنبه، 3 شهريور 1388
پله پله
پلّه پلّه تا ملاقات خدا می روم بی تحمّل سوی عرش کبریا می روم از برکت نور عشق ببین تا کجا، تا کجا ، تا کجا می‌روم باد صبا که می‌شود هر نفسش...
سه‌شنبه، 3 شهريور 1388
صیاد
چون صید به دام تو به هر لحظه شکارم ای طرفه نگارم از دوری صیاد دگر تاب ندارم رفتست قرارم چون آهوی گمگشته به هر گوشه دوانم تا دام در آغوش نگیرم...
سه‌شنبه، 3 شهريور 1388
در عاشقی پيچيده ام
این بار من یک بارگی در عاشقی پیچیدهاماین بار من یک بارگی از عافیت ببریدهامدل را ز خود برکندهام با چیز دیگر زندهامعقل و دل و اندیشه را از بیخ...
سه‌شنبه، 3 شهريور 1388
مرده بُدم زنده شدم
مرده بُدم زنده شدم ، گریه بُدم خنده شدم دولت عشق آمد و من ، دولت پاینده شدم گفت که دیوانه نیی ، لایق این خانه نیی رفتم و دیوانه شدم ، سلسله...
سه‌شنبه، 3 شهريور 1388
مونس شب های من
پرده بردار اى حيات جان و جان افزاى من غم گسار و غم نشين و مونس شبهاى من مونس شبهاى من پرده بردار اى حيات جان و جان افزاى من غم گسار و غم نشين...
سه‌شنبه، 3 شهريور 1388
همه شب نالم چون نی (كاروان)
همه شب نالم چون ني ، كه غمي دارم دل و جان بردي ، اما نشدي يارم با ما بودي ، بي ما رفتي. چون بوي گل به كجا رفتي؟ تنها ماندم ، تنها رفتي
يکشنبه، 1 شهريور 1388
آمدي جانم به قربانت
آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا ؟! آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا ؟! بي وفا بي وفا حالا كه من افتاده ام از پا چرا ؟! نوشدارويي- نوشدارويي-...
يکشنبه، 1 شهريور 1388
غربت
فکر مي‌کردم .. تو رو ديدن .. يه تولد ، يه طلوع تو غروب آشنايي! ندونستم .. که رسيدن .. يه بهونه‌س ، يه بهونه واسه لحظه‌ي جدايي! بي‌تو غريب...
چهارشنبه، 28 مرداد 1388