شناسایی جریان های امامیه در پنج سده ی نخست هجری (4)

گرچه در سده سوم هجری تشیّع در خراسان به طور پراکنده در شهرهای مختلفی چون نیشابور، سبزوار، سرخس، مرو و بلخ رواج داشت، اما نیشابور در این میان از موقعیّت ممتازی برخوردار بود.
يکشنبه، 10 خرداد 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شناسایی جریان های امامیه در پنج سده ی نخست هجری (4)
 شناسایی جریان های امامیه در پنج سده ی نخست هجری (4)

 

نویسنده: سید محمدهادی گرامی




 

3-2. مکتب خراسان

1-2-3. جناح فضل بن شاذان و ادامه دهندگان جریان هشام بن حکم

گرچه در سده سوم هجری تشیّع در خراسان به طور پراکنده در شهرهای مختلفی چون نیشابور، سبزوار، سرخس، مرو و بلخ رواج داشت، اما نیشابور در این میان از موقعیّت ممتازی برخوردار بود.
از عالمان برجسته نیشابوری در این عصر، باید به خاندان فضل بن شاذان نیشابوری اشاره کرد که مدتی زعامت دینی این شهر را داشتند. پدر فضل، شاذان بن خلیل نیشابوری از نزدیکان یونس بن عبدالرحمن، صحابی امام کاظم (علیه السلام) و امام رضا (علیه السلام) بود که فضل از او روایت می نمود. شاذان از مشایخ روایت احمدبن محمدبن عیسی قمی به شمار می رفت و در سلسله سند روایات کلینی قرار دارد که در ابواب مختلف از او روایاتی نقل شده است. (1)
چهره شاخص این خاندان، ابومحمد فضل بن شاذان و از فقیهان برجسته عصر خویش است که از امام جواد (علیه السلام)، و نیز گفته شده از امام رضا (علیه السلام)، و هم چنین از جماعت بسیاری از اصحاب ائمه (علیهم السلام)، چون ابن ابی عمیر، صفوان بن یحیی، حسن بن محبوب و... روایت می نمود. (2)
فضل بن شاذان در سال 260 ق، یعنی در آستانه غیبت صغری درگذشت. او در عصر خود، بزرگ ترین متکلّم شیعی نیشابور بود و وجود وی در نیشابور و فعالیت های گسترده علمی اش در این شهر موجب شد تا حوزه علمی نیشابور در آغاز عصر غیبت به رشد و توسعه بسیاری برسد. پس از او در عصر غیبت شاگردانش ادامه دهنده فعالیت های او در مکتب نیشابور بودند در میان شاگردان او، دو برادرش به نام های علی بن شاذان و محمدبن شاذان نیز دیده می شوند. همچنین علی بن قتیبه نیشابوری و محمدبن اسماعیل بندقی در زمره شاگردان فضل قرار داشتند. برخی قرائن به خوبی می تواند حاکی از گرایش علی بن محمدبن قتیبه نیشابوری به فضل بن شاذان باشد. (3) از دیگر شاگردان فضل می توان به عبدالله بن حمدویه بیهقی اشاره کرد که به نظر می رسد او به دیدگاه های استادش گرایش داشته است. (4)
مهم ترین نکته درباره جریان فضل بن شاذان و پیروان او آن است که آنان مهم ترین باقی مانده از جریان هشام بن حکم و یونس بن عبدالرحمن در سده سوم هجری بودند. (5)

2-2-3. جریان امامیان کشّ و سمرقند

نباید فراموش کرد که هنگام سخن گفتن از حوزه امامیان خراسان نخستین اسامی که در کنار فضل بن شاذان نیشابوری به ذهن خطور می کند، محمدبن عمر بن عبدالعزیز کشی و محمدبن معسود عیاشی سمرقندی است.
در واقع عیّاشی و شاگرد وی کشّی متعلّق به حوزه مستقلّی از امامیان هستند که در سمرقند و کشّ تشکیل شد. فعالیت های دانشمندان بزرگ شیعه در این نواحی، حوزه ی علمی فعالی را در آستانه ی غیبت امام دوازدهم به وجود آورد که دستاوردهای ارزنده ای در دورترین نقطه ی شیعه نشین جهان اسلام در آن روزگار حاصل نمود.
بنیانگذاران حوزه علمی سمرقند در این عصر، شماری از اصحاب ائمه و وکیلان ایشان و اغلب از مردمان همین نواحی بودند که مدتی از عمر خویش را به منظور کسب علم و دانش و درک محضر امامان در دیگر مراکز علمی شیعه سپری کرده یا در زمره ی عالمان شیعه در همین مرکز علمی قرار داشتند که به سمرقند یا اطراف آن مهاجرت نموده بودند. طلیعه دار این حوزه ی علمی را باید حسین بن اشکیب دانست. او از اصحاب امام هادی و امام عسکری (علیهماالسلام) به شمار می رفت و گویا در حوزه قم به تحصیل پرداخته بود. وی به عللی نامعلوم به خراسان آمد و سپس در سمرقند و کشّ سکونت گزید، او فقیهی دانشمند و متکلمی فرهیخته بود که تألیفات عدیده ای، از جمله کتاب هایی در رد متکلمان اهل سنت و زیدیه داشت. تاریخ وفات او به طور دقیق مشخص نیست و شاید در اوایل عصر غیبت درگذشته است. (6)
حسین بن اشکیب در سمرقند شاگردانی داشت و از آن جمله محمدبن وارث سمرقندی می باشد که راوی کتاب های ابن اشکیب بود و ابن قولویه قمی از او روایت کرده است. (7)
از دیگر رجال سمرقند و هم عصر ابن اشکیبف باید به جعفربن محمدبن ایوب سمرقندی اشاره نمود که از جمله محدثان به شمار می رفت و به قولی امام هادی (علیه السلام) را درک کرد. او کتاب های متعددی به رشته تحریر درآورده بود. کتاب ها و روایت های او را عیاشی و کشی روایت نموده اند. (8)
جعفربن محمّد، معروف به کشی هم از عالمان حوزه سمرقند و از مردمان کش و از وکیلان امام (علیه السلام) بود با این حال از ائمه (علیهم السلام) به طور مستقیم روایت نکرده است. وی از مشایخ روایت عیاشی و ابوعمرو کشی محسوب می شود. (9)
محمدبن نصیر سمرقندی نیز از شاگردان احمدبن محمدبن عیسی قمی و از مشایخ عیاشی و ابوعمرو کشی بود و به علم و دانش فراوان شهرت داشت. برادر او حمدویه از مشایخ کشی است و او را نیز بدین امور ستوده اند. (10)
از دیگر شخصیّت های بارز شیعه در سمرقند، محمدبن مسعود عیاشی است که حوزه ی علمی این شهر را باید مرهون فعالیت های علمی وی دانست. او از بزرگ ترین عالمان شیعه در این ناحیه بود که از مذهب تسنن به تشیّع گروید. استادان وی گروهی از محدثان بغداد، قم و کوفه، از جمله ابن فضال، طیالسی و حسین بن عبیدالله قمی بود. عیاشی شاگردان بسیاری تربیت کرد و خانه ی او در سمرقند، محلی بود که همواره اهل علم، برای استنساخ و قرائت یا تصحیح و مقابله ی کتب، در آن جا حاضر می شدند. او تصنیفات بسیاری داشت که بالغ بر 200 کتاب و رساله و اغلب در ابواب مختلف فقهی بود. (11)
ابوعمرو محمد بن عمر کشی از معاصران کلینی و از رجالیون کبیر خراسان است که در حوزه درسی محمدبن مسعود عیاشی پرورش یافته است و از مهم ترین شاگردان اوست و جایگاه او با توجّه به کتاب رجالی کبیرش بر کسی پوشیده نیست. از دیگر شاگردان مهم عیاشی، حیدربن محمدبن نعیم سمرقندی است که با مکتب علمی و حدیثی قم رابطه ی نزدیکی داشت. به گفته شیخ طوسی وی کلیه مصنفات و اصول شیعه را از طریق ابن الولید قمی، ابن ادریس و ابن قولویه، فقیهان و محدثان قمی، روایت می کرد. او همچنین راوی تمامی مصنفات عیاشی از طریق ابوعمرو کشی بود. (12) شاگردان عیاشی کتاب ها و تألیفات ارزنده و متعددی عرضه کردند و موجب گسترش حوزه ی علمی سمرقند و ارتباط آن با دیگر مراکز علمی شیعه شدند.
آن چه که در این جا حائز اهمیت است آن که گرچه وابستگی فضل به مکتب کلامی هشام بن حکم بر کسی پوشیده نیست، اما به نظر می رسد از لحاظ جریان شناسی پیوندزدن مکتب فضل با عیّاشی و کشّی اندکی دشوار باشد و کشی و عیاشی را باید در جریان جدایی از اندیشه های فضل طبقه بندی کرد.
گرچه کشی و عیاشی از شماری از شاگردان فضل بن شاذان هم چون علی بن محمدبن قتیبه خراسانی (13) و عبدالله بن حمدویه بیهقی (14) روایت نقل کرده اند و در نمونه ای کم نظیر عیّاشی خبر از مکاتبه فضل بن شاذان با وی می دهد، (15) اما یافتن رگه هایی از اندیشه های فضل بن شاذان، در این دو تن اندکی مشکل است. به تعبیر دقیق تر در این دوره تبادلات علمی و فکری حوزه کش و سمرقند بیشتر با حوزه قم بوده است که این امر به خوبی در مهاجرت برخی از علما و یا پرورش یافتگان حوزه قم به سمرقند و یا مهاجرت برخی طالبان علم سمرقندی به حوزه های علمی دیگر مشهود است. از این روست که به نظر می رسد اندیشه های جریان امامیان سمرقند و کشّ بیشتر از آن که با اندیشه های مکتب فضل در نیشابور قرابت داشته باشد با مکتب اصحاب حدیث قم قرابت دارد و مضامین موجود در تفسیر باقی مانده از عیّاشی به خوبی می تواند گواه این مطلب باشد.

پی‌نوشت‌ها:

1. ارموی، مقدمه الایضاح (بیروت: مؤسسة الاعلمی، 1402 ق)، ص 7.
2. طوسی، الفهرست، ص 539.
3. نرم افزار نور: بخش ارزیابی اسناد؛ دوانی، مفاخر اسلام (تهران: نشر امیرکبیر، چاپ دوم، 1363 ش)، ج1، ص 146.
4. کشی، محمدبن عمر (1404 ق)، رجال الکشی (اختیار معرفة الرجال)، به کوشش سید مهدی رجایی، قم: مؤسسه آل البیت، ج2، ص 748.
5. در خصوص وابستگی فضل به جریان هشام پیش تر قرائنی ذکر شد، در ادامه کتاب نیز شواهد دیگری در این خصوص ذکر می شود.
6. تفرشی، نقدالرجال (قم: مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، 1418 ق)، ج2، ص 79.
7. ابطحی، تهذیب المقال (قم: چاپ دوم، 1417 ق)، ج4، ص 449.
8. ابطحی، پیشین، ج4، ص 353.
9. خوئی، ابوالقاسم (1410ق)، معجم رجال الحدیث، قم: مرکز نشر آثار شیعه، ج4، ص 131.
10. خویی، پیشین، ج17، ص 299.
11. طوسی، الفهرست، ص 396.
12. طوسی، الفهرست، ص 166.
13. کشی، پیشین، ج1، ص 275.
14. کشی، پیشین، ج2، ص 748.
15. کشی، پیشین، ج1، ص 377.

منبع مقاله :
گرامی، سید محمدهادی؛ (1391)، نخستین مناسبات فكری تشیع: بازخوانی مفهوم غلو در اندیشه جریان های متقدم امامی، تهران: دانشگاه امام صادق (ع)، چاپ اول



 

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط