برداشتهایی از بیانات امام خمینی (ره)
برنامه ملت ما- آن هم برنامه قلیلالمدت- این است كه دشمن را شناختند و از میدان رد كردند؛ حالا هم بشناسند دشمن را و از میدان ردش كنند. دشمن ما فقط محمدرضا خان نبود؛ هركس كه مسیرش مسیر اسلام نباشد دشمن ماست، با هر اسم میخواهد باشد. هركس جمهوری را بخواهد دشمن ماست، برای این كه دشمن اسلام است. هركس پهلوی جمهوری اسلامی دمكراتیك بگذارد این دشمن ماست. هركس جمهوری دمكراتیك بگوید، این دشمن ماست، برای این كه این اسلام را نمیخواهد، ما اسلام را میخواهیم. ما این همه فداكاری كردیم، جوانهای ما این همه در مبارزات وارد شدند و زحمت كشیدند و رنج كشیدند و خون دادند، برای این بود كه اسلام را میخواستند. آنی كه این نهضت را پیش برد آنی بود كه میگفت من شهادت را فوز میدانم. شهادت را برای دمكراتیك فوز میداند؟ شهادت را برای مسیر چپ یا راست فوز میداند انسان؟ بچههای ما برای این كه همان جمهوری كه در شوروی هست، همان جمهوری كه كمونیستها میخواهند، فریاد بزنیم دنبالش؟! ما خون دادیم برای آن جمهوری؟! ما خون دادیم برای جمهوری غرب؟! ما برای اسلام خون دادیم. جوانهای ما برای اسلام خون دادند. (1)ما دشمن نهضت و انقلاب را از این میفهمیم كه آنهایی كه با این انقلاب راه دارند میروند، با این ملت راه دارند میروند، با این كشاورز و كارگر دارند راه میروند و میخواهند كشور را از قید و بند خارجیها آزاد كنند. آزاد كردن هم به كار كردن است و كشاورزی كردن است و كار در كارخانهها كردن است و كار در سایر جاها كردن. كشور ما اگر بخواهد آزاد باشد، اگر بخواهد مستقل باشد، وابسته به خارج نباشد، باید خودش كار كند، آنهایی كه میآیند در بین شماها و مانع از كارتان میشوند یا یك دستهای درست میكنند مانع از كارتان میشود یا این كه پولها را از خارج به ایشان میدهند كه بیایند بدهند به بعضی از این كارگرهای غافل تا اعتصاب بكنند و آنهایی كه در كشاورزی میروند ایجاد زحمت میكنند یا آنهایی كه میافتند در كشور، سر تا ته كشور و شلوغ میكنند كشور را به اسم این كه مثلاً، این آدم خانه دارد، این آدم مِلك دارد، بدون یك میزان شرعی الهی میریزند و خانهاش را غارت میكنند و خانهاش را از او میگیرند، اینها ریشه همان رژیم سابق است و ما غافل هستیم از آن. آنها نمیتوانند به این زودی دست از ما بردارند. آنها منافعشان، منافع عظیمشان، چه منافع مادّیشان و چه منافع [غیرمادّیشان، به دلیل] این كه كشور ما در یك حالی است و در یك جایی هست كه همه محتاج به آن هستند. كشور ما آن است كه پل پیروزی شد برای اشرار، برای اجانب. اینها به این زودی دست از ما برنمیدارند. (2)
عزیزان من! بیدار بشوید اینها كه در بین طبقات مردم افتادهاند بشناسید. اینها اگر چنانچه غمخوار ملت هستند، چرا نمیگذارند ملت آرام باشد؟ چرا نمیگذارند كه رفراندم انجام بگیرد؟ رفراندم كه امر ملی بود؛ چرا صندوقها را آتش میزدند؟ چرا مردم را منع میكردند؟ رفراندم را تحریم میكردند رفراندم كه مال ملت بود؛ آن كه دیگر مربوط به طاغوت نبود، مربوط به اجانب نبود، مربوط به ملت بود. چرا این كار را میكردند؟ كشاورزی را چرا نمیگذارند به جریان بیفتد؟ دور دهات افتادند و فساد میكنند و نمیگذارند كه به جریان بیفتد. كارخانههای ایران را چرا نمیگذارند... به جریان بیفتد؟ برای این كه اگر اینها به جریان بیفتد آرامش پیدا میشود؛ اگر آرامش پیدا شد دست اربابها قطع خواهد شد. اینها میخواهند دست آنها باز باشد. اینها میخواهند باز برگردانند به همان زمان ولو با یك فرم دیگر، البته شاهنشاهی دیگر قابل عود نیست لكن به صورتهای شیطانی دیگر. بیدار بشوید! توجه داشته باشید؛ هركس در هرجا هست توجه داشته باشد به این كه این عناصر را طرد كند. (3)
عمال اجانب باز در ایران هستند؛ در آذربایجان شما هست، در كردستان هست، در تهران هست؛ همه جا منتشرند با صورتهای مختلف، اسمهای مختلف؛ لكن برنامه واحد. و آنكه نگذارند آرامش پیدا بشود، نگذارند دهقانهای ما به زراعت خودشان ادامه بدهند، نگذارند كارخانهها به كار خودشان ادامه بدهند. علامت خائنها، كه دستههای مختلفند، این است كه- بخواهید بشناسید آنها را- این است كه مانع بشوند از كشاورزی، علامت خیانت است؛ مانع بشوند از كار كارخانهها كه به صلاح ملت است، این علامت خیانت آنهاست.علامت این است كه اینها عمال اجانب هستند. نگذارند دانشگاهها به كار خودشان ادامه بدهند، این علامت این است كه خائن هستند. تظاهرات بیجا بكند و مردم را وادار به تظاهر بكنند، بدون این كه خود ملت و بزرگان ملت راضی باشند، این علامت این است كه خائن هستند. شما خائنها را با این علامتها بشناسید، و دست آنها را كوتاه كنید. (4)
دشمن خودتان را بشناسید؛ من حالا دارم معرفی میكنم. و این نواری كه من میگویم، امروز، امشب- یا هر وقت كه میشود- باید در رادیو، بی یك كلمه این طرف و آن طرف، اگر یك حرف اهل روزنامه یا رادیو اینور و آنور بكنند من خراب میكنم آن روزنامه را، برای این كه برخلاف مسیر ملت است؛ آزادی نیست. توطئه است. ما توطئه را میشكنیم. بشناسید آنها را! من حجت را دارم تمام میكنم برای ملت ایران. من میبینم بدبختیهایی كه از دست همین اشخاصی كه فریاد آزادی میكشند برای ملت ایران، من بدبختی را دارم میبینم. بدبختی ملت ما آن وقتی است كه ملت ما از قرآن جدا باشند، از احكام خدا جدا باشند، از امام زمان جدا باشند. ما آزادی در پناه اسلام میخواهیم، استقلال در پناه اسلام میخواهیم، اساسِ مطلبْ اسلام است. (5)
بیدار باشد ملت! بیدار باشید علمای اعلام! خطبای عظام! دانشگاهی! دانشكدهای! بازاری! كارگر! دهقان! همه بیدار باشید و دشمنهای خودتان را بشناسید. دشمنهای اسلام را بشناسید. اگر اسلام نبود، اینها كه برای آزادی قلمفرسایی میكنند این جا نبودند؛ آزادی نداشتند. آزادی را اسلام به ما داد. قدر این آزادی را بدانید. و قدر این اسلام را بدانید. كسانی كه برای كشور میخواهند خدمت كنند، به اسلام خدمت كنند، روحانیت را تقویت كنند؛ دانشگاه را تقویت كنند. (6)
روحانیت قدرت بزرگی است كه با از دست دادن آن خدای نخواسته پایههای اسلام فرو میریزد و قدرت جبار دشمن، بی معارض میشود. مطالعات دقیق اجانب استثمارگر در طول تاریخ به آن رسیده كه باید این سد شكسته شود و تبلیغات دامنهدار آنها و عمال آنها در چند صد سال، موجب شده كه مقداری از روشنفكران را از آنها جدا و به آنها بدبین كند تا جبهه دشمن، بی معارض شود. اگر احیاناً در بین آنها كسانی بی صلاحیت خود را جا بزنند لكن نوع آنها در خدمت هستند. (7)
ما همه باید دست به هم بدهیم، آن كه دشمن همه است، او را از بین ببریم، اگر ما بنا باشد كه خودمان با هم اختلاف بكنیم، او آسوده سر جای خودش مینشیند [و] قوای ما صرف خودمان میشود. این هم یك نیرنگی است كه آنها همیشه داشتهاند كه بین همین طبقات مردم اختلاف بیندازند. دو تا حزب درست كنند، آن حزب كذا، آن حزب كذا؛ بین این دو تا حزب اختلاف بیندازند و مردم را فلج بكنند. یا مثلاً، یك نفر را بیاورند جلو و یك چیزی از او درست بكنند، بعد هم مردم مشغول به او بشوند؛ مدتها سر این دعوا بكنند و قوایشان تحلیل برود و آنها استفاده بكنند. شما آقایان كه در خارج هستید با هم برادر باشید. حل كنید اختلافات [را]. اگر یك وقت یك كدورتی از یك برادری دیدید، برادروار بروید پیش او، بگویید فلان كار شده است و من به واسطه این، كدورت دارم، حل بشود این كار. (8)
در هر صورت ملاحظه این معنا باید بشود كه الآن از هر جوّی استفاده میكنند این اشخاصی كه دشمن با شما هستند، از هر ترتیبی، از هر جوّی استفاده و استفادهها میكنند. یكیش هم این است كه بریزند مردم را به هم، آنها بریزند بگیرند،آنها بریزند اخراج كنند. و این خودش یك اغتشاشی میشود. موازین باید داشته باشد. اسلام این طور نیست كه هرج و مرج را بگوید كه نه، هرج و مرج جایز است. اسلام حدود دارد و باید روی حدودش عمل بشود. (9)
