امنيت در حکومت مهدوي

در حالي که پيش از ظهور حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) شرايط ناامني بر جهان چيره است، يکي از بنيادي ترين کارهاي حضرت، بازگرداندن امنيت به جامعه است. در حکومت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه
چهارشنبه، 1 بهمن 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
امنيت در حکومت مهدوي
 امنيت در حکومت مهدوي

 

نويسنده: نجم الدين طبسي




 
در حالي که پيش از ظهور حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) شرايط ناامني بر جهان چيره است، يکي از بنيادي ترين کارهاي حضرت، بازگرداندن امنيت به جامعه است. در حکومت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) با برنامه ريزي دقيقي که انجام مي شود، در مدت کوتاهي امنيت در همه ي زمينه ها به جامعه باز مي گردد و مردم در محيطي پر از امنيت به زندگي خود ادامه مي دهند؛ امنيتي که بشر در هيچ روزگاري مانند آن را نديده است.
راه ها به گونه اي امن مي شود که زنان جوان از جايي به جاي ديگر، بدون داشتن محرمي، سفر مي کنند و از هر گونه تعرض و سوء نظر در امان هستند.
مردم در امنيت کامل قضايي به سر مي برند؛ به گونه اي که ديگر کسي از اين که ممکن است حقش پايمال شود، کوچک ترين بيمي ندارد. برنامه ها و قوانين به گونه اي طرح ريزي و اجرا مي شود که مردم خود را در امنيت کامل مالي و جاني مي بينند. دزدي از جامعه رخت بر مي بندد و امنيت مالي تا جايي فراگير مي شود که اگر کسي دست در جيب ديگري ببرد، هرگزاحتمال دزدي داده نمي شود و کار او توجيه مي گردد.
چنان ناامني از جامعه رخت بر مي بندد و جايش را به امنيت مي دهد که حيوانات و جانداران را نيز در برمي گيرد؛ به گونه اي که گوسفند و گرگ در کنار هم زندگي مي کنند و کودکان با عقرب و گزندگان همبازي مي شوند؛ بدون اين که آسيبي ببينند.

الف) امنيت عمومي

رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) در اين باره مي فرمايد: « هنگامي که عيسي بن مريم از آسمان به زمين آيد و دجال را به قتل رساند...، چوپان به گوسفندان خود مي گويد: براي چَرا به فلان مکان برويد و در اين ساعت باز گرديد! گله ي گوسفندي ميان دو کشتزار مي شوند؛ ولي هرگز به خوشه اي از آن تعدي نمي کنند و شاخه اي از آن را با پاي خود نمي شکنند ». (1)
رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد: « ... زمين را از عدالت پر مي کند تا جايي که مردم به فطرت خويش باز مي گردند. نه خوني به ناحق ريخته مي شود و نه خوابيده اي را بيدار مي کنند ». (2)
ابن عباس درباره ي گسترش امنيت در روزگار مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) مي گويد: حتي در آن عصر، گرگ، گوسفند را نمي درد و شير، گاو را از بين نمي برد و مار به انسان آسيبي نمي رساند و موش، انباني را نمي جود و به آن دستبرد نمي زند ». (3)
امير مؤمنان (عليه السلام) مي فرمايد: « هرگاه قائم ما قيام کند، آسمان باران هاي خود را مي بارد و درندگان با چارپايان از در آشتي وارد مي شوند و با انسان ها کاري ندارند تا جايي که زني از عراق به شام مي رود؛ بدون اين که درنده اي او را نگران سازد و يا از درنده اي بترسد ». (4)
نيز آن حضرت مي فرمايد: « لشکر مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ارتش « أعور دجال » را نابود مي سازد زمين را از وجود آن پاک مي کند. از آن پس، مهدي فرمانروايي شرق و غرب زمين را به دست مي گيرد و از جابلقا تا جابرسا را مي گشايد و بر همه ي کشورها چيره مي شود و حکومت و فرمانروايي او را تثبيت مي گردد ». (5)
آن حضرت با مردم به عدالت رفتار مي کند تا جايي که گوسفند در کنار گرگ به چريدن مشغول است و کودکان با عقرب بازي مي کنند؛ بدون اين که آسيبي به آنان برسد. بدي ها از بين مي رود و نيکي ها بر جاي مي ماند.
در روايتي آمده است: « قيامت برپا نمي شود تا اين که حضرت عيسي فرود آيد... و گرگ در گله اي از گوسفند، همانند سگ گله باشد و شير در گله شتر، گويي بچه شتر يا جفت آن است ». (6)
حذيقه مي گويد: از پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) شنيدم که مي فرمود: « به هنگام ظهور حضرت قائم... پرندگان در لانه هاي خود تخم گذاري مي کنند و ماهيان در دريا ». (7)
شايد منظور اين باشد که آنها احساس امنيت مي کنند و بدون دغدغه ي خاطر در لانه و محل زندگي خود تخم گذاري مي کنند.
ابو امامه باهلي مي گويد: روي پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) براي ما خطبه خواند و در پايان آن فرمود: « پيشواي مردم در آن روزگار مردي صالح است...در آن عصر به گوسفند و گاو تعدي نمي شود و کينه ها از سينه ها زدوده مي گردد. افسار را از دهان حيوانات بر مي دارند ( و حيوانات به حقوق ديگران تجاوز نمي کنند تا چه رسد به اينکه انسان ها به حقوق يک ديگر تجاوز کنند ). کودک دستش را در دهان درنده مي گذارد، ولي حيوان آزاري به او نمي رساند. بچه حيوان در جلو شير و درنده انداخته مي شود و به او آسيبي نمي رسد و شير درميان گله شتر، همانند سگ گله و گرگ درميان گوسفندان، مانند سگ گله است ». (8)
شايد اين روايت کنايه از امنيت کامل و پيدايش جو اطمينان به يک ديگر باشد.
نيز آن حضرت مي فرمايد: « روزگاري که عيسي بن مريم به زمين فرود آيد و دجال را به قتل رساند، مارها و عقرب ها آشکارند و به کسي آزاري نمي رسانند ». (9)
از اين احاديث اندازه ي امنيت مالي و جاني در روزگار حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به خوبي روشن مي گردد؛ زيرا چوپاني که گله خود را به بيابان مي فرستد، از دستبرد انسان ها و تعدي درندگان به آنها آسوده خاطر است. انساني که به سفر مي رود يا در بين جانوران موذي زندگي مي کند، از آزار و اذيت آنها در امان است؛ به گونه اي که گويا قانون احترام به حقوق ديگران حتي براي حيوانات درنده و حشرات نيز پذيرفته شده است و همه در برابر آن خاضع و تسليم هستند. شايد مقداري از امنيت بدين سبب باشد که در روزگار آن حضرت نعمت هاي الهي فراوان است و چون همه ي جانداران نيز از آن نعمت ها بهره مندند و احساس امنيت مي کنند، به کسي آسيب نمي رسانند.
امنيت عمومي در عصر امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) چنان فراگير مي شود که حتي اگر کسي به خواب رود، اطمينان دارد که او را بيدار نمي کنند و مزاحم خواب او نمي گردند.
رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) در اين باره مي فرمايد: « امت مهدي به آن حضرت پناه مي برند؛ چنان که زنبورهاي عسل به ملکه خود پناه مي آورند. آن حضرت زمين را پر از عدل و داد مي کند؛ چنان که ( پيش از آن ) پر از ستم و جور شده بود؛ به حدي که مردم به فطرت نخستين خود باز مي گردند. شخص خوابيده را از خوابش بيدار نمي کنند و خون کسي ريخته نمي شود ». (10)

ب) امنيت راه ها

درباره ي امنيت راه ها در حکومت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) روايات بسياري رسيده است که به گفتن چند روايت بسنده مي کنيم:
پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد: « حکومت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به گونه اي است که دو زن شبانه حرکت کرده، مسافرت مي کنند و از بي عدالتي و ستم هراسي ندارند ». (11)
نيز آن حضرت مي فرمايد: « به يقين خداوند، اين امر ( دين خود ) را به پايان مي رساند؛ به گونه اي که شخص سواره در شب از صنعا به حضرموت مسافرت مي کند و جز خدا، از کسي ترسي ندارد ». (12)
شايد گفتن نام اين دو سرزمين به لحاظ داشتن بيابان هاي ترسناک باشد که گاهي از آن به مفازه تعبير شده است و به دليل تفأل زدن به پيروزي و جان سالم به در بردن از آن بيابان ها مي باشد.
امام باقر (عليه السلام) مي فرمايد: « به خدا سوگند، ياران مهدي آن اندازه مي جنگند تا خدا به يگانگي پرستيده شود و به او شرک نورزند و تا آن جا که پيرزني سالخورده و ناتوان از اين سوي جهان به آن سوي رهسپار شود و کسي متعرض او نشود ». (13)
شخصي از حضرت صادق (عليه السلام) پرسيد: چرا آرزوي ظهور حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) را داشته باشيم؟ آيا در دوران غيبت مقام والايي داريم؟ حضرت فرمود: « سبحان الله! آيا دوست نداري که امام، عدالت را در جهان بگستراند و امنيت را در راه ها برقرار کند و با حکم منصفانه با ستمديده رفتار نمايد و به او ياري رساند؟ ». (14)
يکي زا ياران امام صادق (عليه السلام) مي گويد: روزي ابو حنيفه نزد امام صادق (عليه السلام) آمد. حضرت خطاب به او فرمود: « اين آيه که مي فرمايد: ( سِيرُوا فِيهَا لَيالِي وَأَيامًا آمِنِينَ؛ (15) در زمين شبانه روز سير کنيد در حالي که در امان باشيد. ) درباره ي چه سرزميني است؟ »
ابو حنيفه گفت: گمان دارم بين مکه و مدينه باشد.
حضرت به يارانش رو کرد و فرمود: « آيا مي دانيد که مردم در بين اين راه، مورد تعرض راهزنان قرار مي گيرند و اموال آنان به غارت برده مي شود و افراد امنيت ندارند و کشته مي گردند؟ »
اصحاب پاسخ دادند: آري، چنين است و ابو حنيفه سکوت کرد.
حضرت بار ديگر از او پرسيد: « ايا آيه که خداوند مي فرمايد: ( وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا ؛ (16) هرکس در آن وارد شود، درمان خواهد بود ). درباره ي کدام نقطه از زمين است؟
ابو حنيفه گفت: کعبه است.
امام فرمود: « آيا مي داني که حجاج بن يوسف ثقفي کعبه را براي سرکوبي ابن زبير به منجنيق بست و او را کشت. آيا او در جاي امن بود؟ »
ابو حنيفه سکوت کرد و ديگر سخن نگفت.
چون او از جلسه بيرون رفت؛ ابوبکر حضرمي به حضرت عرض کرد: فدايت شوم! پاسخ اين دو پرسش چيست؟
امام صادق (عليه السلام) فرمود: « اي ابابکر! مراد از آيه اول، همراهي با قائم ما اهل بيت است. نيز سخن خداوند که فرمود: "هر کس در آن وارد شود در امان است" يعني کسي که دست بيعت به او دهد و در بيعت حضرتش وارد شود و از ياران و اصحاب حضرتش گردد، در امان خواهد بود ». (17)
علي بن عقبه از پدرش نقل مي کند: روزگاري که حضرت قائم ظهور مي کند، به عدالت حکم مي نمايد و ستم در حکومتش برچيده مي شود و به سبب وجود آن حضرت راه ها و جاده ها امن مي گردد ». (18)
قتاده مي گويد: حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بهترين انسان هاست... در زمان او زمين از چنان امنيتي برخوردار مي گردد که زني به همراه پنج زن ديگر، بدون همراه داشتن مردي، به حج مي روند و از چيزي ترس ندارند. (19)
عدي بن حاتم مي گويد: به يقين روزي فرا مي رسد که زني ناتوان، به تنهايي از حيره ( در نزديکي نجف ) به زيارت خانه خدا مي رود و از کسي جز خدا نمي ترسد. (20)

ج) امنيت قضايي

يکي از اموري که پس از ظهور امام (عجل الله تعالي فرجه الشريف) مطرح است، مجازات افرادي است که جهان را سراسر ناامن کرده، ميليون ها کشته و زخمي و معلول برجاي گذاشته اند و نابساماني هاي مادي و معنوي را پديد آوردند. آنان جنايتکاراني هستند که جهان را به آن وضعيت اسفبار کشانده اند.
پس از ظهور حضرت، تعقيب، دستگيري و محاکمه ي آنان امري حتمي است؛ زيرا اجراي حدود الهي، يکي از واجبات مهم به شمار مي رود؛ به ويژه در روزگار حضور امام معصوم و حضرت بقيه الله در زمين که طبق کتاب خدا و به دور از هر گونه هواهاي نفساني، حدود اجرا مي شود.
در آن عصر براي سرپرستي اين وظيفه ي مهم، از افرادي استفاده مي شود که علاوه بر تسلط کامل بر مباني اسلامي و فقهي، از نظر پيشينه نيز کم ترين ايراد و اشکالي بر آنان وارد نباشد. در روايات به تسلط آنان به کارهاي قضايي و پيشينه و ويژگي هاي فردي آنان اشاره شده است که به بازگويي چند روايت در اين زمينه مي پردازيم:
امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد: « هنگامي که قائم آل محمد (عجل الله تعالي فرجه الشريف) قيام کند، از پشت کعبه هفده نفر را بيرون مي اورد. پنج نفر از قوم موسي هستند که به حق قضاوت مي کنند... و هفت نفر از اصحاب کهف، يوشع وصي موسي، مؤمن ال فرعون، سلمان فارسي، ابودجانه و مالک اشتر ». (21)
ابو بصير از امام صادق (عليه السلام) پرسيد: آيا جز اين گروه ( سي صد و سيزده نفر ) افراد ديگري در پشت کعبه نيستند؟ حضرت فرمود: « آري، مؤمنان ديگري
نيز هستند؛ ولي اين گروه فقها، نخبگان، حاکمان و قاضياني خواهند بود که پيش رو ( سينه ) و پشت سرشان را حضرت دست مي گذارد و مسح مي کند و در پي آن، هيچ قضاوتي بر آنان دشوار نخواهد بود ». (22)
در بحار الانوار آمده است: آنان ياوران مهدي و حاکمان روي زمين خواهند بود. (23)
صادق اهل بيت (عليه السلام) مي فرمايد: « آن گاه که حضرت قائم قيام کند، باري هر مرز و بومي از زمين، فرمانروايي تعيين مي کند و به او مي فرمايد: "برنامه کار تو در دست تو است و چنان چه در هنگام انجام وظيفه، مشکلي پيش آمد که حکم آن را ندانستي، به کف دستت بنگر و بر طبق آن چه در آن مي يابي، رفتار نما" ». (24)
ممکن است فهمدين حکم مشکلات به وسيله ي کف دست، کنايه از سرعت ارتباط با حکومت مرکزي و کسب تکليف براي رفع مشکل باشد يا اشاره به مهارت خيره کننده ي مسؤولان بر کار داشته باشد که با يک نگاه مي توانند اظهار نظر کنند و شايد به وسيله ي معجزه مشکل حل شود که عقل بشر از فهم آن ناتوان است.
امام باقر (عليه السلام) مي فرمايد: «عج» پس از ظهور مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) هيچ حقي از کسي بر عهده ي ديگري نمي ماند، مگر آن که حضرت آن را باز مي ستاند و به صاحب حق مي دهد ». (25)
امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد: « هنگامي که قائم آل محمد (عجل الله تعالي فرجه الشريف) قيام کند، به حکم و قضاوت داود پيامبر، قضاوت مي کند و به شاهد و برهان نيازي ندارد. خداوند ( احکام الهي را ) به او الهام مي کند و او نيز برطبق دانش خود رفتار مي نمايد و بر طبق آن قضاوت مي کند ». (26)
جعفر فرزند سيار شامي مي گويد: اندازه و حدود پس گيري حقوق از بين رفته ( در روزگارمهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بدان اندازه است که اگر حقي از کسي در زير دندان ديگري باشد، حضرت آن را باز مي ستاند و به صاحبش باز مي گرداند ». (27)
البته اين گونه رفتار کردن با حقوق مردم، شايسته دادگاه هايي است که در حکومت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) باشند و قاضيان آن افرادي مانند: سلمان، مالک اشتر، بزرگاني از قوم موسي و ... باشند و رهبري دستگاه قضايي نيز با خود حضرت باشد. طبيعي است که ديگر جاي نگراني از نابود شدن حقوق، باقي نمي ماند؛ هم چنان که جمله ي « اگر زير دندان ديگري حقي از کسي باشد باز مي ستاند »، گويا اين حقيقت است.

پي‌نوشت‌ها:

1- عن النبي (صلي الله عليه و آله و سلم) :« إذا نزل عيسي بن مريم و قتل الدجال يقول الرجل لغنمه و لدوابه: اذهبوا فارعوا في مکان کذا و کذا و تعالوا في ساعه کذا و کذا و يرعي الماشية بين الزرعين، لا تأکل منه سنبله، ولا تکسر بضلفها عوداً ». ابن طاووس، ملاحم، ص97.
2- عن النبي(صلي الله عليه و آله و سلم) :« ... يملأ الأرض عدلاً کما ملئت جوراً. حتي يکون الناس علي مثل أمرهم الأول لا يوقظ نائماً و لا يهرق دماً ». ابن حماد، فتن، ص99؛ متقي هندي، برهان، ص 78؛ ابن طاووس، ملاحم، ص70؛ ر.ک: عقدالدرر، ص 156؛ الثول المختصر، ص19؛ سفاريني، لوائح، ج2، ص 12؛ طوسي، غيبه، ص 274؛ الجرائح و الخرائج، ج3، ص 1149؛ اثبات الهداه، ج3، ص 514؛ بحار الانوار، ج52، ص 290.
3- عن ابن عباس: « حتي يأمن الشاه و الذئب و البقره و الأسد و الإنسان و الحية و حتي لا تقرض فأره جراباً ». بحار الانوار، ج1، ص 61؛ بيهقي، سنن، ج9، ص 180.
4- قال أمير المؤمنين (عليه السلام) :« ... و لو قد قام قائمنا لأنزلت السماء قطرها... و اصطلحت السباع و البهائم، حتي تمشي المرأه بين العراق إلي الشام و لا يهيجها سبع و لا تخافه ». صدوق، خصال، باب 400، ص 255؛ الامامه و التبصره، ص 131؛ اثبات الهداه، ج3، ص 494؛ بحار الانوار، ج52، ص 316.
5- قال أمير المؤمنين (عليه السلام) :« ثم إن جيش المهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) يقتل جيش الأعور الدجال في مدة أربعين يوماً من طلوع الشمس إلي غروبها، و يطهر الأرض منهم و بعد ذلک يملک المهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) مشارق الأرض و مغاربها و يفتحها من جابرقا إلي جابرسا، و يفتح جميع الأمصار، و يستقيم، و يستقيم أمره، و يعدل بين الناس حتي ترعي الشاه مغ الذئب في موضع واحد، و تلعب الصبيان و العقرب، و لا يضرهم و يذهب الشر و يبقي الخير... ». ينابيع الموده، ص 422؛ المحجه، ص 425؛ احقاق الحق، ج13، ص 341.
6- عن أبي هريرة: « لا تقوم الساعه حتي ينزل عيسي... و يکون الذئب في الغنم کأنه کلبها، و يکون الأسد في الإبل کأنه فحلها- عجلها- ». عبدالرزاق، مصنف، ج11، ص 401؛ ر.ک: احمد، مسند، ج2، ص 437، 438؛ ابن حماد، فتن، ص 162.
7- عن حذيقه قال، سمعت رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) يقول (صلي الله عليه و آله و سلم)« إذا کان عند خروج القائم... فعند ذلک تفرخ الطيور في أو کارها، و الحيتان في بحارها ». الاختصاص، ص 208؛ روضة الواعظين، ص 310؛ بحار الأنوار، ج52، ص 304.
8- عن أبي أمامة الباهلي قال: خطبنا رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) ذات يوم خطبة فکان آخرخطبته: « و إمام الناس يومئذ رجل صالح... و لا يسعي علي شاه، و لا يبغي بقره و يرفع الشحناء و التباغض، و ينزع حمه کل دابه حتي يدخل الوليد يده في فم الخش فلا يضره، و تلقي الوليده الدسد فلا يضرها، و يکون في الإبل مأنه کلبها، و يکون الذئب في الغنم کأنه کلبها ». طيالسي، مسند، ج10، ص 335؛ ابن طاوس، ملاحم، ص 152.
9- عن النبي (صلي الله عليه و آله و سلم) : « إذا نزل عيسي بن مريم قتل الدجال... و الحيات و العقارب ظاهره لا توذي أحداً ». ابن طاووس، ملاحم، ص 97.
10- عن النبي (صلي الله عليه و آله و سلم) :« يأوي إلي المهدي أمته کما يأوي النحل إلي يعسوبها، يملأ الأرض عدلاً، کما ملدت جوراً حتي يکون الناس علي مثل أمرهم الأول، لا يوقظ نائماً... و لا يهرق دماً ». الحاوي للفتاوي، ج2، ص 77؛ ابن طاووس، ملاحم، ص 70 و در ص 63، با اندکي تفاوت؛ احقاق الحق، ج13، ص 154.
11- عن النبي (صلي الله عليه و آله و سلم) :« ... حتي تسير المرأتان، لا تخشينان جوراً ». المعجم الکبير، ج8، ص 179.
12- قال النبي (صلي الله عليه و آله و سلم) :« و ليتمن الله هذا الأمر حتي يسير الراکب من صنعاء إلي حضر موت، لا يخاف إلا الله ». المعجم الکبير، ج9، ص 180؛ جامع الاصول، ج7، ص 286؛ بيهقي، السنن الکبري، ج9، ص 180.
13- أبو جعفر (عليه السلام) :« يقاتلون و الله؛ حتي يوحد الله، و لا يشرک به شيء و حتي تخرج العجوز الضعيفة من المشرق تريد المغرب و لا ينهاها أحد ». عياشي، تفسير، ج2، ص 62؛ نعماني، غيبه، ص 283؛ تفسير برهان، ج1، ص 369؛ بحار الانوار، ج52، ص 345؛ ينابيع الموده، ص 423؛ الشيعة و الرجعه، ج1، ص 380.
14- عن رجل، قلت لأبي عبدالله (عليه السلام) :« ... ما تمني القائم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) إذا کان علي هذا؟ فقال لي: « سبحان الله، أما تحب أن يظهر العدل و يأمن السبل و ينصف المظلوم... ». مفيد، اختصاص، ص 20؛ عياشي، تفسير، ج1، ص 64؛ نعماني، غيبه، ص 149؛ بحار الانوار، ج52، ص 144؛ اثبات الهداه، ج3، ص 557؛ در بحار الانوار، « ينصر المظلوم » به جاي « ينصف المظلوم » آمده است؛ ر.ک: الفائق، ج4، ص 100.
15- سباء (34) ايه 18.
16- آل عمراه (3) آيه 97.
17- عن بعض أصحاب أبي عبدالله (عليه السلام) قال: دخل عليه أبو حنيفه، فقال له أبو عبدالله (عليه السلام) « أخبرني عن قول الله عزوجل ( سِيرُوا فِيهَا لَيالِي وَأَيامًا آمِنِينَ ) دين ذلک من الأرض؟ قال: أحسبه ما بين مکه و المدينه، فالتفت أبو عبدالله (عليه السلام) إلي أصحابه. فقال: « أتعلمون أن الناس يقطع عليهم بين المدينه و مکه. فتؤخذ أموالهم و لا يأمنون علي أنفسهم و يقتلون؟ ». قالو: نعم. قال: فسکت أبو حنيفة. فقال « يا أبا حنيفه، أخبرني عن قول الله عزوجل ( وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا ) اين ذلک من الأرض؟ » قال: الکعبه. قال: « أفتعلم أن الحجاج بن يوسف حين وضع المنجنيق علي ابن الزبير في الکعبه فقتله کان آمناً فيها؟ ». قال: فسکت. فلما خرج، قال أبوبکر الحضرمي:- جعلت فداک- الجواب في المسألتين؟ فقال: « يا ابابکر: (سِيرُوا فِيهَا لَيالِي وَأَيامًا آمِنِينَ ) فقال: - مع قائمنا أهل البيت. و أما قوله: ( وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا فيمن بايعه و دخل معه و مسح علي يده. و دخل في عقد أصحابه کان آمناً... ». علل الشرايع، ج1، ص 83؛ نور الثقلين، ج3، ص 332؛ تفسير برهان، ج3، ص 212؛ بحار الانوار، ج52، ص 314.
18- روي علي بن عقبة عن أبيه: قال « إذا قام القائم حکم بالعدل و ارتفع في أيامه الجور، و أمنت به السبل، و أخرجت الأرض برکاتها، ورد کل حق إلي أهله... ». بحار الانوار، ج52، ص 328؛ اسدي ( علي بن عقبه ) از موثقين اصحاب امام صادق (عليه السلام) است. معجم رجال الحديث، ج12، ص 96.
19- قال قتادة: « المهدي خير الناس... و يأمن الأرض، حتي أن المرأه لتحج في خمس نسوه، و ما معهن رجل، لا تتقي شيئاً ». ابن حماد، فتن، ص 98؛ ابن طاووس، ملاحم، ص69؛ عقد الدرر، ص 151؛ القول المختصر، ص21.
20- عدي بن حاتم: « لتخرجن الضعيفه من الحيره، حتي تطوف بهذا البيت، لا تخاف إلا الله عزوجل ». فردوس الاخبار، ج3، ص 491.
21- عن أبي عبدالله (عليه السلام) :« إذا قام قائم آل محمد، استخرج من ظهر الکعبة سبعة عشر رجلاً: خمسة من قوم موسي الذين يقضون بالحق و به يعدلون، و سبعة من أصحاب الکهف، و يوشع، وصي موسي، و مؤمن آل فرعون، و سلمان الفارسي، و أبادجانه الأنصاري، و مالک الاشتر ». اثبات الهداه، ج3، ص 55. به نقل از: تفسير عياشي، و به نقل از: روضه الواعظين، ص 266؛ امام بيست و هفت نفر را از پشت کعبه بيرون مي آورد.
22- قال أبو بصري: - جعلت فداک- ليس علي ظهرها مرمن غير هولاء؟ قال: « بلي، ولکن هذه العده التي تخرج فيها القائم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و هم النجباء و الفقهائ. و هم الحکام، و هم القضاه الذين يمسح بطونهم، و ظهورهم، فلا يشکل عليهم حکم ». ابن طاووس، ملاحم، ص 202؛ دلائل الامامه، ص 307، و در آن چنين آمده است « فلا يشتبهه عليهم ».
23- دلائل الامامه، ص 249؛ بحار الانوار، ج52، ص 365.
24- عن جعفر بن محمد (عليه السلام) عن أبيه (عليه السلام) « إذا قام القائم، بعث في أقاليم الأرض في کل إقليم رجلاً، يقول: عهدک في کفک، فإذا ورد عليک أمر لاتفهمه- و لا تعرف القضاء فيه، فانظر إلي کفک و اعمل بما فيها ». نعماني، غيبه، ص 319؛ دلائل الامامه، ص 249؛ اثبات الهداه، ج3، ص 573؛ بحار الانوار، ج52، ص 365 و ج53، ص 91.
25- عن أبي جعفر (عليه السلام) :« و يخرج المهدي... فلا يترک... و لا مظلمه لأحذٍ من الناس إلا ردها ». عياشي، تفسير، ج1، ص 64؛ بحار الانوار، ج52، ص 224.
26- قال الصادق (عليه السلام) :« إذا قام الاقئم آل محمد (عجل الله تعالي فرجه الشريف) حکم بين الناس بحکم داود لا يحتاج إلي بينهٍ، يلهمه الله تعالي، فيحکم يعلمه ». روضه الواعظين، ص 266؛ بصائر الدرجات، ج5، ص 259.
27- عن جعفر بن سيار الشامي، قال: يبلغ من رد المهدي المظالم، حتي لو کان تحت ضرس إنسان شيء انتزعه حتي برده ». ابن حماد، فتن، ص98؛ عقد الدرر، ص 36؛ ابن طاووس، ملاحم، ص68؛ القول المختصر، ص52.

منبع مقاله :
طبسي، نجم الدين؛ (1385)، دولت موعود، قم: مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم )، چاپ ششم



 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط