نویسنده: دکتر سیدمحمد ترابی
در قرون هفتم و هشتم علوم ادبی هم در راه تلخیص اثرهای پیشینیان و تهیهی کتابهای درسی برای درجههای مختلف محصلان و نگارش شرح و حاشیه و تعلیقه برای معلمان و مدرسان گام برداشت و اگر چه در این دوره کار زیاد در دانشهای ادبی انجام شد، نوآوری کم بود و هر چند سقوط بغداد ایران را از کشورهای اسلامی جدا کرد و زبان عربی دیگر زبان حکومتی نبود، اما هم چنان زبان علمی و ادبی محسوب میشد و بیشتر تألیفهای عالمان ایرانی به آن زبان صورت گرفت.
علم لغت
نخستین کتاب لغت در این دوره منظومهی نِصاب الصّبیان از ابونصر فراهی (م 640) است که در دویست بیت و در بحرهای مختلف سروده شده و برای آموختن زبان به خردسالان در مکتبها و مدرسهها مورد استفاده بود. پس از آن منظومهی زَهرة الاَدب را شکرالله بن شمس الدّین احمد از مردم مغرب ایران به تقلید از نِصاب الصّبیان به سال 640 به نظم درآورد و سپس حسام الدّین خویی (حسن بن عبدالمؤمن) نَصیب الفتیان و نَسیب التبیّان را به نظم کشید.گذشته از این منظومههای تعلیمی، کتابهای دیگری در لغت عربی و فارسی تألیف شد. مهمترین آنها صُراح اللُغه است که جمال الدّین قَرشی آن را از صحاح اللُغة جوهری فارابی ترجمه و تلخیص کرد و آن را الصُّراح من الصِحاح نامید و ذیلی به عربی بر صُراح اللغه به نام مُلحقات الصُّراح نوشت. دیگر قاموس المحیط و قابوس الوسیط فیروزآبادی (م 817) است. وی چندی مدرس مدرسهی نظامیهی بغداد بود و جز این لغتنامه اثرهای دیگری از او مانده است.
دیگر مُختار الصحاح عربی به عربی و برگزیدهای از صحاح اللغة جوهری است که زین الدّین رازی (م 768) آن را ترتیب داد. دیگر صحاح العجم شمس الدّین محمد بن هندوشاه نخجوانی معروف به شمس منشی و شرفنامهی منیری از ابراهیم قوامی فاروقی به عربی و فارسی و ترکی در دست است.
صرف و نحو
صرف و نحو عربی هم در این دوره رونق داشت. تألیف کتابهای درسی و نگارش شرح و حاشیه برای متعلّمان و معلّمان و منظومههایی برای سهولت کار محصلان که از آن جمله یکی اَلفیة ابن مُعطی از یحیی بن عبدالمُعطی (م 628) است در نحو، و دیگر الفیة ابن مالک مشهور به الخلاصه از محمد بن عبدالله طایی (م 672) است که بر آن شرحهایی نوشته شد مانند شرح فرزندش معروف به شرح ابن المُصنّف و شرح اِبن اُمِ قاسم و شرح اِبن عقیل. منظومهی مهم دیگر در نحو است به نام وافیه از ابن حاجب (عثمان بن عمر مالکی 570 - 646) صاحب کتابهای کافیه در نحو و شافیه در صرف. بعدها میرسید شریف جرجانی بر شرح رضی الدّین استرآبادی (م 687) بر کافیهی ابن حاجب حاشیهای نگاشت. حسن بن محمد استرآبادی (م 717) هم سه شرح بزرگ و کوچک و متوسط بر کافیهی ابن حاجب نوشت و نظام اَعرَج شرحی بر شافیه دارد.عزالدّین زنجانی کتابهای الهادی و التّصرف را در علم صرف نوشت که دومی با العزی مشهور است و سعدالدّین تفتازانی بر آن شرحی نگاشت. جمال الدّین اردبیلی (م 647) کتاب انموذج جارالله زَمَخشری (م 538) را شرح کرد و آن را شرح انموذج نامید. محمودبن عمر خجندی (م 700) در نحو کتاب المقالید خود را در شرح المصباح ناصر الدّین مُطَرّزی خوارزمی (م 610) نوشت. فاضل اسفراینی (م 684) بر همین کتاب المصباح شرحی به نام المفتاح نگاشت و کتاب دیگری در نحو به نام اللباب فی علم الاعراب تألیف کرد که بر آن شرحهایی نوشته شد. میرسید شریف جرجانی (740 - 816) در صرف حاشیهای بر شرح رضی و شرحی بر فارسی بر کافیهی ابن حاجب و کتاب صرف میر به فارسی و حاشیه بر کتاب مُطوّل را تألیف کرد. ابن هشام (م 762) نحوی بزرگ که ایرانی نیست اما تأثیر وی در میان عالمان صرف و نحو ایران بسیار زیاد است و کتاب مغنی اللبیب عن کتاب الاعاریب، و عمدة الطالب فی تحقیق تصریف ابن الحاجب و چند کتاب دیگر تألیف کرد که مغنی اللبیب او از کتابهای مشهور درسی است و بر آن شرحهایی نوشته شد.
علوم بلاغت
در علوم بلاغی ضمن تهیه کتابهای درسی از راه تلخیص اثرهای پیشینیان، تألیفهای تازهای به وجود آمد و منظومههایی سروده شد. مفتاح العلوم سَکّاکی خوارزمی (یوسف بن اَبوبکر م 626) در قرن هفتم در شمار کتابهای درسی درآمد و علامه قطب الدّین شیرازی و حسام الدّین مؤذنی خوارزمی بر آن شرح نوشتند. سَکّاکی کتابی هم در علم المناظره تألیف کرد. خطیب قزوینی (جلال الدّین محمد بن عبدالرحمن، 666 - 739) تلخیص المفتاح خود را در اختصار از قسمت سوم مفتاح العلوم ترتیب داد و کتاب الایضاح خود را به منزلهی شرحی بر تلخیص المفتاح در سه فن معانی و بیان و بدیع تألیف کرد و بر الایضاح او شرحهای متعدد نوشته شد. از جمله شرحهایی که بر کتاب تلخیص المفتاح نوشته شد، شرح فاضل خلخالی (م 745) و شرح شمس الدّین زورنی (م 792) و از همه مهمتر شرح سعدالدّین تفتازانی (م 792) به نام مُطوّل قابل ذکر است.از آثار دیگر تفتازانی تهذیب المنطق، مقاصد الطالبین در کلام، شرح مقاصد الطالبین، ارشاد الهادی در نحو، شرح عقاید نَسَفی، حاشیه بر شرح عَضُد، شرح تصریف العزّی و چندین کتاب دیگر را باید برشمرد. میرسید شریف جرجانی قسمت سوم از مفتاح العلوم را شرح کرد و بر کتاب مُطَوَّل و مختصر تفتازانی حاشیه نوشت. قاضی عضدالدّین اِیجی (م 756) کتاب الفواید الغیاثیه را در اختصار از قسمت سوم مفتاح العلوم سکاکی نوشت و شمس الدّین کرمانی (717 - 786) کتاب تحقیق الفواید خود را در شرح فواید غیاثیهی ایجی تألیف کرد. از این دانشمند کتابهایی از جمله شرح بخاری، شرح مواقف، شرح مختصر ابن حاجب و اُنموذج الکشاف باقی مانده است.منظومهی الفیة ابن الشحنه (محمد بن محمد ترکی حلبی 749 - 817) نیز در ده علم از دانشهای ادبی، در این دوره به وجود آمد.
در این دوره تألیفهایی هم در بعضی دانشهای ادبی به زبان فارسی پدیدآمد که معمولاً تحت تأثیر و به تقلید از دانشهای ادبی عربی است. از آن جمله المعجم فی مَعاییر اَشعارالعَجَم از شمس قیس رازی و حَدائق الحقاییق از شرف الدّین رامی (م 795) در شرح حدائق السِّحر وطواط و کتاب الکافیه در عروض و قافیه از محمودبن عمر نجاتی نیشابوری و کتاب عراضة العروضیین از ابوالفضل محمدبن خالد القرشی و دستورالکاتب از ابن هندوشاه نخجوانی دربارهی فن کتابت، و کتاب جلالیه از محمد بن علی خوارزمی در علم مکاتبه.
منبع مقاله :
ترابی، سیّدمحمد؛ (1392)، نگاهی به تاریخ و ادبیات ایران (جلد اول) (از روزگار پیش از اسلام تا پایان قرن هشتم)، تهران، انتشارات ققنوس، چاپ اول