نشانه افسردگيات را بشناس
نويسنده: فرانك عليخاني
منبع:www.shamisapsy.com
منبع:www.shamisapsy.com
اگر يك قرن پيش، از كسي در مورد بيماري افسردگي سؤال ميكرديم، كسي اطلاعات كامل و درستي از اين بيماري نداشت. چرا كه خيليها آن را تجربه نكرده بودند. اما امروز، عليرغم پيشرفتهاي شگرف در حوزههاي مختلف علوم، زندگي در اين دنياي ماشيني سبب شده است كه ما كمتر به روح و روان خود توجه داشته باشيم تمامي سعي و تلاش خود را صرف سپري كردن اين زندگي كنيم. در قرن حاضر اين بيماري چنان در بين اعضاي خانوادهها گسترش پيدا كرده است كه اين قرن را قرن افسردگي ناميدهاند. حال با توجه به اهميت اين بيماري اگر ميخواهيد بيشتر با آن آشنا شويد به معيارهايي كه توسط راهنماي تشخيص آماري اختلالات رواني مطرح شده است توجه كنيد: با توجه به اين نكته كه براي تشخيص افسردگي عمده: 1) حداقل 5 تا از نشانگان زير بايد وجود داشته باشد 2) اين نشانگان بايد در طول دو هفته تداوم داشته باشند و 3) اين نشانگان بايد تغيير در سطوح عملكرد گذشته فرد را نشان بدهند.
- نشانگان عبارتند از:
1) خلق افسرده كه تقريباً در بيشتر ساعات روز تداوم داشته باشد.
2) كاهش قابل ملاحظه علاقه يا لذت تقريباً در تمامي فعاليتها.
3) كاهش معنيدار وزن (نه به وسيله رژيم گرفتن)، افزايش وزن يا تغيير اشتها
4) بيخوابي يا پرخوابي (خواب اضافه)
5) آشفتگي رواني – حركتي يا كندي رواني- حركتي
6) خستگي يا كاهش انرژي
7) احساس بيارزش بودن يا احساس گناه نامتناسب
8) عدم توانايي براي متمركز شدن يا ترديد و دو دلي
9) افكار عود كننده مرگ و خودكشي
2) از دست دادن بسيار شديد علاقه يا لذت در تمام يا تقريباً در كل فعاليتها و عدم توانايي فكر كردن در مورد چيزهايي كه انجام دادن آنها لذتبخش است (ناديده گرفتن سلامت)
3) احساس گناه زياد يا اين احساس كه فردي بيارزش است.
4) حركات كنده شده يا برانگيخته (كه در پاسخ به درد يا آشفتگي نيستند)
5) افكار تازه مردن يا خاتمه دادن به زندگي خويش با يا بدون طرحريزي خاص.
2) بيخوابي يا خوابيدن مفرط و بيش از اندازه
3) خستگي و كاهش انرژي
4) عدم توانايي فكر كردن، تمركز يافتن يا تصميمگيري
5) نشانههاي جسماني اضطراب نظير خشكي دهان، گرفتگي عضلاني، اسهال، عرق كردن، خيالانديشي يا تلاش براي خودكشي.
حال كه با نشانگان و علائم آشنا شديد چنانچه دچار اين بيماري هستيد ميتوانيد 5 گام ساده زير را دنبال كنيد تا در نبرد با افسردگي خود پيروز شويد.
5 گام ساده براي پيروز شدن در نبرد با افسردگي
گام اول – چنانچه به بيماري افسردگي مبتلا هستي سعي كن كمك بگيري، از اينكه نياز به درمان شدن داري شرمنده نباش. تا زماني كه راه حل درستي را پيدا نكردهاي دست از كوشش و تلاش برندار به دنبال ملاقات با درمانگر باش و توصيههاي او را خيلي خوب به كار ببند.
گام دوم – احساسات و خلق و خوي خود را شناسايي كن. بايد بداني كه افسردگي، تلاشي مخرب و ويرانگر براي دوري كردن از احساسات و خلق و خوست. بايد بپذيري هيجاناتي كه در ما وجود دارند همگي طبيعي و مفيد هستند. بدان كه تغييرات خلق و خو نبايد تو را غمگين و افسرده كند. اين تغييرات همواره به دنبال يك رويداد، خاطره و رؤيا شروع ميشوند. ميتواني ها استفاده كني تا بفهمي چه عواملي شروع تغييرات خلق و خو را سبب ميشوند. با افكار افسرده مبارزه كن و آنها را به چالش بطلب. افرادي كه افسرده هستند دائم حوادث و رويدادهاي تلخ را به خاطر ميآوردند و خود را به خاطر آنها سرزنش ميكنند و اين در حالي است كه خود را در وقوع حوادث و رويدادهاي شيرين فراموش ميكنند و نقش پررنگتري را به ديگران ميدهند. سطح انتظارات آنها در مورد تواناييهايشان بسيار پايين است و خيلي راحت در وخيمترين شرايط قرار ميگيرند. آنها فكر ميكنند كه اساساً شخصي آسيب ديده هستند و ديگران به طرق مختلف به آنها صدمه ميزنند و آنها را دستكاري ميكنند. تمام اينها افكاري هستند كه ساخته و پرداخته ذهن آن هاست. به باورها و تصورات ذهنيتان توجه كنيد.
گام سوم – سعي كنيد ديگران را بشناسيد. افراد افسرده بسيار بيشتر از ديگران از صميميت ميترسند. آنها به چهرهي خود نقاب ميزنند چون بر اين باورند كه فردي شرمنده و نالايق هستند.
اين باور بسيار نادرست است. اين افراد اعتماد ندارند و نميتوانند خود را در افكار و احساسات ديگران سهيم بدانند.
گام چهارم – به خودتان توجه كنيد، ياد بگيريد نسبت به پيامهاي بدنتان بيتوجه نباشيد. افراد افسرده نسبت به انگيزه، غذا، فعاليتهاي بدني، تمايلات جنسي بيتوجه هستند. سعي كنيد زماني را براي اينگونه فعاليتها اختصاص دهيد. غذاي لذيذ بخوريد و به خودتان اجازه بدهيد كه لذت را در زندگيتان تجربه كنيد.
گام پنجم – از كنارهگيري دوري كنيد. تلاش كنيد و با اين تلاش امور و چيزهاي پيرامون خود را تحت كنترل درآوريد. باور كنيد بسياري از چيزهايي كه در ما نگراني به وجود ميآورند آنقدر مهم و باارزش نيستند كه به خاطرشان دچار بيماري رواني شويم.
- نشانگان عبارتند از:
1) خلق افسرده كه تقريباً در بيشتر ساعات روز تداوم داشته باشد.
2) كاهش قابل ملاحظه علاقه يا لذت تقريباً در تمامي فعاليتها.
3) كاهش معنيدار وزن (نه به وسيله رژيم گرفتن)، افزايش وزن يا تغيير اشتها
4) بيخوابي يا پرخوابي (خواب اضافه)
5) آشفتگي رواني – حركتي يا كندي رواني- حركتي
6) خستگي يا كاهش انرژي
7) احساس بيارزش بودن يا احساس گناه نامتناسب
8) عدم توانايي براي متمركز شدن يا ترديد و دو دلي
9) افكار عود كننده مرگ و خودكشي
- علائم و نشانهها:
1) از دست دادن علاقه و تمايل به انجام فعاليتهاي لذت بخش گذشته2) نارضايتي از زندگي 3) كنارهگيري و اجتناب از فعاليتهاي اجتماعي 4) كاهش انرژي و توانايي 5) احساس غيرمفيد بودن يا نااميدي 6) تحريك پذيري 7) توجه بسيار زياد به مشكلات سلامتي8) غم يا گريه كردن 9) نگران بودن و انتقاد از خود 10) دشواري در تمركز و تصميمگيري 11) كاهش اشتها و وزن- نشانگان روانشناختي، افكار، احساسات و رفتارها:
1) احساس غم، پريشاني، ناراحتي يا نااميدي در بيشتر ساعات روز2) از دست دادن بسيار شديد علاقه يا لذت در تمام يا تقريباً در كل فعاليتها و عدم توانايي فكر كردن در مورد چيزهايي كه انجام دادن آنها لذتبخش است (ناديده گرفتن سلامت)
3) احساس گناه زياد يا اين احساس كه فردي بيارزش است.
4) حركات كنده شده يا برانگيخته (كه در پاسخ به درد يا آشفتگي نيستند)
5) افكار تازه مردن يا خاتمه دادن به زندگي خويش با يا بدون طرحريزي خاص.
- نشانگان جسماني يا بدني:
1) كاهش وزن غيرعمدي، كاهش اشتها يا افزايش وزن و اشتها (كه معمولاً مورد اخير ديده نميشود)2) بيخوابي يا خوابيدن مفرط و بيش از اندازه
3) خستگي و كاهش انرژي
4) عدم توانايي فكر كردن، تمركز يافتن يا تصميمگيري
5) نشانههاي جسماني اضطراب نظير خشكي دهان، گرفتگي عضلاني، اسهال، عرق كردن، خيالانديشي يا تلاش براي خودكشي.
حال كه با نشانگان و علائم آشنا شديد چنانچه دچار اين بيماري هستيد ميتوانيد 5 گام ساده زير را دنبال كنيد تا در نبرد با افسردگي خود پيروز شويد.
5 گام ساده براي پيروز شدن در نبرد با افسردگي
گام اول – چنانچه به بيماري افسردگي مبتلا هستي سعي كن كمك بگيري، از اينكه نياز به درمان شدن داري شرمنده نباش. تا زماني كه راه حل درستي را پيدا نكردهاي دست از كوشش و تلاش برندار به دنبال ملاقات با درمانگر باش و توصيههاي او را خيلي خوب به كار ببند.
گام دوم – احساسات و خلق و خوي خود را شناسايي كن. بايد بداني كه افسردگي، تلاشي مخرب و ويرانگر براي دوري كردن از احساسات و خلق و خوست. بايد بپذيري هيجاناتي كه در ما وجود دارند همگي طبيعي و مفيد هستند. بدان كه تغييرات خلق و خو نبايد تو را غمگين و افسرده كند. اين تغييرات همواره به دنبال يك رويداد، خاطره و رؤيا شروع ميشوند. ميتواني ها استفاده كني تا بفهمي چه عواملي شروع تغييرات خلق و خو را سبب ميشوند. با افكار افسرده مبارزه كن و آنها را به چالش بطلب. افرادي كه افسرده هستند دائم حوادث و رويدادهاي تلخ را به خاطر ميآوردند و خود را به خاطر آنها سرزنش ميكنند و اين در حالي است كه خود را در وقوع حوادث و رويدادهاي شيرين فراموش ميكنند و نقش پررنگتري را به ديگران ميدهند. سطح انتظارات آنها در مورد تواناييهايشان بسيار پايين است و خيلي راحت در وخيمترين شرايط قرار ميگيرند. آنها فكر ميكنند كه اساساً شخصي آسيب ديده هستند و ديگران به طرق مختلف به آنها صدمه ميزنند و آنها را دستكاري ميكنند. تمام اينها افكاري هستند كه ساخته و پرداخته ذهن آن هاست. به باورها و تصورات ذهنيتان توجه كنيد.
گام سوم – سعي كنيد ديگران را بشناسيد. افراد افسرده بسيار بيشتر از ديگران از صميميت ميترسند. آنها به چهرهي خود نقاب ميزنند چون بر اين باورند كه فردي شرمنده و نالايق هستند.
اين باور بسيار نادرست است. اين افراد اعتماد ندارند و نميتوانند خود را در افكار و احساسات ديگران سهيم بدانند.
گام چهارم – به خودتان توجه كنيد، ياد بگيريد نسبت به پيامهاي بدنتان بيتوجه نباشيد. افراد افسرده نسبت به انگيزه، غذا، فعاليتهاي بدني، تمايلات جنسي بيتوجه هستند. سعي كنيد زماني را براي اينگونه فعاليتها اختصاص دهيد. غذاي لذيذ بخوريد و به خودتان اجازه بدهيد كه لذت را در زندگيتان تجربه كنيد.
گام پنجم – از كنارهگيري دوري كنيد. تلاش كنيد و با اين تلاش امور و چيزهاي پيرامون خود را تحت كنترل درآوريد. باور كنيد بسياري از چيزهايي كه در ما نگراني به وجود ميآورند آنقدر مهم و باارزش نيستند كه به خاطرشان دچار بيماري رواني شويم.