چند روایت از شهید همت به گزارش شهید آوینی
من هرگز اجازه نمی دهم که صدای حاج همت در درونم گم شود این سردار خیبر، قلعه قلب مرا نیز فتح کرده است. حاج احمد اللهم فک کل اسیر
شنبه، 8 آبان 1400
زندگی نامه سردار شهید حاج محمد ابراهیم همت
اشتیاق محمد ابراهیم به قرآن و فراگیری آن باعث می‍ شد که از مادرش با اصرار بخواهد که به او قرآن یاد بدهد و او را در حفظ سوره ها کمک کند. این علاقه...
يکشنبه، 4 مهر 1400
حق استراحت ندارید
عصر روز اول یا دوم عملیات بیت المقدس بود. انتهای خط، پشت جاده ی آسفالت، داشتیم با جیپ می رفتیم. یک دفعه یکی از بچه ها که کنار ما بود، با دست...
چهارشنبه، 16 اسفند 1391
من جنازه « حاج همت » را شناسايي كردم
لشكر را از طلاييه كشيدند عقب و فرستادند جزيره مجنون. يك حاج همت بود و يك جزيره. از آن روزي كه لشكر را آورد توي جزيره، اميد همه به او بود. بي‌خود...
يکشنبه، 27 دی 1388
شهید در لابلای یادمان ها
قمستی از متن کتاب : و درشهرکه خالی ازعشاق بود، مردی آمد که شهررا دیوانه کرد . زمین را دیوانه کرد . زمان را دیوانه کرد . او که آمد از هرطرف عاشقی...
دوشنبه، 12 اسفند 1387
قسمتی از سخنرانی حاج همت بعد از عملیات والفجر 4
خیلی از عزیزان را نیز در این عملیات از دست دادیم. خیلی از بچه های گمنام، شریف و به قول فرمانده دلاور تیپ عمارِ لشکرِ ما، شهید اکبر حاجی پور،...
دوشنبه، 12 اسفند 1387
سخنرانی شهید همت قبل از شروع عملیات والفجر
صحبت را با نام خدا شروع می کنیم؛ با درود بر خمینی عزیز، این زاده پرهیزگار و متقی و رنج کشیده سالیان دراز، ولی فقیه و آقا و سرور؛ و با سلام بر...
دوشنبه، 12 اسفند 1387
شهید همت به روایت همسرش - 5
آن روزها، توی اسلام آباد، هرچی بش نزدیک می شدیم قدر ابراهیم را بیشتر می دانستم. هرگز یادم نمی رود آن شبی را که مهمان داشتم. سرم گرم آشپزی بود...
دوشنبه، 12 اسفند 1387
شهید همت به روایت همسرش - 1
می خواستیم پاوه نمایشگاه بزنیم. من بودم و ابراهیم و خواهر ناصر کاظمی و راننده. هنوز نه از خواستگاری نه از ازدواج خبری نبود. از کنار مزارعی گذشتیم...
دوشنبه، 12 اسفند 1387
شهید همت به روایت همسرش - 2
صدای ابراهیم را که می شنیدم می ترسیدم. خودش هم بعدها گفت همین حس را داشته. وقتی مرا می دیده یا صدام را می شنیده. حس من فقط این نبود. من ازش بدم...
دوشنبه، 12 اسفند 1387
شهید همت به روایت همسرش - 3
به مادرش گفته بود می خواهد برود کردستان و مادرش فکر کرده بود می خواهد برود شهرکرد و گفته بود ،باشد. به خصوص وقتی شنیده بود من هم همراهش میروم...
دوشنبه، 12 اسفند 1387
شهید همت به روایت همسرش - 4
نگاهم کرد گفت من هم نمی خواهم تو بروی. ولی این عملیات با عملیات های دیگر فرق می کند. اهمیتش را برام گفت. حتی محورها را برام شرح داد. گفت این...
دوشنبه، 12 اسفند 1387
اشعاری درباره شهید همت
هنگام جنگ داديم صدها هزار دارا شد كوچه هاي ايران مشكين ز اشك سارا *** سارا لباس پوشيد ، با جبهه ها عجين شد در فكه و شلمچه ، دارا بروي مين...
دوشنبه، 12 اسفند 1387
چند خاطره از زبان شهید همت :
در عمليات والفجر سه، به قرارگاه نجف رفتيم. حدود يک ربع بود نشسته بوديم که ديديم تلفن زنگ زد. يکي از برادران گوشي را برداشت و گفت از دفتر امام...
دوشنبه، 12 اسفند 1387
دل نوشته هایی درباره شهید همت
اينجا سرزميني شوره زار و سوزان است . اينجا همان طلائيه خودمان است . نيك بنگر كه اين سيم خاردارها و خورشيدي ها براي سر و سينه هاي بسيجيان ترسيم...
دوشنبه، 12 اسفند 1387
چند خاطره پیرامون شهید حاج محمد ابراهیم همت
گوشه ای از خاطرات کردستان به قلم شهید: «در هفدهم مهرماه 1360 با عنایت خدای منان و همکاری بی دریغ سپاه نیرومند مریوان، پاکسازی منطقه «اورمان»...
پنجشنبه، 31 مرداد 1387
شهید همت و حر زمان
یک شب که در مقر بودیم یکی از بچه ها با عجله خودش را به ما رساند و گفت : ((یک نفر از بالا صدا می زند که من می خواهم بیایم پیش شما . حاج همت کیست...
سه‌شنبه، 20 فروردين 1387