سرگذشت ادبیات کودکان

درست و به حق گفته اند که مطالعه سرگذشت (تاریخچه) هر پدیده به اندازه شناخت خود آن پدیده، ضروری و سودمند است. مخصوصاً در دنیای علم و معرفت، که عالم شدن در هر شاخه از علوم و معارف آدمی، بدون مطالعه دقیق
سه‌شنبه، 12 خرداد 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سرگذشت ادبیات کودکان
 سرگذشت ادبیات کودکان

 

نویسنده: دکتر علی اکبر شعاری نژاد




 

درست و به حق گفته اند که مطالعه سرگذشت (تاریخچه) هر پدیده به اندازه شناخت خود آن پدیده، ضروری و سودمند است. مخصوصاً در دنیای علم و معرفت، که عالم شدن در هر شاخه از علوم و معارف آدمی، بدون مطالعه دقیق سرگذشت آن علم، تقریباً غیرممکن است.
منظور از بحث درباره ی تاریخچه یا سرگذشت یک امر، این است که معلوم شود؛ چگونه پیدا شده است، سیر تکاملی آن چگونه بوده است، پیشروان آن چه کسانی بوده اند و چه تلاشها و فداکاریهایی کرده اند، و سرانجام وارثان آنچه وظایفی برای تکمیل، اصلاح، و گسترش آن به عهده دارند. شناختی که از این راه حاصل می شود شخص را با چند واقعیت آشنا می کند، یکی اینکه متوجه می شود مثلاً پیدایش یک رشته دیگر در جهان معرفت چه تأثیری در زندگی انسان، به طور کلی، داشته است؛ دیگر اینکه هر کس یا هر اجتماع نباید بر آن بیفزاید، وگرنه تکامل در معرفت انسان پیدا نخواهد شد، و از تلاش و تحمل رنج در این راه نهراسد و خسته و ناتوان نشود.
در بحث از سرگذشت ادبیات کودکان می خواهیم بدانیم از چه زمانی متخصصان تربیتی و کارشناسان علوم رفتاری متوجه ضرورت این رشته شده اند و چه کسانی یا ملتهایی در جهان برای پیشرفت و گسترش و تکامل این عامل مهم تربیتی فعالیت کرده اند و سرانجام، ما در حال حاضر برای تکامل و گسترش بیشتر ادبیات کودکان چه باید بکنیم.
پیش از بحث درباره ی سرگذشت ادبیات کودکان باید به این نکته مهم نیز اشاره کنیم که والدینها و معلمان امروز کتابهای گوناگونی در ادبیات کودکان در اختیار دارند که در گذشته از آنها خبری نبود، زیرا از یک طرف، متخصصان تربیتی دوران کودکی را یک دوره انتقالی می پنداشتند که کودک از آن می گذرد و به صورت مرد و زن درمی آید، بنابراین می کوشیدند کودکان را با مسائل و اموری آشنا کنند که در بزرگسالای بدانها نیاز خواهند داشت و در نتیجه، همه ی کتابها، مخصوصاً کتابهای درسی، مطالبی را در برداشتند که در بزرگسالی استفاده عملی از آنها ممکن بود (متأسفانه کتابهای درسی فعلی نیز غالباً همین اشکال را دارند). به عبارت دیگر، کودکان را «کوچک شده» یا «مینیاتور» بزرگسالان تصور می کردند، و هرگز به شرایط و ویژگیهای رشد و تکاملی و نیازها و رغبتهای سنی آنها توجهی نداشتند.
هنوز هم بزرگسالانی مانند گذشته، هستند که کتابهای کودکان و نوجوانان را به درک و سلیقه خود می نویسند و چاپ و منتشر می کنند. همچنین، معلمان و کتابداران بزرگسال هستند که کتابهای کودکان را انتخاب می کنند و برای مطالعه در اختیار ایشان می گذارند. لکن کودکان و نوجوانان همه ی این کتابها را نمی پسندند و برای مطالعه آنها رغبت نشان نمی دهند و حتی گاهی یک نوع مقاومت از خود نشان می دهند. همین بی میلی و مقاومت را از بزرگسالان اعم از والدینها و مربیان با عبارت «بچه ها از کتاب خواندن بیزارند» می شنویم. لکن در چند سال اخیر در نتیجه تغییر گرایشها، ارزشها، فلسفه ها و مفاهیم انسان تغییرات محسوس را در کتابهای کودکان می بینیم زیرا والدینها و معلمان و نویسندگان این حقیقت را دریافته اند که هر نوع نوشته وقتی ارزنده و مطلوب خواهد بود که بر اساس رشد و تکامل و نیازها و رغبتهای سنی خوانندگانش نوشته شده باشد. کتابهای کودکان و نوجوانان نیز باید این ویژگی را دارا باشند. والدین ها و مربیان و معلمان معاصر، دیگر به خود اجازه نمی دهند کتابی را که خود می پسندند برای فرزندان و دانش آموزان برگزینند، بلکه به خصایص رشد و تکاملی آنها توجه دارند. همچنین، وقتی ادبیات کودکان یک جامعه یا کشور را مطالعه می کنیم در واقع، فرهنگ گذشته و حال آن را مورد مطالعه قرار می دهیم، زیرا ادبیات کودکان طبعاً از جمله مظاهر عمده تمدن و فرهنگ به شمار می رود و نیز از شرایط خاص اجتماعی و اقتصادی هر عصری پیروی می کند. به طور کلی، ادبیات کودکان هر عصر و هر جامعه نشانگر معتقدات افکار، ارزشها، آداب و سنن، و آرمانهای آن عصر و جامعه است.
«فولکلور و فرهنگ عامه مردم همچنان که سرآغاز پیدایش همه هنرهاست، سرآغاز ادبیات و به خصوص ادبیات کودکان نیز هست. لالاییها، مثلها، ترانه های كودكان، افسانه های خردسالان، داستانهای ماجرایی و حماسی و عاشقانه و اسطوره ها كه همه زاییده تخیل و تفكر مردم اعصار مختلف هستند بنیاد و اساس ادبیات كودكان و نوجوانان را تشكیل می دهند. این مجموعه كه در طی زمان بس طویل، سینه به سینه، به نسلهای بعدی منتقل شده است و می شود، اثر روانی و تربیتی عمیقی بر كودك و نوجوان باقی می گذارد. بنابراین، اگر بگوییم ادبیات كودكان سرچشمه در فولكلور و فرهنگ عامه دارد و به كهنسالی زندگی بشر بر روی زمین است خلاف نگفته ایم.»
«باز اگر بگوییم وقتی قصص عامیانه و فولكلور به صورت مكتوب گرد آمد، ادبیات كودكان نیز به عنوان نوعی از ادبیات با تمام قدرت هنری و كم كیف آن در جوار ادبیات بزرگسالان مطرح شد باز هم خلاف نگفته ایم.» (1)
در هر حال، از روزی كه تربیت در زندگی آدمی مطرح شده است ادبیات كودكان و نوجوانان نیز همراه آن مطرح بوده است و منظور از آن عمدتاً قصه ها و افسانه ها و احیاناً شعر و مثل بوده اند. بدین معنا كه بزرگترها برای تغییر رفتار كودكان اثرگذاری روی آنها داستانها یا مثلها و یا سرگذشت تجارب خود را داستان وار به ایشان می گفتند و این واقعیت را دریافته بودند كه این روش تربیتی از تربیت مستقیم یا اندرز دادن مستقیم مؤثرتر است زیرا انسان، مخصوصاً در دوران خردسالی، حكایات، افسانه ها و قصه ها را طبعاً دوست دارد و از محتوای آنها متأثر می شود. به همین سبب، در گذشته داستانها را به زبان ساده و قابل فهم كودكان درمی آورند و اكنون نیز در كشور خود ما این شیوه رواج دارد. مثلاً كلیله و دمنه را به زبان ساده، یا به قول معروف به زبان كودكان درآورده اند.

ادبیات كودكان در كشورهای خارج

از آنچه مقدمتاً گفته شد می توان دریافت كه تعیین تاریخ دقیق پیدایش و رواج «ادبیات كودكان» به معنای اعم آن، چندان كار ساده ای نیست، زیرا، چنانكه اشاره كردیم، پرداختن به آموزش- پرورش كودكان و نوجوانان و اهمیت دوران كودكی در زندگی بزرگسالی از زمانهای بس قدیم مورد توجه بوده است. مراجعه به كتابها و آثار فیلسوفان شرق و غرب در قرنهای اولیه، این واقعیت را روشن و ثابت می كند، اما در همه ی آنها، چنانكه قبلاً هم گفتیم، كودك به عنوان مرد یا زن كوچك منظور شده است و اگر نوشته ای هم وی‍ژه كودكان و نوجوانان تهیه شده است، برای رسیدن به هدف تربیتی یا تأمین نظر بزرگسالان بوده است.
تقریباً می توان گفت كه مطالعه علمی انسان و توجه به علل و انگیزه های رفتار او در قرنهای 17 و 18 آغاز شد و اوج گرفت و ظهور دانشمندانی از قبیل نیوتن (Newton)، بیكن (F. Bacon)، كپرنیك (copernicus)، كپلر (kepler)، گالیله (Galileo)، و داروین (Darwin)، تغییرات زیادی در افكار و گرایشها و ارزشهای مردم به وجود آورد و روشهای علمی برای تحقیق در پدیدارهای گوناگون جهان معمول شدند و بدین ترتیب، استدلال منطقی جانشین عقاید یا معتقدات تحمیلی و تعصب آمیز گردید و مطالعه طبیعت و ماهیت انسان نیز به صورت علمی درآمد. چنانكه جان لاك (J. locke) اظهار داشت كه طبیعت انسان تا حدی نتیجه تأثیر محیط است. روسو (J. Rousseu) تأكید كرد كه انسان فطرتاً خوب است و فساد و انحراف او نتیجه تأثیر عوامل محیطی است. بدین ترتیب، مطالعه و تحقیق علمی (تجربی) در رفتار انسان و شناخت او آغاز شد و روان شناسان، اهمیت دوران طفولیت را در طول زندگی دریافتند و به شناخت ویژگیهای آن پرداختند. (2)
یافته های روان شناسان كودك، دید مربیان را نسبت به كودكان و تربیت ایشان تغییر داد و ایشان به این نكته مهم متوجه شدند كه هرگونه فعالیت تربیتی باید بر مبنای استعدادها، نیازها، رغبتها، و به طور كلی ویژگیهای سنی كودكان بنیانگذاری شود.
از سوی دیگر، متخصصان آموزش- پرورش به مطالعه ی تأثیر عوامل و محیطهای غیررسمی (غیر از مدرسه) مانند خانواده، دوستان، كتابهای آزاد (غیر درسی) در رفتار و تجربه كودك پرداختند و از تحقیقات خود نتیجه گرفتند كه این نوع عوامل در بعضی موارد بیش از مدرسه در رفتار و تجربه كودك موثرند و این تأثیر گاهی چنان شدید و قوی است كه امكان دارد اثر عوامل مدرسه ای مانند معلم و كتابهای درسی را تحت الشعاع قرار دهد. روشن شدن این حقیقت و پذیرش آن از طرف معلمان و نویسندگان، توجه به ادبیات كودكان را ضروری نمود و به تدریج در كشورهای مختلف به تهیه و تألیف كتابها و مجلات و كتابخانه های مخصوص كودكان اقدام شد كه به عنوان مثال به برخی از كشورها اشاره می كنیم.
شاید بتوان گفت كه نخستین كتاب مخصوص كودكان زیرعنوان یادگاری برای كودكان بین سال 1671 و 1672 به وسیله یك روحانی مسیحی به نام جیمز جانی وی (James Janeway) در انگلیس نوشته شد و انتشار یافت كه بیشتر رنگ مذهبی داشت و می خواست افكار و عقاید مذهبی را به عنوان بهترین وسیله جلوگیری از ترس به كودكان تلقین كند. در سال 1678 كتاب دیگری زیرعنوان پیشرفت زوار به وسیله جان بانیان (John Bunyan) نوشته شد. این كتاب هم برای بزرگسالان و هم خردسالان قابل استفاده بود و به آموزش اخلاقی و مذهبی توجه داشت. در همین زمان كتابهای دیگری برای كودكان تألیف و منتشر شدند، ولی همه ی آنها تربیت اخلاقی كودكان را هدف خود قرار داده بودند، زیرا نویسندگان و مربیان آن زمان غالباً تصور می كردند كه از راه الفاظ و عبارات می توان روشهای اخلاقی یا زندگی اخلاقی را به كودكان آموخت و آنان را به شكلهای مورد نظر نویسنده و مربی درآورد. این گونه نوشته ها به تدریج زمینه را برای گسترش ادبیات كودكان فراهم ساخت. در قرن 18 گامهای مهم و مؤثری در این مورد برداشته شد و نویسندگان، داستانهایی برای كودكان تألیف و ترجمه كردند.
در فرانسه پل هازارد (Paul Hazard) كتابهای خوب و مطبوعی زیرعنوان كودكان و مردان منتشر كرد و از این راه كوشید توجه مردم را به سوی كودكان جلب كند و نوشت: «وقتی ما مدتها برای پیدا كردن لباس مناسب و مخصوص برای فرزندان خود فكر می كنیم چرا نباید به فكر تهیه كتابهای مناسب برای ایشان باشیم؟» در سال 1697 داستانهای ساده ای ویژه كودكان در فرانسه نوشته شدند كه معروفترین نویسندگان این داستانها پرولت (c. Perraulet) است كه داستانهایش جنبه اخلاقی داشتند. داستانهای این نویسنده در سال 1729 در انگلیس ترجمه و در اختیار كودكان گذاشته شدند.
انتشار كتاب امیل (Emile) ژان ژاك روسو در سال 1792 عصر تازه ای برای كودك به شمار می رود، زیرا او گفت: زندگی سعادتمند برای یك كودك، این است كه آزاد باشد و در محیط سالم طبیعی زندگی كند. افكار و عقاید روسو موجب پیدایش تغییرات انقلابی در گرایشها و نظرات مردم- به ویژه مربیان- نسبت به كودكان و آموزش- پرورش شد. این نیز سبب شد كه نه تنها در فرانسه بلكه در انگلیس و آمریكا داستانهایی برای كودكان بنویسند و حتی آموزش مذهبی از طریق این داستانها انجام بگیرد.
در سال 1803 نخستین قرائت خانه كودكان 9 تا 16 ساله در آمریكا دائر شد. در پایان قرن 19 حدود 77 درصد كودكان «كلیویلند» (Cleveland) به كتابخانه های مخصوص خود مراجعه می كردند. گودریچ (G. Goodrich samuel) برای نخستین بار كتابهایی زیرعنوان پیتر پارلی (Peter Parley) برای كودكان نوشت. سپس كتابهایی درباره ی سرگذشت مردان مشهور، اطلاعات علمی، تاریخ و جغرافیا برای كودكان نوشته شدند. نویسنده دیگری به نام جاكوپ آبوت (Jacob Abbott) یك رشته سفرنامه هایی برای خردسالان نوشت.
به تدریج برای تشویق نویسندگان كتاب برای كودكان، جوایز متعددی منظور شدند كه مشهورترین آنها جایزه «نیوبری» (Newbery) است كه در سال 1922 توسط مدیر مجله مخصوص كتابخانه ها تعیین شده است.
در آمریكا میزان انتشار كتاب برای كودكان، معمولاً، در دو موقع سال بیش از سایر اوقات می شود، یكی در حوالی پانزدهم ماه مه (اردیبهشت ماه) و دیگری در ماه نوامبر (آبان) كه مراسم هفته كتاب كودك برگزار می شود. در این دو موقع، مخصوصاً، تبلیغات برای كتاب به صورتهای گوناگون: مقالاتی در روزنامه ها و مجله ها، تشكیل نمایشگاههای كتاب كودكان، تشكیل كنفرانس ها، و اجرای برنامه های تلویزیونی چنان زیاد می شود كه حتی اشخاصی كه فرزندی ندارند و كسانی كه علاقه مند نیستند، نمی توانند از توجه به ادبیات كودكان خودداری كنند.
در قرن 19 «فردگرایی» (Individualism) مورد توجه خاص قرار گرفت و آموزش- پرورش، حق مسلم و طبیعی همه كودكان اعلام شد. مطالعه علمی رفتار انسان به وسیله دانشمندانی از قبیل وونت (Wundt)، جیمز (W. James) و استانلی هال (G. Stanley Hall) پایه گذاری شد. دانشمندان تعلیم و تربیت، توجه خود را به زندگی آنی و كنونی كودك معطوف كردند. نظریه «تكاملی» داروین در زیست شناسی و یافته های لاپلاس (Laplace) و سایر هیئت دانان سبب شد كه مردم، جهان و زندگی آن را نتایج نیروهای طبیعی بدانند.
در دهه آخر این قرن، تدریس علوم طبیعی در مدارس مورد توجه قرار گرفت. مدارس تجربی برنامه درسی خود را بر پایه «كودك محوری» تهیه و تنظیم كردند. در پایان همین قرن بود كه ابتدا در آمریكا و سپس در سایر كشورها نظریه فلسفی «پراگماتیسم» یا «اصالت عمل» در آموزش- پرورش راه یافت و جیمز و دیوئی به ترتیب، پیشروان این مكتب اظهار داشتند كه هرگونه معرفت یا شناخت از راه «تجربه» (experience) حاصل می شود و درستی و نادرستی تئوریها باید در عمل یا كاربرد، مورد سنجش و بررسی قرار گیرند. فلسفه تربیتی جدید «دیوئی» این حقیقت را تأكید كرد كه تربیت، فرایند اجتماعی است، رغبتهای كودك بسیار مهم اند و باید محور هرگونه فعالیت تربیتی قرار گیرند، و تفكر به عنوان یك عمل برای حل مسأله واقع شد. این افكار و عقاید در حال رشد و گسترش بودند، بدون اینكه مدارس و كتابها عملاً با این تغییرات هماهنگ شوند، ولی یك نوع احساسات خوش بینانه وجود داشت.
این تغییرات در قرن 19 و اوایل قرن 20 به تدریج و به آرامی در كتابهای كودكان منعكس شدند، و كتابخانه های تازه ای را برای كودكان تأسیس كردند. داستانهای مربوط به رفتار خوب و مطلوب بیش از پیش اهمیت یافتند. برنامه درسی مدارس تغییر یافت و به علوم طبیعی، تاریخ، جغرافیا و آموزش- پرورش یك شهروند خوب بیشتر توجه كرد. بازی به صورت یك قسمت پذیرفته از زندگی كودك درآمد و این تغییرات اجتماعی، سیاسی، و اقتصادی در هر نوع كتاب منعكس شدند. و سرانجام، ادبیات مخصوص كودكان به طور آشكار رشد و گسترش یافت.
در جهان متغیر قرن بیستم، كودك فرد مهم خانواده، مدرسه و جامعه گردید به طوری كه روان شناسان و متخصصان تعلیم و تربیت، این قرن را «قرن كودك» نامگذاری كردند و «كودك سالاری» به شدت گسترش یافت. روان شناسی فروید، مردم شناسان اجتماعی و فرهنگی و پژوهشگران رشد و تكامل كودك، توجه بزرگسالان را به اهمیت دوران طفولیت در زندگی فرد و اجتماع جلب كردند. روان شناسان كودك دریافتند و ثابت كردند كه رشد و نمو كودك به تدریج و مداوم انجام می گیرد. هر كودك «فرد واحد و بی نظیری» است، اگرچه همانندیهایی با سایر كودكان دارد. جنبه های مختلف رشد و تكامل (بدنی، ذهنی، عاطفی، اجتماعی) كاملاً به همدیگر بستگی دارند. عوامل گوناگون اجتماعی و طبیعی در كل وجود كودك اثر می گذارند. هر مرحله از رشد و تكامل، نیازها و رغبتهای مخصوص دارد كه باید ارضا شوند، وگرنه مشكلاتی برای كودك در دوران زندگی ایجاد خواهند شد. همچنین كودكستان، بخش پذیرفته ای در نظام آموزش ابتدایی شد. در كتابهایی كه برای والدین و معلمان نوشته شد به ارضای نیازهای كودك به محبت متقابل، پذیرفته شدن از طرف بزرگ تران و اطرافیان و تعلق خاطر تأكید كردند. رادیو و تلویزیون برنامه خاصی برای كودكان ضبط و پخش كردند. روزنامه ها و مجله های مخصوص كودكان انتشار یافتند. خلاصه، «دنیای كودكی» به عنوان یك دنیای مهم و یگانه شناخته و پذیرفته شد.
در بیشتر كشورهای پیشرفته، كتابهایی درباره «ادبیات كودكان» تألیف و منتشر ساختند كه آثار این تحول و اقدامهای مهم تربیتی، بلكه «حیاتی» را یقیناً در آثار مورخان قرن بیست و یكم به روشنی خواهیم دید. و در این قرن، ان شاء الله به شرط وجود، مردم درخواهند یافت كه برای دختران و پسران خردسال جهان، چقدر كار در مسأله «ادبیات كودكان» انجام گرفته است، اگرچه، درمقایسه با اهمیت و نیاز از حد مقدمه تجاوز نمی كند. دو جنگ جهانی- هرچند برای انسان بسیار گران تمام شد و یقیناً مغزها و نیروهای ارزنده ای از دست انسان گرفته شدند و تمدن و فرهنگ بشر مورد هجوم رهبران بی مروت و بیمار سیاسی، اقتصادی (تجاری)، و نظامی قرار گرفت و فدا شد- لكن مردم جهان را بیش از پیش به همدیگر نزدیك ساخت و این ارتباط اضطراری طبعاً باعث گسترش روزافزون ادبیات كودكان شد. پیشرفتهای سریع علمی و فنی و ضرورت توجه به اهمیت خاص آموزش- پرورش همگانی مخصوصاً در دوران كودكی، برنامه های درسی مدارس را به كلی دگرگون ساختند و به دنبال آن در محتویات كتابهای درسی تغییر زیادی داده شد. فلسفه جدید آموزش- پرورش بر این اصل استوار شد كه دوران كودكی باید لذت بخش باشد و به كودك فرصت داده شود كه كودكی كند و نیازها و رغبتهای خود را به صورت مطلوب و مشروع ارضا كند.
در قرن حاضر، فعالیتهای فراوانی در زمینه ادبیات كودكان و نوجوانان، تقریباً در همه كشورها به ویژه كشورهای پیشرفته، انجام می گیرند و مهم ترین سازمان جهانی كه به این فعالیتها- خصوصاً در سطوح دولتی یا رسمی- نظارت دارد و در بعضی مواقع رهبری مستقیم آنها را هم به عهده دارد، سازمان یونسكو است.
«در چند سال اخیر علاقه روزافزونی به ادبیات كودكان نشان داده شده است. این امر با توجه به سمینارها و جلساتی كه بدین منظور تشكیل می شود به خوبی قابل ملاحظه است (و نیز، مه 1972- سائوپولو، ژوئن 1972- بوئنوس آیرس، آوریل 1974 و سومین سمپوزیوم انجمن همكاریهای جهانی در زمینه ادبیات كودكان در آوریل 1974 و كنگره دیگر كه در اكتبر 1974 در ریدودژانیرو تشكیل شده است. علاوه بر اینها نمایشگاههای نیز در بولونیا و براتیتلا به طور مرتب تشكیل می گردد). در این جلسات تجزیه و تحلیلهای بسیار درباره ی مسائل مربوط به ادبیات كودكان به عمل آمده است ...»
«اولین نتیجه این جلسات مداوم و مكرر این است كه ادبیات كودكان دیگر قسمت كوچكی از ادبیات به طور كلی نیست، بلكه با توجه به پیشرفت سریعش، موقعیت مناسب و جامعی در ادبیات به دست آورده است... نكته دومی كه در مجامع جهانی مكرر توصیه می شود این است كه بهبود كمی و كیفی ادبیات كودكان به منظور ایجاد عادت به مطالعه در كودكان امروز كه مردان (و زنان) فردا می باشند بسیار ضروری است، چه عادت مطالعه باید از طفولیت ایجاد شود. نكته سوم روحیه انتقادی است كه در بعضی از این جلسات به چشم می خورد، تا جایی مفاهیم كلی و عمومی اجتماعی را در محتوای كتابهای كودكان- علاوه بر خصوصیات اقتصادی و بازرگانی آنها- مورد بحث قرار می دهد و انتقاداتی را كه از نظر روان شناسی، علوم اجتماعی و آموزش- پرورش بر محتوای این كتاب وارد است، ارائه می دهد ....» (3)
ادبیات كودكان با وجود پیشرفتهای خاصی كه در قرن بیستم، به خصوص در سالهای اخیر، پیدا كرده است باز با مشكلاتی مواجه است از قبیل:
* كاهش نسبی عادت مطالعه در كودكان، بیشتر به سبب:
- گسترش برنامه های رادیو- تلویزیونی كودكان.
- بی علاقگی والدین به مطالعه غالباً به علت گرفتاریهای شغلی و اجتماعی.
- بی توجهی یا كم توجهی معلمان به مطالعه آزاد و تشویق نكردن كودكان به مطالعه كتابهای غیردرسی در حد مطلوب،
- جالب و جاذب نبودن اكثر كتابهایی كه برای كودكان نوشته می شوند،
- نبودن استقبال مطلوب از دست اندركاران ادبیات كودكان، به خصوص نویسندگان و ناشران،
- كمبود كتابخانه های عمومی به خصوص كودكان و نوجوانان،
- گران تمام شدن كتابهای مخصوص كودكان به علت گرانی كاغذ خوب و افزایش هزینه چاپ،
- تلاش غیرمستقیم دولتها برای هماهنگ ساختن نویسندگان و آثار ایشان با سیاستهای خود و تلقین آنها به كودكان و نوجوانان.
* ضعف عمومی مدارس در ایجاد علاقه به مطالعه مداوم در دانش آموزان و دانشجویان،
* نداشتن برنامه ریزی دقیق و صحیح انتشاراتی در مورد ادبیات كودكان و نوجوانان.
این گونه مشكلات كه تقریباً در همه كشورهای جهان كم و بیش وجود دارند، در كشورهای جهان سوم یا جهان جنوب از برجستگی خاصی برخوردارند. به علاوه، چند مشكل خاص محلی از قبیل: مسائل فرهنگی، مسائل اقتصادی، خانوادگی، كمبودهای آموزش- پرورش (بی اطلاعی یا كم اطلاعی مسئولان آموزش- پرورش، بی اعتقادی اكثر معلمان به مطالعه مداوم، كمبود فرصتها و امكانهای مطالعه آزاد، تقلید كوركورانه و بی بهرگی از تفكر خلاق و ...) نیز سبب شده اند كه ادبیات كودكان، چنانكه باید و شاید، پیشرفت نكند.

ادبیات كودكان در كشور ایران

شاید اغراق نباشد كه بگوییم ایرانیان از قدیم به امر تربیت كودك، اهمیت ویژه ای قائل بوده اند و آن را یكی از وظایف مهم والدین می دانسته اند، به طوری كه كمتر نوشته ادبی را می توان یافت كه به تربیت كودك و ضرورت آن اشاره نكرده باشد. لكن نقطه ضعفی كه از دیدگاه روان شناسی و آموزش- پرورش در آنها دیده می شود این است كه در همه آنها كودك، كوچك شده بزرگسالان پنداشته شده و به آینده كودك بیش از زمان حال او توجه شده است. به همین سبب، ادبیات كودكان به معنا و مفهومی كه امروز از آن داریم در ایران كاملاً تازگی دارد و شاید تاریخ آن از ربع قرن تجاوز نكند.
جنبش ادبیات كودكان در ایران، به مفهوم تازه اش، مدیون گروهی است كه به انتشار مجله سودمند «سپیده فردا» در دانشسرای عالی سابق تهران همت گماشتند و ضمن آشنا ساختن معلمان و مربیان با اصول آموزش- پرورش جدید، مسأله مهم «ادبیات كودكان» را برای نخستین بار مطرح كردند و راهنماییهایی در این مورد به عمل آوردند. به همت و كوشش گروه مذكور «ادبیات كودكان» به صورت یك ماده درسی به برنامه درسی مراكز تربیت معلم (یك ساله) افزوده شد و به طور رسمی آن را تدوین كردند، تا اینكه نخستین كتاب درسی مدون در این مورد به نام «اصول ادبیات كودكان» در سال 1340 تألیف و منتشر شد. این كتاب با همه نقصهایی كه داشت چندین بار تجدید چاپ شد و در چاپهای بعدی به خصوص در چاپ سیزدهم تغییراتی در آن داده شد تا اینكه علاقه مندان همت گماشتند و چند كتاب دیگر درباره ی «ادبیات كودكان» منتشر كردند كه معروفترین وجامع ترین آنها كتاب گذری در ادبیات كودكان است كه در سال 1355 در هفت فصل و 174 صفحه از طرف شورای كتاب كودك چاپ و منتشر شد. (4)
از عوامل بسیار فعال و مؤثر دیگر در ترویج «ادبیات كودكان» به مفهوم امروزش «شورای كتاب كودك» را می توان نام برد كه در زمستان 1341 با شركت و همكاری عده ای از مربیان علاقه مند و متخصص كارش را آغاز كرد و اكنون تقریباً در همه نقاط كشور اعضای علاقه مند و فعال دارد. این شورا كتابها و مجله های مخصوص كودكان را كه به وسیله ی اشخاص یا مؤسسات انتشاراتی چاپ و منتشر می شوند در كمیسیونهای متعدد خود و متشكل از اشخاص صاحب نظر، از جنبه های مختلف بررسی می كند و هر سال بهترین آنها را معرفی می نماید. (4) شورای كتاب كودك، نشریه ای با عنوان «شورای كتاب كودك» انتشار می دهد و در آن، تازه ها و یافته های تازه در ادبیات كودكان در ایران و كشورهای دیگر را منعكس می كند و برخی از آنها را مورد بررسی و انتقاد قرار می دهد. این شورا علاوه بر نشریه مذكور و معرفی كتابهای انتخاب شده برای كودكان و نوجوانان، گزارشنامه هایی از كم و كیف فعالیتهای خود درباره ی ادبیات كودكان منتشر می كند كه از آن جمله اند: گزارش شورای كتاب كودك به مناسبت 20 سال تلاش، شماره سوم و چهارم، آذر و اسفند 1361- گزارش شورای كتاب كودك شماره اول و دوم، خرداد و شهریور 1362- و شماره سوم و چهارم، آذر و اسفند 1361. (6) و در سال 1363 نیز كتاب پر ارزش «39 مقاله درباره ی ادبیات كودكان» را چاپ و منتشر كرده است. همین شورا فعلاً سرگرم تهیه فرهنگنامه یا دائرة المعارف مخصوص كودكان و نوجوانان (7) است كه چاپ و انتشار آن خدمت بسیار گرانقدری برای ادبیات كودكان و نوجوانان كشور خواهد بود (خداوند موفق گرداند). جلد اول و دوم این فرهنگنامه به شكل بسیار مطلوب چاپ و منتشر شده است. همچنین، از شورای مذكور كتابهای نكاتی درباره ی ادبیات كودكان (1356) و 17 مقاله درباره ی ادبیات كودكان (1372) در دسترس داریم.
شورای كتاب كودك در گزارش مربوط به 20 سال تلاش (شماره 3 و 4، آذر و اسفند 61) صفحه 53 چنین می نویسد: «... در گزارش شورای كتاب كودك، نام ریزگروهها و فعالیتهاشان چنین آمده است:
الف. گروه بررسی كتابهای پیش از دبستان
ب. گروه بررسی كتابهای سالهای اول دبستان
پ. گروه بررسی كتابهای آخر دبستان
ت. گروه بررسی كتابهای نوجوانان
ث. گروه بررسی كتابهای مذهبی
ج. گروه بررسی كتابهای آثار كودكان و نوجوانان
چ. گروه بررسی كودك و نوجوانان
ح. گرفتن كمك از گروه تدوین كتابهای علمی برای بررسی كتابهای علوم تجربی و نظری.
باید یادآور شد كه تا پیش از انقلاب، گروههای بررسی به چهار گروه اول (الف تا ت) منحصر می شد، گروههای بعد (ث تا ح) گروههایی بود كه ضرورتشان پس از انقلاب احساس گردید ...»
این شورا علاوه بر فعالیتهای مذكور (كه به اختصار كامل نقل شد) چندین سمینار درباره ی ادبیات كودكان تشكیل داده شده است (علاقه مندان به مسائل مورد بحث در این سمینارها و نتایج آن می توانند به شورای مذكور مراجعه كنند و اطلاعات مورد نیاز خود را مستقیماً از مسئولان محترم شورا بگیرند).
یكی دیگر از عاملهای اشاعه ادبیات كودكان به مفهوم جدید، كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان است كه در سال 1345 تأسیس شد و كتابهای مختلف و متعددی برای كودكان و نوجوانان انتشار داد و چند كتابخانه عمومی در نقاط مختلف كشور بنیان گذاشت. این كانون هم اكنون نیز همانند شورای كودك با سازمان وسیعی فعالیتهای انتشاراتی خود را در ارتباط با ادبیات كودكان ادامه می دهد.
جدول زیر كه نشانگر وضع كمی خواندنیهای كودكان و نوجوانان بر اساس گروههای سنی در سالهای 1346-1360 است از «گزارش شورای كتاب كودك به مناسبت 20 سال تلاش» عیناً نقل می شود:

گروه سنی

سال

پیش از دبستان
( درصد )

سالهای اول دبستان
( درصد )

سالهای آخر دبستان
( درصد )

نوجوانان
( درصد )

متفرقه
( درصد )

جمع كل
( به عدد )

1346

14

17

47

 

 

128

47

11

16

48

 

 

126

48

10

15

59

 

 

177

49

20

24

40

 

 

154

50

14

16

43

 

 

175

51

29

21

28

 

 

156

52

7

39

39

 

 

211

53

5

33

38

 

 

142

54

13

30

30

 

 

175

55

10

24

40

 

 

105

56

7

36

22

 

 

142

57

3

13

52

 

 

218

58

6

23

34

 

 

382

59

6

23

27

 

7

433

60

16

26

23

 

4

357


خواندنیهای كودكان و نوجوانان بر اساس نوع و مواد در سالهای 1346-1360 در جدول زیر آمده است ( ص 66 همان گزارش ).

    نوع مواد

سال

كل كتابها
( به عدد )

داستان
( درصد )

غیرداستان
( درصد )

تألیف
( درصد )

ترجمه
( درصد )

مناسب
( درصد )

1346

128

81

19

15

85

23

47

126

84

16

12

88

32

48

177

90

10

21

79

38

49

154

86

14

22

78

51

50

175

68

32

15

85

33

51

156

60

40

26

74

54

52

211

57

43

17

83

64

53

142

73

27

35

65

52

54

175

69

31

27

73

59

55

105

71

29

45

55

62

56

142

68

32

54

46

59

57

218

76

24

78

22

54

58

382

81

19

84

16

30

59

433

66

34

66

34

16

60

357

60

40

52

48

20


مجلاتی كه تاكنون برای كودكان و نوجوانان منتشر شده اند عبارتند از: پیك (نونهالان، دانش آموزان، نوجوانان، خانواده و معلم)، اطلاعات كودكان (اكنون منتشر نمی شود)، كیهان بچه ها و رشد. مجلات پیك و رشد از انتشارات وزارت آموزش- پرورش است كه سری مجلات رشد بعد از انقلاب جانشین مجلات پیك شد، ولی برای منطبق ساختن آن با معیارهای ادبیات كودكان، به تلاش بیشتر مسئولان امر نیاز هست.
ادبیات كودكان در كشور ما نیز با مسائل و مشكلاتی، علاوه بر مسائل عمومی مذكور، مواجه است كه به بعضی از آنها اشاره می كنیم، به این امید كه دست اندركاران، اعم از والدینها، معلمان، نویسندگان، و مترجمان با توجه به رسالت و مسئولیتی كه در قبال كودكان و نوجوانان كشور خود دارند درباره ی آنها مسئولانه بیندیشند و برای حل آنها بكوشند:
1. درست روشن نشدن مفهوم «ادبیات كودكان»: بدین معنا كه «فرق است میان ادبیات و مطالب خواندنی. ادبیات همواره به شكافتن عمق فكر و احساس و زندگی انسان و تضادهای آن [ و ] پرداختن از دید ارزشهای پایدار انسانی به مسائل نگریسته است و هرگز آموزش را هدف قرار نداده، گذاشته است تا واقعیات و حقایقی كه از عمق اثر تراوش می كند خود آموزنده باشد. سعی نداشته است برای هر مسأله راه حلی را عنوان كند و مدعی ارائه طریق نبوده بلكه با اصالت خود خواننده را به تفكر و تعمق و جست و جو واداشته، نیروهای او را به حركت درآورده است. با تازگی خود چه در محتوی و چه در قالب دید، شناخت خواننده را گسترش داده است. در برابر ادبیات، مطالب خواندنی، همواره ارزشهای متداول روز، اجتماعی و اخلاقی را مورد بحث قرار می دهند و هدف آموزش در آنها كاملاً آشكار است.» (8)
2. فزونی تعداد ترجمه بر تألیف: به طور متوسط 80 درصد كتابهای مخصوص كودكان و ترجمه و 20 درصد تألیف نویسندگان ایرانی است كه نتیجه روشن و مستقیم این وضع، متأثر شدن كودكان و نوجوانان از فرهنگ غرب و دورماندن از فرهنگ خویش است. امیدواریم با ظهور نویسندگان كودكان متخصص، نسبت مذكور معكوس شود.
3. ساده بودن و پیش پا افتاده بودن مطالب: اكثر نویسندگان ایرانی برای كودكان و نوجوانان تنها ساده و پیش پا افتاده بودن مطالب یا داستانها را شرط كودكانه بودن می پندارند، و این نیز، بدون شك كودكان را از تفكر خلاق بازخواهد داشت و پاسخگوی نیازها و رغبتهای ایشان نخواهد بود، زیرا نویسندگان با این نیازها و رغبتها آشنا نیستند.
هر نویسنده ای كه می خواهد، در هر مقوله، برای كودكان و نوجوانان بنویسد باید دارای خصایص زیر باشد:
1. كودكان و نوجوانان، در واقع مخاطبان خود را خوب بشناسد. این شناخت تنها با مطالعه كتابهای روان شناسی كودك و نوجوانان به دست نمی آید، بلكه باید با كودكان و نوجوانان بود و با آنها زندگی كرد تا شخصاً به نیازها و رغبتهای واقعی پی برد؛ زیرا نیازها و رغبتهای كودكان و نوجوانان هر جامعه از فرهنگ و شرایط اجتماعی/ اقتصادی حاكم بر آن متأثر می شوند.
2. زبان كودكان و نوجوانان جامعه اش را خوب بداند. نویسنده جز مفاهیم وسیله دیگری برای برقراری ارتباط با مخاطبانش ندارد و تنها با این وسیله می تواند روی ایشان اثر بگذارد؛ و این نیز هنگامی میسّر خواهد شد كه نویسنده با مفاهیم یا زبان كودكان و نوجوانان جامعه اش به خوبی آشنا باشد. به عبارت دیگر، پیام نویسنده هر قدر روشن، درست، و قابل فهم باشد بیشتر در خواننده اش اثر خواهد گذاشت. از این رو، گفته اند و تأكید كرده اند كه: «مهم ترین وظیفه نویسنده در مرحله ی نخست كار بر روی زبان است. كشف خلاقیت زبان و شناخت ظرفیتها و غنای آن وظیفه مهم نویسنده است. فقر زبان زاییده فقر اندیشه و فقدان خلاقیت است.» (9)
نویسنده کودکان و نوجوانان ناگزیر است با مطالعه اثر خود آنها و با شرکت در جلسات و محافل بحث و گفت و گوی آنها با زبان اصیل ایشان آشنا شود و دریابد که ایشان چه مفاهیمی را چگونه به کار می برند تا بتواند آثار یا پیامهایش را برای کودکان و نوجوانان، مفهوم گرداند.
3. تك بعدی نیندیشد و ننویسد. ادبیات كودكان و نوجوانان، با تعریفی كه قبلاً از آن كردیم، به همه ابعاد زندگی انسان توجه دارد و می پردازد بدون اینكه بعد خاصی را بیش از سایر ابعاد مورد توجه قرار دهد. نویسنده كودكان و نوجوانان همه این ابعاد را، بدون تعصب، مطرح می كند و خوانندگانش را در انتخاب آزاد می گذارد زیرا ادبیات كودكان و نوجوانان، همواره مخاطبانش را به خلاقیت و به گزینی برمی انگیزد.
4. از آموزش مستقیم خودداری كند. به تجربه دریافته ایم كه آموزش مستقیم، مخصوصاً در دنیای ادبیات كودكان و نوجوانان، مخاطبان را از تفكر خلاق باز می دارد، زیرا غالباً شکل پند و اندرز به خود می گیرد و خواننده شخصاً با مطلب آن درگیر نمی شود و تحت تأثیر آن قرار نمی گیرد. فراموش نكنیم كه پند و اندرز روی كسانی اثر می گذارد كه مضامین آنها را تجربه كرده باشند.
5. واقعیتها را نشان دهد. نویسنده كودكان و نوجوانان، نباید رؤیایی باشد و رؤیایی بیندیشد و كودكان و نوجوانان را به دنیای رؤیا فرو ببرد، بلكه باید آنچه را كه واقعاً درست است یا واقعاً باید باشد، نشان دهد. از سخن گفتن درباره ی انسان آرمانی اجتناب ورزد. هرگاه درباره شخصیتی می نویسد او را، آن چنان كه واقعاً بوده یا هست، معرفی كند و اگر از او بدش می آید از به كار بردن كلمات ركیك درباره او خودداری كند. پیام نویسنده باید بیان واقعیتها باشد.
6. روان شناسی و جامعه شناسی جامعه را خوب بداند. كودكان و نوجوانان یك جامعه از بقیه مردم آن قابل تفكیك نیستند، بنابراین، بدون شناخت مثلاً بزرگسالان، كه غالباً فرماندهان جامعه به شمار می روند، شناخت كودكان و نوجوانان آن غیرممكن است. از سوی دیگر، هر كودك یا نوجوان، مظهر كیفیت خانوادگی خویش است و تقریباً همه قوتها و ضعفها را در خویشتن دارد. بنابراین، شناختن خانواده ها برای نویسندگان كودكان و نوجوانان ضرورت دارد. همچنین، شناخت دقیق و همه جانبه فرهنگ و جامعه اش در گذشته و حال، و حتی آینده، برای نویسنده كودكان و نوجوانان ضروری است.
7. محتوای كتابهای درسی مقاطع گوناگون تحصیلی را خوب مطالعه كند. قبلاً گفتیم كه از جمله رسالتهای ادبیات كودكان و نوجوانان كمك كردن یا جبران كمبودهای كتابهای درسی است و نویسنده كودكان و نوجوانان هنگامی می تواند به این هدف برسد كه بداند كتابهای درسی چه مفاهیمی را در بر دارند و كمبودهای آنها كدامند و او چگونه می تواند به اصلاح این كمبودها كمك كند، بدون اینكه آموزش مستقیم انجام دهد.
8. با مربیان و معلمان در ارتباط باشد. مربیان و معلمان می توانند بهترین و مطمئن ترین منابع اطلاعاتی درباره كودكان و نوجوانان و مفاهیم مورد استفاده آنها باشند و نویسنده كودكان و نوجوانان می تواند از این دو گروه بیشترین استفاده را بكند. او برای این منظور می تواند در جلسات بحث مربیان و معلمان شركت كند یا با آنها مصاحبه هایی به عمل آورد.
9. با والدینها در ارتباط باشد. ارتباط مستقیم و مداوم با مادران و پدران، كه نخستین و اصیل ترین مربیان كودكان و نوجوانان هستند، نویسنده كودكان و نوجوانان را در شناخت آنها و شناخت شرایط حاكم بر زندگی همه جانبه بسیار كمك می كند.
4. یك بعدی بودن نوشته ها: مخصوصاً آنهایی كه از تاریخ یا سرگذشتها سخن می گویند، كه نویسنده بدون شكافتن یا تحلیل گفتار و كردار شخصیت مورد نظر و روشن كردن محاسن و معایب او، به داوری یك جانبه می پردازد و او را حاكم مطلق یا محكوم مطلق جلوه می دهد.
5. پند و اندرز یا نتیجه گیری اخلاقی مستقیم: هنوز هم برخی از نویسندگان حتی مترجمان ما این تصور باطل را دارند كه پند و اندرز یا توصیه های اخلاقی مستقیم برای ایجاد رفتار مطلوب در كودكان كافی است و اثر حتمی دارند. در صورتی كه احتمال برداشت معكوس بیشتر است، زیرا معنای یك داستان برای كودكان و نوجوانان غیر از معنایی است كه بزرگسالان آز آن می فهمند.
6. شتابزدگی نویسندگان: نویسندگان ما غالباً، به علت آموختن تفكر اخلاقی از كودكی و اعتقاد نظری به ضرورت نصیحت، می خواهند همه ی حرفهای خود را در یك كتاب یا مقاله بزنند و به اصطلاح، سر و ته آن را هم بیاورند، غافل از اینكه كودكان، همانند خود بزرگسالان، گیرنده محض یا قالبهای آماده برای پذیرش هر نوع فكری یا عملی، كه به آنان تلقین می شود، نیستند بلكه برداشتهای خاص خود را دارند كه از وضع روانی و عاطفی و ذهنی و اجتماعی شان متأثرند. به بیان دیگر، نویسندگان ما غالباً خوانندگان آثار خود (كودكان) را به درستی نمی شناسند و برای شناخت آنها هم نمی كوشند و حتی كمترین تجربه در این مورد، كه عبارت باشد از تماس بیشتر و مستقیم با مردم مخصوصاً كودكان، ندارند.
7. كمبود ویراستار ادبیات كودكان: اكثر كتابهای ما اعم از تألیف و ترجمه از نثر ساده درست و قابل فهم بی بهره اند، به ویژه كتابهایی كه برای كودكان و نوجوانان در مسائل مختلف، تألیف یا ترجمه می شوند. علت عمده این وضع، یكی ناتوانی مؤلف یا مترجم در زبان و ادبیات فارسی است، و دیگری كمبود تأسف آور ویراستار ماهر است، و سوم بی علاقگی ناشران به ضرورت ویراستاری است.
8. بی اطلاعی یا بی توجهی اكثر مؤلفان و مترجمان و ناشران به معیارهای ادبیات: و این وضع سبب می شود كه:
- موضوعهای مناسب و مورد نیاز انتخاب نشوند،
- در نقاشی تصاویر، بدسلیقگی و بی ذوقی به كار رود،
- به سبك و شیوه خاص نگارش برای كودكان و نوجوانان توجه نشود.
مثلاً كتابهایی را می بینیم كه به لهجه محلی نوشته یا ترجمه شده اند، غافل از اینكه خواندن و فهمیدن آنها نه تنها برای كودكان غیرفارسی زبان بلكه برای خود فارسی زبانها هم دشوار است و مورد استقبال ایشان قرار نمی گیرد. این ضعف را مخصوصاً در كتابهایی كه بعد از انقلاب برای كودكان و نوجوانان می نویسند و ظاهراً رنگ مذهبی دارند بیشتر مشاهده می كنیم. كتاب كودك باید احساس زندگی و خوشی را در او برانگیزد، نه نومیدی و سیری از زندگی را.
9. كاغذ و چاپ و صحافی بیشتر كتابهای كودكان مطلوب و مرغوب نیستند: به طوری كه به یك بار خواندن از بین می روند و یا به بهداشت بینایی بچه ها ضرر می زنند.
10. تقلید كوركورانه و بی مطالعه: برخی از مؤلفان و مترجمان ادبیات كودكان، وقتی می شنوند یا می بینند نویسنده ای شهرت و محبوبیت یافته است فوراً از او تقلید می كنند و در آثار خود، سبك و شیوه او را نه تنها در بیان، بلكه در تنظیم و تدوین مطالب هم به كار می برند و چون كار هنری هرگز قابل تقلید نیست بنابراین، موفقیت مطلوب به دست نمی آورند.
11. شاید مهم تر از كمبودهای مذكور، كمبود محرك و انگیزه برای كوشش در ادبیات كودكان است: مثلاً اگر دانشجوی دوره ی فوق لیسانس یا دكتری زبان و ادبیات فارسی رساله (تز) خود را درباره ی ادبیات كودكان تهیه كند، استادان راهنما نمی پذیرند و شاید تحقیر هم بشود. حتی در دوره های لیسانس هم موافقت نمی شود كه دانشجویی حدقل یك مقاله یا سخنرانی درباره ادبیات كودكان و نوجوانان تهیه و ایراد كند. ولی تصحیح متون قدیم از استقبال خاصی برخوردار است! در بین جوایز اهدایی به مؤلفان و مترجمان هم به ندرت، نامی از یك مؤلف یا مترجم ادبیات كودكان به چشم می خورد.
سرگذشتها را می خوانیم تا دریابیم تمدن و فرهنگ امروز، چگونه ساخته شده؛ با چه مشكلاتی روبه رو شده است؛ مردم چه تلاشهایی كرده اند؛ با چه پیامدهایی روبه رو شده اند؛ نسل معاصر، چه باید بكند. چون هر نسل، مسئول روزگار خودش است، و اگر تجربه ها را نادیده بگیرد طبعاً شكستها را تكرار خواهد كرد. گذشته را بخوانیم اما در گذشته نمانیم.

پی‌نوشت‌ها:

1. همان كتاب، ص 149.
2. در این مورد مطالعه كتاب روان شناسی رشد از همین مؤلف، از انتشارات مؤسسه اطلاعات سودمند است.
3. از كتاب 39 مقاله درباره ی ادبیات كودكان، شورای كتاب كودك، تهران 1363، ص 22.
4. مؤلفان عبارتند از: لیلی ایمن (آهی)، توران خمارلو (میرهادی)، و مهدخت دولت آبادی.
5. متأسفانه، بعد از انقلاب اسلامی، این عمل بسیار مطلوب تربیتی به شكل مرتب انجام نمی گیرد، اگرچه شورا به فعالیتهای پر ارزش خود در موارد دیگر ادامه می دهد.
6. متأسفانه مؤلف همین سه شماره را در اختیار دارد.
7. علاقه مندان توضیح تألیف فرهنگنامه را می توانند در ص 71 گزاش آذر. اسفند 61 مطالعه كنند. خوشبختانه چندین جلد آن منتشر شده است.
8. 39 مقاله درباره ادبیات كودكان، شورای كتاب كودك، تهران، 1363، ص 209.
9. شورای كتاب كودك (1372)، 17 مقاله درباره ادبیات كودكان، ص 13

منبع مقاله :
شعاری نژاد، علی اکبر؛ (1390)، ادبیات کودکان، تهران: انتشارات اطلاعات، چاپ بیست و هفتم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
چه کارهایی موجب نجات از عذاب و فشار قبر می شوند؟
چه کارهایی موجب نجات از عذاب و فشار قبر می شوند؟
نکات مهم هنگام انتخاب بهترین پراپ تریدینگ
نکات مهم هنگام انتخاب بهترین پراپ تریدینگ
شکار تانک مرکاوای رژیم صهیونیستی در جنوب نوار غزه
play_arrow
شکار تانک مرکاوای رژیم صهیونیستی در جنوب نوار غزه
ورود ۲۰۰ کامیون حامل کمک‌های بشردوستانه به غزه
play_arrow
ورود ۲۰۰ کامیون حامل کمک‌های بشردوستانه به غزه
روایت مردم از خدمات و ویژگی‌های رئیس‌جمهور شهید
play_arrow
روایت مردم از خدمات و ویژگی‌های رئیس‌جمهور شهید
پرچم فلسطین در بازی فینال لیگ قهرمانان زنان اروپا
play_arrow
پرچم فلسطین در بازی فینال لیگ قهرمانان زنان اروپا
ریشه‌های مستحکم جمهوری اسلامی نمی‌گذارد اختلالی در کشور ایجاد شود
play_arrow
ریشه‌های مستحکم جمهوری اسلامی نمی‌گذارد اختلالی در کشور ایجاد شود
جزئیات خارج شدن چند واگن از یک قطار باری در شهرستان خوی
play_arrow
جزئیات خارج شدن چند واگن از یک قطار باری در شهرستان خوی
جشن و شادی لبنانی‌ها در پی به اسارت در آمدن نظامیان صهیونیست
play_arrow
جشن و شادی لبنانی‌ها در پی به اسارت در آمدن نظامیان صهیونیست
شهید رئیسی می‌گفت من سرباز امام خامنه‌ای هستم
play_arrow
شهید رئیسی می‌گفت من سرباز امام خامنه‌ای هستم
آیین بزرگداشت رئیس‌جمهور شهید در لندن
play_arrow
آیین بزرگداشت رئیس‌جمهور شهید در لندن
مداحی بنی‌فاطمه در مراسم بزرگداشت شهدای خدمت در مسجد ارک
play_arrow
مداحی بنی‌فاطمه در مراسم بزرگداشت شهدای خدمت در مسجد ارک
اخلاص، ویژگی برجسته شهید رئیسی بود
play_arrow
اخلاص، ویژگی برجسته شهید رئیسی بود
اسارت چند نظامی ارتش صهیونیستی توسط حماس
play_arrow
اسارت چند نظامی ارتش صهیونیستی توسط حماس
معنی اسم ابوطالب و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ابوطالب و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال