خدمات علمي پرفسور احمد سليم سعيدان، به جهان اسلام

چه بسيارند کتاب هايي که مرحوم دکتر احمد سليم سعيدان به رشته ي تحرير درآورد، و چه بسيارند نسخه هاي خطي که مورد تصحيح و تحقيق عالمانه ي وي قرار گرفتند، و چه بسيارند بررسي ها و پژوهش هايي که وي، به بهترين شکل
دوشنبه، 25 اسفند 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خدمات علمي پرفسور احمد سليم سعيدان، به جهان اسلام
خدمات علمي پرفسور احمد سليم سعيدان، به جهان اسلام

 

نويسنده: تيسير صبحي




 

 

چه بسيارند کتاب هايي که مرحوم دکتر احمد سليم سعيدان به رشته ي تحرير درآورد، و چه بسيارند نسخه هاي خطي که مورد تصحيح و تحقيق عالمانه ي وي قرار گرفتند، و چه بسيارند بررسي ها و پژوهش هايي که وي، به بهترين شکل ممکن، به انجام رساند. واپسين نوشته اي که استاد بزرگوارمان نوشت، مطلبي بود در مورد چگونگي ريشه دار کردن شيوه هاي تحقيق و پژوهش علمي در وجود انسان ها، رواج دادن فرهنگ علمي و دانش در ميان افراد جامعه ي ما، و نيز در مورد اين که چگونه بتوانيم از تأثير متقابل تمدن ها و تجربه هاي ساير ملل، به طور اعم و تجربه ي ملت ژاپن، به طور اخص استفاده کنيم.
استاد بزرگوار بسيار علاقه مند بود که فرزندان امت اسلام را به توشه ي علمي و فرهنگي اصيلي مجهز کند تا بدين وسيله به تلاش هاي آنان، در جهت پيشبرد و ارتقاي امت اسلام و محقق ساختن رشد و توسعه ي فراگير کمکي کرده باشد. او در 23 ژانويه ي سال 1991 م (3 بهمن 1369 ه. ش) در منزلش در عمان (اردن) چشم از جهان فرو بست.
احمد سعيدان در سال 1914 م (1293 ه. ش)، در شهر صفد، واقع در فلسطين، به دنيا آمد. او تحصيلات دبيرستاني خود را در کالج عربي قدس، که از ميان دانش آموزان ممتاز و برجسته ي دبيرستاني شهرهاي مختلف فلسطين فقط به تعداد يک دانش آموز از هر استان را مي پذيرفت، به پايان رساند. وي در آن زمان به بيروت اعزام شد و از دانشگاه آمريکايي اين شهر در رشته ي رياضيات درجه ي کارشناسي گرفت.
وي در سال 1940 م (1319 ه. ش ) موفق به اخذ درجه ي کارشناسي علوم و رياضيات از دانشگاه لندن، و سپس کسب مدارج عاليه ي کارشناسي ارشد و دکترا از همان دانشگاه شد.
او زندگي کاري خود را با تدريس در کالج «عربي» و «الرشيديه» ي قدس آغاز کرد، و پس از اشغال فلسطين، در سال 1948 م (1327 ه. ش)، کشورش را به قصد سودان ترک کرد. وي مدت زيادي به عنوان مدرس در انستيتوي فني، وابسته به دانشگاه خارطوم، و سپس به عنوان عضو هيئت علمي در آن دانشگاه مشغول کار بود، تا اين که در سال 1969 م (1348 ه. ش) به اردن بازگشت و رياست دانشکده ي علوم دانشگاه اردن و سپس رياست دانشگاه قدس ( در ابوديس ) را به عهده گرفت.
بدين ترتيب دکتر سعيدان بيش از پنجاه سال از عمر خود را به ترويج علم و دانش در سراسر جهان عرب، توسط شاگردانش که در آنان روحيه ي علم دوستي و پشتکار در تحصيل و کسب علم ايجاد کرده بود ، سپري کرد.
جهان عرب، به طور کلي، و زادگاهش صفد ( در فلسطين )، به طور اخص، جايگاه ويژه اي نزد اين دانشمند فقيد داشتند و او در موارد متعددي شيفتگي و علاقه مندي اش به صفد را نشان داده است. صفد براي وي بهشت گمشده اي بود که همواره از آن ياد مي کرد. سعيدان درباره ي زادگاهش چنين نوشته است:
چه بسيارند بهشت هاي گمشده
ولي بهشت من صرفاً يک کلبه ي کوچک در شهرکي کوچک است که نامش صفد مي باشد
من و ساير برادران و خواهرانم از اين زادگاه نشئت گرفتيم
و در آن، پدر و پدربزرگم و نيز مادر و مادربزرگم زيستند
جايي که در آن شادي درِ خانه هايمان را زد و ما خوشحال شديم
و در آن غم و اندوه بر ما سايه افکند و ما آن را پذيرا شديم
آن کلبه، چقدر عرق تن را شست!
و چه غم و غصه ها و راز و نيازهايي را که با آن در ميان گذاشتيم
ولي اينک من آن را از دست داده ام
از آن محروم شده ام و آن را نيز از من محروم کردند...
اگر تمام کاخ هاي دنيا را به من بدهند، دلم همچنان مشتاق آن خواهد ماند، و به ياد آن خواهد بود...
دکتر سعيدان همچنين اضافه مي کند:
هرچند تجاوز و ستم سرسخت شود
و هرچند نبش قبرها کنند و استخوان ها را خُرد کنند
و هرچند عرب ها لاغر و نزار شود و ياران مورد توهين قرار گيرند و آواره و پراکنده شويم و بجنگيم
تا جايي که همانند اشباح و سايه ها شويم
ما هرگز مأيوس و نااميد نمي شويم
چون در آينده ي نزديک به طور يقين
نسل موعودي از ما به وجود خواهد آمد
همانند نسل خالد (1) و صلاح الدين (2)
پس روزگار نبردهاي يرموک و حطين را باز مي گرداند
اين نسل به بهشت گمشده بازخواهد گشت
و آن را پاک سازي و تطهير خواهد کرد
و آن را از نو، خشت به خشت خواهد ساخت
و آن را از نو، نهال به نهال سرسبز خواهد کرد...
به پاس خدمات برجسته ي علمي و براي تقدير از مقام رفيع دکتر سعيدان، سه نهاد علمي عربي يعني فرهنگستان زبان عربي اردن در عمان، فرهنگستان زبان عربي عراق در بغداد و فرهنگستان زبان عربي مصر در قاهره، وي را به عنوان عضو خود برگزيدند. او همچنين در سال 1978 م (1357ه. ش) به گرفتن نشان درجه ي يک تعليم و تربيت اردن نايل آمد.
زندگي دکتر سعيدان به کار و کوشش و دهش و توليد و تأليف سپري گرديد. او بيش از 40 کتاب ( شامل تأليف و تحقيق و ترجمه ) به جهان علم و دانش عرب تقديم کرد. او همچنين حدود 30 تحقيق و پژوهش علمي عرضه کرد. علاوه بر اين ها، وي مقاله هاي متعدد علمي، عمومي و تخصصي را به رشته تحرير درآورد و در بعضي از طرح هاي علمي جهان عرب مانند طرح دايره المعارف تمدن عربي- اسلامي و طرح تاريخ علوم و فن آوري در تمدن عربي- اسلامي شرکت کرد. علاوه بر اين اقدام ها و کارها، به کميسيون هاي فني و علمي تخصصي، چه محلي و چه عربي، ياري رساند. او سخنراني هاي علمي بسياري در اين محافل ايراد کرد و در بسياري از ميزگردهاي عملي، کنفرانس ها و سمينارهاي علمي شرکت و بيش از 50 کتاب درسي به مدارس جهان عرب عرضه کرد.
وي در سال 1980 م (1359 ه. ش) به گرفتن جايزه ي نخست کويت در تحقيق و پژوهش در کتاب هاي کهن و اصيل عرب، از طرف مؤسسه ي پيشرفت علمي کويت، نايل آمد.
دکتر سعيدان همچنين در جريان عربي کردن آموزشي علمي دانشگاهي در کشورهاي سودان و اردن شرکت کرد. او اعتقاد داشت که روند عربي کردن آموزش هاي علمي دانشگاه ها در صورتي مي تواند دوام و موفقيت داشته باشد که مورد حمايت قرار گيرد و تصميم سياسي مطلوب در اين زمينه اتخاذ گردد. در اين باره خاطرنشان مي کنيم که تصميم سياسي مطلوب در اين زمينه، ممکن است به پيشبرد روند ترجمه و عربي کردن متون کمک کند و شرايط را براي محقق ساختن موفقيت محدود مهيا سازد، ولي ضامن دوام اين روند و يا ايجاد شايستگي و کفايت هاي انساني و ساير عوامل توليد نمي باشد؛ مگر آن که تحول خودجوشي در بيداري فراگير جهان عرب به وجود آيد. بنابراين مسئله عبارت از يک تصميم سياسي براي نهضت اجتماعي همگاني مي باشد.
آن مرحوم به عنوان يک مربي معتقد بود که راه اصلاحات عمومي سرمنشأ تربيتي دارد، که از گهواره آغاز مي شود و بايد از پايه و اساس پي ريزي گردد. از اين رو تمام تلاش و کوشش هاي خود را در راستاي ايجاد اصلاحات تربيتي در زمينه هاي علم و ادب و فرهنگ ديني و عرضه داشتن تاريخ عربي- اسلامي، متمرکز ساخت.
با وفات دکتر سعيدان جامعه ي علمي عرب يک عالم رياضي و نويسنده ي دانشمندي را از دست داد که نقش و سهم عظيمي در زمينه ي رواج فرهنگ علمي داشت. او در زمينه اي فعال بود که به کمبود نخبگاني قادر به نگارش ساده و روان، دچار بود.
دکتر سعيدان فعاليت هاي خود را در زمينه ي رواج فرهنگ علمي از سال 1934 م (1313 ه. ش) آغاز کرد. او در هنگام، مسئول تهيه ي مجموعه اي از اخبار علمي بود که توسط ايستگاه راديويي قدس، در دوره ي قيموميت، پخش مي گرديد.
در اين دوره زندگي دکتر سعيدان مشحون از دستاوردهاي ارزشمند و کارهاي علمي مداوم بود. شيوه ي نگارش وي بر اساس ارائه ي مطالب آسان و خواندي و جذاب، و در عين حال، توجه خاص به دقت آنها از جهت علمي و زباني، متمايز بود. او واقعاً در به کارگيري اين سبک مهارت کامل داشت.
اين دانشمند سترگ عرب توجه چنداني به جلب رضايت مراکز سياسي و کانون هاي کاذب قدرت نداشت، و نيز نگارش علمي را وسيله اي براي پيشرفت و ارتقاي شغلي يا شهرت و تلاش براي ماندن در رأس خبرها، بي آنکه شايسته ي آن باشد، قرار نمي داد. او با القاب و مدارک و مدارج علمي که به دست آورده بود، تجارت نکرد. وي در اين زمينه يک « نويسنده ي پيشتاز علمي » بود.
تدوين مطالب علمي براي نويسندگان دانشمند هرگز آسان نبوده، و هيچ گاه هم آسان نخواهد بود، و اين همان چيزي است که دکتر سعيدان به طور مکرر در نوشته هايش بر آن تأکيد داشته است؛ اما اين حقيقت از سوي بسياري جدي گرفته نشد و از اين رو به عمق و ابعاد آن پي نبردند. در واقع کسي که به مطالعه ي تجربه هاي گذشته و حال در زمينه ي رواج فرهنگ علمي بپردازد، به نتايج بسيار شگفتي خواهد رسيد که شايد بارزترين آن ها اين باشد که کشورهاي جهان سوم، به طور کلي، دچار کمبود آشکار و شرم آور نويسندگاني شايسته و نخبگاني مسلط به نگارش و تدوين علمي و پژوهش و ساير انواع توليد و نوآوري هستند.
با درگذشت دکتر سعيدان، محافل فرهنگي عرب از وجود دانشمند و نويسنده ي بزرگي محروم شدند و جهان علم، پژوهشگري کارا و برجسته و مردي از رجال وفادار به علم و دانش را از دست داد.
در اين جا شايسته است به اين مسئله اشاره کرد که دکتر سعيدان دست به تأليف و تدوين و ترجمه و تحقيق کتاب ها و نسخه هاي خطي بسياري زده است که عبارت است از : البحث عن الحل ( در جست و جوي راه حل ) (ترجمه)، الفکر الانساني في طفولته ( انديشه ي انساني در دوران کودکي اش )، تدريس الرياضيات ( تدريس رياضيات )(ترجمه)، قاموس المصطلحات الرياضيه ( فرهنگ اصطلاحات رياضي )، کتاب الحساب العربي ( کتاب حساب عربي (1) ) که در آن کتابي از ابوالوفاي بوزجاني (3) مورد تحقيق و پژوهش قرار گرفته است، الحساب العربي (2) (حساب عربي(2)) که در آن کتاب فصول، اثر ابوالحسن اقليدسي (4) مورد تحقيق و پژوهش قرار گرفته است، رساله تسطيح الصور و تبطيح اَلکور ( رساله اي در مسطح کردن صورت ها ) (تحقيق)، الاعداد المتحابه (اعداد متحاب) اثر ثابت بن قره (5)، رساله الاوتار ( رساله ي وترها ) اثر بيروني (6)، الرساله الشافيه ( رساله ي شافيه ) اثر طوسي (7) (تحقيق)، تاريخ الرياضيات عندالعرب ( تاريخ رياضيات نزد عرب ها ) ( اين کتاب بعدها توسط مؤلف به زبان انگليسي ترجمه گرديد )، کتاب التکمله في الحساب ( کتاب تکمله در حساب ) ابومنصور عبدالقاهر بن طاهر بغدادي (8)، علم الجبر في العالم العربي ( علم جبر در جهان عرب )، المقالات في علم الحساب ( مقالاتي در علم حساب )، قصه الأرقام و الترقيم ( داستان ارقام و شماره گذاري )، کتاب الفصول في الحساب الهندي ( کتاب فصول در حساب هندي )، أنموذجان في المنطق الرياضي عندالعرب ( دو نمونه از منطق رياضي نزد عرب ها )، مشروع الرياضيات المدرسيه ( طرح رياضيات مدارس )( مقابله و بازبيني تمام بخش هاي طرح )، رسائل ابن سِنان ( رسائل ابن سنان )، تاريخ علم الحساب عندالعرب ( تاريخ علم حساب نزد عرب ها ) در سه جلد، تحقيق مخطوطه رسائل البيروني ( تحقيق نسخه ي خطي رسائل بيروني )، تحقيق مخطوطه ي ابن الهيثم ( تحقيق نسخه ي خطي ابن هيثم )(9)، حساب التفاضل و التکامل و الهندسه التحليله ( حساب تفاضل و تکامل و هندسه ي تحليلي )، کتاب حول خواص الاعداد ( کتابي درباره ي خواص اعداد ) اثر ابوجعفر محمد بن حسين، نهايه السؤال والامنيه ( منتهاي سؤال و آرزو )، جوامع الحساب بالتخت و التراب ( مجموعه ي حساب با تخته و خاک ) اثر نصيرالدين طوسي، کتاب هندسه اقليدس (10) بأيد عربيه ( کتاب هندسه ي اقليدس با دست هاي عربي )، تاريخ المصطلحات الرياضيه ( تاريخ اصطلاح هاي رياضي ) که هنوز به چاپ نرسيده است، متعه التفکير ( لذت انديشه ي [رياضي] ) همين کتاب فعلي که توسط انتشارات دارالتنوير العلمي پس از وفات دکتر سعيدان به چاپ رسيد ، مقدمه لتاريخ الفکر العلمي في الاسلام ( مقدمه اي بر تاريخ انديشه ي علمي در اسلام )، قاموس مصطلحات الرياضيات الابتدائيه- محاوله تاريخچه ( فرهنگ اصطلاحات رياضي ابتدايي يک آزمايش تاريخي )، مدخل الي الرياضيات ( مقدمه اي بر تاريخ ) (ترجمه)، مراسم الانتساب في معالم الحساب (مراسم انتساب در نشانه هاي حساب (اثر يعيش بن ابراهيم اموي (11) مدخل الي مهارات الحاسبه ( مقدمه اي بر مهارت هاي ماشين حساب) (ترجمه)، اصول الهندسه و الحساب ( اصول هندسه و حساب )، نحو نظام عربي للرموز العلميه ( به سوي سيستمي عربي براي نمادهاي علمي )، مسائل في تراثنا العلمي ( مسائلي در ميراث علمي ما )، تثليث الزاويه في العصور الاسلاميه (تثليث زاويه در دوران هاي اسلامي)، التراث العربي: لماذا نحققه ( ميراث و منابع کهن عرب: چرا مورد تحقيق و بررسي قرار مي گيرد )، رسالتان في الهندسه ( دو رساله در هندسه ) منسوب به ارشميدس (12)، علم الحساب العربي ( علم حساب عربي )، حساب اليد، (حساب با انگشتان) و غيره. دکتر سعيدان علاوه بر اين تصنيفات تعداد زيادي از کتاب هاي درسي مصوب درمدارس کشورهاي اسلامي را به رشته تحرير درآورده است.
او در مجلات عربي و بين المللي بيش از 30 مقاله ي علمي به چاپ رساند که از آن جمله مي توان از مقالات « تاريخ انديشه و تمدن اسلامي »، « علم و ادب ميان شرق و غرب »، « دانش و ادبيات در جهان عرب چگونه بايد باشد؟ »، « رياضيات ميان مشرق و مغرب جهان اسلام »، « خلاصه ي تاريخ رياضيات نزد عرب و مسلمانان »، « عربي کردن دانش و انديشه ي علمي»، « ميان علم و ادبيات »، « رياضيات در عصر اسلامي ميان اصالت و تجدد »، « سبک و سبک شناسي »، « تطور و پيشرفت رياضيات در اسلام »، « سخني در تربيت »، «بيداري اسلامي در اسلام »، « خلاقيت و نوآوري دانشمندان عرب »، « مزيت ها و ويژگي هاي زبان عربي در يک نسخه ي خطي لاتيني »، « زبان عربي و شيوه ي علمي معاصر »، « بهبود شيوه هاي تربيتي »، « خلاقيت ذاتي و نقش تربيت در محقق ساختن آن »، «ميراث مکتوب عرب ها و روش هاي تحقيق و بررسي آن »، « علوم طبيعي و انساني و نقش مؤسسات و نهادهاي علمي »، « مطالعاتي در تاريخ علوم در عصر امويان »، « پژوهش هايي در علوم نزد عرب ها و مسلمانان »، « مطالعاتي در علم تربيت: چالش هاي عصر حاضر »، « ترجمه ي علوم: مشکلات و راهکارهاي آن »، « ديدگاه هاي واقع بينانه در ميراث فکري ما » و غيره نام برد.
مرحوم سعيدان پيش از وفاتش بر روي کتابي درباره ي تربيت حرفه اي و نقش آن در سازندگي کشور ژاپن، کار مي کرد. او در اين کتاب انديشه ي علمي عربي در مرحله ي تأسيس را مورد بررسي قرار مي داد که وفات وي مانع از اتمام اين کتاب گرديد.
در ادامه ي سخنانمان درباره ي زندگي مرحوم سعيدان تلاش خواهيم کرد که برخي از تأليفات وي را مورد بحث و بررسي قرار دهيم.
ديباچه اي بر تاريخ انديشه ي علمي در اسلام
کتاب دکتر سعيدان با عنوان ديباچه اي بر تاريخ انديشه ي علمي در اسلام دستاورد سوابق و تجربه هاي ارزنده ي وي بود. او در اين باره چنين مي گويد.
ولي من همانند خواننده اي درس خوانده، نتايج کارم آهسته و با تأني به دست آوردم، و آن گاه به آرا و ديدگاه هاي خود شکل دادم، از اين رو حق دارم، و حتي خواننده نيز بر من حق دارد، که نتايج و ديدگاه هاي تلخ و شيرينم را در کتاب يا مجموعه اي از کتاب ها، که پيشرفت انديشه ي علمي در دوران هاي اسلامي، و تأثير و تأثر متقابل آن ها را بيان کند، عرضه دارم. چنين کتابي، حتي اگر بيشتر مسائل آن در ذهن قرار داشته باشد، باز مستلزم وقت است؛ که من در حالي که به س 75 سالگي رسيده ام، نگران آن هستم که مبادا مرگ و يا ضعف پيري مرا از اتمام آن بازدارد. از اين رو با شتاب و عجله دست به نگارش اين کتاب زدم، تا آنچه را در ذهنم هست براي فرزندان و نوادگان خود به جا بگذارم؛ به اين اميد که شايد مطالب مفيد و سودمندي در لابه لاي آن ها باشد.
اين کتاب جنبه هاي مختلفي از تاريخ انديشه ي عربي، در چهارچوب انديشه هاي جهاني پيش از آن و بعد از آن را، با نگرشي واقعي و صريح و روشن مورد بررسي قرار مي دهد و سعي دارد اشتباه هايي را که در گذشته رخ داده است نشان دهد تا نسل هاي عربي آينده از آن بهره مند شوند و از تکرار آن جلوگيري کنند.
نويسنده سعي بر آن داشته است که اين کتاب سرآغاز و مقدمه اي براي کتاب آموزشي فراگيرتري باشد که چگونگي شکل گيري و ظهور انديشه ي عربي، و اين که چه چيزهايي را از انديشه هاي پيش از خود به ارمغان گرفته، و چه چيزهايي را به انديشه هاي پس از خود داده است بيان کند، و اين که چه چيزهايي در پي ريزي ساختار انديشه ي عربي شرکت داشته، و آن گاه چگونه و چرا اين شعله ي فروزان رو به خاموشي نهاده است، و چه بايد کرد تا از نو شعله ور گردد.
اين کتاب شامل پنج فصل مي باشد که فصل اول آن در مورد تعريف و سبک علمي است؛ در فصل دوم، نويسنده به فرازهايي از تاريخ انديشه ي علمي جهان اشاره دارد؛ و در دو فصل بعدي تأثير پيشتازان اروپايي فلسفه بر ساختار انديشه ي علمي مدرن؛ و سپس مراحلي که اين انديشه از آن گذر کرد تا زماني که متبلور شد و شکل گرفت، مطرح مي گردد؛ و در فصل پاياني کتاب، که با عنوان « سرزنش و آرزوهاي شيرين » آمده است، دکتر سعيدان اشتباه هاي گذشته و راه هاي ساختن آينده را بيان مي کند.
مؤلف، کتاب خود را با چنين عباراتي به پايان مي رساند:
....، تقريباً در رأس هرم فرهنگي چنين مي بينم که دانشمندان عرب به صورت عوامل مکمل يکديگر و مرتبط به هم درآمده اند؛ چراکه ملاحظه مي شود برخي از دانشمندان علوم نظري هستند که به بحث و جست و جو مي پردازند و آن گاه کشف مي کنند و نظريه ارائه مي دهند، و در پروراندن و غني سازي انديشه ي جهاني سهيم مي شوند؛ و گروه ديگري از دانشمندان عملي هستند که ابتکار و نوآوري و خلاقيت به خرج مي دهند و يا در حال بهبود و پيشرفت اوضاع هستند. در کنار اين ها نيز فيلسوفان و نويسندگاني هستند که به علوم و گرايش ها و رويکردهاي فکري موجود کاملاً آگاه و مطلع هستند؛ به نحوي که نسبت به دارندگان تخصص محدود و اندک، متمايز هستند و هرکدام از آنها داراي وظيفه و مأموريتي است. به طوري که برخي جست و جو گر هستند، جنبش هاي علمي و فن آوري را زير نظر دارند و به هدايت و راهنمايي و يا اخطار و هشداري مي پردازند، و در هر حال قصد آن ها حفظ منافع بشري و سعادت و خوشبختي انسان است؛ و بعضي انديشمند و اصلاح گر اجتماعي هستند ، که بر نقاط ضعف موجود در جامعه و در انديشه، انگشت مي گذارند؛ و برخي از آن ها نيز داستان و يا مقاله نويس هستند، که کتاب هايي در زمينه ي بيداري انسان متمدن حاضر و نيز سرگرمي هاي سازنده را به بازار کتاب عرضه مي دارند؛ و گروهي هم مترجم هستند، که شاهکارهاي انديشه ي جهاني را به زبان هاي مختلف بر مي گردانند؛ و نيز گروهي از دانشمندان علوم تربيتي هستند که علوم را به شيوه اي ساده به خوانندگان ارائه مي دهند، و يا براي کودک داستان هايي را بيان مي کنند که وي را به زبان مادري و مردمانش علاقه مند مي کند و با جهان و آنچه در آن است، آشنا مي سازد؛ و در بين آنها شاعراني هستند که فضا را آکنده از آوازهايي در شکوه گذشته ي جهان عرب و قصايدي در وصف آرزوها و دردهايشان مي کنند، و حماسه هايي که قهرماني ها و ايثار و آرمان هايشان را بازگو مي کنند، و سرودهايي که مردم در زندگي معمول خود زمزمه مي کنند. آه خدايا، چه وظايف عظيمي به عهده ي نويسنده ي عرب قرار دارد، و چه گستره ي وسيع و پهناوري براي گفتار و کردار دارد!
درباره ي هنرمندان هم مپرس، از موسيقي داناني که آهنگ ها و نغمه هاي زيبايي برايمان مي سازند، وعرب ها، که در همه جا دور اين آهنگ ها جمع مي شوند، گرفته تا نقاشان و مجسمه سازان و رياضي دانان، که همگي پيش قراولان يک تمدن عربي، و نوآوري هنري موعود در آينده نزديک هستند.
آيا تصوري که دارم، مدينه ي فاضله (اتوپيا) يا خواب هاي آشفته و يا صرفاً آرزوهاي شيريني است؟ نمي دانم، ولي بگذاريد اميدوار باشيم! چرا که اگر دشمني کودکي و جواني ما را از ما گرفت، ما نبايد اميد زندگي را از فرزندان و نوادگان خويش بگيريم.

تاريخ علم در جهان عرب

دکتر سعيدان به يک بررسي مقايسه اي همراه با تحقيقي در مورد مهم ترين منابع جبر عربي اقدام کرد. او در جلد اول و دوم اين کتاب، ما را در يک مسافرت جالب همراهي مي کند. ما در هر دو جلد کتاب با انديشه اي ژرف و روشن برخورد مي کنيم که آمادگي هرگونه چالشي را دارد. در اين کتاب با خوارزمي ملاقات مي کنيم که اصول و مباني علم جبر را پي ريزي مي کند و پايه ها را استوار مي سازد و به پيش مي رود. پس از نيم قرن ابوکامل (13) به شرح جبر خوارزمي پرداخت و آن را با افزودن براهين و توضيحات هندسي استوار کرد، و با وارد کردن راهکارها و انديشه ها، جبر را گسترش داد و به علمي تخصصي، نيازمند هوش و ابتکار و نوآوري و نه صرفاً روشي براي يافتن مجهولات، مبدل ساخت. خوارزمي شالوده ي علم جبر را پي ريزي کرد، و ابوکامل روي آن بنا را ساخت، و آن گاه کرجي (14) و سموال(15) اين ساختمان را تکميل کردند تا اين که به علمي گسترده، که شامل حساب نيز مي شد، تبديل گرديد.
دکتر سعيدان در اين مورد خاطرنشان مي کند که علم جبر با کتاب الفخري، اثر کرجي و کتاب الباهر، اثر سموال و تلاش هاي خيام و طوسي و همکارانشان در حل معادلات سه مجهولي به اوج خود رسيد.
پس از آن که علم جبر عربي به اوج خود رسيد، دوران توقف و سراشيبي آغاز گرديد. ذهن رياضي دانان در مغرب عربي بر جبر خوارزمي متمرکز شد، و کسي که بدان بسنده نمي کرد، جبر ابوکامل را نيز مورد مطالعه قرار مي داد. از اين رو مي بينيم دو کتاب فوق خلاصه وار در نخستين دو اثر مغربي در علم جبر، يعني أرجوزه الياسميني و کتاب الاختصار في الجبر، تأليف ابن بدر، متجلي مي گردند.
دکتر سعيدان معتقد است که داستان علم جبر در زبان عربي هنوز به اتمام نرسيده است. اين علم در کتابي چون الباهر تأليف سموال به جايي رسيد که ما را بر آن مي دارد که بگوييم نمي توان هيچ مقوله اي در جبر را به جز مفهوم راديکال منفي و عددهاي موهومي، از آنچه که دانش آموزان فعلي در مقطع پيش دانشگاهي مي دانند، تصور کرد که در کتاب هاي جبر عربي، يافت نشود. شايد هم بتوان از مفاهيمي در اين کتاب ها نام برد، که دانش آموز امروزي آن ها را نمي داند. به راستي بايد گفت که انديشه ي عربي در جبر همان کاري را کرد که انديشه ي يوناني در هندسه ي اقليدس؛ ولي هندسه داراي چهارچوب و محيطي بسته بود که به دست يوناني ها به اتمام رسيد، در حالي که جبر داراي ميدان وسيعي بود، که عرب ها راه و زمينه ي پيدايش و پيشرفت آن را مهيا ساختند.