اینها نقشه این را كشیدهاند كه علمای اسلام را به مردم معرفی كنند به این كه اینها هم مثل ما میمانند. خودشان مرفوض جامعه هستند، میخواهند ما را هم مرفوض كنند. جامعه خودشان را نمیپذیرد، میخواهند ما را هم بگویند نمیپذیریم. میخواهند ما را با این نقشه مشئوم، منفور جامعه كنند... با سر صبر و راحت، تبعیت از اربابها، تبعیت كاش از ارباب، تبعیت از اسرائیل كنند. وا مصیبت! مگر من میتوانم با این یك مجلس، دو مجلس، چهار تا مجلس، مفاسد این مملكت را بگویم. من امروز حالم هم خوب نیست. دیشب خوابم هم خیلی كم بود. مع ذلك، خوب، یك مطالب كلیاتی باید گفته بشود. ما حق دفاع از خودمان نداریم؟ (10)
اصلاً از اول نقشه این بوده است. از زمان رضاشاه این نقشهها بود كه باید این ملت را عقب نگه داشت؛ باید این ملت را از دیانتش منفصل كرد. اینها میدانستند كه این چیزی كه اعتراض است و آن چیزی كه محرّك مردم و جامعه میتواند باشد قرآن كریم است و آنهایی كه از قرآن متابعت میكنند. از زمان رضاشاه این مطلب پیش آمد كه اسلام را و خدمتگزاران به اسلام را- هر دو را كوبید. یك خطابه در تمام ایران نبود؛ یك منبر در تمام ایران نبود- همه منابر تعطیل بود كه سر تا تهِ ایران در ماه محرمش، در ماه رمضانش، هیچ چیز نبود! هر آخوندی از منزل درمیآمد گرفتار شده بود، [گرفتار] میشد و میبردند او را به كلانتری. همین طور عبایش را میبریدند با جامهاش میگفتند: برو بیرون. آن یكی را رها میكردند، آن یكی را میگرفتند جای دیگری. همان وقت چه جنایاتی این مرد كرد به اسلام و مسلمین. بعد هم به ارث داد به این مرد، و این را همه دارید میبینید دارد چه میكند؛ یعنی آن صفحهای كه ظاهر است میبینید؛ این صفحاتی كه در باطن است و آن مطالبی كه در باطن است و من و شما مطلع نیستیم، و اشخاص مطلع الآن جرأت نمیكنند حرف بزنند و بعد صدایش درمیآید، آنها الی ماشاءالله است. ما الآن نمیتوانیم تصور كنیم كه اینها چه كردهاند با این مملكت، اینها با این اسلام چه كردهاند، با این مسلمین چه كردهاند، با این ملت چه كردهاند، با ذخایر ما چه كردهاند. (11)
راهبردهای تصریحی:
1- هر مسلمانی میبایست دشمنان اسلام و كشور و نقشههای آنان را بشناسد.2- دشمنان تلاش میكنند بین روحانیت و مردم فاصله بیندازند تا آنها را از اسلام جدا كنند.
3- شكستن سد روحانیت در صدر برنامههای دشمنان است.
4- ایجاد احزاب و گروهها و به جان هم انداختن آنها برای ایجاد اختلاف، از نقشههای دشمنان است.
5- هركس در مسیر اسلام نباشد خواسته یا ناخواسته با دشمن است.
نكات استنباطی:
1- دشمن شناسی و دانستن روشها و خطوط دشمن میبایست از سوی مسؤولین و نخبگان جامعه برای عموم شرح داده شود.2- دشمن در هر زمان و موقعیت، روشها و شیوههای متناسب را مورد استفاده قرار میدهد كه بایستی آنها را شناخت.
پینوشتها:
1.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج7، صص 457 و 458.
2.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج12، صص 459 و 460.
3.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج7، صص 56 و57.
4.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج7، ص 451.
5.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج7، ص 460.
6.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج8،ص 28.
7.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج3،ص 325.
8.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج3، ص 498.
9.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج10، صص 477 و 478.
10.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج1، صص 290 و 291.
11.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج4، صص 392 و 393.
مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) (جلد هشتم) اصل شناخت دشمنان و ضرورت مرزبندی شفاف با آنان، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول