اين يادداشت تلاش خواهد کرد با شفاف سازي بندهاي مختلف اين برنامه، عملکرد تيم مذاکره کننده در ميزان تامين منافع ملت ايران را ارزيابي کرد و قضاوتي منصفانه و منطبق با واقعيات موجود و به دور از هيجانات سياسي روزهاي پس از توافق را در اختيار بگذارد.
هر چند تيم مذاکره کننده ايران تاکيد داشت مذاکرات لوزان غيرالزام آور است و صرفا چرک نويسي بيش نيست با اين حال با انتشار متن ترجمه توافق نهايي مشخص شده است، نه تنها توافقات لوزان در متن توافق نهايي قيد شده است بلکه تيم ايراني در برخي موضوعات تعهدات بيشتري را نيز پذيرفته است.
در بند 5 و 6 برنامه جامع مشترک اقدام آمده است:
5. ايران بر اساس برنامه بلندمدت خود، براي 15 سال، فعاليتهاي مرتبط با غني سازي اورانيوم، از جمله تحقيق و توسعه تحت نظارت پادماني خود را صرفا در تاسيسات غني سازي نطنز انجام خواهد داد، سطح غني سازي اورانيوم خود را تا سقف 67/ 3 درصد نگه خواهد داشت، و، در فردو، از هرگونه غني سازي اورانيوم و تحقيق و توسعه غني سازي اورانيوم و از نگاهداري هرگونه مواد شکافت پذير خودداري خواهد ورزيد.
6. ايران تاسيسات فوردو را به يک مرکز هسته اي، فيزيک و فنآوري تبديل خواهد نمود. همکاري بين المللي از جمله به شکل سرمايه گذاري هاي مشترک علمي در حوزه هاي تحقيقاتي مورد توافق ايجاد خواهد شد. 1044 ماشين IR-1 در قالب شش آبشار در يک بال در تاسيسات فردو باقي خواهد ماند. دو عدد از اين آبشارها به همراه زيرساختهاي مربوطه بدون اورانيوم به چرخش ادامه خواهد داد و از جمله از طريق اصلاح مقتضي زيرساخت ها، براي توليد ايزوتوپ هاي پايدار منتقل خواهد شد. چهار آبشار ديگر به همراه کليه زيرساخت هاي مربوطه به صورت ساکن باقي خواهند ماند. کليه سانتريفيوژهاي ديگر و زيرساخت هاي مرتبط با غني سازي جمع آوري و تحت نظارت مستمر آژانس به نحو مشخص شده در پيوست 1 انبار خواهد شد.
5. Based on its long-term plan, for 15 years, Iran will carry out its uranium enrichment-related activities, including safeguarded R&D exclusively in the Natanz Enrichment facility, keep its level of uranium enrichment at up to 3.67%, and, at Fordow, refrain from any uranium enrichment and uranium enrichment R&D and from keeping any nuclear material.
6. Iran will convert the Fordow facility into a nuclear, physics and technology centre. International collaboration including in the form of scientific joint partnerships will be established in agreed areas of research. 1044 IR-1 centrifuges in six cascades will remain in one wing at Fordow. Two of these cascades will spin without uranium and will be transitioned, including through appropriate infrastructure modification, for stable isotope production. The other four cascades with all associated infrastructure will remain idle. All other centrifuges and enrichment-related infrastructure will be removed and stored under IAEA continuous monitoring as specified in Annex I.
در لوزان درباره فردو چه توافقي صورت گرفته بود؟
فردو يک کارخانه غنيسازي با استفاده از سانتريفيوژ براي توليد UF6 غني شده تا سقف 20 درصد و توليد UF6 غني شده تا سقف 5 درصد ميباشد.
اين تأسيسات که براي اولين بار در سال 2011 عملياتي شد، براي جاي دادن 2 هزار و 976 سانتريفيوژ در 16 آبشار ميباشد که تاکنون 4 آبشار فعال شده و به طور مساوي بين واحد يک و واحد دو تقسيم شدهاند، طراحي شده است.
تا امروز تمامي سانتريفيوژهايي که نصب شده و مشغول به کار هستند، از نوع ماشينهاي IR-1 هستند البته تعدادي از ماشينهاي نسل دو نيز نصب شدهاند که راهاندازي نشدند.
بر اساس بيانيه مشترک ظريف – موگريني و همچنين برگه اطلاع رساني که بلافاصله توسط وزارت امور خارجه در اختيار رسانه هاي داخلي و خارجي قرار گرفته و علاوه بر آن بر اساس برگه اطلاع رساني کاخ سفيد درباره فردو توافق شده است:
1. فوردو از يک سايت غني سازي به يک مرکز هسته اي، فيزيک و فن آوري تبديل خواهد شود (بيانيه ظريف – موگريني)
2. در اين مرکز همکاري بين المللي در حوزه هاي تحقيق و توسعه ي مورد توافق مورد «تشويق» قرار خواهد گرفت. (بيانيه ظريف – موگريني)
3. مواد شکافت پذير در فوردو نخواهد بود.(بيانيه ظريف – موگريني)
4. ايران موافقت کرده تا به مدت دستکم 15 سال در تأسيسات فردو غنيسازي اورانيوم انجام ندهد.(فکت شيت آمريکا)
5. ايران به مدت دستکم 15 سال هيچ مواد شکافتپذيري در فردو نخواهد داشت. (فکت شيت آمريکا)
6. تقريبا دو سوم سانتريفيوژها و زيرساختهاي فردو حذف خواهد شد. سانتريفيوژهاي باقيمانده نيز اورانيوم غني نخواهد کرد.(فکت شيت آمريکا)
7. تمامي سانتريفيوژها و زيرساختهاي مربوطه تحت نظارت آژانس بينالمللي انرژي اتمي قرار ميگيرد.(فکت شيت آمريکا)
8. فعاليتهاي هستهاي ايران در تمامي تأسيسات هستهاي از جمله نظنز، فردو، اصفهان و اراک ادامه خواهد يافت. .(برگه اطلاع رساني وزارت خارجه ايران)
9. بيش از 1000 ماشين سانتريفيوژ و تمامي زيرساخت آنها در فردو حفظ و نگهداري خواهند شد که از اين ميان دو آبشار سانتريفيوژ در چرخش خواهند بود.(برگه اطلاع رساني وزارت خارجه ايران)
10. نيمي از تأسيسات فردو با همکاري برخي از کشورهاي (1+5) به انجام تحقيقات پيشرفته هستهاي و توليد ايزوتوپهاي پايدار که مصارف مهمي در صنعت، کشاورزي و پزشکي دارد، اختصاص پيدا ميکند. .(برگه اطلاع رساني وزارت خارجه ايران)
خطوط قرمز درباره فردو چه بود؟
نکته مهم درباره فردو در برنامه جامع مشترک اقدام اين است از تعداد 1000 سانتريفيوژ نسل اول که در فردو نگهداري خواهد شد تنها يک آبشار (164 سانتريفيوژ) به يکديگر متصل است. اين موضوع از آن جهت اهميت دارد که براي فرآيند غني سازي هر سانتريفيوژ نمي تواند به تنهايي غني سازي کند و بايد در يک آبشار 164 تايي قرار بگيرد. اما نکته قابل تامل و مضحک آن است که ايران اجازه ندارد به آن يک آبشاري که قرار است که در فردو شکل بگيرد گاز تزريق کند. با اينکه هزار دستگاه در فردو مي چرخد اما طي 15 سال يک گرم هم اروانيوم غني شده در اين تاسيسات توليد نمي شود
اين در حالي است که رهبر معظم انقلاب 16 تيرماه 1393 در ديدار مسئولان نظام بر حفظ مهيت غني سازي تاسيسات فردود تاکيد کردند. ايشان در اين باره گفتند: روى «فردو» تکيه ميکنند، چون غير قابل دسترسى است براى آنها؛ ميگويند جايى که ما نميتوانيم به آن ضربه بزنيم، نبايد داشته باشيد! اين خندهآور نيست؟
مقام معظم رهبري همچنين 20 فروردين 1393 در ديدار با مديران و دانشمندان انرژي هستهاي در بيان خطوط قرمز نظام در مذاکرات به 6 مورد اشاره داشتند که در اين بين 3 مورد به صورت مستقيم به موضوع فردو مرتبط ميشود.
الف) کسي حق مداخله روي دستاوردهاي هستهاي را ندارد.
ب) مسئولان بايد در مورد دستاوردهاي هستهاي تعصب داشته باشند.
ج) مذاکره کنندگان کشورمان نبايد هيچ حرف زوري را از طرف مقابل قبول کنند.
يکي ديگر از خطوط قرمزي که از سوي تيم مذاکره کننده درباره فردو رعايت نشده است عدم پذيرش محدوديتهاي بلند مدت است.
درحالي که تيم مذاکره کننده ايران با محدوديت 15 ساله درباره فردو موافقت کرده است، آيت الله خامنه اي در ديدار مسئولان نظام در دوم تيرماه سال جاري فرموده بودند:
آنها اصرار دارند بر محدوديّت بلندمدّت؛ ما گفتيم ما محدوديّت ده سال و دوازده سال و مانند اينها را قبول نداريم؛ ده سال يک عمر است؛ همهى آنچه ما در اين مدّت به دست آورديم، در حدود ده سال طول کشيده است! بله، سابقهى هستهاى در داخل کشور بيش از اينها است که بعضى اوقات هم گفته ميشود در بعضى از بيانات، لکن در آن سالهاى اوّل در واقع کارى انجام نگرفته بود؛ کار اساسى و عمده مال همين حدود ده پانزده سال اخير است. محدوديّت دهساله را ما قبول نداريم؛ ما مقدار سالهاى معيّنى را که مورد قبول ما است به مجموعهى هيئت مذاکرهکننده گفتهايم که چه مقدار، محدوديّت را قبول کردهايم، امّا تعداد سالهاى محدوديّت را گفتهايم ده سال و دوازده سال و اين چيزهايى که اين حضرات ميگويند قبول نداريم.
سوئیفت 8 سال دیگر تعلیق می شود!
در ميان ضمائم منتشر شده در جمع بندي ايران و 1+5 ضميمه پنجم يکي از مهمترين بخش ها به نظر مي رسد، به نحوي که اين جمعبندي توافق جامع به گامهاي اجرايي اشاره کرده و با بررسي دقيق آن مي توان به اتفاقي که براي تحريم هاي عليه ايران در بخش مربوط به روز اجرا به تعهدات اروپا و آمريکا درباره تحريمها اشاره شده است. اين بخش از متن توافق به دليل داشتن ارجاعات متعدد به داخل متن به سختي مطالعه ميشود.
در تشريح تعهدات اتحاديه اروپا آمده است:
16.The European Union will Terminate the provisions of Council Regulation (EU) No 267/2012 and suspend the corresponding provisions of Council Decision 2010/413/CFSP specified in Sections 1.1.1-1.1.3; 1.1.5 -1.1.8; 1.2.1 -1.2.5; 1.3.1, 1.3.2 (in so far as it concerns Articles 16 and 17 of Council Decision 2010/413/CFSP) and 1.3.3; 1.4.1 and 1.4.2; 1.10.1.2 (in so far as it concerns Articles 39, 43, 43a of Council Regulation (EU) No 267/2012) of Annex II. EU Member States will terminate or amend national implementing legislationas required.
اتحاديه اروپا به مصوبه 267/2012 شوراي مقررات خاتمه ميدهد و مقررات متناظر در مصوبه 2010/413/ CFSP را تعليق ميکند.
اما براي درک اينکه اروپا چه تعهداتي را انجام ميدهد بايد به بندهاي مشخص شده در بند فوق رجوع شود.
تحريمهاي اشاره شده عبارتند از:
1.1.1: ممنوعيت و مجوز تراکنش مالي به و از ايران
1.1.2: تحريمهاي فعاليتهاي بانکي
1.1.3: تحريمهاي بيمهاي
1.1.5: تحريمهاي مالي پشتيبان تجارت با ايران
1.1.6: تحريم گرنتها و کمک ها و قرضهاي مالي
1.1.7: تحريم اوراق قرضه دولتي ايران
1.1.8: تحريم هاي خدمات مرتبط با فعاليت هاي فوق
1.2.1: تحريم واردات نفت و گاز از ايران
1.2.2: تحريم واردات محصولات پتروشيمي
1.2.3: تحريم هاي صادرات تجهيزات کليدي براي بخش هاي نفت و گاز و پتروشيمي
1.2.4: تحريمهاي سرمايه گذاري دربخشهاي نفت و گاز و پتروشيمي
1.2.5: تحريمهاي خدمات مرتبط با فعاليت هاي فوق
1.3.1: تحريم هاي مرتبط با کشتيراني و کشتي سازي
1.3.2: تحريم هاي مرتبط با بخش حمل و نقل
1.3.3: تحريم هاي خدمات مرتبط با هريک از دسته هاي فوق
1.4.1: تحريمهاي طلا و فلزات گران بها و الماس و اسکناس و مسکوکات
1.4.2: تحريمهاي خدمات مرتبط با هر يک از دسته هاي فوق
نکات مربوط به تعهدات اتحاديه اروپا در روز اجراي توافق:
- در ميان بندهاي مشخص شده براي تعليق و خاتمه دادن بند 1.1.4 وجود ندارد. اين بند مربوط به چيست؟ با مراجعه به بند مربوطه در پيوست دوم که درباره تحريمهاست خواهيم ديد:
۱.۱.۴: Sanctions on financial messaging services
تحريم خدمات پيامرساني مالي (خدماتي مانند سوئيفت)
به عبارت ديگر اتحاديه اروپا تحريم مربوط به سوئيفت را در روز اجراي توافق تعليق يا لغو نميکنند. بلکه برداشته شدن اين تحريم به روز انتقال يعني 8 سال بعد موکول شده است.
- بند ديگري که در بخش تعهدات اتحاديه اروپا در روز توافق مورد اشاره قرار نگرفته است، بند 1.9.1 از ضميمه دوم (تحريمها) است. اين بند ميگويد:
۱.۹.۱: Asset freeze and visa ban measures applicable to:
۱.listed Iranian banks and financial institutions, including the Central Bank of Iran;
۲.listed persons, entities and bodies related to the oil, gas and petrochemical sectors;
۳.listed persons, entities and bodies related to shipping, shipbuilding and transport;
۴.other listed persons, entities and bodies not related to proliferation-sensitive nuclear-, arms-and ballistic missile-related activities;
۵.listed persons, entities and bodies related to proliferation-sensitive nuclear-, arms-and ballistic missile-related activities; and
۶.entities and individuals listed by the UN Security Council,
اين بند مربوط به داراييهاي بلوکه شده مربوط به ايران در کشورهاي اروپايي است. در نتيجه در روز اجراي توافق داراييهاي بانک مرکزي، شرکت ملي نفت و نهادهاي وابسته، شرکت کشتيراني و نهادهاي وابسته و افراد و نهادهايي که در فعاليتهاي موشکي و اشاعهاي فعال هستند، آزاد نميشود.
- تحريمهاي مرتبط با فناوريهاي و اقلام حساس و مواد خاص مورد استفاده در فعاليتهاي هستهاي، نرمافزارها و تسليحات که در بندهاي 1.5.1، 1.6.1، 1.7.1، 1.8.1 از ضميمه دوم مورد اشاره قرار گرفته است، تا روز انتقال باقي ميمانند.
- از ميان تحريمهايي که قرار است در روز توافق از سوي اتحاديه اروپا برداشته شود، برخي تعليق و برخي خاتمه مييابد. بر اساس متن فوق الذکر تحريمهاي اشاره شده از بند 1.1.1 تا 1.3.3 تعليق ميشوند. اين تحريمها مرتبط با مصوبه شوراي تصميمگيري اروپا بوده (2010/413/CFSP) و تنها تعليق ميشود. اين تحريمها شامل تحريمهاي بانکي، تراکنشهاي مالي، بيمه،اوراق قرضه، خريد نفت و گاز و محصولات پتروشيمي، تحريمهاي کشتيراني و حمل و نقل ميشود. تنها تحريمي که خاتمه مييابد تحريم فلزات گرانبها است که به مصوبه شوراي مقررات اتحاديه اروپا (No 267/2012) مرتبط ميشود.
در مجموع مي توان ادعاهاي دولت در زمينه رفع تحريم ها را مخدوش دانست.
منبع مقاله :کمیته علمی موسسه فرهنگی هنری راسخون