التکمله في الحساب

دکتر سعيدان نسخه ي خطي التکمله في الحساب، اثر عبدالقاهر بن طاهر بغدادي، همراه با رساله اي از وي در مساحت و خلاصه اي از آن به زبان انگليسي، را نيز مورد تحقيق و بررسي قرار داد. اين نسخه ي خطي توسط مرکز نسخه هاي خطي عرب وابسته به سازمان فرهنگ و تعليم و تربيت و علوم عرب، در سال 1985 م (1364 ه. ش) به چاپ رسيد.
اين کتاب در ميان منابع رياضي اصيل عرب، از نظر طرح و محتوايش بي نظير است. مؤلف در مقدمه ي کتاب، طرح خود را چنين بيان مي کند:
اين کتاب نظام هاي علم حساب را که در جهان اسلام به هنگام اوج نهضت فکري اش رايج شده بود، عرضه مي کند.
نظام هاي علم حساب شامل هفت بخش است، که سه بخش آخر آن جزء حساب هندي است، که در جهان اسلام رواج يافت و عبارت است از: حساب اعداد صحيح، حساب اعداد کسري وحساب درجه ها و دقيقه ها، که مشروح اعداد آن ها در کتاب الفصول في الحساب الهندي اثر اقليدسي آمده است. چهارمين بخش حساب انگشتان مي باشد که پيش از حساب هندي رواج داشت، و ابوالوفاء بوزجاني در کتاب المنازل السبع و کرجي در کتاب الکافي في الحساب آن را مفصلاً شرح داده اند. پنجمين بخش در حساب اعداد گنگ، و ششمين بخش در نظريه ي اعداد، و هفتمين بخش در معاملات و نوادر حساب مي باشند. نويسنده از اين که ديگر مؤلفان تنها به يک بخش از نظام هاي حساب مي پردازند و آن ها به طور عميق و مشروح مورد بحث و بررسي قرار مي دهند، و يا به دو نوع يا بيشتر از نظام هاي حساب رسيدگي مي گنند و آن ها را به حدي خلاصه وار مي نويسند که تنها دانشمندان آن ها را مي فهمند و دانشجويان از درک آن مطالب عاجز و ناتوان مي مانند، رنج مي برد، از اين رو طرح خود را متعادل و به صورت جامع و فشرده ارائه داده است.
حقايقي از نظريه ي اعداد که در کتاب التکمله في الحساب آمده، تلاشي است براي ارائه ي بحثي فراگير و کامل که اين رشته ي رياضي را به يکي از بخش هاي حساب همانند حساب هندي و حساب با انگشتان، مبدل سازد. برخي از حقايقي که اين کتاب عرضه مي دارد همچنان تا به امروز توجه رياضي دانان را به خود جلب کرده است.
سعيدان همراه با کتاب التکمله في الحساب رساله اي رياضي کوتاهي درباره ي مساحي از ابن طاهر بغدادي آورده است، که شايد در تاريخ رياضيات اهميت چنداني نداشته باشد، ولي چون اين رساله از مؤلف التکمله في الحساب مي باشد، از اين رو سزاوار است که پژوهشگران بر آن آگاه شوند.
مؤلف کتاب، که دکتر سعيدان آن را مورد تحقيق و بررسي قرار داده است، ابومنصور عبدالقاهر بن طاهر بن محمد بن عبدالله ، شافعي بغدادي فقيه، متوفاي سال 1037 م است. او يکي از سران علم اصول بود و در علوم و فنون مختلفي به ويژه در علم حساب تبحر زيادي داشت.

المقالات في علم الحساب

دکتر سعيدان همچنين نسخه اي خطي به عنوان مقالات في علم الحساب اثر ابن بناء مراکشي (16)، را مورد تحقيق و بررسي قرار داد. او دست به اين کار زد چون معتقد بود که تاريخ عربي- اسلامي، از تمام جنبه ها چه تمدني و چه سياسي، بايد با ديد واقع گرايانه و توسط و نويسندگان عربي و اسلامي متعهد و آگاه نوشته شود، چرا که تنها اين نويسندگان مي توانند به ژرف تاريخ ما غور کنند و به ظرايف و رازهاي آن پي ببرند، و آن گاه حوادث را به حجم طبيعي خود به تصوير بکشند، به شرط آن که اين نويسندگان از نفاق و دورويي پرهيز کنند، و از بيم و هوس دور شوند و همواره با چشمان باز، بيدار باشند.
استاد مرحوم ما معتقد بود که سرزمين اسلام، از نظر فرهنگي، همچون يک واحد فکري پيوسته است که نه موانع جغرافيايي و نه تقسيمات سياسي، نمي تواند مانع ارتباط و پيوستگي آن شوند.او در اين مورد از گذشته هاي ما گواهي مي آورد، و نظرش را با اين گفته به اثبات مي رساند.
... ارزشمند ترين آرمان و آرزوي يک فرد مغربي آن بود که مثلاً به مشرق رود و فرضيه ي حج را به جا بياورد، و از سرچشمه هاي علم و مغرب سراشيب شود، و هرگاه اين آرزو را محقق مي ساخت و تصميم به بازگشت مي گرفت، به شهر خود اطلاع مي داد که وي همراه با يک نسخه ي خطي از کتاب فلاني، مثلاً جاحظ (17) يا امام غزالي (18)، باز مي گردد. پس مردم شهر به پيشواز وي مي شتافتند و به خاطر آوردن چنين تحفه ي شرقي جشن مي گرفتند.
امام بخاري (19) در مشرق و ابن رشد (20) در مغرب جهان اسلام هر دو از نظر عقيدتي مسلمان بودند، و از نظر فرهنگي وتأليفات وآرزوها و آرمان ها و ارتباط ها و پيوستگي ها، هر دو سر تا پا عرب بودند، هرچند از نظر محل تولد، يکي اهل بخارا و ديگري از قرطبه باشد.
با عنايت و توجه به ايمان و اعتقاد دکتر سعيدان مبني بر اين که انديشمندان اسلامي که آثارشان را به زبان عربي نوشتند، همگان براي ما و از ما بودند؛ و آنچه که نوشتند بدون در نظر گرفتن اصل و نژاد و عقايد ديي و خاستگاه هاي جغرافيايي و ... آن ها، همه و همه جزء ميراث مکتوب ما به شمار مي رود. در سايه ي اين باور، دکتر سعيدان کتاب مستقلي را به تاريخ علم حساب در سرزمين هاي غربي جهان اسلام، اختصاص داد. او پيشتر دو کتاب در تاريخ علم حساب عربي منتشر کرده بود، که پايه و شالوده ي اصلي هر کدام از آن ها بررسي و تحقيق يک نسخه ي خطي شرقي و مقابله ي آن با ساير نسخ و انجام مطالعات مقايسه اي بود. وي دراين دو کتاب، با همين شيوه، حدود 20 نسخه ي خطي را که بيشتر آن ها شرقي بودند، مورد بررسي و مطالعه قرار داد. دکتر سعيدان در رابطه با مسير و روند تاريخي علم حساب در سرزمين هاي غرب جهان اسلام، تنها به چند عبارت گذرا در مورد يعيش بن ابراهيم اموي اندلسي و ابن بناء مراکشي، بسنده کرد.
مضمون آن عبارت ها چنين بود که روند علم حساب در غرب جهان اسلام، در تمام جزئياتش، با روند آن در شرق جهان اسلام مطابقت دقيق ندارد.
وقتي سعيدان مطالب علمي لازم را مهيا ساخت، اقدام به انجام اين پژوهش در مورد علم حساب در مغرب عربي اسلامي کرد. اين پژوهش براساس تحقيق و بررسي مقالات اين بناء مراکشي و به کمک ساير کتاب هاي حساب، چه شرقي و چه غربي، انجام گرفت.
سؤال اصلي که اين کتاب قصد پاسخ به آن را دارد، اين است: موارد اختلاف در روند و مسير علم حساب در غرب کشورهاي - اسلامي با شرق جهان اسلام چيست؟
به همين خاطر دکتر سعيدان اين کتاب را به جهان فرهيخته ي عرب با همان شالوده ي اصلي کتاب خود ابن بناء ارائه مي دهد، بدون آن خلاصه گويي افراطي که در کتاب هاي خلاصه شده مي بينم. در پاسخ به پرسش فوق دو هدف مد نظر است: اول، هدف اصلي، که ميزان مشارکت مغرب جهان اسلام را در اين ميراث سترگ به ما نشان مي دهد و دوم، که مهم هم هست، ما را آماده مي سازد تا روزي داستاني را بنويسيم که تا امروز به روشني نوشته نشده است، و آن چگونگي منتقل شدن علم و دانش عرب ها به اروپا، و اين که غرب تا چه حد در پي ريزي شالوده هاي فکري خود، و به ويژه در علم حساب، مديون سرزمين عربي اسلامي است.
مرحوم سعيدان معتقد بود که بنياد علم حساب در جهان عرب و اسلام مانند درختي است که با دو شاخه، که يکي نمايانگر شرق و ديگري غرب باشد.

داستان شمارها و شمارش

استاد و دانشمند بزرگوار ما، مرحوم دکتر سعيدان، سعي کرد از راه کتابش موسوم به داستان شمارها و شمارش ما را با ارقام و شمارش آشنا کند. او در اين کتاب به روشني بيان کرد که شمار هاي ما، چه آن هايي که در شرق به نام ارقام هندي، و چه آن هايي که در غرب به نام ارقام عربي، به کار مي روند، همگي در اصل هندي هستند، ولي ما نمي دانيم که اين شمارها از چه زماني در هند به کار گرفته شد، و چگونه به عرب ها رسيد. اين نظريه و ديگر نظريه هايي که در اين زمينه ارائه شدند، همگي در معرض خطا و آزمايش قرار گرفتند. دکتر سعيدان تمام اين نظريه ها را عرضه داشت، و نشان داد چگونه بيشتر آن ها مردود و نابود شدند. او در اين مورد چنين مي گويد:
اقليدسي يادآوري مي کند که حساب هندي در جهان اسلام با کمک تخته و شن شناخته گرديد، و همين امر روشن مي کند که چرا به آن حساب تخت و به ارقام هندي حروف غبار مي گفتند. تخته و شن براي انجام حساب ها لازم بود، چرا که شمارشگر شن را رويي تخته پراکنده مي کرد و سپس ارقام را با انگشت يا چوب ني روي شن ها مي نوشت. همين امر علت عدم پيدايش اثري از اين شمارها در نوشته هاي هندي را روشن مي کند، چون روي شن نوشته شود با باد از بين مي رود.
اقليدسي همچنين خاطرنشان مي کند که شمارشگر از به کار گيري حساب هندي در حضور مردم، به خاطر گرد و خاکي که مي خورد و آسيبي که مي ديد، و نيز نگاه هاي تمسخرآميزي که رهگذران بر وي مي انداختند، و خطر اين که در معرض وزش باد قرار گيرد، دوري مي جست. اين امر نشان مي دهد که حساب هندي در آغاز ميان طبقات پست جامعه رواج يافت، از اين رو احتمال دارد که رياضي دانان هندي آن را نمي دانسته و يا به رسميت نمي شناختند، تا اين که عرب ها آن را کشف کردند و رواج دادند.
از زماني که عرب ها حساب هندي را کشف کردند، تمام تلاش خود را براي نجات دادن آن از شن ها و نابودي متمرکز ساختند. البته اين کار آساني نبود، چرا که حدود سه قرن طول کشيد تا آن را از چنگال تخت رهايي دادند و انجام حساب ها با ارقام هندي روي کاغذ و با جوهر، ميسر گرديد. اين حساب در تمام کشورهاي جهان اسلام رواج يافت، و نويسندگان آنچه که از شکل هاي ارقام و شمارهاي هندي خوششان آمد، برگزيدند، و آنچه را هم که اختيار کردند نيز به مرور زمان تعديل کردند. درنتيجه دو دسته از شمارها، يکي در مشرق، که به آن ارقام هندي گوييم، و ديگري در مغرب، که به نام ارقام عربي يا حروف معروف است و به اروپا منتقل گرديد، به وجود آمدند.
يکي از داستان هاي اين کتاب ارزشمند چنين است:
گويند فيلسوف صصا بن داهر بازي شطرنج را اختراع کرد و آن گاه اين بازي را به فرمانرواي محبوب خود، شرهام، تقديم کرد. وقتي شاه با آن آشنا شد، بسيار شادمان گرديد، و مي پنداشت که مهره ها آهسته در گوش وي اين نصيحت و پند گرانبها را زمزمه مي کنند، که بايد همواره هشيار باشد، چون اگر درست عمل کند، حاکم و مالک مي شود و چنانچه اشتباه کند، در معرض هلاکت قرار مي گيرد. پادشاه از فيلسوف خواست که دستمزد و نرخي را براي ابتکار و اختراع خود بخواهد، که فيلسوف در پاسخ گفت: تنها يک خواسته دارم و اگر آن را اجابت نکنيد، چيز ديگري نمي خواهم. من فقط دانه هايي از گندم مي خواهم، به نحوي که يک دانه براي خانه ي اول شطرنج و دو برابر آن براي خانه ي دوم و باز دو برابر آن براي خانه ي سوم و به همين ترتيب تا آخرين خانه ي شطرنج، بايد در هر خانه دو برابر خانه ي قبلي آن دانه هاي گندم قرار دهيد. به نظر مي رسد سراينده ي اين داستان مي ديد که بيشتر مردم از رياضيات بي اطلاع و ناآگاه هستند، چرا که شاه خواسته ي فيلسوف را با چشم حقارت نگريست تا جايي که فکر کرد فيلسوف کم عقل است، ولي وزير پادشاه به وي خاطرنشان کرد که تمام گندم مملکت خواسته ي فيلسوف را برآورده نمي کند.

رسائل ابن سنان

مرحوم سعيدان با چاپ و پخش رسائل ابن سنان کتاب ديگري به آثار ارزنده ي خود، چه از نظر کيفي و چه کمي، افزود. او براساس نسخه هاي منحصر به فرد رسائل ابن سان که در کتابخانه ي بانکي پور و نيز رسائل بيروني و رسائل ابن سنان که هر دو در سال 1948 م در حيدرآباد دکن به چاپ رسيده اند، اين نسخه را مورد بررسي و تحقيق قرار داد و به صورت کتابي در سال 1983 م به چاپ رساند.
روند تحقيق روي نسخه ي خطي با کندي و با دقت زياد، همانند ترميم يک شيشه ي شکسته، و با آزمون و خطاي بسيار، و با آرامي و آهستگي انجام گرفت. در نتيجه ي اين کار دشوار، دکتر سعيدان توانست برگ هاي نسخه ي خطي را مرتب سازد و هر کدام را در جاي درست خود قرار دهد.
رسائل ابن سنان که در اين کتاب به خوانندگان عرضه مي شود نخست، شامل رساله اي است که ابن سنان در آن کتاب هايي را که در مقطي از زندگي خود تأليف کرده بود، بر مي شمارد؛ و دوم، رساله اي است که در آن راه هاي کشيدن مقطع هاي مخروطي سه گانه، يعني بيضي، سهمي و هذلولي را توضيح مي دهد؛ و سوم، رساله اي است که در آن قانون مساحت مقطع مخروطي سهمي را بيان مي کند؛ و چهارمين رساله، درباره ي تحليل و ترکيب؛ و پنجمين رساله، در مسائل برگزيده ي هندسي است، که برگ اول آن گم شده است. اين ها رسائل رياضي ابن سنان است و در پي آن دو رساله ي ديگر، که يکي در مورد اسطرلاب و دومي در مورد درباره ي حرکت هاي آفتاب مي باشد، آمده است.
قابل ذکر است که دکتر سعيدان در بازآرايي اين مجموعه به بازگرداندن متون به جاهاي اصلي خود بسنده نکرده است، بلکه شکل هاي هندسي را نيز هر کدام در جاي مناسب خود قرار داده است، چون اين شکل ها در چاپ حيدرآباد دکن بسيار آشفته و پراکنده بودند.
خلاصه ي روش دکتر سعيدان در بررسي و تحقيق اين رسائل چنين است: او متن را از هر گونه تغيير، مگر در حالت لزوم، حفظ مي کند و از نگارش حواشي و پاورقي تا جايي که ممکن باشد، اجتناب مي ورزد. اگر اشتباه لغوي مي يافت، و به نظرش مي رسيد که اين خطا از ناسخ بوده است، آن را بي سر و صدا تصحيح مي کرد، و در صورتي که احساس مي کرد برخي اشتباه ها لهجه ي مؤلف و يا موضع گيري وي نسبت به قواعد زبان عربي را منعکس مي کند، آن ها را نگه مي داشت. هر گاه يک اشتباه رياضي، در حرفي يا رقمي، مي يافت آن را نيز در سکوت تصحيح مي کرد و جزء خطاهاي ناسخان مي شمرد؛ مگر آن که اشتباهي در اصل باشد، که در نتيجه ي يک اشتباه صرف و يا عجله کردن از سوي ناسخ، ناشي نشده باشد.

سخناني در مورد تحقيق ميراث مکتوب

مرحوم دکتر احمد سعيدان ديدگاه خود را درباره ي نوشتن چنين خلاصه کرده است:
زيباست که بنويسيم، در حالي که مي دانيم کساني هستند که گفته هايمان را با ترازوي علم و خود مي سنجند، مسير کاري ما را صاف مي کنند، و موانع را از سر راهمان بر مي دارند. همچنين زيباست که ميان نويسنده و ناقد پيوندهاي تفاهم و دوستي برقرار شود، هر گاه يکي از آنان درست عمل کرد، با تشکر و سپاس ديگري مواجه گردد، و اگر اشتباه کند، و چه کسي به جز خداوند متعال از خطا مصون است، با دستي مهربان رو به رو گردد که وي را به راه راست بازگرداند. براستي چه زشت است که انسان بر اشتباه اصرار ورزد، و يا سعي در توجيه آن کند.
استاد سعيدان توجه و اهتمام زيادي به ميراث علمي عربي اسلامي ورزيد. ميراث نسخه هاي خطي عظيم و گوناگون است، و براي تحقيق و بررسي آن شيوه هاي مختلفي بسته به انواع آن، و اهداف تحقيق وجود دارد. ولي با توجه روز افزون به ميراث علمي، به عنوان پديده هاي نيک و سالم، چنين به نظر مي رسد که اين پديده در اثر دخالت برخي از نويسندگان در کارهاي خارج از تخصص خود نشئت گرفته است. همانند اين که يک لغت شناس، توضيحاتي بر کتابي با معيارهاي لغوي بنويسد، يا فرهنگ نويسي حاشيه اي بر يک کتاب فلسفي با ذهنيت يک فرهنگ نويس بنگارد. در اين مورد سعيدان مي گويد:
... اي کاش به تخصص احترام بگذاريم، و هر کاري را به متخصص آن کار بسپاريم.
سؤالي که در اين ميان مطرح مي شوداين است که چه تحقيقي براي خواننده ي عرب زبان، به طور اخص، سودمندتر است؟ دکتر سعيدان معتقد است پژوهش و تحقيقي سودمندتر و ارزشمند تر است که متن تحقيقي را به صورت چاپي عرضه دارد و از هر اشتباهي به دور باشد و داراي مقدمه اي باشد که جايگاه نويسنده در ميان ديگر نويسندگان و شأن و منزلت کتاب در ميان کتاب هاي همانند آن را بيان کند، و نيز حاوي شرح مزاياي کتاب و هر نکته ي نو و بديعي که در آن است، توضيح عبارت ها و متون گنگ و پيچيده، و نمايه اي درباره ي اصطلاحات ذکر شده در متن باشد. همچنين محقق بايد در پايان کارش، چکيده اي به يک زبان خارجي از محتواي کتاب و ويژگي هاي آن براي آگاهي خاورشناسان علاقه مند ذکر کند. اگر آنان خواستار اطلاعات بيشتري شوند، ناگزير بايد دست به ترجمه ي تمام يا بخشي از کتاب زنند. مقدمه و شرح نسخه ي خطي مستلزم مطالعه و بررسي دقيق و با حوصله است.
دکتر سعيدان همچنين گفته است:
يک بار نسخه اي درباره ي علوم رياضي را مورد بررسي و تحقق قرار دادم و متن را از اشتباه هايي که داشت تصحيح و چاپ کردم، و آن را به يک همکار برجسته در علوم رياضي اهدا کردم و از وي خواستم کتاب را بازخواني کند. اين دوست، پس از مطالعه ي دقيق کتاب، از بازخواني آن عذرخواهي کرد، چون ديد فهميدن شيوه و روش متن قديمي نياز به تمرکز زياد، و آگاهي پيشين نسبت به معاني دقيق اصطلاحات، که در نگاه نخست عادي و معمولي به نظر مي رسد، دارد. به همين خاطر بر لزوم نگارش مقدمه و شرحي براي هر کتاب علمي که مورد تحقيق و بررسي يک کتاب لغوي کامل نمي شود، مگر به دست يک لغت شناس، کتاب نجومي نيز بايد به دست دانشمند علوم نجوم مورد تحقيق قرار گيرد، و کتاب پزشکي هم بايد توسط فردي که آگاه به تاريخ و موضوع آن تحقيق شود، و همين مقوله در مورد هر کتابي علمي ديگر نيز صادق است.
تلاش دکتر سعيدان در زمينه ي بررسي و تحقيق در ميراث علمي، ناشي از اعتقاد و ايمانش به اين امر بود که پژوهش و تحقيق، به ويژه در ميراث علمي عرب، داراي اهميتي منحصر به فرد و کاري بي نظير است، که کمتر در ديگر پژوهش ها يافت مي شود. اما بيشترين اهميتش در اين است که از ميان انواع ميراث هاي مختلف فرهنگي، آنچه را انديشه ي عربي- اسلامي به تمام بشريت اعطا کرده است، بيان مي کند. ويژگي بي نظير پژوهش در اين ميراث، اين است که ما را توانمند مي کند تا اساس معرفت علمي را نزد نسل هاي آينده ي خود، بر اساس سوابق دستاوردهايمان، برپا داريم. اين امر با دعوت براي نوشتن تاريخ با توجه به ديدگاه هاي ما هماهنگي دارد.
مرحوم سعيدان اعتقاد داشت که واقعيت تحقيق و پژوهش نبايد متناقض با تربيت هموطنان باشد، به نحوي که به گذشته ي خود افتخار کنند، و به اصل خويش بازگردند، و به توانايي هايشان اطمينان يابند، بدون ترس و وحشت از اين که به حد ادعاهاي پوچ برسد، يا دروغ که زيانبار است و سودي ندارد.

پي‌نوشت‌ها:

1- منظور خالدبن وليد مخزومي، سردار مشهور صدر اسلام و فاتح دمشق در نبرد يرموک است.
2- منظور صلاح الدين ايوبي، فرمانرواي مشهور و فاتح نبرد حطين و آزاد کننده قدس در جنگ هاي صليبي است.
3- ابوالفاء محمد بن محمد بن يحيي بن اسمائيل بوزجاني (328-388 ه. ق) از بزرگ ترين رياضي دانان و منجمين ايراني قرن چهارم هجري قمري به شمار مي رود.
4- ابوالحسن احمد بن ابراهيم اقليدسي (در حدود 341 ه. ق يا بعد از آن). صاحب تأليفات متعدد که مهم ترين آن ها الفصول في الحساب الهندي مي باشد.
5- ابوالحسن ثابت بن قره بن مروان حراني (221- 228 ه. ق)، پزشک، رياضي دان و منجم و از بزرگترين مترجمان سرياني و يوناني به عربي بود. او حدود 130 اثر در علوم مختلف به جا گذاشت.
6- ابوريحان محمد بن احمد بيروني (362- 440 ه. ق)، رياضي دان. منجم. فيلسوف ايراني و يکي از بزرگ ترين دانشمندان جهان در طول تاريخ. او بالغ بر 131 اثر تأليف کرده بود.
7- خواجه نصيرالدين طوسي (597- 672 ه. ق). از بزرگ ترين رياضي دانان و منجمان اسلام است. او در خدمت هلاکو بود و با وي در فتح بغداد در سال 656 ه ق شرکت کرد.
8- ابومنصور عبدالقاهر بن طاهر بن محمد بغدادي (متوفاي 429 ه. ق)، که گويند 17 علم را تدريس مي کرد و در اسفراين وفات يافت.
9- ابوعلي حسن بن حسين يا حسين بن هيثم بصري (354-430 ه. ق)، منجم، رياضي دان و بزرگترين فيزيک دان اسلام است. او حدود 100 کتاب به رشته ي تحرير درآورده است. محققان تاريخ علوم طرز تفکر او را همانند دکارت فيلسوف معروف مي دانند.
10- اقليدس (328-285 ق. م) جزء رياضي دانان معروف يوناني حوزه ي علمي اسکندريه بوده و مشهورترين اثر او اصول هندسه است.
11- ابوعبدالله يعيش بن ابراهيم بن يوسف اموي، (وفات نيمه دوم سده ي هشتم ه. ق، او از رياضي دانان مشهور اندلس بود.
12- ارشميدس، به يوناني ارخيمدس، (حدود 287-212 ق. م) از بزرگ ترين رياضي دانان و فيزيک دانان و مهندسان يونان قديم است. او صاحب قانون ارشميدس در شيمي و فيزيک است.
13- ابوکامل شجاع بن اسلم (نيمه دوم قرن سوم و اوايل قرن چهارم هجري)، رياضي دان مصري الاصل و تکميل کننده ي جبر خوارزمي است. او در حل معادلات و به کارگيري آن ها در مسائل هندسي مهارت زيادي داشت.
14- ابوبکر محمد بن حسن حاسب کرجي يا کرخي (متوفاي 410 تا 419 ه. ق)، او جزء دانشمندان برجسته و رياضي دانان بزرگ اسلامي و صاحب کتاب الفخري است.
15- ابونصر سموال بن يحيي مغربي (وفاتش 559 تا 570 ه. ق)، او در آغاز يهودي بود و سپس مسلمان شد و داراي 85 اثر، که مشهورترين آن ها کتاب الباهر است، مي باشد.
16- ابوالعباس احمد بن محمد معروف به ابن بناء مراکشي (ميان 639 و 656-721 يا 723 ه. ق)، رياضي دان معروف و منجم مراکشي است.
17- جاحظ (150-255 ه. ق)، ابو عثمان عمرو بن بحر جاحظ از بزرگ ترين اديبان و نويسندگان عرب است.
18- امام غزالي (450-550 ه. ق)، محمد بن محمد غزالي طوسي از امامان و دانشمندان بزرگ شافعي است.
19- ابوعبدالله محمد بن اسماعيل بخارائي (بخاري) (194-256 ه. ق) فقيه و صاحب يکي از شش کتاب عمده ي حديثي اهل سنت موسوم به صحيح بخاري است.
20- ابوالوليد محمد بن احمد رشد (520 - 595 ه. ق)، بزرگ ترين فيلسوف عرب اندلس (اسپانياي امروزي و پرتقال) و يکي از نامدارترين فيلسوفان قرون وسطي.

منبع مقاله :
سعيدان، احمد سليم؛ (1383)، لذت انديشه ي رياضي: پرسش ها، معماها و بازي هاي رياضي براي کودکان و بزرگسالان، ترجمه ستار عودي، تهران: شرکت انتشارات علمي و فرهنگي، چاپ دوم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.