ادبیات کودکان چیست؟

اصطلاح «ادبیات» وقتی به صورت مطلق، یعنی بدون اضافه کردن آن به چیزی به کار می رود، به همان معنایی است که گفته شد. لکن اگر به چیزی اضافه شود معنای تقریباً خاصی پیدا می کند، مثلاً «ادبیات روان شناسی» به زبان
سه‌شنبه، 12 خرداد 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ادبیات کودکان چیست؟
 ادبیات کودکان چیست؟

 

نویسنده: دکتر علی اکبر شعاری نژاد




 

اصطلاح «ادبیات» وقتی به صورت مطلق، یعنی بدون اضافه کردن آن به چیزی به کار می رود، به همان معنایی است که گفته شد. لکن اگر به چیزی اضافه شود معنای تقریباً خاصی پیدا می کند، مثلاً «ادبیات روان شناسی» به زبان خاص این علم یا اصطلاحات ویژه ای که در آن به کار می روند اطلاق می شود، همین طور است ادبیات جامعه شناسی، ادبیات فلسفه، ادبیات آموزش- پرورش و ...
اصطلاح «ادبیات کودکان»، یا «ادبیات کودکان و نوجوانان»، با توجه به نکته ای که گفتیم، مترادف «ادبیات» یا ادبیات به معنای اعم کلمه نیست که فقط انواع زبان یا نثر و نظم کلامی را شامل باشد، مثلاً کتابهای درسی فارسی را «ادبیات» بنامیم و سایر کتابهای درسی را «غیر ادبیات». متأسفانه، هنوز هم اکثر معلمان این چنین می پندارند و در نتیجه، معتقدند که «ادبیات کودکان» حتماً باید به وسیله معلمان ادبیات تدریس شود، چون تنها ایشان صلاحیت توضیح، تفسیر، و احیاناً توجیه آثار منثور و منظم نویسندگان و شاعران را دارند! در حالی که با توجه به تعاریف موجود از ادبیات کودکان، تدریس این ماده درسی در مراکز تربیت معلم (مقدماتی و عالی) باید به عهده معلمان روان شناسی یا تعلیم- تربیت گذاشته شود، یا اینکه معلمان ادبیات، باید در حد معلمان تعلیم- تربیت و روان شناسی، اطلاعات روان شناسی کودک و آموزش- پرورش داشته باشند.
در فرهنگ آموزش- پرورش سه تعریف از ادبیات کودکان ملاحظه می شود:
1. خواندنی چاپ شده برخوردار از کیفیت عالی که به وسیله ی نویسندگان متخصص، مخصوص کودکان نوشته شده است.
2. مواد خواندنی چاپی برخوردار از کیفیت عالی که مورد قبول کودکان قرار گیرند و ایشان از خواندن آنها لذت ببرند.
3. هرگونه ماده ی چاپی معتبر برای استفاده کودکان.
4. ادبیات کودکان به مجموعه آثار و نوشته هایی (کتابها و مقاله ها) گفته می شود که به وسیله ی نویسندگان متخصص برای مطالعه ی آزاد کودکان تهیه می شود و در همه آنها ذوق و سطح رشد و نضج کودکان مورد توجه است. (1)
با توجه به تعریفهای مذکور:
* هرگونه خواندنی خوب مخصوص کودکان، تحت مقوله ی «ادبیات کودکان» قرار می گیرد.
* و منظور از کیفیت عالی این است که:
الف. با رغبتها و نیازهای سنی کودکان متناسب باشد.
ب. با تجربه های کودکان ارتباط پیدا کند.
پ. معلومات درست و واقعی به کودکان بدهد.
ت. به تغییر مطلوب رفتار کودکان بینجامد.
از این تعریفها می توان دریافت که ادبیات کودکان:
- همه ی مطالبی را اعم از: متون ادبی، علمی، و هنری شامل می شود که برای کودکان یا نوجوانان، و در حد استعداد و فهم آنها، گردآوری و تدوین شده اند و جنبه ی درسی ندارند.
- همه ی مسائل زندگی را دربر می گیرد.
- در همه ی مراحل زندگی مطرح است.
- در همه ی دروس مطرح است.
- می تواند کودکان و نوجوانان را در همه ی شئون زندگی کمک کند.
- می تواند قدرت تخیل آنها را گسترش دهد.
- می تواند تجربه های متعدد و متنوعی را در اختیار ایشان بگذارد.
- می تواند قدرت خلاقانه کودکان و نوجوانان را برانگیزد.
- می تواند امور و مسائل گوناگون زندگی را به زبان کودک مطرح کند و کودکان و نوجوانان را، به طور غیرمستقیم، برای مواجهه با این مسائل آماده گرداند.
- می تواند کمبود و محدودیت کتابهای درسی و زمان مدرسه و وقت معلم را جبران کند.
در خانواده سالم، یادگیری والدین، و در مدرسه سالم، یادگیری مدیر و معلمان، مقدم بر یادگیری کودکان و نوجوانان است.
با توجه به آنچه گفته شد می توان نقشها و هدفهای ادبیات کودکان را چنین خلاصه کرد:
1. برانگیختن ذوق و علاقه کودکان به مطالعه ی آزاد
2. دادن اطلاعات درست درباره ی:
- خویشتن
- طبیعت
- حیوانات
- حوادث تاریخی
- جهان
3. آشناساختن کودکان با امور و مسائل گوناگون زندگی
4. کمک به بهداشت و سلامت روان شناختی کودکان
5. کمک به بلوغ فکری کودکان
6. کمک به شکوفایی و رشد و گسترش استعدادهای ذهنی مختلف کودکان
7. کمک به رشد و تکامل شخصیت و خودپنداری مثبت
8. آشناساختن کودکان با جهان وسیع معرفت و فرهنگهای مختلف بشر
9. پر کردن اوقات فراغت
10. جبران کمبودها و محدودیتهای کتاب درسی
11. کمک به درسهای دیگر
12. کمک به کودکان در ارضای نیازها و رغبتهای روان شناختی
13. لذت بخشی برای کودکان
14. کمک به دانش آموزان در پیشرفت تحصیلی
15. کمک به معلمان در امر آموزش- پرورش، زیرا کمی فرصت و محدودیت اوقات رسمی مدرسه (که متأسفانه روزبه روز هم محدودتر می شود) به معلمان امکان نمی دهد که فعالیتهای تربیتی خود را در حد مطلوب انجام دهند، آنچنان که پاسخگوی نیازها و رغبتهای دانش آموزان باشند. از سوی دیگر، متأسفانه، اکثر معلمان ما از تدوین و تنظیم برنامه های درسی و تهیه و تألیف کتابهای درسی بی اطلاع و بدورند بنابراین، در صورت احساس مسئولیت انسانی، ناگزیرند از راههای دیگر، کمبودهایی را که در آنها احساس می کنند، جبران کنند. مطالعه ی کتابهای آزاد یا پرداختن به ادبیات کودکان از بهترین وسایل معلمان برای جبران همه ی آن نقصهاست. به علاوه، از این راه، دانش آموزان در خارج از کلاس و مدرسه نیز تحت تربیت قرار می گیرند و این اصل مهم که «تربیت باید مداوم باشد.» واقعیت پیدا می کند.
هنوز هم برخی از معلمان بر این باورند که ادبیات کودکان و نوجوانان مجموعه ی داستانها، افسانه ها، پند و اندرزهایی است که برای کودکان و نوجوانان نوشته شده اند، همچنان که ادبیات بزرگسالان برای این گروه سنی تهیه و تدوین شده است- غافل از اینکه همه ی علوم و معارف بشر ابتدا «ادبیات» هستند و سپس موضوعیّت خاص پیدا می کنند. به عبارت دیگر، هر دانشمند در پژوهشهای علمی خویش با مخاطب یا مخاطبهای ذهنی خودش حرف می زند؛ و یافته های پژوهشی خود را به همین مخاطبها «تحلیل و تبیین» می کند. اگرچه هر یک از شاخه های این علوم و معارف، ادبیات ویژه ی خود را دارد همچنان که روشهای پژوهش و منطق خاص خود را دارد.
ادبیات کودکان و نوجوانان در فرهنگ امروز:
* علم به معنای اخص نیست لکن تحریک تفکر علمی و انتقادی، هدف عمده اش است.
* فلسفه نیست لکن زیربنای فلسفی دارد.
* هنر نیست لکن خلاقیّت، اساس آن است.
* اخلاق نیست لیکن بهترین وسیله آموزش آن است.
* درس املاء و انشاء نیست لکن آن دو را: درست نویسی و مفهوم نویسی را پایه خودش می داند.
* منطق نیست امّا منطق ویژه ی خود را دارد.
* ماده درسی خاصی نیست امّا همه مواد درسی را دربر می گیرد.
به طور کلی، مسائل پیچیده ی زندگی را، که حتی کتابهای درسی نمی توانند مطرح کنند، می توان در ادبیات کودکان و نوجوانان به شکل داستانهای علمی، فلسفی و هنری، نمایشنامه، شعر، رمان و ... مطرح کرد. مثلاً بیماریهای خطرناکی مانند ایدز را می توان در حوزه هایی از ادبیات کودکان و نوجوانان مورد بحث قرار داد و ایشان را، به طور غیرمستقیم، راهنمایی کرد.
به عبارت دیگر، ادبیات کودکان و نوجوانان را نباید در شعر و قصه برای ایشان خلاصه کرد بلکه دامنه ی بسیار وسیعی دارد و می تواند همه ی جنبه های زندگی را در برگیرد.
مهم این نیست که چقدر می دانیم بلکه مهم است که چه چیز می دانیم، منابع این معلومات کدام اند، و چقدر با مسائل زندگی واقعی روز ارتباط دارند.
همچنین، ادبیات کودکان و نوجوانان می تواند به بسیاری از پرسشهای نسل معاصر کشور، که دروس مدرسه معمولاً به آنها توجه ندارند، بپردازد و پاسخ دهد. در واقع، ادبیات کودکان و نوجوانان این هدف بسیار مهم را دنبال می کند که واقعیتهای زندگی را به زبان ایشان و متناسب با شرایط رشد و تکاملی شان توضیح دهد. کودکان و نوجوانان را برانگیزد که:
* دنیای اطراف خود را، آن چنان که هست، بشناسند.
* خود و مردم را درست ببینند و خوب دریابند.
* نه خوش بین و نه بدبین بلکه واقع بین باشند.
* فرهنگ خود را خوب بشناسند و آن را محترم بشمارند بدون اینکه نامطلوبهای آن را نادیده بگیرند و برای اصلاح آنها نکوشند یا خودمحور باشند.
* به ارزشهای واقعی دانش و معرفت و دانشمندان پی ببرند، آثار حیاتی ایشان برای انسان را دریابند، بدانند که چرا باید ایشان را محترم شمرد و از ایشان آموخت.
* با علوم و معارف مطرح در دنیای امروز آشنا شوند.
* یاد بگیرند که چگونه درباره ی خواندنیها و خوانده ها و شنیده ها بیندیشند و آنها را مورد مورد انتقاد قرار بدهند که این روش کار اشخاص زنده و پویاست.
* با اوضاع زندگی گذشتگان و آغاز و انجام حیاتشان آشنا شوند، رویدادهای روزگار ایشان را مورد تحلیل و تبیین قرار دهند:
چه اتفاقهایی رخ داده اند، چرا چنین شده است، و چه پیامدهای مطلوب و نامطلوب به جا گذاشته اند.
* با نهادها یا سازمانهای جامعه و جهان آشنا شوند: چرا به وجود آمده اند، چه کارهایی کرده اند یا می کنند، چه حُسنها و چه عیبهایی دارند، و در دنیای امروز، این گونه سازمانها به چه صورت باید باشند و اداره شوند.
* شهروندی مؤثر و فعال را بشناسند و این باور را در خویشتن تقویت کنند که هر شهروند باید:
= خود را مسئول جامعه و جهان بداند.
= بیش از یک حق برای خودش نخواهد و آن هم در برابر وظیفه ای که انجام می دهد.
= به سلامت جامعه کمک کند، نه زور بگوید و نه زور بشنود.
= حق و وظیفه را دو روی یک سکّه بداند.
* همواره والدین و مربیان خود را ارج نهند و از ایشان حمایت کنند.
* برای سلامت محیط زیست بکوشند و باور کنند که این محیط به آیندگان نیز تعلق دارد.
* فرهنگهای متفاوت را محترم بشمارند و از هرگونه اهانت به آنها خودداری کنند.
* یاد بگیرند که چگونه خانواده تشکیل دهند: انتخاب همسر، رابطه ی سالم با او، بچه داری و ...
* با اصول و قواعد بهداشت فردی و اجتماعی آشنا شوند و دقیقاً آنها را رعایت کنند.
* خود را بشناسند و خود را باور کنند و از خودمحوری و خود کم بینی اجتناب ورزند.
* آگاهانه زندگی کنند.
* نه فریبکار باشند و فریب دهند و نه فریب بخورند.
* در حق خویشتن و دیگران، همیشه عدالت را رعایت کنند به این معنا که:
= خود را با دیگران مقایسه نکنند،
= آنچه را که به خویشتن نمی پسندند به دیگران نپسندند، غیبت نکنند،
= نه همیشه و همه ی مردم را گناهکار پندارند و نه خودشان را،
= همه ی مردم را، در هر فرهنگ که باشند، محترم تلقی کنند، و حقوق شان را رعایت کنند.
* همه افراد بشر را مخلوق خداوند بی همتا بدانند و تنها تقوا یا پاکدامنی همه جانبه را محور رضای خداوند بدانند.
* به طور کلی، سرمشق یا الگوی مطلوب: زنده، بیدار، خودگردان، آگاه، عادل، کنجکاو، و ... برای دیگران باشند.
از آنچه، هرچند به اختصار گفته شد، می توان دریافت که ادبیات کودکان و نوجوانان به شکلهای گوناگون می تواند راهنمای سالم کودکان و نوجوانان در اقیانوس پر امواج زندگی باشد بدون اینکه خودش درس مستقلی تلقی شود و مستلزم امتحان.
مدرسه و کلاس، جاهای زندگی و تجربه زندگی واقعی است نه صرفاً محلهایی برای آماده شدن برای زندگی

پی‌نوشت‌:

1. Good. Carter (1945). Dictionary of Education. Mc Graw- Hill Book company. New York.

منبع مقاله :
شعاری نژاد، علی اکبر؛ (1390)، ادبیات کودکان، تهران: انتشارات اطلاعات، چاپ بیست و هفتم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.